به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 خرداد 01 [ 22:19]
    تاریخ عضویت
    1391-4-04
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    7,713
    سطح
    58
    Points: 7,713, Level: 58
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    کمک در مورد ارتباطم با هم کلاسیم

    لطفا کمک کنید
    سلام...من یه پسر۱۹ ساله هستم...دانشجوی پزشکیم...تا الان هم به خودم اجازه نداده بوودم که به دختری پایبند شم چون فک می کردم منو از تمام زندگی میندازه و این که تو خوونوادموون همه پسرا تو سنای بالا ازدواج می کنن...حدود یک سال بعد از دانشگاه که با دخترای کلاس رابطه ی خیلی عادی داشتم بعد از عید که برگشتیم دانشگاه از یکی از دخترای کلاسمووون یه ذره خوشم اوومده بوود.چند بار که دسته جمعی با بچه ها بیرون رفته بوودیم ازش خوشم اوومده بوود.که باعث شد شماره تلفنمون هم از هم بگیریم...البته ما دختر پسرای کلاس درباره ی شماره اصلن مشکلی نداریم...من با این که بهش علاقه مند شدم ولی بازم از خودم چیزی بروز ندادم...خودمم می خواستم فراموشش کنم که تو دردسر نیوفتم...که بعدا از طریق یکی از همکلاسی های دختر که باهام صمیمی بوود فهمیدم اوونم از من خوشش اوومده...با این حال تو رابطم با اوون هیچ تغییری ندادم ولی نمی دونم چی شد کم کم اس ام اساموون به هم بیشتر شد...کم کم رابطموون بیشتر شد اوون قد که با هم تنهایی ۲ ۳ بار بیرون رفتیم و کلا خیلی به هم علاقه مند شدیم...جوری که واسه هم دیگه می مردیم ولی رابطمونو تو دانشگاه زیاد بروز نمی دادیم!
    تا قبل فرجه ی امتحانا خیلی خووب بووددیم...بعد فرجه از بس اوون جلوی مامانشینا ضایع بازی در آورد که مامانشینا فهمیدن و خیلی حرفا بهش زدن که راضیش کنن باهام تموم کنه مثل اینکه این طرف لایق تو نیست و تو باید تخصص بگیری و اینکه پسره هنوز بچست می خواد گوولت بزنه و ...منم چون تو کار و هدفم مطمئن بودم حتی خواهرش که می خواست باهام صحبت کنه که باهاش تموم کنم باهاش صحبت کردم خواهرش نتونست منو متقاعد کنه چون دلایل خوبی نمی آورد...در آخر تصمیم بر این شد منو اون رابطمون در حد همکلاسی باشه تا وقتش من بتونم اقدامی کنم
    اوون با این حال برگشت دانشگاه دوباره به صورت کم رنگ تر به ارتباطش باهام ادامه داد...بعد از یه مدت اوومد گفت دیگه ادامه ندیم من دیگه نمی تونم...هرچی دلیل آورد من براش نقض کردم...هرچی گفت من راضیش کردم...چند بار از زیر زبوونشم کشیدم که هنوز دوسم داره...ولی می گه اگه واقعا منو دوس داری فعلا از فکرم بیا بیرون تا بعد از تموم شدن درسموون اگه تصمیمی داری بیا جلو...راستش منم گفتم خب من به یه امیدی باید براش صبر کنم.آدم بدون امید و انگیزه که کاری نمی تونه کنه.اون می گفت نمی دونه آینده چی پیش میخواد بیاد بخاطر همین قول نمی خواد بده (در صورتی که قبلا قول داده بود برای همیشه باهام بمونه).خلاصه هیچ دلیلی نمونده بوود که من براش جواب نیارم الانم به بهانه ی فرصت که مطمئن بشه منو دوس داره فعلا باهام هیچ ارتباطی نداره
    منم الان یه هفتست که داغوونم...از همه درسو زندگیم افتادم...حاضرم هستم تا آخرش با اوون پیش برم...هرکاری هم واسش بکنم...اصلن آدم احساساتی نبوودم ولی نمی دونم چی شد که الان بهش وابسته شدم...تمام شرایط رو هم بررسی کردم اووونجور نیست که فک کنین چشم بسته تا اینجا جلو رفتم
    درباره ی شرایط خودم بگم که از لحاظ مالی ظاهری فکری هر چیزه دیگه ای کم و کسر ندارم...نمی خوام از خودم تعریف کنم ولی شرایطم جوری هست که این ور اوون ور میشنوم که یکی ازم خوشش اومده.شرایط اووونم یه چیزی تو مایه های خودمه شاید مالیش کم تر باشه ولی اصلا واسه من اهمیتی نداره...چون من واقعا اوونو دوست دارم...هم با قلبم هم با عقلم
    هر دومون با رابطه ی دوست پسری/دختری خارج از دانشگاه موافق اصلن نیستیم به خاطر همین هدفموون از اول این بوود که به هم برسیم...ما می خواستیم این مساله رو 23 24 سالگی با پدر مادرامون بگیم
    اینم می دونم که هنوز منو دوس داره و بهم اعتماد داره ولی نمی دونم چی بهش اجازه نمی ده که با من ادامه بده...از چن نفر هم شنیدم که خیلی دوسم داره ولی به خاطر خانواده و شرمنده نشدن جلوی اوونا نمی تونه ادامه بده
    اگه می شه کمک کنین که چی کار کنم...مدتیه گیر کردم...من واقعا می خوامش اگه سنم 19 نبود همین حالا می رفتم به پدر مادرم می گفتم!
    کمک کنین داغوووون شدم...

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: کمک در مورد ارتباطم با هم کلاسیم

    سلام اقا اشکان

    به همدردی خوش امدید

    شما شغل معینی دارید؟ درامد دارید؟مشکل مسکن ندارید؟مسله سربازیتون حل شدست یا نه؟

    اینا مواردیه که شما به محض تصمیم برای ازدواج باید از این لحاظ اماده باشید.

    اگر امادگی لازم رو در خودتون میبیند (رشد فکر و بلوغ ذهنی) و درباره موارد بالا مشکلی ندارید همین فردا برای خواستگاری اقدام کنید.

    این رابطه ای که شما شروع کردید بسیار سست و شکننده هستش.و به هیچ عنوان ادامه این رابطه به این شکل توصیه نمیشه

    اگر امکان خواستگاری دارید اقدام کنید در غیر این صورت با اراده و عزم فراوان به درس خوندنون ادامه بدید و خودتون رو برای اینده اماده کنید

  3. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (یکشنبه 04 تیر 91)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 خرداد 01 [ 22:19]
    تاریخ عضویت
    1391-4-04
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    7,713
    سطح
    58
    Points: 7,713, Level: 58
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک در مورد ارتباطم با هم کلاسیم

    سلام
    ممنون که جواب دادین
    گفتم که وضع مالیمون خووبه مشکل مسکن و ... ندارم...درمورد سربازی هم مشکلی ندارم...خب فعلا دانشجوی پزشکی هستم...به موقعش پول هم درمیارم به دلیل رشته ام...تنها دلیلی که نمی تونم برم خواستگاری فرهنگ خونوادگیمونه و اینکه پدر مادرم سن ازدواج منو بعد از ۲۷ ۲۸ می دونن...خب قرارمون این بوود که تا ۲۳ ۲۴ سالگی صبر کنیم و توو این مدت با هم بیشتر آشنا شیم...به خاطر همین فرصت می خوام...
    در ضمن این نکته هم بگم که من واقعا این دخترو دوست دارم و اصلا هیچ هدف دیگه ای ندارم و یک در صد هم قصد گوول زدنشو ندارم...نمی دونم حرفمو باور می کنین یا نه ولی اوون قدر همه جوره از هر نیازی ارضا هستم که واقعا دلیل دیگه ای نداره به اووون دختر علاقه مند بشم
    خب من دوست دارم رابطم قوی بشه و ازین حالت سست و شکننده به قول شما در بیاد...ولی فرصت می خوام...نمی تونم هم با بزرگترام صحبت کنم چون فعلا فکر می کنن هنوز سنم نرسیده و فرصت صحبت کردن بهم نمی دن...این تنها مشکل منه...وگرنه از گفتنش هیچ ابایی ندارم!
    من باید چی کار کنم؟؟؟چه کاری درسته؟؟؟

    در ضمن من خودم اصلا موافق بیرون رفتن و گشت و گذار با اوون در این مدت نیستم به طور اتفاقی یک بار باهاش هم مسیر شدم و یک بار هم به درخواست من برای رفع یه مشکل باهاش قرار گذاشتم وگر نه به دلیل آبروی خونوادگی هم شده الان باهاش بیرون نمی رفتم...
    باهاش در رابطه با هیچ موضوعی مشکل نداشتم تنها مشکلموون همین نوع ارتباط بوود که برای هم دیگه جا افتاده نیست ولی به نظر من به خاطر هدفمون می تونیم صحبت کنیم و هم دیگه رو بشناسیم...

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 خرداد 01 [ 22:19]
    تاریخ عضویت
    1391-4-04
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    7,713
    سطح
    58
    Points: 7,713, Level: 58
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک در مورد ارتباطم با هم کلاسیم

    کسی نظر دیگه ای نداره؟؟!!!؟!؟

  6. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: کمک در مورد ارتباطم با هم کلاسیم

    اقا اشکان بازم سلام

    شما نباید متکی به خانواده باشید (که هستید).

    خیلی ساده به مسائل نگاه میکنید.شما اگر جایی خواستگاری برید نمیپرسن خوب حقوق پدر شما چقدره!؟

    میپرسن خود اقا داماد چقدر درامد داره.

    شما باید ملزومات اولیه برای ازدواج رو فراهم کنید.که ساده ترینش یه شغله.شما خودت الان پدرت حمایت مالیت میکنه و این برای حانواده دختر اصلا قابل قبول نیست.

    دلیل اینکه پدر و مادرت خواستگاری نمیرن برای اینه که اونجا اگر بپرسن پسر شما شغلش چیه....میتونه یه خونه رو اداره کنه...و ....اونا به من و من کردن میفتن و حق هم دارن.

    19 سالگی سنی نیست (به خصوص برای اقا) که انتخاب منطقی داشته باشه.البته ممکنه هم داشته باشه.
    اما راستش رو بخوای اقا اشکان از همین نوشته ها و طرز تفکر میشه فهمید که پختگی لازم رو نداری برای ازدواج.

    احتمال اینکه با گذشت چند سال دید شما و توقعات شما به زندگی عوض بشه خیلی خیلی زیاده.در واقع شما هنوز شخصیتت شکل نگرفته و به تصور من دچار عشق نا پخته و گذارایی شدی.

    ...چند بار از زیر زبوونشم کشیدم که هنوز دوسم داره..

    دلیل نداره شما از زیر زبون کسی به زور علاقه اش به شما رو بکشی بیرون.


    ولی می گه اگه واقعا منو دوس داری فعلا از فکرم بیا بیرون تا بعد از تموم شدن درسموون اگه تصمیمی داری بیا جلو

    این حرف خانوم خیلی منطقی نیست.اگر ادم کسی رو واقعا دوست داشته باشه میتونه این حرف رو بزنه!؟6-7 سال قید شما رو بزنه و از شما هم بخواد که تا اتمام درس صبر کنید؟

    نمی دونه آینده چی پیش میخواد بیاد بخاطر همین قول نمی خواد بده

    یعنی با وجود این همه دوست داشتنی که شما میگید نسبت به شما داره نمیتونه وفادار باشه.میدونی این یعنی چی؟یعنی اگر فردا روزی خواستگار بهتری براش پیدا شد خیلی راحت به شما میگه من که گفتم بهت قولی نمیدم !

    کم نبودن امثال شما که اینجا اومدن و تاپیک باز کردن.

    -بعد از 6 سال دوستی ولم کرد رفت !

    -نامزدم زیر همه چی زد و رفت با یکی دیگه ازدواج کرد.!


    الانم به بهانه ی فرصت که مطمئن بشه منو دوس داره فعلا باهام هیچ ارتباطی نداره

    چرا همش شما باید علاقه ات رو به ایشون ثابت کنی؟ایشون برای اثبات علاقه ای که شما با اطمینان ازش حرف میزنی چیکار کرده؟


    اصلن آدم احساساتی نبوودم ولی نمی دونم چی شد که الان بهش وابسته شدم...

    این یعنی خطر ! یعنی انتخاب شما زیاد منطقی نیست !یعنی شما درای از روی احساس تصمیم میگیری نه منطق

    اینم می دونم که هنوز منو دوس داره و بهم اعتماد داره ولی نمی دونم چی بهش اجازه نمی ده که با من ادامه بده...

    شما مدام داری میگی منو دوست داره..دوست داره....اگر واقعا عشق و علاقه از صمیم قلب و دل باشه هیچی جلو دار ادم نیست.
    خودت رو ببین !

    ببین داری خودتو به آب و آتیش میزنی.اون در مقابل داره چیکار میکنه؟جز اینکه بیشتر سعی میکنه شما رو در منگنه بذاره.

    اگر قصدش ازدواج با شماست زمینه رو مهیا کنه..نه اینکه فرد سومی رو برای راضی کردن شما جهت تموم کردن رابطه بفرسته جلو ! فکر میکنی این کارش به خاطر علاقه زیاد به شما بوده یا هدفش باز کردن شما از سرش بوده!؟

    اگر هم نمیخواد با شما ازدواج کنه بهتره خیلی رک و راست بهت بگه..نه اینکه بگه اگر منو دوست داری بیا یه مدت قطع ارتباط کنیم !!!!



    ولی به نظر من به خاطر هدفمون می تونیم صحبت کنیم و هم دیگه رو بشناسیم...

    این کار برای بعد از مراسم خواستگاریه...شما اگر هنوز ایشون رو به اندازه کافی نشناختی و فکر میکنی باز هم نیاز به شناخته پس چرا انقدر در تصمیم و انتخابت مصر هستی؟

    با دقت و درایت قدم بردار.

    صحبت یک عمر زندگیه.

    امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری

    موفق باشی

  7. 4 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (دوشنبه 05 تیر 91)

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 08 بهمن 91 [ 11:29]
    تاریخ عضویت
    1391-3-30
    نوشته ها
    91
    امتیاز
    786
    سطح
    14
    Points: 786, Level: 14
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    267

    تشکرشده 269 در 84 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک در مورد ارتباطم با هم کلاسیم

    نقل قول نوشته اصلی توسط ashkan7610
    کسی نظر دیگه ای نداره؟؟!!!؟!؟
    سلام
    داش یه چی بگیم ناراحت نشی ها...ولی باید بدونی اینجا بغهمی خیلی بهتره...

    خیلی هنوز کم سن و سالی..خیلی که میگم واقعا خیلی...(الان گارد گرفتی ،ناراحت شد ی از حرف من؟اشکال نداره ولی بقیشو بخون)

    اینو بدون که همه پسر ها بعد از بلوغ کامل،1 بار عاشق میشن خفن!..شما هم الان عاشق شدی خفن!...ولی این عشق چیزی مال تو نداره جز مشغولیت ذهنی بی خودکی اونم تو اوج سن برای پیشرفت.به قول ابجیمون مریم خانم()عشقت شدیدا نا پختهاست.من میگم خام هم هست و گذرا....چون تجربه کردم ،میگم.....
    موقعیتت خیلی خوبه،مشکل مالی نداری،رشته پزشکی میخونی، و....
    چرا میخوای خودتو بندازی تو یه جریان عشقی کاذب؟همش مشغولیت فکری،بی خودکی بیاری برا خودت
    به خدا اگر من برمیگشتم به سن تو همه این حاشیه ها رو ول میکردم و کارای شبیه اینا انجام میدادم:
    1-برو دنبال یادگیری موسیقی به صورت حرفه ای
    2-یه ورزش حرفه
    3-مطالعه حرفه ای کتب غیر درسی
    4-یادگیری چند تا زبان.
    5-پیدا کردن دوستان ماسب برای اینده
    همه اینا باعث میشه ادم های جدید ببینی و راه و روش زندگیت عوض بشه.دیدت به زندگی تغییر کنه...

    داش! فراموشش کن این رابطه رو،خیلی برات زوده درگیر بشی....
    گوش کن به حرف من،ضرر نمیکنی....
    برو دنبال زندگی بی جاشیه رو انتخاب کن
    به موقعش درست عاشق میشی و میایی اینجا مژدگونیشو میدی...

    نوکرتم



  9. 4 کاربر از پست مفید sayrex تشکرکرده اند .

    sayrex (دوشنبه 05 تیر 91)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 خرداد 01 [ 22:19]
    تاریخ عضویت
    1391-4-04
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    7,713
    سطح
    58
    Points: 7,713, Level: 58
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک در مورد ارتباطم با هم کلاسیم

    ممنون از راهنماییاتون اما ایکاش چند نفر دیگه هم نظر بدن تا بتونم تصمیم درستی بگیرم...

  11. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    339
    Array

    RE: کمک در مورد ارتباطم با هم کلاسیم

    اشکان عزیز سلام

    دوستان راهنمایی خوبی برات ارسال کردن

    نظر من اینه که سن شما مناسب ازدواج نیست و آمادگی ازدواج ندارید و از رو احساسات تصمیم گرفتی

    سعی کن به جنبه های دیگه زندگیت توجه کنی

    کسی به یه پسر نوزده ساله پیشنهاد ادامه رابطش تا چند سال بعد که آمادگی ازدواج پیدا کرد نمیده

    شاید چند سال بعد ایده و عقیدت تغییر کرد (احتمالش زیاده)

    این که آمدی تاپیک باز کردی و مشاوره خاستی نشون میده پسر عاقل و فهمیده ای هستی

    امیدوارم یه نتیجه گیری درست از تاپیکت بگیری

    صمیمانه برات آرزوی موفقیت دارم

  12. #9
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 دی 94 [ 22:37]
    تاریخ عضویت
    1391-12-28
    نوشته ها
    868
    امتیاز
    9,210
    سطح
    64
    Points: 9,210, Level: 64
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,872

    تشکرشده 3,054 در 793 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: کمک در مورد ارتباطم با هم کلاسیم

    ببین دوست عزیز .
    sayrex درست میگه.
    شرایط مالی :
    یاد فیلم مرد دوهزار چهره افتادم ، مسعود 60چی(مهران مدیری) که از زندون ازاد شد ، خواست با نامزدش بره بیرون . پول مول که نداشت ، رفت از مامانش پول گرفت ، مامانش 1000 تومن بهش داد ، مهران مدیری گفت کمه ، مامانش یه هزار تومن دیگه هم بهش داد.
    تصور کن چقدر موضوع خنده داره ولی در واقع گریه آوره . تو شغلی نداری حتی اگه بخوای باهاش قرار هم بذاری ، چیزی بخورین ، باید با پول بابات این کار رو بکنی .
    ضمن اینکه چن جا این موضوع رو خیلی بزرگ کردی ، برای یه لحظه این وضعیت مالیت رو بذار کنار ، ببین چی داری؟؟؟
    شرایط سنی
    19 سالگی واقعا سن کمی هست واسه این کارها ، ببین یه حسی رو بهت می گم فکر کنم بتونی تصورش کنی ، حسی که من 25 ساله به توی 19 ساله داره ، مثه یه ترم آخری به یه ترم یکیه. حالا این همه کارشناس و اعضاء که اینجا هستن که بماند.
    گفتی که : اگه سنم 19 نبود همین حالا می رفتم به پدر مادرم می گفتم!
    یعنی حتی خودت هم قبول داری ، این مسئله رو .

    تغییر عقاید :
    گفتی که : تا الان هم به خودم اجازه نداده بوودم که به دختری پایبند شم چون فک می کردم منو از تمام زندگی میندازه
    کمک کنین داغوووون شدم...
    منم الان یه هفتست که داغوونم...از همه درسو زندگیم افتادم

    ببین چه به روز خودت آوردی ؟
    .
    .
    چرا خودتو کوچیک می کنی ، یه چیزی بوده تمومش کن بره .


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 08 بهمن 00, 23:20
  2. سیگار...
    توسط شمیم الزهرا در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 مهر 99, 22:21
  3. در خواستگاری چی بپرسیم؟ چی نپرسیم؟
    توسط samir65 در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 28 تیر 93, 23:25
  4. چطور به ترک سیگار همسرم کمک کنم؟
    توسط ابر بهاری در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: یکشنبه 20 فروردین 91, 10:40
  5. برون شو ای غم از سینه که لطف یار می آید
    توسط مدیرهمدردی در انجمن موسیقی و آرامش، دانلود موسیقی و...
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 فروردین 91, 17:38

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:23 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.