به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    روش های عملی کردن دانسته ها (میدونی حالا عمل کن)

    پیش میاد راه حل یه موضوع رو میدونی اما وقتی عملا وسط اون اتفاق و موقعیت قرار میگیری نمیتونی درست تصمیم بگیری.
    من خودم گاهی اینجور مواقع حالت شوک بهم وارد میشه..کل سیستم ذهنم از کار میفته..احساس میکنم ابرهایی از غم و اندوه تو وجودم جمع شده که میخواد بباره..گاهی هم میباره همراه با رعد و برق (جیغ و ویغ)

    چطوری از دانستِها باید استفاده کرد؟مثال میزنید تو فلان موقعیت چطور ازفلان دانستتون استفاده کردید تا موقعیت رو کنترل کنید؟در رابطه با همسر خونواده کار مشکلات فردی مرگ دیگران ازدست دادن افراد یا چیزای باارزش ترسها و موقعیتهای جدید و................

    موفق باشید

  2. 8 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (چهارشنبه 11 مرداد 91)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مرداد 92 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1388-5-24
    نوشته ها
    1,224
    امتیاز
    2,219
    سطح
    28
    Points: 2,219, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    7,577

    تشکرشده 8,600 در 1,498 پست

    Rep Power
    140
    Array

    RE: روش های عملی کردن دانسته ها (میدونی حالا عمل کن)

    بهار جان من در این امر متخصص نیستم پس بر اساس تجربه خودم مینویسم.

    شنیدی که میگن هر کسی روش یادگیری خودشو داره؟ استراتژی یادگیری هر کسی با دیگری فرق میکنه. و یادگیری هم در واقع زمانی اتفاق میافته که شما تونسته باشی اون موضوع مورد نظر را درونی کنی. یعنی اینکه اونقدر ملکه شده باشه که بطور اتومات بتونی استخراجش کنی یا بکارش بگیری (ذهنی-رفتاری =علمی-عملی). حالا این میتونه بطور تجربی در افراد فرق بکنه. مثلا توی همین سایت ستاره میگفت برای اینکه تیزی احساسات منفی رو بگیریم و بتونیم کنترلش کنیم، بهتره که مجموع احساسات مثبت و منفی امان را به نحوی کنترل کنیم که در موقعیت های شاد هم از ابراز احساسات (مفرط؟) بپرهیزیم (درست گفتم ستاره جان؟) و بقول ایشون این کنترل همه جانبه احساس باعث میشه که احساسات منفی با درصد خطای کمتری مهار بشه. عده ای دیگه در همین سایت گفتند که احساسات رو اجازه بدیم باشند، اما به اونها اجازه دخالت در تصمیم گیری ندیم. بحث کودک و بالغ و والد و...

    به هر حال مسئله ای که هست اینه که در بحث رفتار، شما با یکسری عادتها هم سر و کار داری که یک عمر در ما جا خوش کردند. اینجا باید علاوه بر کسب آگاهی و تمرین فراوان، یکنوع آگاهی از احوالات خودمون داشته باشیم که در موقعیتهای جدید پیش رو در ابتدای امر بصورت خودآگاه و ارادی، تا آنجا که مقدور است از بروز موقعیتهای تنش زا یا آسیب زا جلوگیری کنیم، اگر هم خارج از کنترل ما اون موقعیت ها پیش آمد خودمان را کنترل کنیم و با پرهیز از بروز رفتارهای عادتی، دستور العمل های یادگرفته را بکار بگیریم (تمرین). اگر این تکرار بشه در دراز مدت این رفتار جدید بتدریج درونی و اتومات میشه و جایگزین رفتار قبلی.
    ما برای تک تک کارهایی که الان استادش شدیم و بای دیفالت انجامش میدیم، یه عمر تمرین کردیم. مثلا همین عصبانی شدن ها در یک موقعیت خاص بخشی اش بخاطر یادگیری و تمرینه. برای صحبت کردن در دوران کودکی مون از غان و غون کردن شروع کریم تا صحبتهای تلگرافی و در نهایت تک جمله ای و...تا به امروز. از سوسک میترسیم چون یادمون دادند و چون تمرین ترسیدن کردیم (بعضی یاد گرفتن که سوسک ترس نداره عوضش از سگ میترسن و...) جایگزینی رفتارهای صحیح با غلطی که در ما نهادینه هستند، هم زمانبره و هم تمرین و آگاهی و اراده مستمر میخواد.

    از طرفی بنده معتقدم رفتارهای ما انسانها علاوه بر یادگیری و تمرین، متاثر از عوامل دیگری همچون خواب، تغذیه، محیط زندگی و آدمها و موقعیتهای دور و بر ما هم هست. چطور میشه آدم خواب مختل داشته باشه، غذای نا سالم مصرف کنه، روش زندگی غلط و پر استرس داشته باشه و... اونوقت در شرایط و موقعیتهای چالشی هم در کمال سلامت و آرامش تصمیم بگیره و عمل کنه. هورمونهایی که باعث میشیم در بدنمون تولید بشه گاهی واقعا کار رو برای ما سخت میکنند.
    از آداب زندگی در دین اسلام و آنچه که در قرآن هم آمده، خوردن غذای پاکیزه ( حلال، تازه، مناسب مزاج بخصوص فرد و نیاز او ، با ذکر نام و یاد خدا...)، استراحت در هنگام شب (بعد از تاریکی)، و نیات و رفتارهای بخصوصی که قبل از هر چیز سبب ایجاد آرامش و سلامتی جسمی و روحی در خود فرد میشه (نماز، روزه، نیکی به پدر و مادر، مدارا و مهربانی با خلق، رسیدگی به ایتام، زکات، صدقه، صداقت و پرهیز از دروغ، رعایت جانب عدل و انصاف، پرهیز از ربا، مکتوب کردن قرار ها و معاملات بین خود و الی ما شاء الله که همه هم با نیت خیر و یاد خدا باشه) و اینکه فکر کنی خدایی هست که هم آگاه به نیات تو هست و هم شاهد رفتارهای تو. خدایی که حمایتت میکنه و در قبال صبر تو و تلاش تو برای خودسازیت حتما بهت کمک میکنه و برات پاداش لحاظ میکنه.

    یک مثال بزنم از موارد بالا: در پزشکی نوین یک سری خلقیات را به افرادی با بیماریهای خاص نسبت میدن، مثل افسردگی یا عصبانیت و... و یا شخص بدون اینکه در ظاهر بیمار باشه، اما جابجایی هورمونهاناشی از بدخوابی و بذ غذایی آثار منفی رو در خلق و خو و رفتار میذاره. در طب سنتی خودمون هم بیان شده که مزاجهای خاصی زودتر عصبانی یا بقول خودمون آتیشی میشن. زود از جا در میرن. و همه اینها علاوه بر توصیه های اخلاقی، راههای درمانی با جایگزین کردن غذای سالم و انتخاب روش زندگی کم استرس و کم تنش هم نیاز داره.

    حالا از تجربه خودم بگم:
    مدتیست که با ترکیب همه عوامل بالا به نحو کاملا تخصصی (مطالعه و کمک گرفتن از متخصص امر) روشهایی رو پیاده کردم که خیلی بهم کمک کرده.در این میان یک چیزی که خیلی بهم کمک کرد، این بود که آرامشم را با کمک همه عوامل بالا بیشتر کنم. از طرفی واقعا دست از دانستن بیشتر امور روانشناسی و مهارتهای همسری و خواهر برادری و... برداشتم. شروع کردم به فکر کردن راجع به همه اونها و رسیدن به یک نتیجه ای که مال خودم باشه و برای شرایط من درست باشه (بومی سازی کردم). بعد دیدم و واقعا به یقین رسیدم که در شرایط خاصی که من دارم، علیرغم تصور قبلی ام همه چی خیلی خوبه! بعد فکر کردم که من آدم مستقل و توانمندی هستم و میتونم موقعیتها رو به نفع خودم تغییر بدم. بقول یک دوست عزیزی که میگفت باباش بهش گفته: اگر رفتی جایی و دیدی کارت پیش نرفت، keyword ات رو تغییر بده اونقدر این کار رو تکرار کن تا به نتیجه برسی. حالا خیلی وقتها سعی میکنم از همون ابتدا کی ورد درست رو بکار بگیرم اگر نشد، اونقدر با صبر و حوصله اینکار رو تکرار میکنم که به نتیجه برسه. نگاهم به زندگی، عوض شده و توقعی هم واقعا دیگه از کسی ندارم. نقش تاثیر گذار خودم را در امور به عینه دیده ام و دارم تمرین میکنم بیشتر بشه. صبحم رو با نشاط شروع میکنم و شب خسته اما با روحیه سالم به رختخواب میرم. هیچ کاری شبها اونقدر مهم نیست که منو بیدار نگه داره. و هیچ چیز صبحها اونقدر مهم نیست که مانع بیدار شدن من برای یه چاق سلامتی جانانه با خدا بشه.
    من تاثیرات مخرب عصبانیتهامو دیدم و اونقدر آگاهی از این موضوع را در دم در ذهنم همین جلوی پیشونی ام نگه داشتم که در موقعیتهای تنش زا با یه مرور سریع به همه منافع و مصالحم (شامل: سلامتی ام، آرامشم، پیشبرد کاری که الان بدون عصابنیت قطعا قراره ازش جواب بگیرم و...)مسلما عصبانیت چیزی نیست که بهش اجازه بروز بدم. سعی کردم با خودم دوست باشم. به زیبایی خودم اهمیت بدم و هر رفتاری که باعث بشه چهره من مخدوش بشه ازش دوری کنم. حوصله عذاب وجدان رو هم ندارم. پس اینهم دلیل دیگری برای اینکه آینده نگری کنم و زود عکس العمل نشون ندم.

    یه کار مهم دیگه ام که کردم، کلا دیگه قضایا رو مرور نمیکنم. و گفتگوهای ذهنی ام رو هم قطع کردم. راحت نبود اولش اما تا حدی موفقیت آمیز بوده. و وقتی که شما رفتارهای منفی کسی رو مرور نمیکنی، رفتار منفی ها فراموش میشه و کینه ها هم شکل نمیگیره. اونوقت دفعه بعد این آدم رو ببینی حالت بد نمیشه. دیگه اینکه رفتارهای غلط دیگران به هیچ وجه منو داغون! نمیکنه، بنابر این اگر تونستم با محبت و مدارا عزیزانم یا دیگران رو متوجه اشتباهاتشون بکنم خوب وظیفه ام رو انجام دادم اگر نه که: مهمترین وظیفه من به سلامت به مقصد رسوندن بار خودمه. من در برابر جسم و روج خودم مسئولم پس باید مراقب خودم باشم. خیال پردازی نمیکنم. برنامه های ینده رو خیلی دقیق برنامه ریزی نمیکنم که اگر جور دیگه ای شد بهم بریزم. قدری انعطاف را سرلوحه زندگیم کردم. سعی کردم تمرین کنم که به سرعت به موقعیت ها (بخصوص منفی) واکنش نشون ندم. به تاخیر میندازم (سرم با کارهای خوشایند اونقدر گرمه که بی ادبی یا خنگول بازی کسی خیلی توجهم رو جلب نکنه) بعد هم یادم میره که اصلا چی بود چی شد فیدبک های خوبی هم از خانواده و دوستان در این مورد گرفتم.

    خیلی خلاصه نوشتم و نمیدونم چقدر تونستم حق مطلب رو ادا کنم اما به هر حال چکیده چکیده مطلب اینکه، با هدفی که برای خودمون تعیین میکنیم، با رفلکشن و تعیین استراتزی شخصی بر مبنای امکانات و موقعیتهامون، شروع میکنیم به تمرین برای درونی سازی یا اتوماتیزه کردن رفتارهای درست. و در این راه شتاب و عجله ای هم نداریم، نا امید هم نمیشیم و با هر باد و نسیمی هم به آرمانمون شک نمیکنیم:)




  4. 6 کاربر از پست مفید بی دل تشکرکرده اند .

    بی دل (چهارشنبه 11 مرداد 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.