به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 91 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1391-3-20
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    563
    سطح
    11
    Points: 563, Level: 11
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 18 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مادر شوهر خودخواه و عروس حساس

    [align=justify][align=justify]ما 5 ماه میشه که عقد کردیم.شب عقدمون به خاطر شرایطی که ضمن عقد میخواستم و نشد(محضر قبول نکرد) خواهر شوهرم به نمایندگی از خانواده شوهر و خصوصا مادرش، من رو تهدید کرد و گفت که همسرم بدون خانوادش هیچی نیست( از نظر مالی) و من نباید شرط ها رو بزارم وگرنه از من حمایت نخواهد شد...لازم به ذکره که ما 1 سال دوست بودیم و با قول و وعده حمایت و خرید منزل هردو تصمیم به ازدواج گرفتیم..از شوهرم راضی ام و خیلی دوستش دارم....
    اخیرا مادر شوهرم همش میگه که خودش باید 2-3 تا خونه داشته باشه و ما خودمون باید خونه بخریم...من شاغلم به صورت نیمه وقت.و او گاه و بی گاه به من میگه باید کار تمام وقت بگیرم!! مادر شوهرم به من چیزهایی رو که داره و خودش استفاده نمیکنه هدیه میده..حاضر به هزینه کردن نیست...
    ضمنا شوهرم رو که فرزند آخره خیلی بچه حساب میکنن و دائم جلو من :یا مثل بچه ها باهاش برخورد میکنن، یا جدی نمیگیرنش..شوهرم از نظر مالی در دامنه ی کوه یک پیشرفت عالیه. و میگه ما به اونا نیاز نداریم...اما بی توجهی هاشون و خودخواهی مادر شوهرم منو رنج میده(مدیریت مالی خونه دست اونه و پول ها خرج سفر ها و ... چیزای شخصیش میشه) وضع مالی خوبی هم دارن.


    از طرفی من تک فرزندم...اعتراف میکنم که بیش از اندازه حساسم...سابقه افسردگی دارم که 1 سالی هست درمان شده..و یک زندگی خانوادگی پر تنش داشتم...
    همه این موارد باعث شده بعد عقد زندگی ما پر تنش باشه...من به خونواده شوهرم انتقاد نمیکنم و دائم به خودش غر میزنم...اون با اینکه قبول داره اما در حضور من اعتراف نمیکنه...
    این مسائل در قبال مشکلاتی که دوستان مطرح میکنن واقعا کوچیکه....اما ما که،به حدی رسیدیم که توی اوج فشار کاری و مشکلات خاص دوران عقدیم،واقعا احساس تنش و استرس دائم میکنیم و شوهرم میگه زندگیمون اونطور که انتظارشو داشته نیست....
    دوستان،چطور این مسایل رو مدیریت کنم؟
    [/align][/align]

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 31 شهریور 91 [ 01:06]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    537
    سطح
    10
    Points: 537, Level: 10
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    9

    تشکرشده 9 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر خودخواه و عروس حساس

    سلام عزيزم
    مشكلات مالي تو اول زندگي همه هست شما هم يكيشون.به شوهرت دلگرمي بده و پشتش وايستا.بزار حداقل دو سه سالي بگذره ان شااله حتما مشكلاتتون حل ميشه.از خونواده شوهرت به هيچ وجه انتظار كمك از هر لحاظي نداشته باش
    عزيزم اينكه مشكلي نيست من و خيلي هاي ديگه خيلي خيلي بدتر از تو تو زندگيمون مشكل داريم و مي جنگيم تا زنده بمونيمو زندگيمونو حفظ كنيم به خدا توكل كن و خدا رو شاكر باش

  3. 2 کاربر از پست مفید اميدانه تشکرکرده اند .

    اميدانه (دوشنبه 29 خرداد 91)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 18 مرداد 91 [ 10:11]
    تاریخ عضویت
    1390-7-03
    نوشته ها
    24
    امتیاز
    1,230
    سطح
    19
    Points: 1,230, Level: 19
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    18

    تشکرشده 17 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر خودخواه و عروس حساس

    مادر شوهر تو كه خوبه مادر شوهر من وحشتناك حسود وخودخاهه .نميدوني وقتي ناراحت ميشم خوشحالي را تو چشماش ميبينم وقتي شاد وخوشحالم از ناراحتي سرخ ميشه هيچ وقت رفتارش با من خوب نبوده .همش ميخاد باحرفها وتيكه هاش منو برنجونه .ازش متنفرم

  5. کاربر روبرو از پست مفید شميلا تشکرکرده است .

    شميلا (دوشنبه 29 خرداد 91)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1391-2-28
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    1,518
    سطح
    22
    Points: 1,518, Level: 22
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    925

    تشکرشده 957 در 224 پست

    Rep Power
    45
    Array

    RE: مادر شوهر خودخواه و عروس حساس

    سلام دلارام جان ..
    خوش اومدی به همدردی عزیزم ..
    عزیز دلم تمام نکات مثبتی که گفتی رو یه بار بیار توی ذهنت .. شما همسرتو دوست داری و ازش راضی هستی .. ایشون از نظر مالی داره پیشرفت میکنه .. معلومه که هر دوتون برای داشتن همدیگه تلاش میکنین ..
    قبل از عقد خانواده ی همسرت قول حمایت دادن به شما .. به جمله ی خواهر شوهرت شب عقد دقت کن .. اگه شرط ها رو بذاری ازت حمایت مالی نمیشه و شوهرت بدون خانواده ش هیچه .. این یعنی شروع دخالت ها دلارام جان ! یعنی به طور خیلی محترمانه خانواده ی شوهرت به خاطر کمک مالی که قراره بعدا بکنن و معلوم نیست سر حرفشون بمونن یا نه به شما گفتن نباید شرط ضمن عقد بذاری .. این تجربه ی شخصی منه که وقتی خانواده ی همسر کمک مالی میکنن توقعاتشون خیلی بیشتر میشه و فکر میکنن که حالا میتونن زندگی شما رو کنترل کنن ..
    این اشتباهو نکن .. شوهرت راست میگه . شما به کسی نیاز ندارین .. از خدا بخواه نه از بنده ش ..
    توقع کمک مالی از طرف خانواده ی شوهرتو هر چه زودتر تو خودت از بین ببر . و اگه به خاطر بد قولیشون ناراحتی صبر کن فعلا .. اگر زمانی که خواستین ایشالا برین خونه ی خودتون اونا زیر حرفشون زدن همون جا خیلی محکم و منطقی بگو ما از شما توقعی نداریم و چیزی نمیخوایم .. فقط رو قولی که شما داده بودین حساب کردیم .. همین ..
    امیدوارم موفق باشی

  7. 4 کاربر از پست مفید الف-ح تشکرکرده اند .

    الف-ح (دوشنبه 29 خرداد 91)

  8. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: مادر شوهر خودخواه و عروس حساس

    سلام دلارام جان

    امیدوارم نکاتی رو که خواهرانه و تجربه های داشته در این زمینه رو در اختیارت میذارم به دقت بخونی و به کار بگیری...


    ...لازم به ذکره که ما 1 سال دوست بودیم و با قول و وعده حمایت و خرید منزل هردو تصمیم به ازدواج گرفتیم

    شما که به خاطر خونه و وعده ها تصمیم به ازدواج نگرفتی که...؟!این دیدت رو اصلاح کن...قرار نیست زندگی همونطور که ما دلمون میخواد بره جلو...و اگر کسی خلف وعده میکنه خودش میدونه و خدای خودش..اگر واقعا همسرت رو دوست داری به خاطر مسائل مادی زندگیتون رو بهم نریز...

    ضمنا شوهرم رو که فرزند آخره خیلی بچه حساب میکنن و دائم جلو من :یا مثل بچه ها باهاش برخورد میکنن، یا جدی نمیگیرنش..

    ازت خواهش میکنم در روابط خانواده همسرت با همسرت به هیچ عنوان دخالت نکن...چون نه به شما ربطی داره و نه شما مسئولشی...پس روی این موضوع حساس نشو...


    مادر شوهرم به من چیزهایی رو که داره و خودش استفاده نمیکنه هدیه میده..حاضر به هزینه کردن نیست...

    پس اگر جای ما بودی و در تمام 4 سال زندگی مادر شوهرت هیچی بهت نمیداد چی؟!
    کاش همون چیزایی رو که استفاده نمیکرد میداد..!!!
    نکته اینه که شما در ذهنت مادر شوهرت رو با چه کسی داری مقایسه میکنی....


    من به خونواده شوهرم انتقاد نمیکنم و دائم به خودش غر میزنم

    دلارام جان خیلی خیلی صادقانه بهت میگم..اگر این رویه رو ادامه بدی قطعا بدون چون و چرا کارت به طلاق و جدایی میرسه..شک نکن در این موضوع...


    اون با اینکه قبول داره اما در حضور من اعتراف نمیکنه...

    نگفتی چند سالته..اما مشخصه اصلا پختگی لازم برای ازدواج رو نداری...مگه از روحیات مردها خبر نداری که این توقع رو از همسرت داری؟مگه نمیدونی غرورشون در چه حدیه؟
    اطلاعات خودت رو ببر بالا در این زمینه


    اتفاقا دلارام جان...همه از روز اول با همسراشون درگیر نیستن...تنشهایی که در زندگی به وجود میاد کم کم زندگی رو به سمت و سوی اختلاف های حاد تر میبره...
    پس از همین الان با بالا بردن سطح فکر و درکت جلوی ورود زندگیت به این دورانهای بحرانی رو بگیر....

    چون اگر این رویه رو ادامه بدی بهت گفتم که نتیجه اش چی قراره بشه...

    موفق باشی











  9. 4 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (دوشنبه 29 خرداد 91)

  10. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 بهمن 92 [ 18:58]
    تاریخ عضویت
    1390-2-30
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    620
    امتیاز
    4,643
    سطح
    43
    Points: 4,643, Level: 43
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 107
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Social1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    3,824

    تشکرشده 3,762 در 695 پست

    Rep Power
    77
    Array

    RE: مادر شوهر خودخواه و عروس حساس

    سلام دلارام جان
    با عرض خوش آمدگویی نکته ای مهم را بیان می کنم و آن هم اینکه حساسیتت را به اوج نبر و تا می توانی آرام باش و در زندگی به موارد مثبت زندگی بیاندیش مخصوصا نسبت به مادرشوهر !

    عزیزم مادرشوهرت خصوصیات مثبت هم دارد پس سعی کن خوبی های او را ببینی حداقل به خاطر شوهرت نسبت به آنها مثبت اندیش باش !

    توقعاتت را به حد پایین بیاور و تا می توانی نسبت به خواسته هایت توقعی از آنها نداشته باش که اینگونه زندگی برایت دلچسب تر خواهد بود و اگر هم برایتان خواسته ای را اجابت کردند طوری از آنها تشکر کن که انگار اصلا توقعی نداشتی !
    این را هم متذکر می شوم که گفتم توفع نداشته باش نه اینکه نیاز نداشته باشی ! مثلا اگر نیازت را پاسخ دادند از انها طوری تشکر کن که گویی توقع نداشتی نه اینکه طوری برخورد کنی که انگار به آنها نیاز نداشتی !

    باز هم می گویم نسبت به خانواده شوهرت مثبت اندیش باش تا زندگی آرامی داشته باشی !

  11. 3 کاربر از پست مفید چشمک تشکرکرده اند .

    چشمک (دوشنبه 29 خرداد 91)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 مهر 91 [ 18:45]
    تاریخ عضویت
    1391-3-20
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    563
    سطح
    11
    Points: 563, Level: 11
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    16

    تشکرشده 18 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مادر شوهر خودخواه و عروس حساس

    دوستان عزیزم مرسی از راهنمایی های خواهرانتون..من جند روزیه که سعی میکنم باهاشون راحت تر باشم و اگر چیزی رنجوندم ، توی زمان مناسب و با احترام بهشون بگم..و خوشبین تر باشم.اوضاع خیلی بهتر شده.
    مریم جان من 28 سالمه و تک فرزند هستم.

  13. کاربر روبرو از پست مفید دلارام جان تشکرکرده است .

    دلارام جان (سه شنبه 30 خرداد 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. منم دوس دارم یه ازدواج موفق جوری ک خودم میخام داشته باشم:(((
    توسط SHahr-Zad در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد ازدواج
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 03 مهر 93, 23:50
  2. ریخت منحوس جاریمو دیگه نمیبینم
    توسط nahale1 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 اردیبهشت 92, 01:47
  3. عروس بزگتر بهتر است یا عروس کوچکتر خانواده؟
    توسط باربی در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 13
    آخرين نوشته: یکشنبه 26 شهریور 91, 20:52
  4. داماد کوچک تر از عروس !
    توسط lord.hamed در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: دوشنبه 02 آبان 90, 00:08
  5. دوس دارم یه دختر شاد و پر انرژی باشم:)
    توسط nazlin1990 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: جمعه 15 مهر 90, 12:05

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.