
نوشته اصلی توسط
baran.68
سلام
آیا مشغله فکری شما زیاده ؟
آره من مشغله فکری ام زیاده.
آیا وقتی تصمیم دارید راجع به موضوعی با شخصی صحبت کنید از قبل چندین بار با خودتون مرور می کنید و زیاد بهش فکر می کنید ؟
این موضوع بستگی داره یه بعضی اوقات اونقدر بهش فکر می کنم و راحت از پسش بر می ام ولی بعضی اوقات و اکثرا وقتی همین جوری حرف می زنم این اتفاقا می افته . من اکثرا قبل از صحبتام فکر می کنم ولی وقتی فکر نکنم گند میزنم . فی البداهه نمی تونم صحبت کنم
آیا احساس می کنید که دیگران منظور شما رو اشتباه متوجه میشوند ؟ این چقدر واقعیت داره و چقدر فقط احساس شماست ؟
نه اینکه منظور منو اشتباه متوجه بشن ، در واقع برای یه موضوع کوچیکی باید وقت زیادی بذارم .
مثلاً همین الان میخواستم به داداشم بگم که شام از بیرون بگیره :
من: اگه شام بیرون نمی خوری...(با خودم گفتم چی دارم میگم)
داداشم: چی ؟!
من:یک ساعت بیرونی فقط؟(دیگه قاطی کردم)
من:ولش . این پولو وردار دوتا شام بگیر.
می بینید من برای یه موضوع ساده مثه شام خریدن این همه لفتش دارم . در واقع توضیح یه موضوع ساده برای من زمان بیشتری میبره تا بقیه.
این واقعیت داره و همین داداشمم خیلی تاکید کرده که توی این موضوع مشکل دارم.
ولی باز هم شده برای فردی در مورد یک مسئله کاری و یا خانوادگی ساعتی بحث کرده باشم و وقتی اون زفته به خودم آفرین گفتم که عجب سخنرانی ای کردم من براش!
آیا فکر می کنید همیشه باید توضیحات بیش تری بدید یا از الفاظ مناسب تری استفاده کنید
؟
فکر می کنم باید از الفاظ مناسب تری استفاده کنم تا نیاز به توضیح بیشتری نباشه. یعنی باید توی صحبتام مدیریت کنم . ولی همیشه توضیح بیشتری میدم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)