با سلام خانمی هستم 30 ساله حدود یک سال پیش با نامزدم آشنا شدم و بعد از گذشت 6 ماه به عقد هم درآمدیم
نامزدم یک سال سنشون بزرگتر از من هستش
نامزدم محمد قبل از ازدواج با من یعنی یک سال قبل از ازدواج با من قرار بود با خانمی ازدواج کنند و به مدت 6 ماه با ایشون صیغه بوده اند اما به هر دلیلی این رابطه بهم میخورد
وقتی من با نامزدم درباره زندگیمون و این که از زندگی و آشنایی با هم صحبت میکنیم محمد همیشه احساس رضایتمندی خودش رو اعلام کرده
من هم واقعا از محمد راضی هستم
اما یک هفته قبل به صورت اتفاقی لپ تاپ محمد رو دیدم که عکس های خانمی را که قبلا قرار بود با ایشون ازدواج کنه رو داخل یک فایل داره
نمی دونید چقدر حالم بد شد
روز بعد با محمد در مورد این موضوع صحبت کردم و محمد گفت که اون عکسا از قبل اونجا بوده و یادش رفته که اونا رو داخل cd بریزه و پاکشون کنه
وقتی این حرف رو زد دیگه طاقت نیاوردم اشکام سرازیر شد وقتی قیافم رو دید گفت باشه چیکار کنم
من گفتم پاکشون کن و محمد گفت اونا بخشی از خاطارات من هستش
من هم در جواب گفتم هر کاری دوست داری بکن
همون شب رفتم خونه محمد و اون لپ تاپش رو آورد و همه عکسا رو پاک کرد
ولی من از اون روز خیلی ناراحتم و همش با خودم فکرای ناجور میکنم
میدونم که الان من پیش محمد و اون مربوط به گذشته بود ولی بازم ناراحتم
این رو هم بگم من اعتماد بنفس بالایی دارم و قبل از این موضوع خیلی به محمد اعتماد داشتم
الانم به محمد اعتماد دارم ولی ناراحتم
میترسم این اعتمادم نابجا باشه
علاقه مندی ها (Bookmarks)