RE: تفاوتهای فاحش من وشوهرم...(عدم ارضای روحی)
سلام مادلین عزیز
میفهمم از اینکه انقدر با همسرت عدم وجه اشتراک داری ناراحتی و غصه میخوری...اما مادلین جان چرا بعد از 6 سال این زخم الان سر باز کرده؟یا بهتره بگم چرا تحمل کردی در این 6 سال؟
نکته دیگه اینکه روابطی که یه زن با دوستاش و یه مرد با دوستاش داره خیلی متفاوته....مثلا شما وقتی با دوستانتی راجع به مد و ارایش و رنگ موی جدید و ...صحبت میکنی و این به عنوان یه زن برات لذت بخشه...همسرت هم همینطوره
اجازه بده زمانی رو به بودن با دوستاش اختصاص بده و اینو بدون که این هنر زنه که بتونه همسرش رو در منزل راضی و سرحال نگه داره
مردهایی بودن که قبل ازدواج بسیار رفیق باز بودن اما بعد ازدواج به حدی تمام ارامششون در منزل تامین بوده که رفیق بازی رو گذاشتن کنار...
و دیگر اینکه حتما دیدت رو به این موضوع عوض کن...ببین جمله ات رو..:
من هروقت ولم میکنه میره به شدت غصه میخورم وتماما گریه میکنم
همسرت ولت نمیکنه فقط زمانی رو به بودن با دوستانش اختصاص میده و بازم جای شکرش باقیست که دوستانش متاهل هستند...
در واقع همسرت درسته که ازدواج کرده اما حق داره بخشی از زندگیش رو به خودش اختصاص بده...
شما با وجودی که میدونستی ایشون یه آدم رفیق بازه تن به ازدواج دادی ..نباید بسوزی و بسازی اما باید مسئولیت کارها و اعمالمون رو هم در نظر بگیریم...
ضمنا مادلین جان شما دیدت به زندگی خیلی خیلی منفی شده
همسرت هرکاری میکنه شما میذاری به حساب ترحم و ظاهر سازی....
در واقع هر تلاشی هم که ایشون برای کمک به شما بکنه از نظر شما ترحمه و ردش میکنی...
شما با این روحیه ای که داری در خوب شدن روابط نمیتونی قدم درستی برداری چون اصلا طرز نوشتنت به اون تعریفی که از خودت کردی نمیخوره...(گفتی روحیات کودکانه داری و ...)
اول از همه به خودت و روحیه ات برس...
برای خودت تفریح و سرگرمی پیدا کن و در مواقعی که همسرت نیست سرت رو باهاش گرم کن و نشین گریه کن
محیط خونه رو گرم..صمیمی نگه دار
پالسهای مثبتی که از سمت همسرت میاد رو بگیر
حساسیتت رو به بیرون رفتناش کمتر کن...شاید ایشون به خاطر این حساسیتهای زیاد شما این کار رو میکنه
موفق باشی
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)