خواهشن کمکم کنید با سلام من دختره 21 ساله ی هستم که حدود 6 سال با یه پسر رابطه داشتم ایشون الان 23 سال دارن یعنی از بچگیمون باهم دوست بودیم خیلی هم همو دوس داشتیم با وجود تمام مشکلات باز هم با هم موندیم و وابستگی خیلی شدیدی به هم داریم و رابطه جنسی شدید باهم داشتیم که متسفانه من بکارتم رو از دست دادم حدود 3سال پیش ایشون به اصرار پدرش نامزد کردن که به خاطر علاقه ای که به من داشتن و به خواست من با کلی دعوا کردن با پدرشون نامزدشو طلاق داد و باز ما باهم رابطمون رو شروع کردیم.من میدونستم خانواده من صددرصد با این ازدواج مخالفن حقم دارن چون ایشون مواد مصرف میکنن بیکارن ولی من باز دوسش داشتم .چند وقت پیش به خاطر اینکه خانوادهای هردمون با ازدواجمون موافقت کنن تصمیم به فرار کردن گرفتیم به مدت چند ساعت رفتیم با اصرار خانوادهامون برگشتیم ولی باز خانواده من اینقد اصرار کردن که باش ازدواج نکنم به خاطر اعتیادش و تهدید به طرد کردنم کردن منم پشیمون شدم برگشتم.الان 2ماه ازون قضیه میگذره خانوادم باهام مثه یه زندونی رفتار میکنن که دارم دیوونه میشم.الان تونستم باز با این اقا حرف بزنم که خیلی داغون شده بود گفتم برو ترک کن یک ماه رفت کمپ که ترک کنه مشکل کارشم حل کرده داره کار میکنه .الان میخوان بیان خواستگاریم ولی خانوادم ازش متنفرن نمیدونم چیکار کنم ازین وضع زندونی بودنم خسته شدم اون اقام خودشو کمی اصلاح کرده ولی میترسم اگه باز بگم باش ازدواج میکنم خانوادم طردم کنن.ولی اگه ازش جدا بشم باز میره سره مواد خیلی بم وابستس حتی میترسم خودکشی کنه.من میدونم اصلاح میشه ولی چجوری خانوادمو قانع کنم[/size]
علاقه مندی ها (Bookmarks)