به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 35
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 21 تیر 91 [ 08:18]
    تاریخ عضویت
    1391-2-23
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 22 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ازدواج با پسری که معتاد است. چجوری خانوادم رو راضی کنم؟

    خواهشن کمکم کنید با سلام من دختره 21 ساله ی هستم که حدود 6 سال با یه پسر رابطه داشتم ایشون الان 23 سال دارن یعنی از بچگیمون باهم دوست بودیم خیلی هم همو دوس داشتیم با وجود تمام مشکلات باز هم با هم موندیم و وابستگی خیلی شدیدی به هم داریم و رابطه جنسی شدید باهم داشتیم که متسفانه من بکارتم رو از دست دادم حدود 3سال پیش ایشون به اصرار پدرش نامزد کردن که به خاطر علاقه ای که به من داشتن و به خواست من با کلی دعوا کردن با پدرشون نامزدشو طلاق داد و باز ما باهم رابطمون رو شروع کردیم.من میدونستم خانواده من صددرصد با این ازدواج مخالفن حقم دارن چون ایشون مواد مصرف میکنن بیکارن ولی من باز دوسش داشتم .چند وقت پیش به خاطر اینکه خانوادهای هردمون با ازدواجمون موافقت کنن تصمیم به فرار کردن گرفتیم به مدت چند ساعت رفتیم با اصرار خانوادهامون برگشتیم ولی باز خانواده من اینقد اصرار کردن که باش ازدواج نکنم به خاطر اعتیادش و تهدید به طرد کردنم کردن منم پشیمون شدم برگشتم.الان 2ماه ازون قضیه میگذره خانوادم باهام مثه یه زندونی رفتار میکنن که دارم دیوونه میشم.الان تونستم باز با این اقا حرف بزنم که خیلی داغون شده بود گفتم برو ترک کن یک ماه رفت کمپ که ترک کنه مشکل کارشم حل کرده داره کار میکنه .الان میخوان بیان خواستگاریم ولی خانوادم ازش متنفرن نمیدونم چیکار کنم ازین وضع زندونی بودنم خسته شدم اون اقام خودشو کمی اصلاح کرده ولی میترسم اگه باز بگم باش ازدواج میکنم خانوادم طردم کنن.ولی اگه ازش جدا بشم باز میره سره مواد خیلی بم وابستس حتی میترسم خودکشی کنه.من میدونم اصلاح میشه ولی چجوری خانوادمو قانع کنم[/size]

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1390-1-09
    نوشته ها
    237
    امتیاز
    2,402
    سطح
    29
    Points: 2,402, Level: 29
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    818

    تشکرشده 848 در 197 پست

    Rep Power
    37
    Array

    خواهشن کمکم کنید دارم دیوونه میشم

    سلام begard عزیز
    خواهر جان بهتره کمی منطقی باشی . به حرفام توجه کن.
    1- خانواده ات قطعا خیر و صلاح و خوشبختی تو رو میخوان .
    2- سعی کن به دید یک زندانی به شرایطط نگاه نکنی. از فرصت پیش آمده استفاده کن و کمی فکر کن.
    3- هیچ عقل سلیمی به تو نمیگوید که با چنین مردی ازدواج کنی.
    4- تو نسبت به به هم خوردن نامزدی و طلاق این آقا از نامزدشون، مسئول هستی. باید بیشتر توضیح بدی.
    5- هنوز سنی نداری و حتی اگر به دلیل از دست دادن بکارت و به هم خوردن نامزدی اون آقا بخوای باهاش ازدواج کنی باید طی یک برنامه بلند مدت این کارو انجام بدی و نه خیلی هول هولکی و فوری

    به نظر من بهتره قبل از هر کاری اول اعتماد پدر و مادرتو به دست بیاری و بهشون ثابت کنی میتونن به تو اعتماد کنن. کمی سخته و شدنیه.و بعد از اون باهاشون صحبت کنی یک بار خانواده پسر رو ببینند.
    باید خانواده ها و بزرگترها بیان وسط و به هر حال یه طوری این مشکل رو حل کنن و توافق کنن.
    تو الان خیلی احساساتی و بی منطق داری پیش میری . نباید ریسک کنی . بذار خودش رو حتما حتما اصلاح کنه و بعد به ازدواج فکر کن.

    نترس. مطمئن باش خودکشی نمیکنه.

  3. 5 کاربر از پست مفید mehrabooni تشکرکرده اند .

    mehrabooni (یکشنبه 07 خرداد 91)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 21 تیر 91 [ 08:18]
    تاریخ عضویت
    1391-2-23
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 22 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    بینه عقل و احساسم گیر کردم

    نقل قول نوشته اصلی توسط begard
    خواهشن کمکم کنید با سلام من دختره 21 ساله ی هستم که حدود 6 سال با یه پسر رابطه داشتم ایشون الان 23 سال دارن یعنی از بچگیمون باهم دوست بودیم خیلی هم همو دوس داشتیم با وجود تمام مشکلات باز هم با هم موندیم و وابستگی خیلی شدیدی به هم داریم و رابطه جنسی شدید باهم داشتیم که متسفانه من بکارتم رو از دست دادم حدود 3سال پیش ایشون به اصرار پدرش نامزد کردن که به خاطر علاقه ای که به من داشتن و به خواست من با کلی دعوا کردن با پدرشون نامزدشو طلاق داد و باز ما باهم رابطمون رو شروع کردیم.من میدونستم خانواده من صددرصد با این ازدواج مخالفن حقم دارن چون ایشون مواد مصرف میکنن بیکارن ولی من باز دوسش داشتم .چند وقت پیش به خاطر اینکه خانوادهای هردمون با ازدواجمون موافقت کنن تصمیم به فرار کردن گرفتیم به مدت چند ساعت رفتیم با اصرار خانوادهامون برگشتیم ولی باز خانواده من اینقد اصرار کردن که باش ازدواج نکنم به خاطر اعتیادش و تهدید به طرد کردنم کردن منم پشیمون شدم برگشتم.الان 2ماه ازون قضیه میگذره خانوادم باهام مثه یه زندونی رفتار میکنن که دارم دیوونه میشم.الان تونستم باز با این اقا حرف بزنم که خیلی داغون شده بود گفتم برو ترک کن یک ماه رفت کمپ که ترک کنه مشکل کارشم حل کرده داره کار میکنه .الان میخوان بیان خواستگاریم ولی خانوادم ازش متنفرن نمیدونم چیکار کنم ازین وضع زندونی بودنم خسته شدم اون اقام خودشو کمی اصلاح کرده ولی میترسم اگه باز بگم باش ازدواج میکنم خانوادم طردم کنن.ولی اگه ازش جدا بشم باز میره سره مواد خیلی بم وابستس حتی میترسم خودکشی کنه.من میدونم اصلاح میشه ولی چجوری خانوادمو قانع کنم[/size]

    دوباره سلام با تشکر از دوست عزیز که بم پاسخ دادن بله من مسئول به هم خوردن نامزدیشونم اون موقعه 18 سال داشتم خیلی بم برخورد که نامزد کردن الانم خیلی پشبیمونم بابتش چون با وجود اینکه میدونستم خانوادم مخالغن بش گفتم طلاقش بده الانم مسئولم بابتش و ایشون حق دارن بگن با زندگیم بازی کردی که خیلی عذاب وجدان دارم.ایشون ترک کرده خیلیو جوونه من به ترکش امید دارم درمورد بکارتمم بعده فرار به مادرم گفتم گفتن حلش میکنیم نگران نباش ولی خانوادم به چشم یه اشغال که با ابروشون بازی کرده بش نگاه میکنن ولی من به چشو یه ادم که اصلاح میشه خوب به هرکی باید فرصت جبران داد

  5. کاربر روبرو از پست مفید begard تشکرکرده است .

    begard (دوشنبه 08 خرداد 91)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 21 تیر 91 [ 08:18]
    تاریخ عضویت
    1391-2-23
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 22 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ازدواج با پسری که معتاد چجوری خانوادم رو راضی کنم؟

    با سلام من 21 سال سن دارم با کلی درگیری عاطفی و عقلی.من به مدت 6 سال با یه پسر دوست بودم یه رابطه کاملا عاشقانه و پر از دردسر ما خیلی هم رو دوس داریم با وجود خیلی از مشکلات باز باهم موندیم خیلی بهش وابستم در حدی که بدترین کار دنیا رو هم در حقم بکنه باز باهاش موندم ایشون 23سال دارن و یه جورای باهم بزرگ شدیم البته رابطه جنسی هم داشتیم در حدی که بکارتم رو از دست دادم .3سال پیش به اصرار خانواده ایشون نامزد کردن وپدرشون چون قدیم جز خانها بودن مثلا من رو لایق خودشون نمیدونستن ولی بنا به علاقه به من و خواسته من ایشون طلاق گرفتن با کلی دعوا و قهر از خونه حرفشو به کرسی نشوند .ولی خانواده من 100% با ازدواج ما مخالفن حقم دارن من عشق کورم کرده بود ایشون هم مواد مصرف میکنن هم بیکارن تصمییم گرفتیم باهم فرار کنیم که بعده چند ساعت با اصرار خانواده برگشتیم که خانوادم به خاطر اعتیاد بم اصرار کردن باش ازدواج نکنم برگردم خونه منم با تهدید اونا که تا اخر عمر عاقم میکنن برگشتم.الان 2ماه ازش میگذره دوری ازش دیوونم کرده ازون بدتر باهم مثه یه زندونی رفتار میکنن که روانیم کرده حتی خود زنی کردم تونستم با دوستم باز حرف بزنم اونم داغون بود گفت ترک میکنم یک ماه رفت کمپ الان پاکه داره کارم میکنه البته پدرش خیلی پروتمنده بش خونه ماشین داده .الان گفتن بمیام خواستگاریت ولی خانوادم ازش متنفرن حتی ادم حسابش نمیکنن ولی ما خیلی همو دوس داریم حتی چون نمیزارن ببینمش دارم از خانوادم متنفر میشم افسردگی گرفتم .اونم بم خیلی احتیاج داره من به پاک شدنش ایمان دارم ولی کسی نمیزاره حرفشم بزنم.خواهشن بگید چیکار کنم اونم ادمه اصلاح میشه.میترسم باز خانوادم سره دوراهی اون یا ما بزارنم .اون خیلی واسم تلاش کرده خانواده خودشو راضی کرده حالا میگه نوبته توست.چیکار کنم

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: ازدواج با پسری که معتاد چجوری خانوادم رو راضی کنم؟

    دوست عزیز من سلام.به همدردی خوش اومدی

    میدونم الان چه حالی داری؟ازخونوادت داری متنفر میشی چون اجازه نمیدن با عشقت عروسی کنی..
    اما واقعیت میدونی چیه؟؟اونا جیگرشون کباب میشه که دختری که 21 سال براش زحمت کشیدن اشتباهی کنه کنه که راه برگشت نداره...میدونم حس منفی به خونوادت داری اما نمیتونی بفهمی چقد دوستت دارن و چقد نگرانتن.

    6سال دوست بودی..بکارتت رو از دست دادی..زمان کمی نیست برای یه دختر که اون پسر رو نه دوستش بلکه مرد زندگیش ببینه..بهش وابسته بشه..اغلب ما دخترها احساساتی هستیم..بعضیامون قلبمون که جایی رفت دیگه تخت گاز میخوایم تا اخرش بریم...اما یه لحظه ترمزکن.

    عزیز من تا حالا معتاد دیدی؟؟با معتاد زندگی کردی؟؟وقتی بهشون مواد نرسه رو دیدی؟؟؟دیدی چطور برای یه ذره مواد حاضرن همه زندگیشونو حراج کنن؟؟من دیدم معتادی رو که حال خودشو نمیفهمید..زنش رفت..بچش اواره شد..پدر و مادر پیرش هر روز ازش کتک خوردن..نه عزیزم تو هنوز واقعیت زندگیشونو ندیدی..وقتی ازخود بی خود میشن و تموم شیشه ها رو میشکنن و یه تیکه شیشه میذارن زیر گلوی پدر...

    وقتی همه مال و اموالش رو بخاطر مواد ازدست میده و کارش به قاچاق و زندان و....بگم بازم..اینا قصه نیست..عین واقعیته که دیدم و باورم نمیشد.

    نمیگم معتاد نمیتونه ترک کنه اما حالا حالاها زوده که قضاوت کنی که واقعا ترک کرده..ترک معتادها چندین قدم داره..کلاسای زیادی باید برن ومراحل مختلف داره...

    خودتو بکش کنار.رابطه ات رو قطع کن.میدونم سخته..واقعا سخته .اما می ارزه.به ایندت..برو پیش مشاور..این مدت سختی رو تحمل کن تا این وابستگی6 ساله ازبین بره..بعدش میفهمی خونوادت صلاحتو میخواستن..

    زندگیت ارزش داره و برنمیگرده..روش ریسک نکن

    موفق باشید

  8. 5 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (دوشنبه 08 خرداد 91)

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    127
    Array

    RE: ازدواج با پسری که معتاد است. چجوری خانوادم رو راضی کنم؟

    آروم باش میدونم خیلی ناراحتی که به خواسته ات نرسیدی

    عزیزم بیا و چند لحظه احساست رو کنار بگذار.این اتفاق رو از دید کس دیگه ببین مثلا فکر کن برای دختر همسایتون اتفاق افتاده.

    ببین چند تا معتاد تونستن واقعا ترک کنن؟؟؟دیگه هیچ وقت نرن سراغ مواد.
    کسی که به مواد معتاد بوده یعنی اینکه چیزهای دیگه هم میتونه مصرف کنه .

    خواهر گلم چرا صبر نمیکنی تا یه پسر پاک از هر الودگی بیاد سراغت تو لیاقتش رو داری.

    از خانوادت هم دلخور نباش .حق دارن خودتو بذار جاشون خودت حاضری دخترت رو بدی به کسی که مواد مصرف میکرده؟؟؟

  10. 4 کاربر از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده اند .

    گلنوش67 (دوشنبه 08 خرداد 91)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 12 آبان 91 [ 04:09]
    تاریخ عضویت
    1391-3-02
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    665
    سطح
    13
    Points: 665, Level: 13
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    149

    تشکرشده 149 در 41 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج با پسری که معتاد است. چجوری خانوادم رو راضی کنم؟

    یه ماه رفته کمپ ترک کرده؟!!!
    جل الخالق!! چه چیزا که بشر نمیشنوه!

    آخه آبجی یه ماه خیلی کمه که!!!
    چند سال معتاد بوده حالا با یه ماه رفتن به کمپ...!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    شدیدا وابسته ای و مثه اینکه تو فیلم هم زندگی میکنی
    زندگی فیلم نیست دختر جون
    برو دانشگاه درستو بخون.بگو تا من درسمو میخونم تو هم ببین چیکار میکنی دیگه
    الان بیشترین تمرکز شما دو تا رو رابطه جنسیه
    یعنی بیشتر از هرچیزی به هم کشش جنسی دارین+وابستگی+خاطرات فراوان

    دوباره بشین خوب فکر کن
    اگه اومدی تو این تالار تاپیک باز کردی یعنی اینکه به فکر چاره هستی

    فعلا درس خوندن در اولویته
    پس
    درسو بچسب

    ضمنا خود تو هم یه جور معتادی
    وابسته ای به اون پسر
    یعنی به رابطه با اون پسر معتادی

    هر وقت تو تونستی وابستگیتو کم کنی و به اصطلاح ترک کنی
    اونم میتونه ترک کنه

    میگم ترک کن
    نه اینکه پسره رو یهو ولش کنی به امان خدا
    وابستگیت رو ترک کن
    سعی کن دلبسته باشی نه وابسته
    که:
    وابستگی بد دردیه

  12. 2 کاربر از پست مفید گوشت تلخ تشکرکرده اند .

    گوشت تلخ (دوشنبه 08 خرداد 91)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 21 تیر 91 [ 08:18]
    تاریخ عضویت
    1391-2-23
    نوشته ها
    26
    امتیاز
    722
    سطح
    14
    Points: 722, Level: 14
    Level completed: 22%, Points required for next Level: 78
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    22

    تشکرشده 22 در 13 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج با پسری که معتاد است. چجوری خانوادم رو راضی کنم؟

    با تشکر از دوستان عزیز.من خودم دانشجوم پیام نورم الانم تو شرکتی که پدرم مدیر عامله دارم حسابداری میکنم خانوادم اصلا به روم نمیارن حتی صدبار قول دادن باز بعده یه مدت ازادیمو بم برگردونن ولی تحمل این تغییر واسم سخته.ازون طرفم پسر عمه ام که دانشجوی فوق لیسانسه و از تمام ماجرا حتی فرارم خبر داره بم پیشنهاد ازدواج داده خیلی پسر خوب و سالم و آیندش روشنه و از بچگی دوسم داشته و خانوادم از خداشونه ولی چون من همیشه به چش برادر نگاش کردم اصلا نمیتوتم قبول کنم و خیلی با دوست قبلیم فرق داره اگرم قبول کنم فقط واسه اینکه ازین وضع خلاص بشم و میدونم حتما دوسته قبلیم اگه خبر ازدواجمو بشنوه قیامت میکنه واسم دردسر درست میکنه حتی یادمه تو رابطمون یه بار ازش جدا شدم کله پنجره و شیشه خونمونه با سنگ شکوند .الان تو این وضعیت تصمیم گیری کاره درستیه وقتی یه حس عمیق به یکی دیگه دارم میترسمم بعدن پسر عمه ام به روم بیاره به چشمم بزنه گذشتمو.واقعا موندم چیکار کنم

  14. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: ازدواج با پسری که معتاد است. چجوری خانوادم رو راضی کنم؟

    ولی تحمل این تغییر واسم سخته
    اره عزیزم سخته..میدونیم که سخته.اما باید تحمل کنی.این نتیجه اشتباهات 6 سال گذشته ات هست..رابطه ات رو باهاش یه دفعه ای قطع کن..شمارتو عوض کن..کادو و یادگاری هر چی ازش داری دور بریز..جاهایی که باهاش خاطره داری نرو.سعی کن یه مدت همراه برادر یا پدرت باشی تا اذیتت نکنه.از تکنیکهای توقف فکر استفاده کن.یعنی وقتی یادش میفتی بدون سرزنش خودت ذهنت رو متوجه یه موضوع دیگه کن...
    و صبور باش..یه شبه این تغییرات ایجاد نمیشه.

    الان موقع مناسبی برای تصمیم ازدواج نیست.تو الان اصلا اماده ازدواج نیستی..بذار ازاین وابستگی6 ساله رها بشی.بعد روی خودت کار کن تا امادگیهایی که واسه یه ازدواج سالم و پایدار لازمه رو بدست بیاری...وقتی واسه ازدواج و اداره زندگی مشترک اماده شدی تصمیم بگیر..ازدواج فقط عروسی کردن نیست..اداره یه زندگی30-40 ساله است..مثل اینکه بخواین یه کشتی رو تو دریا هدایت کنی..اول خودت باید اماده بشی..بعد یه کشتی خوب بگیری و یه ناخدا ی خوب که تو مواقع حساس و طوفانها بتونه کشتی رو هدایت کنه یعنی شوهرت انتخاب کنی.

    موفق باشید

  15. کاربر روبرو از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده است .

    بهار.زندگی (دوشنبه 08 خرداد 91)

  16. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 بهمن 91 [ 11:43]
    تاریخ عضویت
    1390-1-09
    نوشته ها
    237
    امتیاز
    2,402
    سطح
    29
    Points: 2,402, Level: 29
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    818

    تشکرشده 848 در 197 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: ازدواج با پسری که معتاد است. چجوری خانوادم رو راضی کنم؟

    دوستان عزیز
    عزیزان خوب همدردی
    یه چیزی هست که به نظر من بهتره در نظر بگیریم.
    دوستمون begard باعث شده که یه زندگی متلاشی شده.
    خودش میگ که باعث شده اون آقا از نامزدش جدا بشه. این چیز کمی نیست.
    حالا چطور بهش بگیم : کات کن.مثلا ازدواج کن؟؟

    پس این اتفاق چی میشه؟؟؟

    البته این نظر منه.
    شاید به نظر شما منطقی نیاد.

    اما نمیشه با زندگی کسی بازی کرد.
    من به عقلم جور در نمیاد. اما این نظر شخصیمه.



 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 18 فروردین 94, 23:01
  2. پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: جمعه 21 شهریور 93, 11:37
  3. پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 خرداد 92, 09:21
  4. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20
  5. همسرم خیانت کار و دروغگو و معتاد است. چه کنم؟
    توسط کاملیا در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 فروردین 88, 01:00

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:13 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.