RE: دوست دارم از نظر مالی به همسرم تکیه کنم ولی....
سلام آتیس عزیز
خیلی ناراحت شدم وقتی نوشتی من دو روز گریه میکنم و خودمو میزنم و ....
دختر خوب مشخصه که فوق العادههههههههههههههههه کم صبری و این کم صبر بودن آفت زندگیه
اول از همه بشین و با خودت رو راست باش...آیا همسرتو دوست داری یا نه؟
اگر دوستش نداری که بحثش جداست اما اگر دوستش داری همین الان این رفتار رو بذار کنار..چون قطعا نتیجه این رفتار ها بدون چون و چرا جدایی و طلاقه
شما از روز اول با یدک کشیدن واژه استقلال مالی سعی کردی حس خوبی بابت سرکار رفتنتن بهت دست بده
و خیلی طبیعیه که همسرت رو بد عادت کنی و در واقع ازش سلب مسئولیت کنی.
حالا در این اوضاع بحرانی و درگیری همسرت یکباره میخوای شونه از زیر این بار خالی کنی و خرجو مخارج جدیدتری(بچه) رووی دوشش بذاری؟
شما اگر میخواستی از نظر مالی به همسرت تکیه کنی نباید با این روحیاتی که همسرت داره سرکار میرفتی...
یه نکته دیگه اصلا کاری نکن که همسرت بره از خانوادش پول قرض بگیره...شما یه خانواده مستقل هستید (شما و همسرت)
باید خودتون بتونید گلیمتون رو ازآب بکشید بیرون
پول قرض کردن از پدرشوهر باعث منت گذاشتن روی سر شما میشه و من خودم اصلا موافق این کار نیستم
نه اینکه فکر کنی الان من خودم تو یه خونه بالا شهر نشستم و آخرین مدل ماشین هم زیر پامه ! نه ما هم زندگیمون تقریبا مثل شماست....
و با وجود اینکه پدرشوهرم بسیار ثروتمنده اما اصلا راضی نیستم همسرم ازش پولی قرض بگیره
دوست خوبم
در اولین فرصت به یه مشاور مراجعه کن.دکتر سید جلال یونسی رو من تعریفشو زیاد شنیدم.
ضمنا فقط منتظر کمک مشاور نشین
کمی خوددار و تو دار تر باش.
اگر همسرت باهات حرف نمیزنه دلیل ندار 2 روز !! بشینی گریه کنی.
قطعا با این حالتت اعصابی برای خودت و همسرت نمیمونه
انقدر گریه کردی در مقابل همسرت که دیگه اشکات براش عادی شده
دقیقا رفتارت مثل بچه های زیر 3 ساله...باور کن
دیدی وقتی چیزی بهشون نمیدی شروع میکنن به گریه و داد و کندن موهاشون؟!
چطور با این روحیات میخوای بچه دار بشی؟
فکر کن پس فردا بارداری.با همسرت حرفت میشه.دو روز میخوای گریه کنی؟!و بعد هم شروع به آسیب زدن به خودت کنی؟!
یا یکمی جلوتر...بچه ات به دنیا اومده...الان شده 3 سالش...شما دوباره حرفتون شده...میخوای جلو بچه ات خودزنی کنی؟!
میدونی این کار یعنی چی؟
یعنی تباه کردن آینده اون بچه مظلوم
دوست گلم
منشائ این دعواها خودتی
یکبار که با همسرت بحثت میشه بلافاصله محیط رو ترک کن( منظورم از خونه بیرون رفتن نیست.)
برو تو آشپزخونه.
برو تو بالکن...
یه جایی که چشم تو چشم همسرت نشی....
تا هردو آروم بشید.
با گریه و زاری فقط اوضاع رو بدتر میکنی...
فعلا نمیخواد به جدایی فکر کنید.اول کمی تلاش بکنید واسه زندگیتون بعد به جدایی فکر کنید
الان اشکال همسرتو من دقیقا نفهمیدم....اینکه مقروضه؟یااینکه به رفاه پدر و مادرش اهمیت میده؟یا اینکه باه اشکای شما اهمیت نمیده؟
در پست بعدیت از نکات منفی همسرت که باعث شده شما به جدایی فکر کنی بگو برامون
توصیه من به شما اینه مدتی تحت نظر مشاور خانواده باشید.و گفته هاش رو مو به مو اجرا کنید.
ضمنا شاید لازم باشه شما برای کنترل خشم و عصبانیتت به یه روانپزشک مراجعه کنی...شاید از نظر هورمونی و یا مسائل فیزیولوژیکی و خونی دچار اختلال شده باشی
روانپزشک بهت کمک میکنه تا این اختلالات رو کنترل کنی
موفق باشی
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)