به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 تیر 91 [ 21:21]
    تاریخ عضویت
    1391-2-23
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    699
    سطح
    13
    Points: 699, Level: 13
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 21 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    عشق يا خيانت؟؟؟

    اين روزها دارم سعي ميكنم از اشتباهاتم درس بگيرم وخودم راببخشم
    رابطه ام با خدا خيلي بهتر شده

    اما ميان اينهمه درگيري چيزي است كه هنوز نتوانسته ام با ان كنار بيايم

    همسرم با چند خانم ارتباط داشت,تلفني,حضوري يا شايد وسيع تر,مهم نيست...
    انقدر ان روزها ازار روحي ديدم كه اين ميانشان كم بود

    خانمي اين وسط بود كه همسرم ادعا ميكرد خيلي اورا دوست دارد و سه سال هست كه با او دوست است و از زمان ازدواج ما باز هم ان خانم ول كن نبوده و تماس يا اس ام اس داشته

    اين خانم عملا همچنان منتظر بود من بروم,دليلش هر چه بود من همسرم را خوب شناختم تحفه اي نبود و تقديمش كردم

    اما زخم خوردم,نه از همسرم .ازيك زن!!!

    در باورم نميگنجد.حتا وقتي گفتم من هم تمايلي به ادامه ندارم و تصميم ما جدايي است خود

    را به ان راه ميزد و ميگفت خانم تهمت نزنيد و بلافاصله با همسرم تماس ميگرفت به خيال اينكه من نيستم يا ميدانست و مهم نبود

    من كه خودم داشتم ميرفتم دليل اين رفتارها چه بود به من ميگفت بهتره به جاي اين حرفها به زندگيت بچسبي و به همسرم ميگفت عزيزم ميخواهي باهاش حرف بزنم برگرده؟؟؟

    مگر خودش نميفهميد ازار ميبينم,خودش زن بود

    سوال من اينست.نميخواهم تقبيحش كنيد يا جوابي احساسي بگيرم

    يك جواب منطقي ميخواهم كه ديگر فكرم ازار نبيند

    اين وسط حس اصلي چه بود:عشق يا خيانت

    كه اگر بدانم عشق بود ميبخشم واگر دزدي عشق هيج جور نميتوانم ببذيرم. ذهنم نميبذيرد

    من هم زنم,او جنگيد براي عشقش يا من عاشق نبودم؟

    مگر يك زن ميتواند عاشق سهم ديگري شود پس چرا وقتي عشق من فقط سهم من نبودو دنبال هوسش رفت براي من حقير شد؟

    تورا به خدا درگير احساسات و همزاد پنداري نشويد و كمكم كنيد بدانم اشكال كار من كجاست

  2. 3 کاربر از پست مفید سياه تشکرکرده اند .

    سياه (جمعه 29 اردیبهشت 91)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق يا خيانت؟؟؟

    سلام،

    حقیقتش برای ما که بیرون از ماجرا هستیم سخت است که راجع به اون خانم قضاوت کنیم.

    من نمی توانم پاسخ سوال شما رو بدهم. فقط خواستم چند تاپیک به شما معرفی کنم:

    http://www.hamdardi.net/thread-11229.html
    http://www.hamdardi.net/thread-11249.html
    http://www.hamdardi.net/thread-11972.html
    http://www.hamdardi.net/thread-7257.html

    موفق باشید.

  4. 5 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (شنبه 30 اردیبهشت 91)

  5. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: عشق يا خيانت؟؟؟

    دوست خوبم سیاه سلام

    چرا انقدر افکارت رو شخم میزنی؟؟

    چرا انقدر چرا چرا میکنی؟؟

    هرکدوم ار این فکرها و این چراها میدونی چقدر خشمگینت میکنه و ازت انرژی میگیره؟

    در نهایت هم هیچ کمکی بهت نمیکنه...

    ..یک انسان اگر که فردی رو دوست داشته باشه قطعا زندگیش رو روی ویرانه های زندگی دیگری نمیسازه...

    کسی که با خیانت وارد کسی بشه و باعث فروپاشی یه زندگی بشه بهش خیانت میشه و زندگیش میپاشه...

    تو ضربه بزرگی خوردی...داشتن این حس و افکار تا زمانی طبیعیه..اما هرچقدر بیشتر روش زوم کنی بیشتر ازارت میده..

    باید فکرت رو یک لحظه هم آزاد نذاری....انقدر باید فعالیت کنی ..کار کنی...ورزش کنی...با دوستات اینور اونور بری...که دیگه از فرط خستگی نتونی به این چیزا فکر کنی..
    مثلا الان بفهمی به قول خودت عشق بوده:

    میگی خوب انشاالله خوشبخت بشن هر جا که هستن و ...!!!!؟!!!!؟؟؟؟

    یا بفهمی خیانت بوده:

    شب و روز میخوای نفرین کنی؟؟؟؟؟

    بیا بیرون دیگه از اون حال و هوا....خودت باید به خودت کمک کنی....

    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  6. 4 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (شنبه 30 اردیبهشت 91)

  7. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    RE: عشق يا خيانت؟؟؟

    دوست عزیز سلام.به همدردی خوش اومدی.

    همونطور که اقا حامد گفت نمیتونیم درباره کسی که نمیشناسیمش بر اساس دو خط نوشته قضاوت کرد و بهت بگیم احساس اون چی بوده؟

    و اصلا چه اهمیتی داره که چی بوده؟
    نمیدونم چند وقته که جدا شدین اما گمونم اینها ازپیامدهای جدایی هست.شما میتونی این افکار رو ادامه بدی تا بلاخره به خودت یا دیگری اسیب بزنی یا همینجا تمومش کنی.

    ممکنه از این مدل حرفا خوشت نیاد و منتظری یکی بیاد بهت بگه اون خانوم عاشق بوده یا خائن...اما مطمئن باش این راه حل تو نیست و باز هم ادامه میدی و یه مسئله دیگه پیدا میکنی تا بهش فکر کنی و ذهنت رو درگیر کنی.میخوام بگم برای این راهی که میخوای بری پایانی نیست و سوالات پشت سر هم میان.

    از دید من که از بیرون دارم به قضیه ات بر اساس اونچه که گفتی نگاه میکنم ارامش و سلامتی تو اولویته...

    از الان افسار افکار و احساست رو دستت بگیر.گمونم ازقبل از جدایی هم به این مدل بازیها علاقه داشتی چون گفتی
    حتا وقتي گفتم من هم تمايلي به ادامه ندارم و تصميم ما جدايي است خود

    را به ان راه ميزد و ميگفت خانم تهمت نزنيد و بلافاصله با همسرم تماس ميگرفت به خيال اينكه من نيستم يا ميدانست و مهم نبود
    به نظر من دون شان تو و زندگیت بوده که با اون زن همکلام بشی یا اختیار تصمیمگیری درباره زندگیت رو به او بدی یا حتی باهاش دربارش صحبت کنی.
    این یه موضوعی بوده که فقط به تو و همسرت مربوط بوده و ابدا ربطی نداشته به اون زن که بخوای بهش بگی یا شوهرتو پیشکشش کنی..

    این بازی خطرناکیه..منِ مظلوم..منِ قهرمان
    که در اوج سخاوت همسرم رو بخشیدم و به سراغ رقیبم رفتم و بهش گفتم من نمیخوامش این مال تو.

    نمیدونم هدفت از اینکارها چیه؟اما میدونم نتیجش جز ازار روحت نیست..شوهرت خطا کرد..درست..این که برای زندگیت تصمیم بگیری حق تو بوده اما اینکه خودتو وارد بازی مسخره اون زن کنی اشتباهه...

    عزیزم یاد بگیر در هر حالتی هم شان خودتو حفظ کن و هم مراقب باش اگه یکی یه ضربه بهت زد ضربه دوم رو خودت به خودت نزنی.

    لینکهایی که حامد نوشته رو مطالعه کن..از روش توقف فکر حتما استفاده کن...و مراقب خودت باش

    موفق باشی

  8. 2 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (شنبه 30 اردیبهشت 91)

  9. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 تیر 95 [ 16:53]
    تاریخ عضویت
    1390-8-28
    نوشته ها
    744
    امتیاز
    8,604
    سطح
    62
    Points: 8,604, Level: 62
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,594

    تشکرشده 1,946 در 612 پست

    Rep Power
    89
    Array

    RE: عشق يا خيانت؟؟؟

    چرا سیاه؟

    :-(

    دردناکه ...
    جدا شدین؟؟؟
    تو چه مرحله ای هستین؟؟؟

  10. کاربر روبرو از پست مفید جوانه؟؟؟ تشکرکرده است .

    جوانه؟؟؟ (جمعه 29 اردیبهشت 91)

  11. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 تیر 91 [ 21:21]
    تاریخ عضویت
    1391-2-23
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    699
    سطح
    13
    Points: 699, Level: 13
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 21 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق يا خيانت؟؟؟

    خانم يا اقاي جوانه من سر گذشتمو تو يه تاپيك ديگه نوشته بودم

    حامد عزيز بابت راهنمايياتون خيلي خيلي ممنونم بهم كمك كرد,مشخصه كه ذات مهربوني دارين

    مريم عزيز حق با شماست اما با يه فكرايي نميشه جنگيد و مدام ازارت ميدن سعي ميكنم بيشتر ازين سايت و مقاله هاش كمك بكيرم

    بهار عزيز من هيچوقت بازي من مظلوم من قهرمانو بازي نكردم و مطمين باش اچه اون ادم ارزششو داشت يك لحظه هم ازش نميگذشتم و اينكه ميگيد حفظ شان درسته اما مهم اينه كه اگه تو اون شرايط باشيد هم واقعا بتونيد به اين حرف عمل كنيد

    شما متوجه منظور من نشديد من هيچوقت پامو تو حريم زندكي كسي نزاشتم به اين اميد كه اين اتفاق براي خودم نيفته,ذهن اروم و احساسات يك زن و همجنس رو نتونستم هضم كنم چون مگه معني عشق اينه يا مگه خود ما كه اينجا با هم صحبت ميكنيم از حس دروني يك زن باخبر نيستيم چطور زني ميتونه اينقدر جسورانه رفتار كنه,علتش عشقه يا نه اينم قانون هدف وسيله رو توجيه ميكنه است

    بحث من معيار ارزشهاست تو اين دنيا

    من مجبورم انچه فكرمو ازار ميده حل كنم نه كنار بزارم چون پاك كردن صورت مساله است براي من

  12. کاربر روبرو از پست مفید سياه تشکرکرده است .

    سياه (جمعه 29 اردیبهشت 91)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    RE: عشق يا خيانت؟؟؟

    حفظ شان درسته اما مهم اينه كه اگه تو اون شرايط باشيد هم واقعا بتونيد به اين حرف عمل كنيد
    دوست عزیز درسته..ما باید تو شرایط انجام بدیم..من کاری که به نظرم درست میاد رو گفتم..اینکه ابدا نباید میذاشتی با اون زن هم کلام بشی..راستش هنوز هم درک نکردم هدفت از صحبت با او و گفتن بهش که ما میخوایم طلاق بگیریم چی بوده؟
    من هم نگفتم کار اسونی بوده..صد البته خیلی سخته اما چون تو پست اولت گفتی بدون احساس نظر بدین،سعی کردم اونچه به نظرم منطقی میرسه رو بگم..

    تورا به خدا درگير احساسات و همزاد پنداري نشويد و كمكم كنيد بدانم اشكال كار من كجاست
    تو پرسیدی اشکال کار من کجاست؟و من گفتم اشکال کارت این بود که با اون زن روبرو شدی و برای خودت درگیری ذهنی ساختی و الان هم ذهنت هنوز درگیر اون مسئله است..

    بازی من مظلوم یا من قهرمان رو خیلیامون بدون اینکه متوجه باشیم و بطور ناخوداگاه انجام میدیم و مختص تو نیست.

    من از زندگی مشترک تو بیخبرم و حتما هر دوتون نواقصی داشتین یا بهتره بگم رابطه تون نواقصی داشت..نمیشه برچس بزد چون طلاق گرفتی یا میگیری دچار نقص بودی اما حتما یه جای رابطتون لنگ میزده که شوهرت سمت زنهای دیگه رفته...

    نمیخوام کارشو توجیه کنم..نمیخوام بگم هر کی زندگیش مشکل داشت میتونه بره سراغ کسی دیگه..کار همسرت اشتباه بوده و توجیهی هم براش نیست..اما قطعا جایی از رابطتون لنگ میزده و چون نمیدونم چی بوده نمیتونم براش نسخه بپیچم که چیکارباید میکردین.

    برای همین هم نمیشه گفت دقیقا اون چطوری بوده؟اینکه کارش غلط بوده شکی نیست..اینکه یه زن خودشو وارد حریم یه زندگی کنه اشتباهه به هیچ عنوان هم نمیشه اسم عشق رو براش گذاشت اما اینکه چرا شوهرت با اون زن یا هر زن دیگه ای ارتباط گرفت چیزیه که با بررسی منصفانه رابطتون میشه جواب داد.

    دوست عزیزم میدونم درک شرایط تو برای ما که حالت رو نمیبینیم خیلی سخته ولی قطعا زندگی به جریان خودش ادامه میده...ازت میخوام فعلا در مرحله پذیرش باشی..که این جدایی هم بخشی از سیر زندگی میتونه باشه.

    به خودت زمان بده تا اروم بشی و این زخمی که خیلی دردناک هم هست کمی بهتربشه...الان زیر و رو کردن اون وقایع مثل اینه که زخمت رو مدام دست کاری کنی..با خودت همدردی کن.از توقف فکر استفاده کن..بذار زخمت خوب بشه..حالت که بهتر شد میتونی رابطتون رو بهتر بررسی کنی

    موفق باشی


  14. 2 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (شنبه 30 اردیبهشت 91)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اسفند 95 [ 19:50]
    تاریخ عضویت
    1389-3-16
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    792
    امتیاز
    10,009
    سطح
    66
    Points: 10,009, Level: 66
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,528

    تشکرشده 4,871 در 817 پست

    Rep Power
    96
    Array

    RE: عشق يا خيانت؟؟؟

    درکت میکنم... خیلی سخته و طاقت فرساست...اما تا کی؟

    مگه طلاق نگرفتی؟ پس دیگه تموم شد. گاهی اوقات باید با بعضی مسائل مواجه بشیم و اونارو بپذیریم. مثل اینکه قبول کنیم مثلا مرض شدیم یا دستمون پامون یا عضوی رو(خدای نکرده) در یک صانحه از دست دادیم.
    ..
    ..
    خانم "سیاه"(چه اسم بدی! پر از بار منفی) خیانت دیده و طلاق گرفته. تو فکر می کنی این اتفاق فقط برای تو افتاده؟ متاسفم که باید بگم زنان بسیار زیادی درگیر این مساله شدند و متاسفانه عین سرطان در جامعه کنونی ما رشد کرده! علت چیه؟ کسی نمی دونه! سطوح تعهد پایین اومده و وفاداری کم شده...همه اینها درست! آیا شما با فکر کردن به این مسائل و تجزیه تحلیل اینکه چرا اینجوری شد به جواب درستی می رسی؟
    منم مثل همه اونایی که اینجا برای شما نوشتند معتقدم کسی که واقعا عاشق کسی باشه اینهمه حیله و نیرنگ برای رسیدن به طرفش، خراب کردن زندگی اون و جا زدن خودش انجام نمی ده. حداقل کاری که میکنه اینه که طرفش رو در تصمیم گیری آزاد میگذاره و با دوز و کلک و مظلوم نمایی خودش رو قالب نمی کنه. فکر می کنید از این دست آدمها توی جامعه نیست؟ فقط یکی هست اونم فقط به تور شما خورده؟ نه خانمی!
    .
    .
    من نمی تونم نسخه ای برات پیچم که امروز بخوری فردا خوب بشی. خیلی به همت و تلاش خودت برمیگرده که مسلما در شرایط روحی و روانیت برات خیلی سخته. پس مجبوری فعلا بپذیریش. اینکه دردی داری اینکه بهت خیانت شده. می تونی داد بزنی مشت بزنی و خودتو تخلیه کنی.
    از این به بعد هم باید همه چیزو واگذار کنی. به اینکه اون دوتا چیکار کردند و می کنند فکر نکنی چون فایده ای برات نداره. بگذار بگذره. احساسات مثل ابر می مونند. میان و میرن. بگذار بگذرند.
    احساساتت رو انکار نکن بلکه قبولشون کن. باهاشون نجنگ مدارا کن. بگذار از درونت بیرون بیان. حرف بزن. با هرکی بهش اعتماد داری در موردش حرف بزن. کسی که دلسوز تو باشه و از حرفهات سواستفاده نکنه. حتی شده با عروسک، گل، حیوانات یا هرچیزی که نسبت بهش حس خوبی داری حرف بزن. حودت رو تخلیه کن.
    اگر همینجوری پیش بری کم کم بهتر میشی و اون قضیه کم کم سنگینی اش رو برات از دست میده. قلبا بخواه که برات تموم شه و بدنبال چند و چون و چراها نباش. انشاالله حالت برمیگرده و خوب میشی خانمم!


  16. 4 کاربر از پست مفید سرافراز تشکرکرده اند .

    سرافراز (یکشنبه 31 اردیبهشت 91)

  17. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 تیر 91 [ 21:21]
    تاریخ عضویت
    1391-2-23
    نوشته ها
    18
    امتیاز
    699
    سطح
    13
    Points: 699, Level: 13
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 1
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 21 در 9 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عشق يا خيانت؟؟؟

    ممنونم خانم سرافراز

    من دارم همه تلاشمو ميكنم و نميخوام به كسي اثبات كنم بيگناهم,خيلي رنجيدم,خيلي زخم خوردم و بيشتر از خودم,و

    انچه كه بيشتر از همه اوضاع روحيمو به هم ريخته نقش عوامل جانبي روي زندگيمه ,من هر كاري كردم و هر چي بودم زخم لاي استخوان كسي نبودم,به حريم كسي تجاوز نكردم و اينكه امروز نميفهمم شايد فكر من اشتباه بوده و روش زندگي من

    اينكه ميگم شما را به خدا دور از احساسات جواب بديد باور كنيد ميخوام تكليفم با خودم روشن بشه

    من اشتباهي رو كردم و چوبش رو خوردم و فهميدم نبايد به اعتقاداتم پشت كنم هر چي كه باشه و حالا ميخوام بفهمم اشتباهم كجاست,نميتونم حرفمو به كسي بفهمونم ميخوام درست زندگي كنم اما ارزشهام به هم ريخته,داغونم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: شنبه 03 مرداد 94, 04:22
  2. تو کجایی تا شوم من چاکرت؟؟؟
    توسط montazer_313 در انجمن داستان و حکایت آموزنده
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 04 تیر 87, 14:26

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.