سعی میکنم خلاصه بگم شما هم بزرگواری کنید هر راه حلی به نظرتون می رسه برام بنویسید ممنون
من 2 تا برادر داشتم که کوچیکه که 23 سالش بود چند ماه فوت کرده بسیار به مامانم نزدیک بود و یه جورایی چراغ خونمون بود حالا که اون فوت کرده بالطبع خونه مثه خونه ارواح شده برای مامانم حکم یه دوست صمیمی را داشت ومامان حالا بعد از مرگش بسیار ناراحته و هنوز نتونسته به زندگی عادی برگرده حالا مشکل جدید اینه که برادر بزرگترم که 26 ساله هست یکی دوماه با یه خانومه بیوه در ارتباط شدید هست طوری که 24 ساعت دارن باهم چت میکنن اون خانوم تو شهر دیگه ای هست و یه خواهر سیاسی پناهنده آمریکا داره و یه جورایی به برادر من خیلی زیاد محبت میکنه و می گه برات اقامت می گیرم وازاین جور حرفها 6 سال از برادر من بزرگتره و یه بچه هم داره حالا مشکل اینه که برادر من جدیدا به همه ما توهین می کنه همش میگه می خوام از ایران برم بسیار بسیار بداخلاقه
سر کار می رفت دیگه نمیره با مامانم خیلی بد برخورد میکنه و همش میگه هرکی باید برا خودش زندگی کنه خلاصه حسابی قاطی کرده ماهم هرجوری که شما فکرشو کنید باهاش برخورد کردیم با محبت بادعوا با گریه باهرچی ولی کلا اصلا نمی شنوه و می گه کاری به کار من نداشته باشین هر کی برا خودش زندگی میکنه یه جورایی خام شده هر سوالی داشتین بپرسین ولی خواهشا برام جواب بذارین چون عقل خودمون اصلا دیگه کار نمیکنه راستی من شماره اون خانومو دارم و لی جرات نمیکنم باهاش تماس بگیرم چون برادرم گفته اگه این کار بکنین یه بلایی سر خودم میارم
علاقه مندی ها (Bookmarks)