با سلام
دوستان از شما در مورد موضوعی راهنمایی می خواستم.
من دو خواهر شوهر خودخواه و عصبی دارم که در مورد یکی از آنها قبلا صحبت کرده ام.
یکی دیگر از آنها که 19 ساله است خیلی راحت به همه حتی مادر خودش توهین میکنه. چند وقت پیش من خانه شان بودم و مادرشوهرم ازم خواست ازش امتحان فیزیک بگیرم از وقتی این رو فهمید شروع به ناسازگاری با من کرد تا از زیر امتحان دربره (البته اون کلا ناسازگاره ولی شروع به بی ادبی و ناسازگاری شدید کرد).
من هم بالاخره عصبانی شدم و چون میدونستم علت شدید شدن ناسازگاریهاش همون امتحان هست گفتم فکر میکنی برای گرفتن این امتحان از شما قراره جایزه نوبل به من بدن من اصلا هیچ کاری به کارت ندارم. اصلا در این باره از من و برادرت دیگه هیچ انتظاری نداشته باش.
حالا به شوهر من گفته که زنداداش به من گفته کاری میکنم داداشت دیگه اسم هیچکدومتونو نیاره وهیچ کاری برای هیچ کدومتون نکنه و هزار تا چیز دیگه
البته من به شوهرم همه ماجرا رو توضیح دادم و اون هم پذیرفت که اشکال از خواهرشه البته به خاطر اینکه قبلا هم از این دروغ پردازی ها درباره سایر افراد برای جلب توجه انجام داده بود.
بحث فقط بین من و اون بود و اصلا کاری به بقیه افراد نداشت.من به فکر افتادم این دفعه که دیدمش هم رو در رو بهش بگم چرا این دروغ رو گفته و هم متقابلا تمام توهین هایی که به من کرده رو در حضور اون و شوهرم بیان کنم تا متوجه بشه خیلی بیشتر از اون که طلبکار باشه بدهکاره و از یک طرف هم میگم ولش کنم به حال خودش چون ما توی یک شهر نیستیم و زیاد میتونیم برخورد نداشته باشیم.
فقط اشکالش اینه که دیگران با این که میشناسنش و از این جور چیزها ازش دیدن بازم حرفاشو باور میکنند شاید با رو در رو شدن بفهمه نمیتونه این رویه رو ادامه بده. خوشحال میشم نظراتتون رو بدونم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)