به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 خرداد 91 [ 07:41]
    تاریخ عضویت
    1391-2-15
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    637
    سطح
    12
    Points: 637, Level: 12
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 28 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نداشتن اعتماد به نفس و هجوم افکار منفی و دیگر مشکلات من

    سلام

    من نزدیک دو ماه پیش یه ارتباط عاطفی شکسته خورده با یه اقایی داشتم حالا چی بود و چه شد به کنار درد و رنج ناشی از قطع ارتباط هم به کنار....

    الان مشکل من اینه که اعتماد به نفسم به شدت کم شده توی محیط کار و....گاهی وقت ها حتی از شدت خجالت بی دلیل نمی تونم به درخواست یه نفر نه بگم یا حتی یک سوال بپرسم قبلا به این شدت ضعف اعتماد به نفس نداشتم کافیه یه اقایی از همکار و... فرقی نمی کنه درمورد من نظری حتی خوب بده از اون به بعد دیگه حساس میشم روی اون شخص و فکر می کنم همش در حال قضاوت توسط اون یا دیگران هستم و دیگران دارند در مورد من حرف میزنن در حالی که شاید واقعا اینجور نباشه

    به خاطر اون شکست و کلا به خاطر نوع تربیتی که داشتم ارتباطم با همکارهای مرد ام در حد معمولیه یعنی شاید یکیشون نیم ساعت با من حرف بزنه اما من فقط یکی دو جمله بگم اما کاملا محترمانه....

    میدونید کلا خوشم نمیاد مردی به خصوص متاهل بهم نزدیک بشه مجرد هم همینطور چون میترسم اگه زیاد صمیمی برخورد کنم فکر کنند اصطلاحا اویزونشون شدم چون دیدم بعضا پشت سر دخترهای دیگه چنین حرفی میزنند من به شخصه حاضرم بمیرم اما در موردم چنین فکری نکنن همین ترس باعث شده زیاد صمیمی برخورد نکنم که باعث میشه طرفم احساس کنه یا خودم رو میگیرم یا امل هستم و..... همه اینها به کنار اعتماد به نفسم هم سر همین مشکل و مشکلی که در ابتدا گفتم کم شده

    به طوری که کلا از خودم و رفتار هام خسته شدم میگن توی جامعه امروز دختر باید گرگ و باشه و خودش رو توی دل مردا جا کنه حالا سوال من اینه اگه کسی نخواد اینجور باشه و در حد دستورات دین ارتباط داشته باشه بده ؟؟؟؟؟ البته من اصلا ادم بسته ای نیستم فقط خوشم نمیاد یه چنین کاری بکنم همین

    به خاطر ضعف اعتماد به نفس دائم در حال سرزنش خودم هستم و افکار منفی و نا امیدی شدید بهم هجوم میاره به حدی که کل انرژیم رو میگیره هر کاری می کنم باهاشون مقابله کنم نمیشه....دیگه از این وضع خسته شدم فشاری روحی ناشی از اون قطع ارتباط به اندازه کافی داغونم کرده گاهی وقت ها قرص ارام بخش هم مصرف می کنم

    در ضمن از قیافه ام راضی ام اعتماد به نفسم ربطی به ظاهرم نداره

    منتظر راهنمای هاتون هستم

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: نداشتن اعتماد به نفس و هجوم افکار منفی و دیگر مشکلات من

    سلام زهرا جان

    به همدردی خوش امدی..آفرین به شما که عمل به دستورات دینی برات مهمه

    اما خانومی کی گفته باید دختر خودشو در دل مردا جا کنه؟!
    اولین بار این جمله رو میشنوم.

    زهراا جان..فراموش کردن اون رابطه ممکنه کمی طولانی باشه.شاید روحیه شما اینجوریه.

    به خودت فرصت بده.

    من احساس میکنم شما حرف مردم خیلی برات مهمه.اینکه درباره ات چی میگن و ...خب بذار در موردت قضاوت کنن...شما که مشکلی نداری که بخوان حرفی در مورد اون بزنن...

    اصلا فرضا مشکلی هم داشته باشی...ما عادتمونه در مورد هرچیزی با ربط و بی ربط به خودمون اجازه قضاوت میدیم..

    شما میانه رو باش..نه خیلی خودتو بگیر و نه خیلی صمیمی باش..

    ما زنا دیگه خودمون میفهمیم از نگاها و حرفای مردا که چه قصدی و هدفی دارن..شما در اون موارد محکم برخورد کن.اما اگر طرف قصدش چیز بدی نیست نمیخواد بی دلیل خودتو بیش از حد بگیری...

    در مورد افکار منفیت بیشتر توضیح بده
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  3. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    maryam123 (یکشنبه 17 اردیبهشت 91)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 خرداد 91 [ 07:41]
    تاریخ عضویت
    1391-2-15
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    637
    سطح
    12
    Points: 637, Level: 12
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 28 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نداشتن اعتماد به نفس و هجوم افکار منفی و دیگر مشکلات من

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam123
    سلام زهرا جان

    به همدردی خوش امدی..آفرین به شما که عمل به دستورات دینی برات مهمه

    اما خانومی کی گفته باید دختر خودشو در دل مردا جا کنه؟!
    اولین بار این جمله رو میشنوم.

    زهراا جان..فراموش کردن اون رابطه ممکنه کمی طولانی باشه.شاید روحیه شما اینجوریه.

    به خودت فرصت بده.

    من احساس میکنم شما حرف مردم خیلی برات مهمه.اینکه درباره ات چی میگن و ...خب بذار در موردت قضاوت کنن...شما که مشکلی نداری که بخوان حرفی در مورد اون بزنن...

    اصلا فرضا مشکلی هم داشته باشی...ما عادتمونه در مورد هرچیزی با ربط و بی ربط به خودمون اجازه قضاوت میدیم..

    شما میانه رو باش..نه خیلی خودتو بگیر و نه خیلی صمیمی باش..

    ما زنا دیگه خودمون میفهمیم از نگاها و حرفای مردا که چه قصدی و هدفی دارن..شما در اون موارد محکم برخورد کن.اما اگر طرف قصدش چیز بدی نیست نمیخواد بی دلیل خودتو بیش از حد بگیری...

    در مورد افکار منفیت بیشتر توضیح بده

    سلام ممنون از نظراتت عزیزم

    خوب فکر های منفی ام بر میگرده به همون نداشتن اعتماد به نفس ام مثلا فکر می کنم اگه فلان حرف رو بزنم اون شخص فلان فکر رو در مورد من میکنه و همیشه بدترین فکر ها به نظرم میاد می دونید توی همه چی جنبه منفی رو می بینم

    گاهی وقت ها به خاطر همین منفی گرایی مسائل کوچیک رو برای خودم بیش از اندازه بزرگ می کنم

    خیلی رو ارتباطم با مردها حساسم فکر های منفی ام هم بیشتر در مورد همین هست یعنی فلان اقا حتما داره در مورد فلان حرف من فلان فکر رو می کنه یه چیزی توی این زمینه ها احساس می کنم روی این مسئله وسواس فکر هم گرفتم

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    RE: نداشتن اعتماد به نفس و هجوم افکار منفی و دیگر مشکلات من

    زهرای عزیزم سلام..به همدردی خوش اومدی.

    من نزدیک دو ماه پیش یه ارتباط عاطفی شکسته خورده با یه اقایی داشتم حالا چی بود و چه شد به کنار درد و رنج ناشی از قطع ارتباط هم به کنار....
    نه عزیزم چرا به کنار...درسته که گذشت زمان تو اینجور مسائل خیلی کمک میکنه اما صبری که فعال باشه...حالا صبر فعال چیه میگم بهت؟

    اما اول شما یه کم ازخودت بگو..از سنت..تحصیلات..رابطه عاطفیت..

    در هر صورت یه سری رهکارا هست برای التیام زخم عاطفی که برات میگمشون.

    اول شما روی یه کاغذ میشینی سیر تا پیاز ماجرای عاطفیت رو مینویسی..گریه میکنی..حتی اجازه داری به طرفت حرف بد بزنی..عصبانی بشی..یه بالشتو جای اون طرف در نظر بگیری و با مشت و لگد ازخجالتش در بیای...اگه خودتو بابت اون رابطه نبخشیدی یا هنوز به خودت مثلا میگی من چه ساده بودم و..رو هم بنویس.
    چون توضیحی درباره رابطت ندادی نمیتونم موردی بگم ولی کلا هر نوع احساسی که داری رو تخلیه میکنی...بهتره یه زمانی که تنها هستی اینکارو کنی تا راحت باشی...

    وقتی حسابی خالی شدی روی نوشته هات رو خط میزنی و مینویسی بخشیدم و رها کردم و بعد کاغذا رو میسوزونی و خاکسترشو تو سینک ظرفشویی میریزی..(کاغذا رو پاره نکن)

    از اون به بعد دیگه تا فکر اون رابطه اومد سراغت ذهنت رو ازش منحرف کن که اونم راهکار داره که اگه خواستی بهت میگم.

    اما اعتماد به نفست ...

    اولا بهت بگم اصلا نباید برات مهم باشه که کی چی میگه؟چون در هر صورت یه سری افراد هستن که ممکنه به ما انرژی منفی بدن..نمیشه به همشون گفت چرا اینکارو میکنین اما میشه کاری کرد که ما انرژی منفی اونا رو جذب نکنیم.

    خوب حالا شما روی یه کاغذ بشین برام بنویس اگه همکارم یا فلان مرد در موردم بد بگه چی میشه؟مثلا مینویسی احساس میکنم غرورم شکسته..مگه چی میشه؟مثلا حس میکنم نالایقم..خوب مگه چی میشه؟

    بصورت سوال و جواب این مگه چی میشه ها رو بنویس..در اخر سر به یه صفت میرسی مثلا به این مرسی که مثلا احساس جذابیت نمیکنی..
    پس
    احساس جذابیت یا هر صفتی که نهایتا تو اون سوال جواب بهش میرسی باید توسط دیگران بهت القا بشه...
    دوباره همون سوزوندن رو برای این کاغذها هم انجام بده...

    حالا میری جلوی اینه و تو صورت خودت زل میزنی و میگی مثلا من جذاب نیستم...ممکنه اولش ناراحت بشی ولی انقد این حرفو تکرار میکنی که دیگه با شنیدن اون حرف ناراحت نشی...
    به این میگن ازبین بردن بار احساسی صفات


    بعد روی یه کاغذ مینویسی اون صفت مثلا جذاب نبودن چه حُسنی برات داشته.؟.

    و بازجلوی اینه میشینی و میگی من خودمو دوست دارم با تموم بدیها و خوبیها...

    یه دفتر یادداشت خوشگل هم همیشه همراه خودت میکنی و توش برای هر کار کوچیکی هم که انجام میدی از خودت تشکر میکنی.
    زهرا جان کامل و یکپارچه بودن یعنی خوب و بد در کنار هم بودن خیلی بهتر از ظاهرا خوبه..پس تو باید خودتو با همه خوبی و بدیات بپذیری و دوست داشته باشی.

    فعلا اینا رو انجام بده تا بعد.
    سوالی داشتی بپرس.




  6. کاربر روبرو از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده است .

    بهار.زندگی (دوشنبه 18 اردیبهشت 91)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 خرداد 91 [ 07:41]
    تاریخ عضویت
    1391-2-15
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    637
    سطح
    12
    Points: 637, Level: 12
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 28 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نداشتن اعتماد به نفس و هجوم افکار منفی و دیگر مشکلات من

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهار66
    زهرای عزیزم سلام..به همدردی خوش اومدی.

    من نزدیک دو ماه پیش یه ارتباط عاطفی شکسته خورده با یه اقایی داشتم حالا چی بود و چه شد به کنار درد و رنج ناشی از قطع ارتباط هم به کنار....
    نه عزیزم چرا به کنار...درسته که گذشت زمان تو اینجور مسائل خیلی کمک میکنه اما صبری که فعال باشه...حالا صبر فعال چیه میگم بهت؟

    اما اول شما یه کم ازخودت بگو..از سنت..تحصیلات..رابطه عاطفیت..




    سلام ممنون بهار جون واقعا یه مقدار امیدوار شدم که غیر از مریم جون یکی دیگه ام اومد بهم کمک کنه ممنون

    چون اینجا فضای مجازیه شاید نتونم خیلی مسئله رو باز کنم اما تا حدودی میگم
    خوب من 25 سالمه شاغل ام کارشناسی دارم

    رابطه عاطفیم با خانواده ام معمولیه اما فوق العاده عاطفی هستم اما بعد از اون شکست از خانواده ام هم دوری می کنم به خاطر یکسری از دلایل کلا احساس می کنم هیچ کس من رو درک نمیکنه

    رابطه من و اون اقا یا بهتره بگم اون نامرد یه رابطه از اساس اشتباه بود اما من دیر فهمیدم و خوب بعد وابسته شدن سخته دل کندن بخصوص من که به هیچ وجه تجربه ای در این روابط نداشتم
    خلاصه بگم اون یه دروغگوی بالفطره بود و تا تونست از من و احساس ام و ابروم و همه وجودم سو استفاده کرد در حالی که کوچکترین بدی بهش نکردم الان دوماه ارتباطم رو یکطرفه قطع کردم اما اگه بگم فراموش کردم و یا بخشیدمش نه شاید فراموش کنم اما محاله ببخشم

    همین مسئله از نظر احساسی شکننده ام کرده فکر های منفی ذهنم زیادشده از کاه کوه می سازم اصلا ادمی نیستم که بتونم افکارم رو کنترل کنم تا یه مسئله توی کار و محیط کاری ایجاد میشه مثلا یه تغییری که من ازش راضی نیستم سریع واکنش نشون میدم حتی چندین بار تصمیم گرفتم کارم رو ول کنم یا محل کارم رو عوض کنم....

    من قبلا اینجور نبودم همش بعد از اون شکست شروع شد اصلا حوصله این که یکی از کارمند های اقا حتی بدون منظور روی من کلید کنه و گیر بده رو ندارم الانم یکی از کارمند ها که البته متاهله اینجوریه به رفتارهاش و حرفهاش حساس شدم در حالی که هیچ چیزی نداره که بخوام بهش اهمیت بدم خســـــــــته شدم واقعا میگم بریدم

  8. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    RE: نداشتن اعتماد به نفس و هجوم افکار منفی و دیگر مشکلات من

    اما زهرا جان باید بگم اصلا ادم فراموش نمیکنه خاطره هاشو..بلکه فقط بار احساسی اتفاقات رو از بین میبره تا اون خاطره بشه یه اتفاق معمولی..انوقت میتونه باهاش کنار بیاد

    شما باید پذیرش رو تو وجودت بالا ببری..باید بپذیری کاری انجام دادی که درصد ریسکش بالا بوده و خوب پس باید تبعاتش رو هم قبول کنی...

    شما به جای اینکه سر دوربین رو طرف دیگران بگیری روی خودت زوم کن..ما نمیتونیم دیگران رو تغییر بدیم اما میتونیم مراقب خودمون باشیم...

    رابطه ی تو و اون اقا خالی از اشتباهات تو هم نبوده حتما...
    ببین زهرا جان هیچ رخدادی تو این دنیا اتفاقی نیست..و اون ماجرا هم حتما یه درسی برات داشته..تا زمانی که درسی که باید رو یاد نگیری این اتفاق باز هم برات تکرار میشه و نفرات بعدی هم ممکنه باهات رفتار اون اقا رو داشته باشن..

    پس روی خودت تمرکز کن وقتی تمرکزت روی خودت باشه دیگه اهمیتی نداره اون اقای متاهل چیکار میکنه..دیگه لازم نیست تا تقی به توقی خورد محیط کارت رو عوض کنی..

    البته تو میتونی تا اخر عمر از دیدن خود واقعیت طفره بری و مدام اه و ناله کنی چرا اون پسر اینطور بود؟چرا کارم اینطوریه؟چرا اون مرده اینجوریه؟
    اما عملا دردی ازت دوا نمیکنه.

    بخشش برای رهایی تو هست..فکر میکنم تا الان هر چی روح و روانت درگیر فکر اون اقا بوده کافیه..بپذیر و رها کن

  9. 2 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (سه شنبه 19 اردیبهشت 91)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 خرداد 91 [ 07:41]
    تاریخ عضویت
    1391-2-15
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    637
    سطح
    12
    Points: 637, Level: 12
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 28 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نداشتن اعتماد به نفس و هجوم افکار منفی و دیگر مشکلات من

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهار66
    اما زهرا جان باید بگم اصلا ادم فراموش نمیکنه خاطره هاشو..بلکه فقط بار احساسی اتفاقات رو از بین میبره تا اون خاطره بشه یه اتفاق معمولی..انوقت میتونه باهاش کنار بیاد

    شما باید پذیرش رو تو وجودت بالا ببری..باید بپذیری کاری انجام دادی که درصد ریسکش بالا بوده و خوب پس باید تبعاتش رو هم قبول کنی...

    شما به جای اینکه سر دوربین رو طرف دیگران بگیری روی خودت زوم کن..ما نمیتونیم دیگران رو تغییر بدیم اما میتونیم مراقب خودمون باشیم...

    رابطه ی تو و اون اقا خالی از اشتباهات تو هم نبوده حتما...
    ببین زهرا جان هیچ رخدادی تو این دنیا اتفاقی نیست..و اون ماجرا هم حتما یه درسی برات داشته..تا زمانی که درسی که باید رو یاد نگیری این اتفاق باز هم برات تکرار میشه و نفرات بعدی هم ممکنه باهات رفتار اون اقا رو داشته باشن..

    پس روی خودت تمرکز کن وقتی تمرکزت روی خودت باشه دیگه اهمیتی نداره اون اقای متاهل چیکار میکنه..دیگه لازم نیست تا تقی به توقی خورد محیط کارت رو عوض کنی..

    البته تو میتونی تا اخر عمر از دیدن خود واقعیت طفره بری و مدام اه و ناله کنی چرا اون پسر اینطور بود؟چرا کارم اینطوریه؟چرا اون مرده اینجوریه؟
    اما عملا دردی ازت دوا نمیکنه.

    بخشش برای رهایی تو هست..فکر میکنم تا الان هر چی روح و روانت درگیر فکر اون اقا بوده کافیه..بپذیر و رها کن

    یعنی چی روی خودم تمرکز کنم : متوجه منظورتون نمیشم؟

    بالاخره ادم توی اجتماع داره زندگی کنه نمی تونه به خیلی چیزها بی توجه باشه و اهمیت نده

  11. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    RE: نداشتن اعتماد به نفس و هجوم افکار منفی و دیگر مشکلات من

    ادمها و اتفاقات زیادی دور و برمون هستن..یکی انرژی منفی به سمتمون میفرسته..یکی انرژی مثبت.

    ما میتونیم کاری کنیم که انرژی منفی رو جذب نکنیم.

    پستهای قبلیم رو دوباره و چند باره با دقت بخون...متوجه میشی.

    بعد اگه سوالی بود بپرس

    موفق باشی

  12. کاربر روبرو از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده است .

    بهار.زندگی (دوشنبه 18 اردیبهشت 91)

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 07 تیر 92 [ 11:23]
    تاریخ عضویت
    1391-2-03
    نوشته ها
    141
    امتیاز
    1,341
    سطح
    20
    Points: 1,341, Level: 20
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    299

    تشکرشده 333 در 115 پست

    Rep Power
    28
    Array

    RE: نداشتن اعتماد به نفس و هجوم افکار منفی و دیگر مشکلات من

    زهرا خانوم اتفاقی که برای شما افتاده دقیقا واسه منم افتاده...ولی من از اون به عنوان یه سکوی پرش استفاده کردم...هر رفتاری که با ما میشه دقیقا برمیگرده به رفتارهای خودمون ...جوری که خودمون خودمونو قبول داریم همون جورم به اجتماع معرفی میشیم...و همون جورم با ما برخورد میشه...به جای اینکه زوم کنی روی رفتار اون اقا...به خودت بگو اینقدر ارزش نداره که من بخوام چنین کاری واسش بکنم و من مسئول رفتار بد یا خوب بقیه نیستم...من مسئول رفتار خودمم...پس بشین ببین اشتباه کارت چیه و ضعفاتو قبول کن...و به خاطرش عصبی نشو...به خودت بگو همه تلاشمو میکنم که رفعش کنم...زندگی یعنی همین دیگه...یعنی هر روز بهتر و بهتر شدن
    ضعفهای ادم هم همیشه این نیست که به یکی بدی بکنه...ممکنه حتی بعضی از خوبی ها و چشم پوشی هام توی رفتارهای اجتماعی ضعف حساب بشه
    به خاطر چیزها و کسایی هم که ارزششو ندارن هیچ وقت اعصابتو خورد نکن...حتی وقتتو برای فکر کردن بهش تلف نکن
    وقتی مدام اون ماجرارو تو ذهنت تکرار کنی نا خوداگاه مثل همون ماجراها می یاد طرفت یا حتی اگه نیادم ذهنت خودش خوب بلده که واست صحنه سازیشو بکنه... به فکر خودت باش...من همیشه وقتی این افکار بد میاد تو ذهنم یهو به خودم میگم(البته ببخشید اگه خیلی عامی و خودمونیه!) "'گور بابای ..... خودمو عشقه!!! "
    امیدوارم که یه روز تصمیم بگیری و هر روز بهتر و بهتر از اینی که هستی بشی

  14. کاربر روبرو از پست مفید اندیشه 22 تشکرکرده است .


  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 خرداد 91 [ 07:41]
    تاریخ عضویت
    1391-2-15
    نوشته ها
    13
    امتیاز
    637
    سطح
    12
    Points: 637, Level: 12
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 28 در 7 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نداشتن اعتماد به نفس و هجوم افکار منفی و دیگر مشکلات من

    نقل قول نوشته اصلی توسط اندیشه
    زهرا خانوم اتفاقی که برای شما افتاده دقیقا واسه منم افتاده...ولی من از اون به عنوان یه سکوی پرش استفاده کردم...هر رفتاری که با ما میشه دقیقا برمیگرده به رفتارهای خودمون ...جوری که خودمون خودمونو قبول داریم همون جورم به اجتماع معرفی میشیم...و همون جورم با ما برخورد میشه...به جای اینکه زوم کنی روی رفتار اون اقا...به خودت بگو اینقدر ارزش نداره که من بخوام چنین کاری واسش بکنم و من مسئول رفتار بد یا خوب بقیه نیستم...من مسئول رفتار خودمم...پس بشین ببین اشتباه کارت چیه و ضعفاتو قبول کن...و به خاطرش عصبی نشو...به خودت بگو همه تلاشمو میکنم که رفعش کنم...زندگی یعنی همین دیگه...یعنی هر روز بهتر و بهتر شدن
    ضعفهای ادم هم همیشه این نیست که به یکی بدی بکنه...ممکنه حتی بعضی از خوبی ها و چشم پوشی هام توی رفتارهای اجتماعی ضعف حساب بشه
    به خاطر چیزها و کسایی هم که ارزششو ندارن هیچ وقت اعصابتو خورد نکن...حتی وقتتو برای فکر کردن بهش تلف نکن
    وقتی مدام اون ماجرارو تو ذهنت تکرار کنی نا خوداگاه مثل همون ماجراها می یاد طرفت یا حتی اگه نیادم ذهنت خودش خوب بلده که واست صحنه سازیشو بکنه... به فکر خودت باش...من همیشه وقتی این افکار بد میاد تو ذهنم یهو به خودم میگم(البته ببخشید اگه خیلی عامی و خودمونیه!) "'گور بابای ..... خودمو عشقه!!! "
    امیدوارم که یه روز تصمیم بگیری و هر روز بهتر و بهتر از اینی که هستی بشی
    سلام عزیزم

    ممنون از راهنمایی هات

    دارم تلاش می کنم هر چند احساس می کنم تا کاملا از دست رفتار و افکارم خسته و نشم و نبرم ازشون دست بر نمی دارم یه جور وسواس فکری شده برام


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بی اعتمادی به شوهر
    توسط sayeh_m در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: سه شنبه 30 آبان 91, 11:47
  2. چه طور دوباره اعتماد کنم؟
    توسط a.a در انجمن تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 آبان 91, 14:43
  3. چگونه به همسرتان اعتماد کنید
    توسط eghlima در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 31 تیر 91, 13:58
  4. بي اعتمادي و بدبيني نسبت به ديگران (شناخت، اعتماد)
    توسط parse در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: پنجشنبه 29 مهر 89, 19:16

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:55 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.