RE: مادر همسرم مانع مهاجرت ما شده...
رنیا جان سلام
خوش اومدی به همدردی
تو خودتو بذار جای مادر همسرت.بهش حق نمیدی؟
متوجه نشدم منظورت از حس کنترل کردن دیگرانو داره چیه؟
چرا فکر میکنی همسرت دوستش نداره؟
مگه میشه کسی مادرشو دوست نداشته باشه؟کس یکه مادرشو دوست نداره میتونه همسرشو دوست داشته باشه؟
اینکه گفته زنها قابل اعتماد نیستن منظورش این بوده که همسرت به شما اعتماد نکنه؟
اگر همسرت به شما اعتماد نکنه دیگه خارج نمیاد؟
شما خودت به نظر اعتقاد نداری؟
اینکه مادرش میخواد شما نرید خارج یعنی میخواد کنترل زندگی شما رو دستش بگیره؟یا صرفا یه درخواست عاطفیه؟
رنیا جان خیلی خیلی پراکنده و قاطی پاتی نوشتی...!
میخوای منفعل نباشی یعنی بری به مادرش بگی دست از سر زندگی ما بردار بذار کار خودمونو بکنیم؟!
گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)