سلام من ساره هستم 20 سالمه.امیدوارم بتونم این مساله رو به کمک شما حل کنم.من از سال 85 به یکی از همکلاسی های دوره ابتداییم به اسم اذر دوست شدم جالب اینه که قبل از دوستی ازش متنفر بودم.کم کم دوستی ما شکل گرفت.خیلی بهم نزدیک شدیم مثل دو تا خواهر همه زندگیمون کف دست هم بود.تا اینکه مهر ماه 89 من عقد کردم ازدواجم سنتی بود.بین منو اذر کم کمفاصله افتاد اون انتظار داشت همه چی رو بهش بگم.روابطم با شوهرم رو.اما من این طور نبودم.من مثل خواهرم دوستش داشتم.خانوادم هم خیلی دوستش دارن.بارها تلاش کردم روابطمونو درست کنم اما اونبیتر ازم فاصله گرفت خودشو خیلی مشغول درس کرد.بعضی وقتها هم اصلا جواب پیامکو تلفونمو نمیداد.با تمام این تفاسیر روابطمون هنوز جریان داشت.اما چند وقته که هیچ رابطه ای نداریم.چرا نمیشه دوستی رو حفظ کرد؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)