به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 44
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 آبان 94 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1387-8-27
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    7,770
    سطح
    59
    Points: 7,770, Level: 59
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    527

    تشکرشده 528 در 161 پست

    Rep Power
    40
    Array

    نقش احساسات در ازدواج


    سلام بر دوستان عزيز

    فكر كنم كم وبيش با شرايط من اشنا هستيد... من حدود سي سالم و چهار سالي هست خارج از كشور هستم

    هميشه تصميم گيري برام سخت بوده و حالا در مورد ازدواج اين سختي دو چندان شده

    از نظر ذهني كاملا اشفته شدم لطف ميكنيد اگه بتونيد كمكم كنيد

    من دفعه قبلي كه ايران بودم از يه دختر خانمي خواستگاري كردم و سه چهار جلسه حضوري تا من ايران بودم ملاقات و صحبت داشتيم و بعد هم از طريق اينترنت (لطفا نگيد از طريق اينترنت نميشه شناخت پيدا كرد كه من راه ديگه اي نداشتم و ندارم) بعلاوه دو سه ديدار خانوادگي در اين مدت كه من ايران نبودم

    الان كه جمع بندي ميكنم ايشون خيلي از معيارهاي من را داره و متوسط ٨٠ درصد از صد در صد را ميگيره اما هنوز نميتونم قطعي تصميم بگيرم چند تا چيزي كه نگرانم ميكنه اينهاست
    ١) ايشون خيلي ابراز نياز احساساتي داره
    ٢) روابط خيلي گرمي با فاميل مثل خاله و ... دارند كه نميدونم بعد ميتونه در يك كشور خارجي زندگي كنه يا نه
    ٣) علرغم اينكه من ايشون را ديدم اما هنوز نميدونم چقدر دوستش دارم... ميدونم يكم مسخره است اما خوب اينجوريه ... بعضي مواقع احساس ميكنم خيلي دوستش دارم بعضي مواقع هم نه... يه حس متناقض
    ٤) از نظر ظاهري با توجه به اينكه من ايشون را بي ححجاب نديدم نميدونم بعدا چقدر خوشم بياد
    ٥) خيلي از نظر فكري نميتونم ارتباط عميق برقرار كنم اگر چه حرف هم را ميفهميم و اوقات خوبي هم با هم داريم اما بعضي اوقات فكر ميكنم ايشون علاقه زيادي به موضوعات مورد علاقه من نداره يا بالعكس... و يا اينكه بحثهامةن خيلي مسائل سطحي هست كه به من انوژي لازم را نميده

    چكار كنم دوستان كه بتونم درست تصميم بگيرم
    ممنون

  2. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 آبان 94 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1387-8-27
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    7,770
    سطح
    59
    Points: 7,770, Level: 59
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    527

    تشکرشده 528 در 161 پست

    Rep Power
    40
    Array

    چطور شناختم را تكميل كنم و تصميم بگيرم

    ايشان خيلي روي اينكه من بايد در اينده ابراز محبت داشته باشم تاكيد داره. حالا سوالم در واقع اينه كه من چطور ميتونم بفهمم كه ايا قادر خواهم بود توقعات ايشون را براورده كنم يا نه. لازمه بگم ما چون در مرحله شناختيم نخواستيم وارد فاز احساساتي بشيم و در واقع امكان اينكه من بتونم بفهمم كه توقعات ايشون چيه و چقدر حيطه توانايي ههاي من هست وجود نداشته.با توجه به شرايط خاص من كه خارج از كشور زندگي ميكنم امكان مشاوره وجود نداره ايا هيچ راه ديگه اي براي شناخت تناسب احساسات وجود نداره؟ ايا ابراز نياز زياد نشانه كمبود محبت هست يا نه؟

  3. 2 کاربر از پست مفید سید1387 تشکرکرده اند .

    سید1387 (یکشنبه 06 فروردین 91)

  4. #3
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: چطور شناختم را تكميل كنم و تصميم بگيرم

    سلام به شما

    فکر نمیکنید همون 20 درصدی اختلاف شامل همین موارد میشه؟!

    مورد یک>
    همه خانومها اینجورن و کلا همه چیشون رو احساساتشون برنامه ریزی میشه.حالا حدش رو نگفتید.یه مثال بزنید

    مورد2>

    ازشون در این مورد سوال کردید؟جوابشون چی بوده؟

    مورد3>

    این حس در شما طبیعی هستش.معمولا کسانی که میخوان ازدواج کنن مدام فکر میکنن نکنه بهتر از این پیدا بشه.با وجود اینکه طرف رو دوست دارن اما حس دو دلی دارن

    مورد4>

    شما حق دارید ایشون رو با حداقل پوشش مذهبی ببینید.اگر نمیتونید و براتون امکان درخواستش نیست از مادری خواهری کسی در این زمینه کمک بگیرید.
    ولی در کل تا خیلی جلوتر نرفتید این موضوع رو حتما حتما حل کنید.

    مورد5>

    هیچ زن و شوهری در دنیا از لحاظ فکری هم خوانی بالایی ندارن.به خاطر همینه که میگن ازدواج یعنی گذشت کردن
    یعنی چیزی رو که اون دوست داره شما هم دوست داشته باشی و بالعکس.

    موفق باشید
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  5. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (پنجشنبه 02 شهریور 91)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 بهمن 92 [ 18:58]
    تاریخ عضویت
    1390-2-30
    محل سکونت
    کرج
    نوشته ها
    620
    امتیاز
    4,643
    سطح
    43
    Points: 4,643, Level: 43
    Level completed: 47%, Points required for next Level: 107
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Social1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    3,824

    تشکرشده 3,762 در 695 پست

    Rep Power
    77
    Array

    RE: نقش احساسات در ازدواج



    لطفا د رمورد خانواده ها هم توضیح بدهید که آیا خانواده شما در ایران هستند یا خارج از کشور؟
    و اینکه در تاپیک قبلیتان هم گفتید که نمی دانید آیا برای او زندگی در خارج از ایران سخت می شود یا نه.؟.....حالا سوال من اینکه آیا با او در مورد شرایط زندگیتان صحبت کردید یا نه؟
    و اینکه ابراز نیاز محبت آیا نشانه کمبود است یا نه ؟ باید بگویم که ابرازها همگی متفاوت است و به نظر من فرهنگها موجب این تفاوتها شده و اگر می توانستید برای یه مدت به ایران باز گردید و حتما در مورد ازدواجتان از مشاوره کمک می گرفتید خیلی بهتر می شد ..

  7. 5 کاربر از پست مفید چشمک تشکرکرده اند .

    چشمک (شنبه 05 فروردین 91)

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 اردیبهشت 04 [ 19:10]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    18,736
    سطح
    86
    Points: 18,736, Level: 86
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    117
    Array

    RE: چطور شناختم را تكميل كنم و تصميم بگيرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط سید1387
    خيلي از نظر فكري نميتونم ارتباط عميق برقرار كنم اگر چه حرف هم را ميفهميم و اوقات خوبي هم با هم داريم اما بعضي اوقات فكر ميكنم ايشون علاقه زيادي به موضوعات مورد علاقه من نداره يا بالعكس... و يا اينكه بحثهامةن خيلي مسائل سطحي هست كه به من انوژي لازم را نميده
    دوست عزیز

    به نظر من نکته آخر خیلی خیلی مهمه چون از یک روانشناسی شنیدم که بهترین نوع ارتباط

    درون با درون هست.

    مطمئناً بین دوستای همجنستون هم دوستی هست که از لحاظ درونی کلامی و عاطفی می تونید

    با هاش ارتباط بیشتری برقرار کنید در رابطه با همسر این نقشش پرررنگ تر میشه.

    به نظر من سعی کنید دیدارهای حضوری بیشتری تا قبل از عقد داشته باشید. اگه میشه

    ایشون با پدر یا مادرشون یک سفر کوتاه بیان پیش شما.

    کسی رو انتخاب کنید که کار و یا هدف خاصی داشته باشه که بخواد در فضای کشوری که

    شما هستید دنبال کنه. این امر باعث میشه احساس دلتنگی کمتری برای خانواده اش و ایران

    داشته باشه.

    موفق باشید.

  9. 4 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    sanjab (شنبه 05 فروردین 91)

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 15 آذر 91 [ 02:06]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,122
    امتیاز
    4,639
    سطح
    43
    Points: 4,639, Level: 43
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 111
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    4,800

    تشکرشده 4,874 در 1,141 پست

    Rep Power
    128
    Array

    RE: چطور شناختم را تكميل كنم و تصميم بگيرم


  11. 5 کاربر از پست مفید گلنوش67 تشکرکرده اند .

    گلنوش67 (پنجشنبه 02 شهریور 91)

  12. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 آبان 94 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1387-8-27
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    7,770
    سطح
    59
    Points: 7,770, Level: 59
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    527

    تشکرشده 528 در 161 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: نقش احساسات در ازدواج

    ممنون از پاسختون


    خانواده من هم ايران هستند. در واقع هر دو تا خانواده در شهر محل زندگي من هستند

    بله خيلي خوب ميشد اگه ميتونستم الان ايران باشم اما به هيچ وجه امكانش نيست :) البته من نميخواهم كه غيابي ازدواج كنم و ان شاءالله اوائل خرداد ايران خواهم بود

  13. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 آبان 94 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1387-8-27
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    7,770
    سطح
    59
    Points: 7,770, Level: 59
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    527

    تشکرشده 528 در 161 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: چطور شناختم را تكميل كنم و تصميم بگيرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam123
    سلام به شما

    فکر نمیکنید همون 20 درصدی اختلاف شامل همین موارد میشه؟!

    مورد یک>
    همه خانومها اینجورن و کلا همه چیشون رو احساساتشون برنامه ریزی میشه.حالا حدش رو نگفتید.یه مثال بزنید

    مورد2>

    ازشون در این مورد سوال کردید؟جوابشون چی بوده؟

    مورد3>

    این حس در شما طبیعی هستش.معمولا کسانی که میخوان ازدواج کنن مدام فکر میکنن نکنه بهتر از این پیدا بشه.با وجود اینکه طرف رو دوست دارن اما حس دو دلی دارن

    مورد4>

    شما حق دارید ایشون رو با حداقل پوشش مذهبی ببینید.اگر نمیتونید و براتون امکان درخواستش نیست از مادری خواهری کسی در این زمینه کمک بگیرید.
    ولی در کل تا خیلی جلوتر نرفتید این موضوع رو حتما حتما حل کنید.

    مورد5>

    هیچ زن و شوهری در دنیا از لحاظ فکری هم خوانی بالایی ندارن.به خاطر همینه که میگن ازدواج یعنی گذشت کردن
    یعنی چیزی رو که اون دوست داره شما هم دوست داشته باشی و بالعکس.

    موفق باشید
    منمون از پاسختون

    بله در واقع این موارد همون ۲۰ درصد هستند... البته بگم ایشون توی اون ۸۰ درصد خیلی نکات مثبت خوبی داره مثلا به نسبت اجتماعی هست سطح خانوادگیمون نزدیکه توقعات مادیش کمه به نظر سازگار میاد خوش اخلاق و خوش رو هست و ...

    ااینم بد نیست بگم که اختلاف سن ما حدود ۷ سال هست یعنی ایشون ۲۳ سال داره

    ۱)

    واقعیت گفتن حدش سخته ببینند مثلن ایشون میگه همیشه بفکر من باشی بگی دوست دارم زبانی من را با القاب عزیزم و ... صدا کنی من با هیچ کدوم از اینها مشکلی ندارم فقط نگرانیم اینه که میزانی که من میتونم از صمیمی قلب ابراز محبت کنم با انچه ایشون میخاد هماهنگ نباشه
    ما در یک ماه اخیر راجع به این موضوع خیلی صحبت کردیم چون به نظرم بخشه عمده ای از خواسته های ایشون هست. من سعی کردم یه کم فضا را در این قضیه باز تر کنم تا ببینم حد خاسته ایشون چی.... نهایتا الان میگه من اگه شما بهم زبانی هم ابراز نکنید مشکلی ندارم و خوش حال و راضی خاهم بود
    اما هنوز برا خودم قضیه بطور جدی حال نشده

    ۲)

    بله طبیعتا این موضوع را در جلسات اول مطرح کردم و فکر میکنم ایشون یه بحرانی را راد کرد تا تونست باهاش کنار بیاد
    من در ۲-۳ جلسه اخیر هم باز رو این قضیه تاکید کردم که من ممکنه برا همیشه بخوام بمونم اینجا و ایشون میگه من با این قضیه مشکلی ندارم
    البته جلسات اول میگفت بستگی داره چقدر از نظر روحی و سپورت عاطفی در آرامش باشم و میزان تحملم به این چیزا بستگی داره

    ۳)

    دقیقا همینه دائم با خودم فکر میکنم آیا این فرد همونی که من دنبالشم یا نه؟ آیا به اندازه کافی دوستش دارم یا نه؟ یا با هم مشکلی پیدا نمیکنیم؟

    ۴)

    منظورتون از حداقل پوشش مذهبی چی؟

    من ایشون را موقعی که ایران بودم با روسری و بولیز و شلوار دیدم. اگر چه یه کم چاقتر از او بودند که من همیشه دوست داشتم ولی با توجه به اینکه حس خوبی در کل داشتم و اینکه از نظر جنسی برام جذاب بودند فکر کردم ارزش شناخت بیشتر را داره
    مادر و خوهرم ایشون را بی حجاب دیدند و میگند قشنگ تر از زمانی هست که حجاب داره اما من نمیدونم چقدر بعدا با این قضایا راحت باشم

    البته من الان یکی دوروز با ایشون حرف نزنم دلم تنگ میشه براش که ببینمش یا باهاش حرف بزنم حالا نمیدانم واقعن وابستگی یا دوست داشتن

    ۵)

    بله میدونم چی میگید من حرفام سلیقه ها نیست حرفام موضوعات مورد علاقه هست
    ببینید من به مسائل عرفانی خیلی علاقه دارم و ساعت ها بدون انکه خسته بشم میتونم راجع بهش حرف بزنم و بشنوم اما ایشون خیلی در این زمینه مطاله نداشته.... کلا هم به لحاظ سنی و هم به لحاظ میزان مطاله اطلاعات کمتری داره
    بیشتر موضوعاتی که ایشون تا حالا راه بهش برا من حرف زده در مورده درسش و دوستانش و خونوادش بوده... اینکه مثلن امروز یا این هفته چی شد و کجا رفتم و کی چی گفت و ...
    من نه اینکه این حرف ها را دوست نداشته باشم اما دوست دارم یه کم عمیق تر به زندگیم نگاه کنم
    البته ایم بگم که ایشون در این جلسات اخیر بیشتر علاقه مندی به این بحسا نشون میده مثل این هفته در مورد یه آیه قران از من چیزی میپرسید.... میدونم شاید یکم شکاک گونه باشه اما مطمئن نیستم چقدر این کار عمیق بود یا صرفا برا جذب من

    نمیدونم تونستم دغدغه هم را خوب باز کنم یا نه

    ممنون میشم بازهم کمکم کنید چون الان واقعن گیج شدم



    نقل قول نوشته اصلی توسط sanjab
    نقل قول نوشته اصلی توسط سید1387
    خيلي از نظر فكري نميتونم ارتباط عميق برقرار كنم اگر چه حرف هم را ميفهميم و اوقات خوبي هم با هم داريم اما بعضي اوقات فكر ميكنم ايشون علاقه زيادي به موضوعات مورد علاقه من نداره يا بالعكس... و يا اينكه بحثهامةن خيلي مسائل سطحي هست كه به من انوژي لازم را نميده
    دوست عزیز

    به نظر من نکته آخر خیلی خیلی مهمه چون از یک روانشناسی شنیدم که بهترین نوع ارتباط

    درون با درون هست.

    مطمئناً بین دوستای همجنستون هم دوستی هست که از لحاظ درونی کلامی و عاطفی می تونید

    با هاش ارتباط بیشتری برقرار کنید در رابطه با همسر این نقشش پرررنگ تر میشه.

    به نظر من سعی کنید دیدارهای حضوری بیشتری تا قبل از عقد داشته باشید. اگه میشه

    ایشون با پدر یا مادرشون یک سفر کوتاه بیان پیش شما.

    کسی رو انتخاب کنید که کار و یا هدف خاصی داشته باشه که بخواد در فضای کشوری که

    شما هستید دنبال کنه. این امر باعث میشه احساس دلتنگی کمتری برای خانواده اش و ایران

    داشته باشه.

    موفق باشید.
    ممنون سنجاب عزیز

    بله من هم بیشتر دنبال همون ارتباط درون با درون هستم که هنوز برام در سطحی که قابل قبول باشه با ایشون اتفاق نیفتاده

    البته بگم من توی دوستی همجنسم هم براحتی به چنین سطحه ارتباط درون نمیرسم یعنی تعداد دوستانم که بتونم چنین حسی باهاشون داشته باشم انگشت شماره و اینکه خودم هم همیشه تو یه حالت روحی نیستم یعنی با یه دوست ممکنه یه بار احساس ارتباط قوی داشته باشه و یه بر دیگه نه

    نه امکان اومدن به اینجا نیست هم به لحاظ ویزا هم مخارج هم عرف جامعه ما

    من هم دوست دارم دیدار بیشتری داشته باشیم اما مساله اینه که میدونید من تا ۲-۳ ماه دیگه میام ایران و میترسم تا اون موقع ایشون اینقدر وابسته شد باشه که دیگه خیلی ضربه بخوره(الان هم بعضی اوقات فکر میکنم خیلی به من وابسته شد ... نمیفهمم چرا اینقدر دخترا زود تو این قضیه پیش میرند)

    با توجه به اینکه ایشون فوق داره میخونه و اینکه آدم باهوشی هست فکر میکنم هم امکان کار هم ادامه تحصیل براش باشه اینجا... اما خوب بالاخره تا بیاد و جا بیوفته و اینا زمان میبره

  14. کاربر روبرو از پست مفید سید1387 تشکرکرده است .

    سید1387 (یکشنبه 06 فروردین 91)

  15. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چطور شناختم را تكميل كنم و تصميم بگيرم

    با سلام،

    من از مدیر همدردی دو سوال پرسیده بودم که با توجه به این تاپیک و تاپیک دیگر شما، شاید به درد شما هم بخورد:

    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
    نقل قول نوشته اصلی توسط hamed65
    3- آیا در فرایند آشنایی نباید "احساسات" خودمون رو هم بررسی کنیم؟ یعنی اگر با یک سری معیارهای منطقی فرد رو سنجیدیم، ولی در روند آشنایی مثلاً 2 ماهه، علاقه ای به وجود نیامد، به نظر شما باید ادامه داد؟ همیشه بحث از منطقی بودن هست، ولی آیا اگر دو نفر با عقل و منطق دیدند که مناسب هم هستند، ولی به هم احساسی نداشته باشند، باز هم باید ازدواج کنند؟
    شاید مثلاً یک دختری باشد که 80% معیارهای من رو داشته باشد، ولی من رو جذب نکند. ولی یک دختری باشد که 60% معیارهای من رو داشته باشد، ولی من رو جذب بکند و نسبت بهش احساسات داشته باشم. با کدام باید ازدواج کنم؟
    آخر شاعر می گوید: ای بی خبر از سوخته و سوختنی ... عشق آمدنی بود، نه آموختنی :)
    البته منظور من این نیست که احساسی بشویم و منطق رو کنار بگذاریم.


    یک مثال بزنم و این مفهوم را روش کنم.
    فرض کنید در یک بیابانی می خواهید با جمع آوری هیزم آنها را روشن کنید.
    اگر صرفا برگها و خاشاک نازک را جمع کنید آنها سریع آتش می گیرند و سریع هم خاموش می شوند.
    اما اگر شاخه های قطور درختان را جمع کنید. معمولا آتش نمی گیرند. و هر چه کبریت بزنید نتیجه نمی گیرید.
    اما اگر هر دو اینها باشد. خاشاک نازک سریع روشن می شوند و با گرمای خود زمینه اشتعال شاخه های قطور را فراهم می آورد و می توانید آتش با بقایی را داشته باشید.
    نقش احساس و منطق با هم دیده می شود نه در برابر هم.
    اگر احساس اولیه در ازدواج نباشد، جذبه و دلربایی اولیه غایب باشد معمولا شعله چنین ازدواج برافروخته نمی شود.
    اگر هم فقط احساسات باشد، برافروخته می شود ولی پس از ازدواج خاموش می شود.
    اما اگر هر دو باش همدیگر را تکمیل می کنند.
    یک اشتباه رایج که وجود دارد اینست که افراد احساسات را روبروی منطق قرار می دهند.
    احساسات باید به عنوان یک فاکتور اساس در کنار منطق و معیار ازدواج بررسی شود.
    یعنی همانطور که بررسی می کنید، فرد مقابل پرخاشگر نباشد، مسئولیت پذیر باشد و ثبات شخصیت داشته باشد. همین طور هم باید بررسی کنید که به دلتان بنشیند و دوستش داشته باشید و علاقمند به زندگی با او بشوید.
    بحثی که وجود دارد. اینست که این تنها معیار نباشد. از طرفی به عنوان یک معیار اصلی به هیچ وجه نباید غایب هم باشد. یعنی احساسات نسبت به طرف مقابل شرط لازم هست ، اما شرط کافی نیست.




    نقل قول نوشته اصلی توسط hamed65

    4- به نظر شما چقدر مهم هست که مرد و زن دغدغه های ذهنیشون و طرز تفکرشون راجع به مسائل اجتماع و سیاست و ... یکی باشد؟ و یا اینکه در یک سطح فکر کنند. مثلاً شاید من با یک خانمی ازدواج کنم که خیلی ساده باشد. البته خط فکر سیاسی و مذهبی و اجتماعیش با من هماهنگ باشد. ولی مثلاً من همه چیز رو خیلی پیچیده تر بررسی کنم تا ایشون. و یا برعکس.
    آیا به مشکل بر نمی خوریم؟ آیا به مرور زمان از ساده بودن ایشون خسته نمی شوم؟ و احساس نمی کنم که همصحبت ندارم؟

    ما قبلا توضیح داده ایم که باید معدل معیارها و ضریب های آنها در دو طرفین با هم تناسب داشته باشد.
    به طور کلی هر چه افق و نگاه طرفین به هم نزدیک باشد بهتر هست.
    پختگی و مهارتهای زوجین می تواند نقش تفاوت ها را کاهش دهد و از مشکلات احتمالی آنها بکاهد.
    بسیاری از مشکلات زوجین به خاطر نوع انتظاری هست که از همسرشان دارند نه به خاطر تفاوت ها.
    مثلا اگر حامد از خانمش انتظار پیچیدگی فکری و سیاسی و اجتماعی نداشته باشد و بیشتر دوست داشته باشد خانمی بذله گو ، اجتماعی و پرانرژی داشته باشد که تنش های فکری او را در فضای احساسی ، عاطفی و جنسی به تسکین برساند، آن وقت سادگی های خانمش برای او نقاط مثبت محسوب می شود. اما اگر حامد انتظار یک همکار، یک مدیر، یک محقق ، یک سیاستمتدار، یک جامعه شناس، یا ... از همسرش داشته باشد. اوضاع فرق می کند.
    لذا فرد به فرد پاسخ این سئوال فرق می کند و به انتظارات افراد نسبت به همسرشان بر می گردد.

  16. 4 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (یکشنبه 06 فروردین 91)

  17. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 آبان 94 [ 15:10]
    تاریخ عضویت
    1387-8-27
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    7,770
    سطح
    59
    Points: 7,770, Level: 59
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 180
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    527

    تشکرشده 528 در 161 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: چطور شناختم را تكميل كنم و تصميم بگيرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط hamed65
    با سلام،

    من از مدیر همدردی دو سوال پرسیده بودم که با توجه به این تاپیک و تاپیک دیگر شما، شاید به درد شما هم بخورد:

    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی




    نقل قول نوشته اصلی توسط hamed65

    4- به نظر شما چقدر مهم هست که مرد و زن دغدغه های ذهنیشون و طرز تفکرشون راجع به مسائل اجتماع و سیاست و ... یکی باشد؟ و یا اینکه در یک سطح فکر کنند. مثلاً شاید من با یک خانمی ازدواج کنم که خیلی ساده باشد. البته خط فکر سیاسی و مذهبی و اجتماعیش با من هماهنگ باشد. ولی مثلاً من همه چیز رو خیلی پیچیده تر بررسی کنم تا ایشون. و یا برعکس.
    آیا به مشکل بر نمی خوریم؟ آیا به مرور زمان از ساده بودن ایشون خسته نمی شوم؟ و احساس نمی کنم که همصحبت ندارم؟

    ما قبلا توضیح داده ایم که باید معدل معیارها و ضریب های آنها در دو طرفین با هم تناسب داشته باشد.
    به طور کلی هر چه افق و نگاه طرفین به هم نزدیک باشد بهتر هست.
    پختگی و مهارتهای زوجین می تواند نقش تفاوت ها را کاهش دهد و از مشکلات احتمالی آنها بکاهد.
    بسیاری از مشکلات زوجین به خاطر نوع انتظاری هست که از همسرشان دارند نه به خاطر تفاوت ها.
    مثلا اگر حامد از خانمش انتظار پیچیدگی فکری و سیاسی و اجتماعی نداشته باشد و بیشتر دوست داشته باشد خانمی بذله گو ، اجتماعی و پرانرژی داشته باشد که تنش های فکری او را در فضای احساسی ، عاطفی و جنسی به تسکین برساند، آن وقت سادگی های خانمش برای او نقاط مثبت محسوب می شود. اما اگر حامد انتظار یک همکار، یک مدیر، یک محقق ، یک سیاستمتدار، یک جامعه شناس، یا ... از همسرش داشته باشد. اوضاع فرق می کند.
    لذا فرد به فرد پاسخ این سئوال فرق می کند و به انتظارات افراد نسبت به همسرشان بر می گردد.
    ممنون حامد جان از ارسال این مطالب مفید

    ببین من الان هم تو بحث عقل و هم تو احساس دارم فکر میکنم
    عقل از این جهت که آیا بعد با ایشون میتونم از نظر ارتباط درون با درون راحت باشم یا نه
    احساس هم اینکه آیا به اندازه کافی دوستش دارم یا نه

    من حرف مدیر را خیلی قبول دارم و سعی کردم همینطور باشه یعنی هم عقلم و هم احساسم بخاد که این کار را انجام بدم

    حالا یه چند تا مساله تو احساس هست اینکه چقدر احساس قبل از عقد لازمه و اینکه میگند با جاری شدن صیغه خدا مهر دونفر را به دل هم میندازه یعنی چی... آیا میشه بهش اعتماد کار یا نه؟

    نکته دیگه اینکه من خودم را اینجوری شناختم که یه ارتباط قوی بینه عقل و احساسم هست یعنی وقتی عقل ام میگه خوبه احساسم هم بهتر میشه و بعضی وقت ها (البته موردی) برعکس وقتی حس خوبی دارم عقل ام کمتر گیر میده


    سؤال دومی که مدیر جواب دادند خیلی عالی بود
    متوجه جواب شدم
    فقط من شاید اشکال از خودم هم باشه چرا که اولا انگار هم میخام همسرم شوخ باشه هم جدی هم عمیق باشه هم راحت .... بعد اینکه من همونطور که گفتم با دوستان خودم هم خیلی مواقع نمیتونم اون ارتباط عمیق را کشف کنم و بین تمام دختر هایی که تاحالا دیدم ۲-۳ نفر بیشتر اینجور نبودند که اونا هم از جهت دیگه مثل مسله خانواده یا ظاهر مناسب نبودند


  18. 2 کاربر از پست مفید سید1387 تشکرکرده اند .

    سید1387 (یکشنبه 06 فروردین 91)


 
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بلاتكليفي بعد از 4 سال دوستي
    توسط bano در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: یکشنبه 20 مرداد 92, 18:20
  2. شوهرم اصلا بچه نميخواد تكليف من چيه؟
    توسط khoshkhabar در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 13 اسفند 90, 11:44
  3. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: سه شنبه 03 شهریور 88, 06:47
  4. راهي بسوي تكــــامل
    توسط elina در انجمن شوهران و زنان از یکدیگر چه انتظاراتی دارند
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 09 آذر 87, 13:31
  5. تكنيك خانواده هاي خوشبخت (بدون شرح)
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: یکشنبه 13 مرداد 87, 16:17

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.