سلام دوستاي خوب تالار
بايد از همه كساني كه هميشه به من كمك ميكنن از صميم قلب تشكر كنم...من همه تونو خيلي دوست دارم.مخصوصا ani رو.با كمك شما مسائلي كه به نظرم سخت و لاينحل ميومدن حالا قابل حل و قابل تحملن.......
من يه مشكلي دارم كه حس ميكنم اين روزا داره حادتر هم ميشه...
يكي از برادرهام كه همسن شوهرمه هميشه با شوهرم شوخي هاي ناجوري ميكنه.در جواب هم شوهرم جوابشو مثل خودش ميده...از هر چيزي براي خرد كردن هم ديگه درقالب شوخي استفاده ميكنن...جالبه ابن مشكل فقط بين اين دو تاست و بقيه برادرهام و شوهرم هم چين مشكليو ندارن...مثلا عملا به قوميت هم توهين ميكن ولي در قالب شوخي...يا برادرم يه جوري با شوهرم برخورد ميكنه كه انگار همه حرفاش دروغه...هميشه بهش ميگه تو با اباداني ها نسبتي داري؟يا جلو جمع ضايعش مي كنه.البته شوهرم هم دقيقا همين كارو با اون ميكنه...البته من قبول دارم شوهرم تا حدي به محاسن خودش شاخ و برگ ميده و گهگاهي بزرگ نمايي ميكنه كه اين رفتارش هم منو ازار ميده و نمي دونم چطور ازش بخوام اين عادتو از سرش بندازه؟؟؟!!!خيلي وقتا كه خونه بابام اينا ميريم از برخورداشون با هم به شدت ناراحت ميشم ولي اصلا نمي دونم چكار بايد بكنم...باور كنين همه لحظات خوشي كه بايد پيش خونواده م داشته باشم با اين استرس كه الان حرفي بهم بزنن خراب ميشه...هيشه از اينكه نكنه كارشون به دعوا بكشه مي ترسم.بخدا ديشب از ترس تو خواب جيغ شيدم...كمكم كنين خيلي مي ترسم حرمت ها بينشون شكسته شه...![]()
علاقه مندی ها (Bookmarks)