سلا دوستان:
من یه جاری دارم که 10 سال از خودم بزرگتره
راستش خودشو با همه خیلی خودمونی میگیره اوایل فکر میکردم چقدر صافو ساده و یکرنگه ...ولی بعد از یه ماجراهایی نزدیک بود زندگیمو به آتیش بکشه البته خودش پشت پرده کار میکنه و همه کارا رو به شوهرش یاد میده اونم که چون از شوهرم بزرگتره شوهرمم بیشترحرفاشو قبول داره...از همه بدتر پدر شوهرو مادر شوهرمم همینطور.
چندین مرتبه من بی منظور حرفایی رو زدم که هیچکس هیچ منظوری ازش برداشت نکرده اما جاریم یه برداشت مسخره ازش دراورده و به شوهرش تحویل داده و اونم به شوهرم....
مثلا یه بار داشتم در مورد یه آدمی مثل پدر شوهرم صحبت میکردم و همه هم تایید میکردن و اتفاقی گفتم با با هم مثل این آقا همین عادتو داره بعدش شوهرم اومد گفت برادرم گفته گلچهره به بابامون بی احترامی کرده....چرا بابای مارو با این آدم مقایسه کرده؟؟؟ درصورتی که اون یه آدم زحمت کش ساده با آبرو هست... و شغلو طرز زندگیشم مثل پدر شوهرم بوده
من دیگه توی جمعی که جاریم هست میترسم حرف بزنم. و موضوع دیگه اینه که چی کار کنم شوهرم انقدر حرف برادرشو قبول نداشته باشه؟؟؟
من متوجه میشم که خیلی وقتا برادرشوهرم سر یه موضوعی اصلا هیچ حسادتی نمیکنه و خوشحاله ولی همچین که یه روز میگذره و با خانمش تنها میشن رفتارش زمین تا آسمون عوض میشه و حسادتاش به شوهر من شروع میشه....به نظرتون چیکار کنم؟؟؟ آخه چرا اینکارا رو میکنه؟ مگه من چیکارش کردم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)