به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 14
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 بهمن 90 [ 19:34]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    816
    سطح
    15
    Points: 816, Level: 15
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    حس دلسوزی نسبت به همکارم (عنوان قبلی: رامین)

    با سلام ..من جوانی 32ساله در تهران هستم با روایط اجتماعی خوب ...به خاطر مشکلات مالی خانوادگی به فکر ازدواج نیستم ..ولی دوست دختر زیاد دارم ..وقتی پیش اونها هستم فکرم اسوده هست ...از اون طرف مدت 5ساله در اداره یه دختر خانم همکار دارم که از خودم 1سال کوچکتره ...زمانی که پیش دوست دختر هام هستم اصلا اصصلا بهش فکر نمیکنم ولی وقتی اداره میبینمش کمی فکرم مشغولش میشه ...اگه یک ماه هم اداره نرم بهش فکر نمیکنم چون سرم گرمه خانوادم و دوست دخترهام هست یه وقتهایی که میبینمش ازش اینقدر بدم میاد و متنفر میشم که حتی جوابش رو نمیدم ولی یه روزهایی خیلی خوب میشه ...نمیدونم چرا اگر نبینمش فکرم مشغولش اصلا نیست ولی خوب چون روزانه در اداره میبینمش فکرم کمی مشغولش میشه ..یه روز برام خوبه یه برام بده یه ازش متنفر میشم نمیدونم تکلیفم چیه ...متاسفانه مجبورم هر روز در اداره و میز بغلم ببینمش ..از روز اول طوری باهاش برخورد که فکر دوستی و ازدواج اصلا تو سرش نره ...چون تعریف نباشه تیپ و قیافم بد نیست ...لطفا اگر امکانش هست کمی راهنمایی کنید ..ممنون میشم

  2. #2
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: رامین

    سلام آقای فرشاد

    به تالار همدردی خوش آمدید

    این عنوان "رامین" تاپیک داستانش چیست ؟
    لطفا یک ارتباط منطقی برای نام تاپیک و درخواست خودتان مطرح کنید تا ارتباط گیری با موضوع شما آسان تر شود .


  3. 9 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (جمعه 14 بهمن 90)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 14 مهر 91 [ 17:08]
    تاریخ عضویت
    1390-11-12
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    828
    سطح
    15
    Points: 828, Level: 15
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 72
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 47 در 22 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رامین

    سلام ،

    یکی نه!اونم چندتا دوست دختر؟!!! شما ظاهرا توی مسایل احساسی ثبات ندارید. این چه حسیه که یه روز فکرتون مشغولشه یه روز هم بدتون میاد ازش! مگه طفلی اون دختره چه گناهی کرده که شما اینجوری دربارش میگید.

    بزارید بر حسب وظیفه ایشون کار خودشون رو بکنن تو محیط کار شما هم به وظیفه ی خودتون عمل بکنید.وگرنه باید محیط کاریتون رو تغییر بدین که اینچنین احساسات متناقض نیاد سراغتون!

    درغیر اینصورت بصورت حضوری لازم هست که به یک مشاور مراجعه بکنید.

    درضمن عنوان تاپیکتون هم مبهمه!.

    موفق باشید.

  5. 4 کاربر از پست مفید بهار65 تشکرکرده اند .

    بهار65 (جمعه 14 بهمن 90)

  6. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    RE: رامین

    سلام و به همدردی خوش آمدید

    حقیقتش من مشکل شما رو نفهمیدم. شما یه همکار خانم دارید که صرفا وقتهایی که حضور فیزیکی دارند، شما احساسات متفاوتی نسبت به ایشان دارید. خوب اشکالش چیه؟!
    همه ما نسبت به اطرافیانمون ممکنه احساسات متناقض و متفاوت پیدا کنیم. همسر شما نیست که اینقدر نگران احساساتتون هستید. کسی هم که شما را تحت فشار نگذاشته که با او احیانا ازدواج کنید. یا خود او که مصر به برقراری ارتباط دوستی با شما نیست.
    خوب دوتا همکار هستید و می بایست کنار هم کار کنید.
    بنظرم چون شما دوست دختر زیاد دارید، عادت کردید که نسبت به همه دخترها احساسات(چه مثبت و چه منفی) نشان دهید.
    اصلا بیایید و فراموش کنید که ایشان خانم هستند و فرض کنید آقاست و به او به چشم آقا نگاه کنید.
    اگرهم نکته ای را ناگفته گذاشتید، لطفا بگویید که بهتر دوستان راهنمایی کنند.

  7. 7 کاربر از پست مفید هستی تشکرکرده اند .

    هستی (جمعه 14 بهمن 90)

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    116
    Array

    RE: رامین

    دوست عزیز

    به نظر من چون برخلاف دختران اطرافتان (دوستان دخترتان) این خانم با شما رفتاری رسمی

    و در چارچوب کاری دارد و نتوانسته اید او را بخود نرم کنید چنین احساسات متناقضی دارید.

    بهترین کار اینست که بجای تغییر رویه این خانم روی تغییر رویه و رفتارتان کار کنید وگرنه در آینده نسبت به همسر خود

    هم که رفتارش با شما بعد از مدتی عادی و معمولی می شود چنین احساسات متناقضی را تجربه خواهید کرد.

    شاید داشتن دوستان دختر زیاد در ظاهر برایتان ارزشمند باشد و در ظاهر برای آقایان آسیب زا نباشد

    ولی در عملکرد- احساسات و رفتارهای آنان بعد از ازدواج تاثیرات مخرب خود را خواهد داشت.

    موفق باشید.

  9. 4 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    sanjab (جمعه 14 بهمن 90)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 بهمن 90 [ 19:34]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    816
    سطح
    15
    Points: 816, Level: 15
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رامین

    درود بر دوستان عزیز ...ممنون که توجه کردین ...دوستان عزیز منظور من این بود که با جنس مخالف در ارتباط هستم و حساسیت اصلا ندارم و انسانی نیستم که در برخورد با جنس مخالف دچار مشکل باشم ...منظور از چند دوست دختر این بود که دوست دختر داشتم و این جو های موجود در جامعه رو کلا پشت سر گذاشتم ...اینجوری نیستم که دله باشم و هر روز با یکی باشم نه اینجوری که اون دوستمون در بالا گفت نیستم .....من 5سال پیش وارد شرکت شدم و این خانم همکار من بود کل شرکت به من گیر دادن که اقا بیا این خانم رو بگیر ولی من چون اصلا در خط ازدواج نبودم به کلی گارد گرفتم و دهان همه رو بستم ...الان هم در خط ازدواج نیستم چون سرپرست خانواده هستم و خرج مادرم رو میدم...در ضن اگر قرار باشه فردی رو واسه ازدواج انتخاب کنم این خانم رو انتخاب نمیکنم ...و همانطور که گفتم تا زمانی که در اداره نباشم اصلا بهش فکر نمیکنم ولی وقتی به اداره میرم میبینمش و فکرم رو مشغول میکنه ...نمیدونم والله چی بگم ...موقعیت خوبی نیست که من درش گیر کردم ...چون به طور ناخواسته فکرم داره مشغول کسی میشه که روزانه مجبورم در اداره ببینمش ..اگر نبینمش فکرم رو مشغول نمیکنه ....نمیدونم چی بگم

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    155
    Array

    RE: رامین

    الان مشکل شما چیه دقیقا؟

    چه راهکاری از ما میخواین؟

    ظاهرالامر که نه شما با این خانم مشکل دارید نه ایشون با شما پس مشکل کار کجاست؟

    ما که دقیق متوجه مشکل شما نشدیم!


  12. 4 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (دوشنبه 17 بهمن 90)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 دی 93 [ 09:03]
    تاریخ عضویت
    1390-10-03
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    2,290
    سطح
    28
    Points: 2,290, Level: 28
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    74

    تشکرشده 75 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: رامین

    اولا شما چند تا دوست دختر دارید . چطوری این احساستون رو بین اونها تقسیم می کنید . آیا فکر احساس اون دخترای بیچاره هستید . این یعنی به بازی گرفتن احساسات دیگران .
    دوم اینکه شما ثبات اخلاقی هم ندارید . یعنی یه روز از این خانم خوشتون میاد یه روز بدتون میاد . شاید بخاطر اینکه به قول خودتون خوش قیافه و خوش تیپ هستید دوست دارید خیلی مورد توجهش باشید که ظاهرا اون اینطور نیست . آدم بی دلیل نمیشه یک روز از یکی بدش بیاد یه روز خوشش بیاد . تازه وقتی که سرگرم کارهای دیگه هستید و به اون فکر نمی کنید وتنها توی اداره می بینیدش پس چرا اینقدر فکرتونو مشغول کرده؟

  14. 2 کاربر از پست مفید navay ashna تشکرکرده اند .

    navay ashna (شنبه 15 بهمن 90)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 بهمن 90 [ 19:34]
    تاریخ عضویت
    1390-11-14
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    816
    سطح
    15
    Points: 816, Level: 15
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE:مشکل اجتماعی

    من چند تا دوست دختر ندارم ...دوست دختر چند تایی داشتم و در یک زمان با چند تا دختر دوست نیستم ...منظورم این بود که دوست دختر داشتم و دارم و حساس نیستم .....ازتون خاستم بهم کمک کنید که من چیکار کنم ...در ضمن من انسانی هستم که به همراه دوستانم خواستگاری رفتم چون روابط اجتماعی بالایی دارم ...ولی زمانی که این خانم همکار رو میبینم یه احساس خاصی بهش پیدا میکنم ..البته لازم به ذکر است که این خانم بعضی مواقع برام درد دل میکنه و بیان میکنه که دوست داره ازدواج کنه ...البه باید بگم این خانم به زن داداشم که همکار ما در همان شرکت هست گفته دوست داره که با من ازدواج کنه ....البته به نوعی دلم براش میسوزه که چرا این خانم ازدواج نکرده .......شاید یه حس دلسوزی باشه ..نمیدونم ...دوستندارم این حس دلسوزی تصمیم گیری برام کنه ...در صورتی که اگر بخوام ازدواج کنم خانمی هست که هر دو همدیگر رو بخواهیم . ولی زمانی هم که این خانم رو میبینم یه حسی بهم دست میده که شاید به خاطر دلسوزی برم باهاش ازدواج کنم ..این خانم وضع مالی بسیار خوبی داره چون شهرک غرب زندگی میکنه در صورتی که ما وضع مالیمون خیلی معمولی هست ...اگه بهم نخندین این داستان من شده فیلم هندی ...باز هم ممنون که اهمیت قائل میشین و وقت گذاشته و دستنوشته های من رو مطالعه میکنید ...باز هم ممنون

  16. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حس دلسوزی نسبت به همکارم (عنوان قبلی: رامین)

    سلام مجدد،

    من عنوان شما رو تغییر دادم به: حس دلسوزی نسبت به همکارم
    اگر عنوان مناسبتری خواستید، پیشنهاد بدهید.

    ببینید آقا فرشاد، به هر حال وقتی در اجتماع با فردی در ارتباط هستیم، ممکن هست که یک احساسی در ما ایجاد بشود. این ما هستیم که باید احساس خودمون رو کنترل کنیم.
    شما باید ببینید که هدفتون چی هست. اگر هدفتون ازدواج است، اول ببینید که معیارهای شما برای انتخاب همسر چی هست، و بعد از راه صحیحش اقدام کنید.
    وگرنه به خصوص چون همکار هستید، نگذارید این احساس ها ادامه پیدا کنند. با ایشون اینقدر صمیمی نشوید که با شما به درد دل بنشیند. رابطه ی خود رو یک رابطه ی رسمی و کاری نگه دارید.

    اینکه بخواهید از روی حس دلسوزی به سمت کسی کشیده بشوید کاملاً اشتباه است. و همینطور اینکه وضع مالی او شما رو وسوسه کند، این هم اشتباه است.

    امیدوارم توانسته باشم به شما کمک کنم.

    موفق باشید.

  17. 7 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (دوشنبه 17 بهمن 90)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. علاقه یا دلسوزی
    توسط sama28 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 29 خرداد 96, 09:45
  2. دلسوزی و سردر گمی
    توسط یسنا خانوم در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: جمعه 27 اسفند 95, 11:54
  3. دلسوزی در ازدواج و پشیمانی از ازدواج
    توسط siavash365 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 دی 92, 00:31
  4. ادامه زندگی از سر دلسوزی صلاحه؟
    توسط AQUILA در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 09 تیر 91, 20:52
  5. ادامه نامزدی از روی دلسوزی درسته ؟ ( بر سر دو راهی )
    توسط rajan در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: چهارشنبه 26 بهمن 90, 16:38

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:11 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.