خدايا خسته شدم

[amrnehhhh]

خدايا خسته شدم
من عاشق پسري هستم كه واقعا شكاكه به همه كس شك مي كنه جونمو در آورده تو محل كار كه باشم زنگ بزنه صداي همكارانم را بشنوه شروع مي كنه به تهمت زدن و وچند روزي را جرو بحث مي كنه هر موقع خواستم ازش جدا بشم نگذاشته واز طرفي هم دوستش دارم نمي دونم اين رابطه رو ادامه بدم يا نه

[nazanin_60]

عزیزم زندگی با یک آدم شکاک خیلی سخته! فزسودت می کنه!

حتی اگه عاشقش باشی.

فقط می تونم بهت بگم قبل از اینکه رابطه ات جدی تر بشه و تصمیم مهم تری بگیری(برای ازدواج) با این آدم، باید مطمئن شی مساله شکاکیتش ریشه ای برطرف شده یا نه!
شاید خاطره بدی از گدشته داره که مشکوکه یا اینکه کلا آدم بدبینیه.
در مورد نحوه برطرف کردنش من صاحب نظر نیستم.

اگه به این نتیجه رسیدی که ادامه ندی، نذار منصرفت کنه و قاطع باش

خسته شدن امروزت رو شاید بتونی راحت التیام بدی ولی فردا که رابطه محکم شه و بهش تعهد داشته باشس خیلی سخت تر می شه!
موفق باشی

[گلنوش67]

بهتره بيشتر توضيح بدين. شما و اون اقا دوستين نامزدين يا خواستگارته؟
از سن و شغل و ..... هم برامون بگو تا دوستان بتونن بيشتر كمك كنن

[مهاجر بي نشان]

با سلام خدمت شما دوست محترم amrnehhhh

به تالار همدردي خوش آمديد ...

اولا خدمت شما عرض كنم : عنوان تايپيك شما (( خدايا خسته شدم )) نامفهوم و مبهمه ، لطفا جهت اينكه اعضا محترم بهتر بتونن به شما كمكي كنند ، يه عنوان روشن كه به مشكل شما ربط داشته باشه در همين تايپيك بگيد تا مديران عزيز به تغيير آن اقدام كنند ، (( مثلا : دردسر هاي عاشقي با يه پسر شكاك و ... ))

ثانيا : بعد از ارائه عنوان ، به سوالات گلنوش محترم نيز جواب بديد تا بتونيم شما رو راهنمائي كنيم ...

موفق باشيد

[mosaferan]

دوست عزیز خیلی مختصر توضیح دادید،اگر هم توضیح بیشتر و دقیق بدید باز هم قضاوت سخته،چون ما آقا پسر رو نمیشناسیم و در واقع اگه نظر 100 درصدی بدیم یکطرفه به قاضی رفتیم.
من فقط یه داستان کوتاه از دوستم برات تعریف میکنم:
یه روز دیدم که دوستم(البته یکی از دوستای سابقم) به شدت پای تلفن با کسی دعوا می کنه،بعد از اینکه تلفنش تموم شد موضوع رو ازش جویا شدم.
گفت نامزدم بوده و از این حرفا...(هنوز عقد نکرده بودن)
گفتم پس چرا دعوا؟
گفت:کار ما دعواست،هر روز،هر روز...؛اینو با یه لحن خاصی گفت.

بعدا فهمیدم که خیلی دوسش داره و بخاطر این که میترسیده از دستش بده عمدا باهاش جنگ اعصاب راه مینداخته.
ا
میدوارم اینی که میگم برات سوء تفاهم وشک پیش نیاره ولی این دوست(سابق البته) قبل از نامزدش با دخترای زیادی ارتباط دوستی داشت و تزشم این بود که تا زمانی که یه دختره خوب پیدا نشده به این دوستیا ادامه بده(این تز غلتیه امیدوارم برای افرادی که سنشون پایینه بدآموزی نشه)
من ا... توفیق