به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    202
    Array

    شوخی با همدردی

    با سلام
    این تاپیک قصد دارد تا لحظاتی با همدردی بخندد البته چون همیشه طنز واقعی همراه با تلخی است اینجانب سعی کرده ام طنزها را مدتی در اب سرد بخوابانم تا تلخیشان گرفته شود. امیدوارم مدیران محترم همدردی با ابن تاپیک موافق باشند. از تمامی دوستان نیز خواهشمند است اگر طنزی دارید بنویسید اما طنزها حاوی هجویات نباشد.

    اولین پست را خودم می نویسم.

    شوخی با مشاوران


    بعضا1 در مشاوره ها دیده می شود که مراجعه کننده بعد از چندی به مشاوره حضوری ارجاع داده می شود2 . خوب این از نظر بنده به این معناست که:

    در تالار مشاوره خانواده:
    عزیزم برو مشاوره شاید یه چیزی یاد گرفتی به ما هم یاد دادی. منم دقیقا همین مشکلو داشتم.
    شاهد این که معمولا این ارجاع با این جمله به پایان می رسد که نتیجه مشاوره ها را هم بیا و اینجا مطرح کن.


    در تالار مشاوره ازدواج:
    بابا دیگه کم مونده بود بیاییم کتکت بزنیم تا بفهمی داری اشتباه می کنی. این امکان در محیط مجازی وجود ندارد شاید مشاوره حضوری بتواند.3

    در تالار مشاوره شخصی:
    ببین عزیزم اگر نمی زنی راستش نیاز به دارو در مانی داری. ولی روم نشد بگم. یعنی ترسیدم.

    در تالار مشاوره کودکان:
    راستش من زبان همسن و سالهای خودم را هم نمی فهمم چه برسد به این بچه نیم وجبی شما.

    در تالار مشاوره تحصیلی:
    این جمله به ندرت دیده می شود زیرا اصولا این تالار توان مشاوره دادن در زمینه تحصیلی را ندارد وگرنه اصلا کسی که مشاوره تحصیلی بداند انقدر نانش در روغن است که وقت امدن به این تالار را ندارد. کمتر وقت مراجعه کنندگان را بگیر. درس کیلویی چند؟


    1 چون بالغمان رشد یافته از کلمه "بعضا" به جای "همیشه" استفاده کرده ایم.
    2 مانند سایر سیستمهای اداری
    3 البته اگر پروانه مشاوره اش لغو نگردد.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  2. 15 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (پنجشنبه 04 آبان 91)

  3. #2
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    202
    Array

    RE: شوخی با همدردی

    شوخی با مفاهیم همدردی


    تازگی سر و کله موجودی به نام کودک درون در تالارها پیدا شده است که از قضا طرفداران زیادی نیز دارد. اگرچه هدف اولیه از پیدا شدنش برطرف کردن غمها بود اما این موجود موجبات ناراحتی زیادی را برای بعضی از مراجعه کنندگان فراهم کرده است. بعضی از این ناراحتند که او را نمی یابند. بعضی ناراحت از اینکه او با انها صحبت نمی کند. دیگران از این غمناکند که چرا حالا که یافتندش پس افسرده و غمگین است. خلاصه اینکه "به نظر من و تنها به نظر من " این موجود نیز پس از چندی به موجودات ناشناخته اطرافمان که قدرت درکشان را نداریم خواهد پیوست مانند زن و شوهر و فرزند و خواهر شوهر و خواهر زن و دوست و خواستگار و عشق.

    و اما راه حل: یک متخصص "احضار کودک درون" استخدام کنید تا خودش کودک درونمان را بیابد و درمانش کند. فقط لطفا از قبل با مدیران هماهنگ کنید که از این احضار کنندگان قلابی گیرتان نیافتد.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  4. 17 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (شنبه 20 آبان 91)

  5. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    202
    Array

    RE: شوخی با همدردی

    شوخی با تمام اعضاء


    به نظر می رسد 1 این تالار سعی دارد با تغییر تعاریف پس زمینه ذهن، تمرینی برای بالا بردن پذیرش2 مراجعه کنندگان به انها بدهد و به این ترتیب مشکلات را درمان کند. یکی از تعاریفی که در این گذر دستخوش تغییر گشته است تعریف رنگهاست.
    برای انکه این تاپیک دو طرفه باشد3 از خوانندگان تقاضا دارم کمی فسفرهای مغزشان را به کار گیرند و تعریف قدیمی و جدید رنگهای زیر را از نظر خودشان بنویسند.
    سفید و زرد4
    صورتی
    آبی کمرنگ
    آبی پررنگ
    بنفش
    قهوه ای 5


    1 هنوز ثابت نشده است.
    2 به معنای "هست هر آنچه هست".
    3 بین خودمان باشد راستش این ظاهر قضیه است. در واقع ترجیح میدهم خودم نظرم را بعد از دیدن عکس العمل مدیران بگویم .
    4 این رنگها رد گم کن است.
    5 البته من روی کامپیترم قرمز گوجه ای می بینم ولی گفته اند خواهی نشوی متهم به کور رنگی، همرنگ جماعت شو.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  6. 7 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (پنجشنبه 04 آبان 91)

  7. #4
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    202
    Array

    RE: شوخی با همدردی

    شوخی با کارشناسان


    قبل از بیان طنز پیشاپیش از کارشناسان عزیزی که این سایت مرهون زحماتشان است معذرت میخواهم. امیدوارم به بزرگواری خودشان من و تمام خوانندگان را ببخشند. در واقع بیان این طنز از مشکلات من است.

    با سلام
    مشکل من اینست که هر چقدر تلاش می کنم نمی توانم جلوی انگشتانم را بگیرم. مثلا هر چه در سر دارم روی کاغذ بدون ملاحظه نقاشی می کنم یا هر فکر ناجوری که به ذهنم می رسد بلافاصله بصورت طنز انرا می نویسم. لطفا مرا راهنمایی کنید.


    پاسخ ها:

    لحظه ای: ببین تو باید در پذیرش کودک خود باشی. هست هر انچه هست. اما مشکل اصلی افکار توست که اینقدر ناجور است. حالا بیا بپر بغل خودم تا یکمی کودکت درمان یابد.

    نی نی کوچولو: با یک رفتار با شجاعت افکارت را ارام کن. حالا تمرین می کنیم. با جرات یک داد حالا یک مشت. خیلی خوبه. زود راه افتادی.

    پروفسور: یک نفس عمیق بکشید. باز هم. جدی نگیرید اما فکر کنم ششهای شما مشکل دارد.

    رئیس بزرگ: بهترین راه حل برای شما صبر است از طریق ندادن پاسخ به شما. تا ذهنتان باز به سمت انحرافی نرود. مراجعه کنندگانی که قصد کمک دارند لطفا تا سه روز به این مراجعه کننده پاسخ ندهید.

    پری دریایی: نازنینم. تنها راهش توقف فکر هست. همینی که من می گم.
    حالا تاپیک را قفل می کنم. به اندازه کافی مشاوره گرفتی.
    هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
    و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

  8. 17 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (شنبه 20 آبان 91)

  9. #5
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    202
    Array

    RE: شوخی با همدردی

    شوخی با مراجعان


    چندی پیش بحث سر این بود که لطفا بیشتر در کتابخانه تالار تخصصی مطالعه تخصصی داشته باشید تا پرسه زدن در راهروهای تالار سرگرمی. جناب ابن یمین نیز در این باب سروده ای دارند که مناسب دیدم اینجا تایپ کنم

    [align=justify]آن کس که بداند و بداند که بداند مراجعان را با جواب از گنبد تالار گذراند
    آن کس که بداند و نداند که بداند در تالار مقالات همی خسبیده بماند
    آن کس که نداند و بداند که نداند ده لنگ سرگرمی و نود لنگ تخصص بپراند
    آن کس که نداند و نداند که نداند در سرگرمی و تفریح ابدالدهر بماند[/align]


    1 با عرض معذرت از جناب ابن یمین به خاطر تحریف انجام شده

  10. 12 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (پنجشنبه 09 آذر 91)

  11. #6
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    202
    Array

    RE: شوخی با همدردی

    شوخی با اقایان و خانمهای تالار


    حتما شما هم تا به حال متوجه تفاوتی فاحش بین اناث و ذکور تالار شده اید. یکی از این تفاوتها در روند پیشرفت تاپیک است. در زیر نمونه هایی برای شبیه سازی تفاوت ذکر شده اورده شده است:
    نمونه اول:


    م1: سلام به دوستان. من واقعا از بوجود اورندگان این تالار تشکر می کنم و یک خسته نباشید می گویم.
    مشکل من این است که نسبت به حرفهای همسرم حساسم.

    پ 1: خوب منم اینجوریم. شما باید این ناراحتی رو ابراز کنید.

    م1: آخر اگر بگویم همسرم ممکن است احساس کند من ضعیفم.
    ......
    در اینجا تعدادی راه حل داده می شود.
    .......
    مراجعه کننده تا یکسال به تاپیکش سر نمی زند.
    ......

    پ1: ایا شما تونستید مشکلتان را حل کنید؟

    م1: من در این یکسال به راه حلهای شما فکر کردم. سعی می کنم انها را به زودی عملی کنم.

    نمونه دوم:
    م1: سلام. من دیگه خسته شدم. تو رو خدا کمک کنید. همسرم با حرفاش منو خیلی ازار میده.

    پ1: خوب منم اینجوریم. شما باید این ناراحتی رو ابراز کنید.

    م1: نه.اما خودش باید بفهمه. مثلا دیشب داشتم فلان کار رو براش میکردم یکدفعه بر میگرده به من میگه ...

    پ2: عزیزم حالت بهتره . چه عجب . یک مدت بود نبودی.

    م2: سلام خوبییییی؟ وای چقدر خوشحالم یک پست ازت دیدم. بابا تحویل نمیگیری. راستی مشکلت حل شد؟

    پ2: اره . و......

    .......

    پ2: راستی بالاخره مشکلت حل شد؟

    م2: هان مشکلم.؟ اهان اره چیزی نبود. یکمی خسته بودم. ولش کن. از خودت بگو . راستی مامانت.....


    و
    حالا شما بگویید بوجود اورنده کدام تاپیک خانم بود و کدام اقا ؟ 1


    1 کلیدهای تشخیص هویت به صورت رنگی اورده شده است.

    م1 به معنای مراجعه کننده اول و م2 به معنای مراجعه کننده دوم است. پ 1 و 2 نیز به معنا پاسخ دهندگان اول و دوم هستند.

  12. 12 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (پنجشنبه 09 آذر 91)

  13. #7
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    202
    Array

    RE: شوخی با همدردی

    روشهای پر کردن بانک نوازشی
    [size=small]

    یکی از عواملی که باعث اعتیاد اعضاء محترم به این تالار است پر شدن همیشگی بانک های نوازشی است.
    خواننده گرامی اگر هنوز بعد از اینهمه پرسه زدن در راهروها و اتاق های تالار این هنر رو (پر کردن بانک عاطفی خودت) پیدا نکردی بهتره یک سری به مقالات تست آی کیو و ای کیو بزنی. با زدن تنها یک تست متوجه اوضاع خواهی شد.
    خوب حالا که فهمیدی حق با من بود بریم سر اصل مطلب و ان هم راههای پر کردن بانک عاطفی شماست (البته در این تالار)

    1 یک تاپیک میزنی و با آه و ناله خاصی مشکلی رو عنوان می کنی. اونوقته که همه میان دلداری و اگرم کمکی ازشون بر نیاد میرن تاپیکتو میذارن تو تاپیکهایی که کارشناسان باید نظر بدن.

    2 خوب اگر اینطور جواب نگرفتی برو تو تاپیک دیگران خیلی مودب و با استدلالی قوی نظر بده. یک مقداری بانکت پر میشه البته این روش زحمتش زیاده چون اگر بخواهی حسابی بانکت پر بشه یک چند سالی طول میکشه.

    3 روش ساده تر اینه که بری یک مقدار پول به حساب بریزی و در تاپیک های حال و احوال از دیگران یاد کنی. اینجوری دیگه هر روز حداقل 20 تایی تشکر به حسابت ریخته میشه. در ضمن زیاد هم تو بغل دیگران می پری.

    4 اگر از اونایی هستی که دوست داری یک شبه بارتو ببندی میتونی بری و در تاپیکهای سر گرمی و تفریح پست بزنی. مخصوصا اگر بری روی صندلی داغ بشینی. اونوقته که نوازش بارون میشی.

    5 اگر خیلی طمعت زیاده دیگه برو و از یک مقاله ای که توسط اشخاص خاصی زده شده انتقاد کن. اونوقته که پاداش شارژ چند روز رایگان و این حرفها رو شاخشه. البته خیلی هم زیاده روی نکن که این روش ریسک پذیره چون ممکنه کلا خط بخوری.
    .
    .
    .
    .
    .
    6 هنوز بانک عاطفیت پر نشده؟ بابا تو دیگه کی هستی؟ خوب این روش دیگه جواب میده میری تو یک تاپیک با حالت قهر خداحافظی می کنی اما علت خداحافظیتو دو پهلو میگی. دیگه باید بیایی و ببینی همین نوازشه که میریزه.
    .
    .
    .
    .
    .


    7 بازم بگم. دیگه منم از رو بردی. پیش خودمون باشه. خوب بیا یک تشکری رتبه ای به من بده خودم بانکتو جبران (بخون پر) می کنم . چه کنیم دیگه از بس ما دلجوییم. دلمون نمیاد کسی از در تاپیک ما ناامید برگرده.

  14. 16 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (پنجشنبه 04 آبان 91)

  15. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    202
    Array

    RE: شوخی با همدردی

    شوخی یا مدیر همدردی


    (به تقلید از صندلی داغ) تصمیم گرفتیم مصاحبه ای با رئیس بزرگ داشته باشیم:

    ما:سلام
    رئیس: سلام

    ما:شنیده ایم که شما در 17 سالگی به بلوغ رسیده اید. اگر جوانی در این سن به بلوغ رسید توصیه شما برای ازدواج به این جوان که در این سن قصد ازدواج دارد چیست؟
    رئیس: چون فرض جمله شما هیچ گاه اتفاق نمی افتد پس توصیه ای ندارم.

    ما: شنیده ایم که مردان قدرت زبان و گوششان نسبت به مغز و چشم ها و دستشان بسیار پایینتر است. آیا درست است؟
    رئیس: تا حدودی

    ما: پس چگونه شما شغل مشاوری را انتخاب کردید که در آن رکن اول خوب گوش دادن و خوب حرف زدن است؟
    رئیس: بیشتر از مغزم استفاده می کنم

    ما: چطور؟
    رئیس: خوب این سایت را تاسیس کردم تا خانمهای زیادی که مراجعه می کنند به جای من حرف بزنند و گوش بدهند

    ما: خارج از این سایت چه؟
    رئیس: سوالاتتان بیشتر از 5 تا شد (با حساب سلام) پس نمی توانم جواب بدهم.






  16. 11 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (پنجشنبه 04 آبان 91)

  17. #9
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 01 اردیبهشت 97 [ 02:14]
    تاریخ عضویت
    1390-1-11
    نوشته ها
    1,700
    امتیاز
    16,289
    سطح
    81
    Points: 16,289, Level: 81
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,578

    تشکرشده 5,967 در 1,568 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    202
    Array

    RE: شوخی با همدردی

    شوخی با تاپیکهای "رفتار جرات مندانه" و "چگونه منفعل نباشیم"


    امروز سعی داریم به شما یاد بدهیم که "چگونه تو سری خور نباشید" و "رفتار جسورانه داشته باشید"

    مواد لازم:
    1-یک عدد بانوی بیکار با مغزی فسفر دار1
    2-یک عدد اقای مشکل دار با دستی چماق دار 1
    3-یک عدد چماق
    4-ماهی و سبزیجات به مقدار لازم
    5-یک لیوان آب یخ


    موقعیت های بهره گیری از تکنیک ها:
    1- وقتی بانو می خواهد به منزل پدری خود رود.
    2- وقتی بانو می خواهد به منزل پدری آقا نرود.
    3- وقتی آقا می خواهد حقوق بانو را تلکه کند.


    مراحل لازم برای بهره برداری از تکنیک های نامبرده:
    1- ابتدا بانو سعی می کند اعتماد به نفس خود را بازیابی کند.
    برای اینکار مقداری ماهی می خورد. و البته مقداری اسفناج.

    2- بعد سعی می کند با اقا همدلی کند.
    برای اینکار او هم چماقی به دست می گیرد.

    3- حال زمان اعتبار سازیست. باید برای اعتبار سازی از حرکات کوتاه و موثر استفاده کند.
    مثلا لیوان اب یخی به صورت آقا می پاشد. اینکار زمان لازم را برای حرکت جسورانه به بانو می دهد.

    4- حال زمان رفتار جسورانه است.
    از شکه شدن آقا استفاده می کند و چماق را بر پای اقا فرود می آورد.

    به این ترتیب تمام مشکلات حل می شود. البته این نکته حائز اهمیت است که رفتار جسورانه یک فرایند و یک رفتار است و همیشه به نتیجه مطلوب منجر نمی شود. چون ممکن است اقا سرعت عمل بالاتری نسبت به بانو داشته باشد. حتی در صورت موفقیت شاید مجبور باشید به جای رسیدن به نتیجه به بیمارستان رجوع کنید.


    1 جای بانو و اقا می تواند گاها عوض شود. در اینصورت دست چماق دار تبدیل می شود به زبان نیش دار و مغزی فسفر دار تبدیل می شود به قلبی احساس مدار.

  18. 7 کاربر از پست مفید deljoo_deltang تشکرکرده اند .

    deljoo_deltang (پنجشنبه 04 آبان 91)

  19. #10
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مرداد 92 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1388-5-24
    نوشته ها
    1,224
    امتیاز
    2,219
    سطح
    28
    Points: 2,219, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    7,577

    تشکرشده 8,600 در 1,498 پست

    Rep Power
    140
    Array

    RE: شوخی با همدردی

    چند روز مونده به عید داری فکر میکنی مثلا عیدتو خوبه که یه دوروزش رو بری تا ته خیابونتون و بیای، فیلمهای تلویزیون هم که هست، یه چهارتا تلفن و ایمیل و فیس بوک و لقمه نانی و چند تا کتاب و لپ تاپی و...میگی خدا رو شکر. همین که سلامتیم و یکسال عید دیگه رو هم به چشم دیدیم و ...خلاصه بر اساس آموخته های تالار نفس عمیقی میکشی و فکرهای بدت رو متوقف میکنی و در پذیرش هر آنچه هست و خلاصه تمرین صبر و کنترل احساس (یه وقت فکر نکنی تنهای، ...)به خودت میگی ای ول همدردی هم که هست و بر و بچ نازنین و...خلاصه میای یه سر به تالار بزنی:

    مراجعی تاپیک زده پر از آه و فغان و هیاهو میتونی مجسم کنی طرف گریه کنان توی سر زنان نشسته پشت کامپیوتر یک جعبه دستمال کاغذی سمت راست کامپیوتر و یک کپه دستمال مچاله شده خیس سمت چپ مانیتور و هق هق کنان به سرعت نور تایپ میکنه و با چه سوزی از غمش میگه: از اینکه در سفر عید مامان بابای خودش میخوان دور همی برن سفر جزایرجنووووووب و مامان بابای شوشو اش میخوان با یکی از اون خوشگل شاسی بلندا دسته جمعی برن ویلای شمااااال، از هر دو طرف هم دعوت شده ولی این خانوم اصلا حوصله قیافه نحس مادر شوهر رو نداره، به شوهرش هم نمیخواد مستقیم! بگه مردشور اون مادرتو ببرن با اون ...حالا چیکار کنه؟

    تاپیک دیگری باز شده: وااااااااااااااااااای نازی دوست دخترم که کلهم دو هفته سر و تهش با هم بودیم! تو این دو هفته هم هی لیچار بار هم کردیم و همدیگرو پیچوندیم و یه چار روز اون حال منو میگرفته جواب نمیداده، یه شیش روز من بهش ضد حال میزدم با اون یکی دوست دخترم سودی گرم میگرفتم بهش جواب نمیدادم....حالا نازی اس ام اس شب بخیر ام رو جواب نداده بهم گفته میخواد با اون یکی دوست پسرش ازدواج کنه ...چرا اون به من نه گفت؟ میخواستم من حالش رو بگیرم به اون نه بگم! حالا خیلی داغونم بگید چیکار کنم وگرنه همین الان میخوام چند تا بیزاکودیل بخورم خودمو از این زندگی پر از درد و رنج خلاص کنم...

    و همینجور مراجع پردرد و تاپیک پر از غمه که در قسمت اورژانس تالار پذیرش میشه و توی مرفه! بی درد! و بیکار! میخونی و عمیییییقا همدردی! میکنی و راهکار میدی...البته مراجع دیگه از دو سه روز به عید مونده سراغ تاپیکش نمیاد چون بطرز غمگینی رفته تعطیلات وقت نمیکنه بیاد سر بزنه! و همه براش از صمییییییم دل توی تاپیک حال و احوال آرزو میکنن که عید بهش خوش بگذره و تو نیز ایضا براش آرزو میکنی


  20. 11 کاربر از پست مفید بی دل تشکرکرده اند .

    پدربزرگ (یکشنبه 06 اسفند 91), بی دل (پنجشنبه 09 آذر 91)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.