من مدت زیادی نیست که عضو شدم اما یک سالی بود مطالب اینجارو میخوندم آدمایی که مثل من بودن و وقتی اینجا عضو شدم حرفایی که چند سال توی گلوم بود زدم توی چند تاپیک که اخریش این بود امیدی به زندگی ندارم و واقعا زندگیمو گم کرده بودم همین که جایی بود که بنویسم و چند نفری جواب میدادن همینکه یکی بود حرفامو بخونه برام امید بود و اینکه بارها حرفای خودمو خوندم از گیجی نجاتم داد
من از سوال و جواب آدمایی که اینجا مینوشتن و البته بیماری سختو ناگهانی بهترین دوستم که یک هفته هم نشد و اقعا فهمیدم زندگی ارزش نداره زودتر از چیزی که فکر کنی همه چی از دست میره نه پول نه عشق نه زیبایی هیچی نمیمونه . خلاصه این اتفاقو این سایت
نتیجش این شد که زندگیمو از اول شرو کنم همه ی معیارام واسه زندگی عوض شد و حقیقته زندگیمو باور کردم دیگه عشق برام معنی نداره و منتظر نیستم کسی عاشقم بشه همونجور که علی (عشقم) عاشق عشق اولش بود علی برای من تنها پسر زندگیم شد یه قصه ی قشنگ که خیلی عاشقانه دختری رو دوست داشت که آرزوی هر دختریه واقعا اینجور عشق یه پسر نایابه کاش میشد داستانشو بگم اما طولانیه
من آرزو داشتم جای اون دختر باشم و از قبل هم عاشق علی بودم
تلاش کردم اما منو ندید و حق داشت .
این بهترین حس دنیاست یک بار عاشق بشی و تا آخر عمر اونو توی قلبت نگه داری و دلم میخواد تا آخرین لحظه عمرم عاشقش بمونم دوست دارم زندگیمو بسازم چند سال بعد بشم یه نقاش خوب تنها زندگی کنم هیچ مردی توی زندگیم نباشه اینکه وفادارش بمونم
براش دعا کنم مشکلی حتی کوچیک از زندگیش با دعام کم شه
واسم دعا کنید که منم زندگی کنم و برای عشقم دعا کنید که خوشبخت باشه .
مرسی از کسی که این سایتو راه انداختو اعضای اینجا
علاقه مندی ها (Bookmarks)