به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 فروردین 91 [ 13:50]
    تاریخ عضویت
    1390-10-19
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    1,005
    سطح
    17
    Points: 1,005, Level: 17
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اشتباه رفتم،ولی نمیخوام اشتباه ادامه بدم!کمک

    سلام

    دختری هستم 23 ساله که حدودا دو سال و نیمی میشه که با یه آقایی آشنا شدم که حدود 30 سال دارند .
    آشنایی ما از توی اینترنت شروع شد ، هر دوی ما آدمهای تنهایی بودیم و با هم گپ میزدیم و دوستای اینترنتی خوبی برای هم بودیم، توی یک شبکۀ اجتماعی نظرات همدیگرو دنبال میکردیم و تا حدودی با روحیات و خُلقیات هم آشنا شدیم. رفته رفته بهم علاقمند شدیم .
    تا اینکه ایشون یکسال و نیم پیش پیشنهاد داد بیرون از دنیای مجازی همدیگرو ملاقات کنیم ، من هم پذیرفتم ؛همدیگرو دیدیم و پسندیدیم و ایشون تمایل داشتن که رابطه رو رسمی کنیم و برای آشنایی بیشتر تحت نظر خانواده ها باشیم.
    ایشون موضوع رو با خونوادش مطرح کردن و من هم همینطور؛ خانوادۀ من شدیدا مخالف بودن و میگفتن که اینترنت فضای مناسبی نیس و خلاصه منو متهم کردن به اینکه گول خوردی! اما از نظر من همه چیز منطقی بود و گول زدن و تظاهری در کار نبود و اگر قصد سواستفاده بود اینقدر زود به رسمیتش فکر نمیکرد!
    به هر حال علاقه بین ما وجود داشت و همدیگرو میدیدیم و در ارتباط بودیم و همۀ حریم ها هم محفوظ بود بینمون،تا حدود یکسال پیش فشارهای خانوادم بحدی بود که احساس کردم رابطه به جایی نمیرسه و ادامش فقط وابستگیه و اذیت شدن! دوست نداشتم کسی که دوسش دارم اذیت بشه و آسیب ببینه،برای همین گفتم تمام!
    حدود شش ماه جدایی بین ما بوجود اومد، و من اونقدر اذیت شدم و ناراحتی کشیدم که ته دلم میخواستم برگرده! توی نت دوباره دیدمش و دیدم تمایل داره رابطه از سر گرفته شه؛ این شد که مجدد برگشتیم پیش هم!
    اولین قراری که گذاشتیم بقدری دلتنگش بودم که موقع خداحافظی نتونستم خودمو کنترل کنم و بوسیدمش! خشکش زده بود و نمیتونس باور کنه! چون هر دومون آدمای معتقدی بودیم و هستیم!
    ولی کم کم وا دادم و حاضر شدم بخاطر عشقم هر کاری بکنم و با اینکه عشقه بینمون و اینا خودمو راضی میکردم و از اونجا رابطمون به سمت لمسی شدن و معاشقه رفت و شروع کننده این نوع رابطه خودِ من بودم و من بودم که رابطه رو به جای شناخت به مسیر اشتباهی بردم! [و حالا هم بدبین شدم که نکنه میل و اشتیاق ایشون همش در وادی جنسی میگرده و بخاطر همین با منه و واقعا دوستم نداره؟!!!]
    مرتبا میخواست بیاد خواستگاریم و موضوع ازدواج رو پیش میکشید ولی من میگفتم نه زوده! چون نمیخواستم مخالفت خونوادم باعث جدایی بشه!میخواستم و میخوام به شرایط خوبی از نظر مالی و تحصیلی برسیم و بعد ازدواج کنیم!

    حالا نمیدونم چیکار کنم...! الان ایشون منو در تنگنا قرار دادن؛ و یه فرصت یه هفته ای دادن بهم که تصمیم بگیرم که یا رسمیش کنیم و ازدواج کنیم یا کلا تموم کنیم! چون فکر میکنن من به بازیشون گرفتم! من دوسش دارم ولی شرایط ازدواج رو ندارم،نمیتونم هم تموم کنم چون دوسش دارم!
    بنظر شما چیکار کنم؟!


  2. کاربر روبرو از پست مفید sefidstar تشکرکرده است .

    sefidstar (پنجشنبه 24 فروردین 91)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: اشتباه رفتم،ولی نمیخوام اشتباه ادامه بدم!کمک

    سلام خانومی
    اینطور که شما پیش میری اصلا درست نیست.اینجوری فقط مرتکب گناه میشی.معلومه مرد خوبیه که گفته فقط ازدواج.فکر میکنم در روابط شما جای دختر و پسر تا حدود زیادی عوض شده.
    اگر شناخت کافی ازش داری سعی کن با گفتن خوبیاش خانوادت رو قانع کنی.
    در غیر اینصورت ادامه این رابطه اصلا درست نیست
    اگرهم به یه مشاور سر بزنید خیلی خوبه
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.


  4. 7 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (سه شنبه 20 دی 90)

  5. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    116
    Array

    RE: اشتباه رفتم،ولی نمیخوام اشتباه ادامه بدم!کمک

    نقل قول نوشته اصلی توسط sefidstar
    الان ایشون منو در تنگنا قرار دادن؛ و یه فرصت یه هفته ای دادن بهم که تصمیم بگیرم که یا رسمیش کنیم و ازدواج کنیم یا کلا تموم کنیم! چون فکر میکنن من به بازیشون گرفتم! من دوسش دارم ولی شرایط ازدواج رو ندارم،نمیتونم هم تموم کنم چون دوسش دارم!
    بنظر شما چیکار کنم؟!
    دوست عزیز

    دوستتون خیلی عاقلانه تر از شما فکر می کنند. باید بهشون آفرین گفت.

    شما هم لطفا مقاومت نکنید.

    ادامه این رابطه به این شکل بیشتر ار این که به ضرر دوستتون باشه به ضرر شماست.

    و به احتمال زیاد در آینده ای نزدیک از این فکر الانتون خیلی پشیمون خواهید شد.

    پس لطفا بخواین که بصورت رسمی اقدام کنند. و از یک مشاور خانواده کمک بگیرید

    که ملاکهای شما رو دقیق تر بررسی کنند و در صورت مثبت بودن نظرشون

    با خانوادتون قرار ملاقاتی بذارند.

    موفق باشید.



  6. 7 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    sanjab (سه شنبه 20 دی 90)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 10 دی 93 [ 09:03]
    تاریخ عضویت
    1390-10-03
    نوشته ها
    42
    امتیاز
    2,290
    سطح
    28
    Points: 2,290, Level: 28
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    74

    تشکرشده 75 در 32 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اشتباه رفتم،ولی نمیخوام اشتباه ادامه بدم!کمک

    شما این رابطه رو به مسیر اشتباهی بردید و خیال ازدواج ندارید و به همین شکل هم میخواهید ادامه بدهید .
    اگر آمادگی ازدواج ندارید پس آمادگی چه چیزی رو دارید ؟!!! توی این دنیا آدم خوب مثل دوستتون که میخواد این رابطه به ازدواج ختم بشه خیلی زیاد گیر نمیاد اون بهتر از شما فکر میکنه با اینکه یک پسره ...

    فکر کنید اگه واقعا دوستش دارید تا هنوز برای اون جذاب هستید و میل به ازدواج در اون با شما وجود داره قبول کیند شاید فردا دیر باشد . ضمنا از این مسیر اشتباه که چشم بسته دارید میرید هم بیرون میایید .

  8. 7 کاربر از پست مفید navay ashna تشکرکرده اند .

    navay ashna (یکشنبه 06 فروردین 91)

  9. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 فروردین 91 [ 13:50]
    تاریخ عضویت
    1390-10-19
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    1,005
    سطح
    17
    Points: 1,005, Level: 17
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اشتباه رفتم،ولی نمیخوام اشتباه ادامه بدم!کمک

    ممنونم دوستان
    من واقعا اشتباه کردم ،خواستم به هر قیمتی و عنوانی داشته باشمش!
    بله واقعا پسر خوب و سالمیه! و خیلی ناراحت میشه وقتی من بهش میگم ازدواج نکنیم فعلا؛ چون معتقده از پاکی و پاکدامنی بدوره و همش میگه ما که آدمای سالمی هستیم چرا باید مث آدمای ناپاک و ناسالم رفتار کنیم؟!

    ولی به خانوادم هرچی میگم میگن تظاهر به خوبی میکنه و به قول معروف مختو زده و تو دیگه کور شدی ! وقتی هم بحث به سمتی میره که جوابی ندارن میگن اختلاف سنیتون زیاده! میگن تک فرزنده[پدرشونم هم فوت شدن] لوس و مامانیه! یا مثلا درآمدش از ماهی دو تومن کمتره! اومدیمو معتاد بود تو از کجا میخوای بفهمی؟ البته خونوادم نمیدونن که ما در چه حد پیش رفتیم !

    پیش مشاور راستش روم نمیشه برم و بگم که با هم معاشقه داشتیم! البته وقت گرفتم از یه مشاور خوب،منتها توی فروردین 91 بهم وقت داده!
    خیلی سردرگمم! احساس میکنم مغزم هنگ کرده و نمیتونم فکر کنم...شاید همه چیز حتی ساده بنظر بیاد ولی من واقعا مغزم کار نمیکنه! احتیاج دارم نظرات مختلف رو بشنوم و ازشون به یه جمع بندی برسم



  10. کاربر روبرو از پست مفید sefidstar تشکرکرده است .

    sefidstar (سه شنبه 20 دی 90)

  11. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: اشتباه رفتم،ولی نمیخوام اشتباه ادامه بدم!کمک

    به همدردی خوش اومدی.

    سفیداستار،اون پسر خوب عالی.ولی شما تابع نظر خانواده باش.بذار خودش خانوادتو راضی کنه.به هرحال شیوه آشناییتون

    هنوز جا نیوفتاده.

  12. 5 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (سه شنبه 20 دی 90)

  13. #7
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    RE: اشتباه رفتم،ولی نمیخوام اشتباه ادامه بدم!کمک

    سلام sefidstar عزیز

    به تالار همدردی خوش آمدی

    بسیار کم پیش میاد که روندی اینگونه باشه یعنی پسر حریم حفظ کنه و حتی از رفتار دختر تعجب کند . معلومه این آقا روی اعتقادش جدی است و ناراحت روندی که خارج از چهارچوب حدود اعتقادی شرعی پیش آمده است . بسیار مطلوب و عاقلانه ضرب العجل به شما داده ، کاری که ما اغلب به دخترانی که در دام پسران فریبکار افتاده اند می گوییم .

    سعی کنید روی آیتم هایی که می تواند خانواده را متقاعد کند کار کنید و اگر به رسمیت کشید تازه ابتدای راه شناخت عقلانی شما از هم است ، یعنی همه چیز تمام نشده .

    اگر مطمئنید به هیچ وجه نمیشه خانواده را راضی کرد و خود شما هم رضایت خانواده را شرط می دانید و از طرفی خود را آماده ازدواج نمی بینید . رابطه را هرچه سریعتر قطع کنید . و در خصوص رفع وابستگی و کنترل احساس و هیجان نزد مشاور مطمئن و البته ترجیحا ًخانم ،بروید .


    موفق باشید .

    .

    نقل قول نوشته اصلی توسط sefidstar


    ولی به خانوادم هرچی میگم میگن تظاهر به خوبی میکنه و به قول معروف مختو زده و تو دیگه کور شدی ! وقتی هم بحث به سمتی میره که جوابی ندارن میگن اختلاف سنیتون زیاده! میگن تک فرزنده[پدرشونم هم فوت شدن] لوس و مامانیه! یا مثلا درآمدش از ماهی دو تومن کمتره! اومدیمو معتاد بود تو از کجا میخوای بفهمی؟ البته خونوادم نمیدونن که ما در چه حد پیش رفتیم !
    گلم ، اینجا یک الگوی رفتاری مناسب با خانواده را بهت میدم که نمونه بشه تا در این رابطه در کل به کار بگیری .

    در مقابل تمام این تشکیک هایی که خانواده وارد می کنند :

    واکنش درست از سوی شما >>> بله ( پدر جان ، مادر جان ) همه اینهایی که شما می گین ممکن هست و من منکر امکانش نیستم و خوشحالم که پدر و مادری دلسوز و حواس جمع دارم و به ازدواجم اهمیت می دهند و کمکم می کنند که توی چاه نیافتم . تقاضای منم همینه که اجازه بد هید رسماً بیایند و شما کمک کنید که بهتر بشناسمش و این مواردی که شما گفتید را به کمکتان و کمک یک روانشناس مطمئن بفهمم . که اگر این مشکلات را نداشت و مشخص شد فردی سالم و خوب هست افتخار دامادی شما و همسری مرا پیدا کند ( توی این دوره و زمونه ای که پسر خوبی که در محدوده شناخت ما باشد کم پیدا میشه ).

    بعدازآن روی آنها را ببوس از اینکه اینهمه به زندگیت توجه دارند و برای ازدواجی سالم کمکت می کنند تشکر کن .


    و بعد از آن دیگر ادامه نده و دنبال نکن و محترمانه و مؤدب و با پذیرش با آنها رفتار کن و نشا بده که رضایتشان برایت خیلی مهم و ارزشمند است .

    ( شما هرچقدر در جهت اثبات شناخت خودت از او و رد تشکیکهای آنها پافشاری کنی . نتیجه که نخواهی گرفت هیچ ، از آنها دور هم می شوی و ناخودآگاه آنها را از اون آقا متنفر می سازی)


    موفق باشی

    .

  14. 8 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (شنبه 05 فروردین 91)

  15. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array

    RE: اشتباه رفتم،ولی نمیخوام اشتباه ادامه بدم!کمک

    sefidstar عزیز سلام و صبحت بخیر

    دوستان راهنمایی های خوبی برات داشتن فکر کنم خودت متوجه شدی که اگه واقعا این اقا رو دوست داری باید همه تلاشت را روی رسمی شدن رابطه انجام بدی

    برای راضی کردن خانواده میتونی به مشاور مراجعه کنی و اصلا اصلا با خانوادت بد رفتار نکن تا میتونی با مهربونی و تواضع ازشون بخاه کنارت باشن از افرادی که روی خانوادت نفوذ دارن کمک بگیر اصول و سمت حرکتت را بزار احترام و محبت

    برات ارزوی موفقیت دارم

  16. کاربر روبرو از پست مفید ویدا@ تشکرکرده است .

    ویدا@ (سه شنبه 20 دی 90)

  17. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 23 دی 91 [ 22:42]
    تاریخ عضویت
    1390-5-07
    نوشته ها
    148
    امتیاز
    1,840
    سطح
    25
    Points: 1,840, Level: 25
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 60
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    284

    تشکرشده 284 در 111 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اشتباه رفتم،ولی نمیخوام اشتباه ادامه بدم!کمک

    سلام منم بانظر فرهنگ موافقم .

    اینکه شما همش بحث کنی توی خونه که قبل از اقدام خونواده پسر ، خودت رضایت خونواده تو بگیری ، به نظر من اشتباست .
    به نظر من راه درستش اینه که بیخیال این بهونه های الکی شی ( آمادگی ندارم و شرایط بهتر شه ) ، و اگه فکر میکنی این آقا میتونه خوشبختت کنه ، بگو که آمادگیشو داری و رسمی اقدام کنه . ( و شرایط خونواده ت رو هم بهش گوشزد کن) مطمئن باش خونوادت وقتی ببینند رسمی اقدام کرده حساسیتشون کمتر میشه ، موقع صحبت با خونوادت هم حتما از روشی که فرشته مهربون گفت استفاده کن .( نتیجه اش فوق العاده ست )

  18. 3 کاربر از پست مفید matin_alone تشکرکرده اند .

    matin_alone (سه شنبه 20 دی 90)

  19. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 فروردین 91 [ 13:50]
    تاریخ عضویت
    1390-10-19
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    1,005
    سطح
    17
    Points: 1,005, Level: 17
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 95
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اشتباه رفتم،ولی نمیخوام اشتباه ادامه بدم!کمک

    فرشتۀ مهربان ازت خیلی ممنونم ؛ شما گفتید "اگر مطمئنید به هیچ وجه نمیشه خانواده را راضی کرد و خود شما هم رضایت خانواده را شرط می دانید و از طرفی خود را آماده ازدواج نمی بینید . رابطه را هرچه سریعتر قطع کنید"
    جوابم اینه که مطمئن نیستم!احساس میکنم 50-50 هست.

    راهکاری رو هم که در برخورد با پدر و مادرم توصیه کردید خیلی خوب و عالیه حتما به کار میگیرمش.

    در مورد راضی کردن خانواده ،ایشون مرتب بهم میگن که همۀ تلاششون رو میکنن تا خانوادمو راضی کنن .

    الان بنظر شما چه جوابی بهش بدم؟ خودم فکر میکنم بهشون بگم که مادرشون با مادر من یه صحبتی بکنن که خانواده ها رسما در جریان قرار بگیرند و خودشون هم تا موقع مشاوره صبر کنن.بنظرتون خوبه؟!
    بعد این فرصت دو سه ماهه تا نوبت مشاورمون رو چیکار کنم؟ چطور رفتار کنم و کنیم؟!


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:25 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.