به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 92 [ 09:28]
    تاریخ عضویت
    1390-8-29
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,707
    سطح
    24
    Points: 1,707, Level: 24
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 93
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    150

    تشکرشده 157 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اختلاف نظر با خانواده در انتخاب همسر(من یک اقلیت هستم)

    با سلام
    من تو سنی هستم که می خوام ازدواج کنم. من از یه اقلیت دینی هستم. اعتقادات مذهبی ندارم. علاقه ای هم به پیروی از دین( هر دینی)ندارم. متولد یه شهر کوچک بودم که تو تهران بزرگ شدم. پدرم نزدیک 70 سالشه و ایده ال گراست و عادت به برچسب زدن داره به این معنی که هر کسی از شهر کوچک خودمون را در نظر می گیرن سریعا یه عیبی توش پیدا می کنن یا واقعا توش وجود داره.که با این اوصاف 3 تا دختر خانم به من معرفی شد که یکیشون مذهبی ، یکیشون درس می خوند و وقت ازدواج نداشت و دیگری هم سنش به نظر من کم بود و وقتی باهاش صحبت کردم متوجه این مطلب شدم.ضمن اینکه حاضر نیستم یه مو از سر پدرم کم بشه و قصد ندارم که کاری کنم که اگر 10 سال دیگه به عقب نگاه کنم با حسرت از برخوردم با پدرم یاد کنم. مادرم هم نگران دیر شدن ازدواج من هست وبعضی وقتها که بروز می ده، متوجه می شم چقدر داره اذیت می شه. به خاطر تجربه ازدواج یکی از اقوامم با یک خانمی (شیعه) که نه نماز می خوند نه چیزی و الان که بچه هاش بزرگ شدن چون رابطه خوبی با هم ندارن فقط و فقط برای آزار دادن شوهرش داره بچه هاش را مجبور به اجرای واجبات دینی می کنه حتی از ازدواج با افراد غیرمذهبی هم می ترسم. این را هم بگم که به خاطر تجربیات، حوادث، مطالعات و شاید تأثیرات دوره کودکی باورم این هست که من با دین یا بی دین، آدم بهتر یا بدتری نمی شم اگر بخوام می تونم رفتار خوب یا بدم را با دین توجیه کنم و اینکه باورم این شده که دین ارثیه درستی نیست که آدم بخواد برای فرزندانش به جا بذاره.(من اصلا قصدم ترویج بی دینی و ... نیست ممکنه حتی توجیه درستی از این باورم را نتونم ارائه کنم ولی همون طور که گفتم به خاطر شرایط و محیط و .. این مسأله برای من یک باور شده.) به خاطر نحوه فکر پدرم اگر کسی را پیدا کنم و بخوام باهاش جلو برم احتمالاً به مشکل برمی خورم. مثلا یکبار با خانمی آشنا شدم که فرزند طلاق بود و (فارغ از اینکه می دونم احتمالا با چه مشکلاتی بزرگ شده و ...) خدا می دونه که به خاطر اینکه از این رابطه آشنایی آسیب نبینه با چه بهانه خنده داری به سرعت ازش عذر خواستم. چون دید پدرم نسبت به طلاق یک بار هم یک خانمی را معرفی کردن که پدرش قبلا معتاد به مواد مخدر بود و حالا یه 10 سالی بود ترک کرده بود( البته بازم می دونم که به خاطر مواد، آشنایی کامل با قضیه مواد دارم،احتمالا چه نقایصی تو زندگی یا شخصیتش هست.) که جلو نرفتم بازم به خاطر همین نحوه فکر پدر.خانواده من به نسبت موفق بودن، من و یکی از خواهرام لیسانس و خواهر دیگم پزشک متخصص هستن.پدر، مادرم هم فرهنگی بودن. نمی دونم اصلا با این توضیحاتی که دادم و از تمام جهات به نظرم بسته می اد کسی می تونه به من راهنمایی بکنه یا نه.
    ممنون می شم از همفکریتون.

  2. 2 کاربر از پست مفید siamak60 تشکرکرده اند .

    siamak60 (شنبه 17 دی 90)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 15:49]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    1,002
    امتیاز
    17,617
    سطح
    84
    Points: 17,617, Level: 84
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3,189

    تشکرشده 3,297 در 818 پست

    Rep Power
    114
    Array

    RE: من یک اقلیت هستم ،چه کار کنم.

    با سلام.اینکه اینقدر مراعات پدرتو می کنی خیلی خوبه.اما این وسواس پدر و خودتون مشکل ایجاد می کنه مخصوصا که با افزایش سن سخت پسند تر هم می شوید.خود شما هم دست کمی از پدرتان ندارید.از توضیحی که درباره اون دخترا دادید اینو می شه فهمید.هیچ آدمی کامل نیست.مطمئنا هر دختری رو هم انتخاب کنید کامل نخواهد بود بعضی خصوصیات بعد ازدواج رفع و با بعضی شون هم باید کنار بیاید.اگه واقعا مراحل درست شناخت طی بشه مطمئنا اون موقع می تونید پدرتون رو با منطق قانع کنید.البته با توجه به اینکه اقلیتین مطمئنا باید بیشتر با همسر منتخب درباره این موضوصات مفصلا توافقات صورت بگیره.البته مگر اینکه با اقلیت بخواین ازدواج کنین.

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 92 [ 09:28]
    تاریخ عضویت
    1390-8-29
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,707
    سطح
    24
    Points: 1,707, Level: 24
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 93
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    150

    تشکرشده 157 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من یک اقلیت هستم ،چه کار کنم.

    با سلام و تشکر از رایحه عشق
    ممنون می شم اون بخشی از حرفام که نشان دهنده وسواس من هست را بگید. شاید من هم وسواس داشته باشم و خودم متوجه نیستم. یک بار با یک مشاور روانشناس بحث توافق با همسر برای نحوه ادامه زندگی (روی بحث دین و نحوه تربیت فرزند تأکید کردم.) را مطرح کردم. ایشون توضیح دادند که افراد ممکنه یک مطلبی را الان بپذیرند ولی الزامی نبینند که بعدا رعایت کنند یا الان حتی خودشون را ملزم به رعایتش بکنند اما بعدا اتفاقی، چیزی براشون بیفته و روش زندگیشون عوض بشه. به عنوان مثال من دورادور یک خانم شیعه را می شناختم که اعتقادی به حجاب نداشت و رعایت نمی کرد بعد یک دفعه تبدیل به یک خانم محجبه کامل شدند. بچه هاشون می گفتند که ایشون یک دفعه از خواب بیدار شدن، تلویزیون را روشن کردند و نمی دونم مثل اینکه قرآن می خونده و ....
    نه من الزامی به ازدواج با پیروان دین خاصی ندارم . تو خونه ما هم بحث مذهب تند نیست. طوری که یکی از خواهرام تا همین پارسال، ماه رمضون روزه می گرفت و نماز می خوند.کسی هم کاری به کارش نداشت.
    ممنون می شم بحث را رها نکنید و به همفکریتون ادامه بدید.

  5. کاربر روبرو از پست مفید siamak60 تشکرکرده است .

    siamak60 (جمعه 16 دی 90)

  6. #4
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 14:43]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,423
    امتیاز
    287,340
    سطح
    100
    Points: 287,340, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,585

    تشکرشده 37,089 در 7,005 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    اختلاف نظر با خانواده در انتخاب همسر(من یک اقلیت هستم)

    با سلام و احترام
    دقت فرمایید اصل سئوال شما ربطی به اقلیت بودن و بحث اعتقادی شما ندارد.
    شما نیاز به یک تعامل صحیح و سازنده با والدین خود + معیارهای مشخص برای ازدواج دارید.
    در هردو مورد هم ما مطالب زیادی در تالار قرار دادیم که می توانید مطالعه بفرمایید.

    تعامل صحیح با والدینتان در مورد ازدواج خودش تابع مشخص کردن معیارهای ازواجتان هست.

    شما قبل از اینکه به مصداق یا موردی برای ازدواج برسید و در مورد آن با خانواده اتان بحث کنید. باید پیشاپیش یک نقشه کامل و مشخص از معیارهایی که دارید و همسری را که می پسندید مشخص کنید و حدود و شرایطش را با خانواده صحبت کنید و به تفاهم برسید.
    در این صورت خانواده دقیقا می داند شما چه می خواهید و از از انتخاب یا پیشنهاد کسانی خارج از این نقشه به شما جلوگیری می شود
    .


    در مورد معیارهای ازدواج باید یک خودآگاهی مطلق داشته باشید. به این معنی که نباید اعتقادات و آگاهی های شما واکنشی به محیط و آمها باشد. اینکه دیگران چه اعتقادی داشته اند و چه کرده یا می کنند. به خودشان مربوط هست. بهتر هست شما ارزشها، انگارها، افکار، احساسات، باورها و رفتارمطلوب یا غیر مطلوبی که مستحکم هست و پذیرفتید در مورد خودتون اندازه بگیرید و توجه کنید چه همسری با چه شرایطی واجد این مفاهیم هست.

    بعد هم نوبت اندازه گیری این مسائل در خودتون دیگران و بررسی تناسب آنها هستید. که روشش در بخش مقالات خواستگاری و انتخاب آمده است.

    توجه کنید که حتما باید همسری که انتخاب می کنند هم معیار شما باشد.

  7. 5 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (شنبه 17 دی 90)

  8. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 15:49]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    1,002
    امتیاز
    17,617
    سطح
    84
    Points: 17,617, Level: 84
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3,189

    تشکرشده 3,297 در 818 پست

    Rep Power
    114
    Array

    RE: اختلاف نظر با خانواده در انتخاب همسر(من یک اقلیت هستم)

    مثلا یکبار با خانمی آشنا شدم که فرزند طلاق بود و (فارغ از اینکه می دونم احتمالا با چه مشکلاتی بزرگ شده و ...) خدا می دونه که به خاطر اینکه از این رابطه آشنایی آسیب نبینه با چه بهانه خنده داری به سرعت ازش عذر خواستم. چون دید پدرم نسبت به طلاق یک بار هم یک خانمی را معرفی کردن که پدرش قبلا معتاد به مواد مخدر بود و حالا یه 10 سالی بود ترک کرده بود( البته بازم می دونم که به خاطر مواد، آشنایی کامل با قضیه مواد دارم،احتمالا چه نقایصی تو زندگی یا شخصیتش هست.)
    از حرفائی که داخل پرانتز زدید معلوم می شه خودتون هم به انتخاب خودتون شک داشتید.ممکنه حتی حرفتونم راجع به فرزند طلاق یا دختر یه فرد معتاد درست باشه(شاید).اما شما اگه واقعا اون خانوم رو مناسب برای ازدواج می دونستید نباید به این راحتی ازشون می گذشتید اما چون شک داشتید به انتخابتون چه طور می تونستید به پدرتون بگید نه پدر این خانم اونقدر با معیارام جوره که مطمئنم که می ارزه با اون کمبودها کنار بیام.شما باید به اینجا برسید.
    شما اول تکلیفتون رو با خودتون روشن کنید بعد هم به قول آقای مدیر بشینید با خانواده صحبت کنید.
    یک نکته دیگه راجع به اینکه می گید اصلا مهم نیست همسرم چه دینی داشته باشه اما به نظرم آنچنان هم بی اهمیت نباشه دین اگه واستون مهم نباشه خودتون رو با دین معرفی نمی کنید.من یک اقلیت هستمپس به همین راحتی از چنین موضوع مهمی عبور نکنید.مثلا با یه شیعه می خواین ازدواج کنید اونم شیعه واقعی چه طور با این طرز فکر یه عمر می تونید تحملش کنید؟؟.اون خانم می شه همسرتون.همه زندگیتون.اینجا هم بودند افرادی که میان از بی نمازی همسر شاکی می شن.از اینکه همسرشون معتقد نیست و طرز فکرشون به هم نمی خوره و دائم در جدال باهاشن.

  9. کاربر روبرو از پست مفید رایحه عشق تشکرکرده است .

    رایحه عشق (جمعه 16 دی 90)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 92 [ 09:28]
    تاریخ عضویت
    1390-8-29
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,707
    سطح
    24
    Points: 1,707, Level: 24
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 93
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    150

    تشکرشده 157 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اختلاف نظر با خانواده در انتخاب همسر(من یک اقلیت هستم)

    با سلام
    از رایحه عشق خیلی خیلی ممنونم، تا حالا کسی این مطلب را این طور برام روشن نگفته بود. امروزم را واقعاً پر بار کردید و روی این قضیه حتماً فکر می کنم.
    آقای مدیر همدردی بخش معیارهای ازدواج همسر را مجددا خوندم و بعد اومدم این متن را نوشتم. بخش تعامل با والدین را هم خواهم خواند. ظاهرا توضیحات ناقص من مطلب را کمی دگرگونه مطرح کرد. ولی این بار سعی می کنم با دقت بیشتر و مفصلتر توضیح بدم.
    من دو سال پیش وقتی اولین بار رفتم و خانمی که خانوادم معرفی کردن را دیدم و با ایشون صحبت کردم با اینکه ایشون مذهبی نیستن وقتی فهمیدن من مسلمان نیستم، خیلی پریشان شدن.که از اون به بعد من هم یک مقدار با حساسیت به قضایا نگاه می کنم و در مورد بحث مذهبی بودن یا نبودن همسرم باید بگم که من مشکلی با تا حدی مذهبی بودن ایشون ندارم: نماز خوندن و روزه گرفتن. و با پیش فرض اینکه همه دوستان اطلاعاتی در حد من را دارن و نخواستم وقت بقیه را بگیرم ولی الان بیشتر توضیح می دم. برآورد من از بحث مذهبی بودن یکی از همسران و نبودن دیگری، به شرح زیر می تونه مسأله ساز بشه:
    1) ارتباط زناشویی و احکام پس از آن( از دید اسلام)
    2) بحث محرم و نامحرم
    3) مقصد مسافرتها( در حد سالی یکبار مشهد مشکلی ندارم.)
    4) اختلاف بر سر تربیت فرزند، فردی که در نظام باورهای خودش به بهشت و جهنم معتقده و مشخصه که فرزندش را هر انسانی دوست داره، برای حفظ اون از جهنم شروع به انجام کاری می کنه که درست می دونه.
    5) اگر فرض کنیم که من نوعی با تربیت فرزند بر اساس دید ایشون مشکلی نداشته باشم و با این مسأله کنار بیام، بحث تناقض در برخورد با کودک که می تونه به یک ناهنجاری منجر بشه مطرح می شه. وقتی این کودک ببینه که در برابر سوالات دینیش من باورم بر نادرست بودن اونهاست و مادرش بر درست بودن اونها تأکید می کنه، این کودک چی می خواد از آب دربیاد ؟
    من این قدر از روابط انسانی را می فهمم که به خاطر همسرم با حجاب ایشون در برابر اقوامم مشکلی نداشته باشم یا حتی به خاطر اعتقاد ایشون تو ماه رمضون جلوی ایشون چیزی نخورم یا حتی به خاطر همراهی با ایشون (شاید) گرسنگی را تحمل کنم.
    در مورد مسائل که من کاری با دیگران نداشته باشم، قبول؛ من یک نفرم و قراره به اندازه یک نفر زندگی کنم.اما انسان از تجربه دیگران درس می گیره و خودش تجارب منجر به شکست را تجربه نمی کنه.این مسأله را هم نمی خوام خیلی پررنگ کنم و با 3 تا 4 مورد زندگی این چنینی آشنا هستم نه بیشتر نه کمتر.
    در مورد اینکه انسان فلسفه و روش زندگیش باید مبنای درستی داشته باشه باید بگم قبلاً دنبال این مطلب رفتم و خیلی خلاصه به شما می گم. خیلی از فلاسفه و در رأس اونها دکارت به دنبال این بودن که یک یا چند اعتقاد یقینی پیدا کنند که تحت هر آزمونی رد نشه و بر اساس اون بشینن و باقی اعتقاداتشون را بچینن که دکارت با این مسأله شروع کرد که فرض کنیم من وجود خارجی ندارم و آنچه که به عنوان من از خودم در ذهنم هست چیزی است شیطانی. به این معنا که من مغزی هستم که در کوزه ای از مواد مغذی نگهداری میشه و یک روح اهریمنی به مغز من سیگنالهایی می فرسته و من فکر می کنم دست وپا دارم، چشمم فلان رنگه، این آدمهای اطرافم این شکلین، .... و بعد از کلی بحث به کوژیتو رسید. عبارت من می اندیشم پس هستم (معروف به کوژیتو) و از اونجا به اثبات وجود خدا پرداخت. اما بعدا دوتا فیلسوف اومدن و با دو استدلال متفاوت( ولی نزدیک به هم) این مطلب را رد کردند. یک مطلب دیگر را هم بگم دیوید هیوم 4 قانون جالب داره و مهمترینش این هست که بود یا نبود یک وجود منجر به ایجاد باید و نباید در مورد اون نمی شه و به این صورت ازش تعبیر می شه که وجود خدا الزامی جهت پرستش اون ایجاد نمی کنه. بعد بر اساس این مطالب و دیگر تلاشهای صورت گرفته در فلسفه جهت کسب اعتقادات یقینی و بی ثمر بودن این تلاشها، بحث زندگی فارغ از یقین مطرح شد که خوب اخلاق فریضه گرا(اخلاق دینی و کانتی) و اخلاق نتیجه گرا(آیین سود خواهی و لذت جویی) ، طبیعت گرایی و تجربه گرایی از اینجا منشأ گرفتند. (بر گرفته از بخشهایی از کتاب فلسفه در عمل) .
    در مورد چیدن اولویتها هم باید بگم که من اولویتهام را خیلی وقته چیدم. اون خانمی که فرزند طلاق بودن را خانوادم معرفی نکردن یکی از دوستام واسطه بودن و من نمی دونستم که ایشون فرزند طلاق هستند.
    در مورد معرفی خودم به عنوان یک اقلیت باید بگم، منظورم این بود که من توی خانواده ای که اقلیت مذهبی بودن به دنیا اومدم.همون طور که شما یا دیگران تو خانواده مسلمان به دنیا اومدین.
    من خوشحال می شم که با نظراتتون به من کمک کنید.

  11. کاربر روبرو از پست مفید siamak60 تشکرکرده است .

    siamak60 (جمعه 16 دی 90)

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 15:49]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    1,002
    امتیاز
    17,617
    سطح
    84
    Points: 17,617, Level: 84
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3,189

    تشکرشده 3,297 در 818 پست

    Rep Power
    114
    Array

    RE: اختلاف نظر با خانواده در انتخاب همسر(من یک اقلیت هستم)

    شما که خیلی خوب می دونید مشکلاتی را که در آینده خواهید داشت پس چرا انتخابها رو محدودتر نمی کنید و با یه خانوم هم کیش و دین خود ازدواج نمی کنید؟؟.می دونم این طوری دامنه انتخاب کم می شه اما این طوری عاقلانه تره.

    من قبلا خواستم راجع به تربیت فرزند بهتون تذکر بدم گفتم حالا می گید کو تا اونوقت اما میبینم خودتون به خوبی به قضیه واقفید.الان دونفر با یه اعتقاد گاهی تو تربیت فرزند اختلاف دارن و معکوس هم عمل می کنن تا بمونه موارد این چنینی.البته استثنا همیشه وجود داره

  13. کاربر روبرو از پست مفید رایحه عشق تشکرکرده است .

    رایحه عشق (جمعه 16 دی 90)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 92 [ 09:28]
    تاریخ عضویت
    1390-8-29
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,707
    سطح
    24
    Points: 1,707, Level: 24
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 93
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    150

    تشکرشده 157 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اختلاف نظر با خانواده در انتخاب همسر(من یک اقلیت هستم)

    با سلام خدمت دوستان و به ویژه جناب آقای مدیر همدردی
    من چندبار تو چند ساعت گذشته نظر مدیر همدردی را خوندم و اول متوجه نشدم ولی الان فکر می کنم متوجه نظر ایشون شدم.
    منظور شما، آقای مدیر همدردی به زعم من این هست که اگر من نوعی که در خانواده اقلیت به دنیا آمده ام غیر مذهبی هستم، نباید خودم را اقلیت حساب کنم و با فردی غیرمذهبی از هر دینی تفاوت اعتقادی ندارم.اگر اشتباه برداشت کردم بگید ؟
    اما حالا با توجه به این برداشت، سوالم را به این نحو اصلاح می کنم، منی که غیر مذهبی هستم و در خانواده اقلیت به دنیا آمده ام در صورت ازدواج با فردی غیر مذهبی که در خانواده ای با دین دیگر به دنیا آمده است، بخواهم ازدواج کنم:
    1) با چه مسائلی روبرو هستم ؟
    2) اگر هر کدام از ما بنا به دلایلی در آینده، به ریشه اصلی مذهبیمان بر گردیم؛ تکلیف چیست؟ مسأله ای که در مورد خود من احتمالش بالاست؛ اینکه اگر بر اثر مطالعاتم در بحثهای فلسفی به چیزهایی متفاوت از انچه اکنون هستم، رسیدم ، تکلیف همسر من چیست؟
    3) تأثیر خانوده های ما بر هر یک از ما چیست ؟ به این معنی که احتمال زیاد خانواده های هر یک از ما تا حدودی به دین خود پایبندند و تأثیری که ما از آنها می پذیریم بر رفتار در برابر دیگری چقدر اثر می گذارد ؟
    -----------------------------------------------------------
    یک مطلب دیگر هم هست، من هیچگاه لیست معیارهای ازدواج خودم را بر اساس انواع آسیبهای اجتماعی موجود تنظیم نکرده ام مانند فرزندان خانواده های طلاق، اعتیاد به مواد مخدر، زندانی بودن یکی از افراد خانواده و .... در هنگام مواجهه با چنین افرادی چگونه باید موضوع را بررسی کرد؟

    با تشکر از همه شما عزیزان

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 92 [ 09:28]
    تاریخ عضویت
    1390-8-29
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    1,707
    سطح
    24
    Points: 1,707, Level: 24
    Level completed: 7%, Points required for next Level: 93
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    150

    تشکرشده 157 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: اختلاف نظر با خانواده در انتخاب همسر(من یک اقلیت هستم)

    ببخشید تو پست قبلی یه سری جملات را یادم رفت بنویسم. اون هم اینکه نظر مدیر همدردی این بوده که چون من تو معیارهای ازدواجم مطمئن و دقیق نیستم، برای همینه که پدرم می تونه برچسب بزنه و اینکه اگر روش تعامل با خانواده را بلد باشم و معیارهام را واضح گفته باشم اون وقت مواردی که من می خوام به من پیشنهاد می شه. جواب این بخش از سئوالاتم را گرفتم. ممنون. لطفاٌ به سئوال ذکر شده تو پست شماره 8 جواب بدین.

    با پوزش از اینکه پستهای 8 و 9 من یکجا نیستند و نظم درستی ندارند.

    با تشکر از شما دوستان

  16. کاربر روبرو از پست مفید siamak60 تشکرکرده است .

    siamak60 (جمعه 16 دی 90)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مدیریت روابط در خواستگاری و قبل از ازدواج
    توسط hanie_66 در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: جمعه 20 دی 92, 22:17
  2. همسر بی مسئولیت و وابسته به پدرش
    توسط a-110 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 مهر 91, 14:09
  3. ماموریت طولانی همسرم و وابستگی من به او
    توسط رنیا در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 03 تیر 91, 16:44
  4. خستگی شوهر از مسئولیت زندگی
    توسط بالهای صداقت در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 مهر 89, 12:49
  5. خسته از غریبگی و معلولیت
    توسط sania در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 فروردین 87, 19:52

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.