با سلام
من تو سنی هستم که می خوام ازدواج کنم. من از یه اقلیت دینی هستم. اعتقادات مذهبی ندارم. علاقه ای هم به پیروی از دین( هر دینی)ندارم. متولد یه شهر کوچک بودم که تو تهران بزرگ شدم. پدرم نزدیک 70 سالشه و ایده ال گراست و عادت به برچسب زدن داره به این معنی که هر کسی از شهر کوچک خودمون را در نظر می گیرن سریعا یه عیبی توش پیدا می کنن یا واقعا توش وجود داره.که با این اوصاف 3 تا دختر خانم به من معرفی شد که یکیشون مذهبی ، یکیشون درس می خوند و وقت ازدواج نداشت و دیگری هم سنش به نظر من کم بود و وقتی باهاش صحبت کردم متوجه این مطلب شدم.ضمن اینکه حاضر نیستم یه مو از سر پدرم کم بشه و قصد ندارم که کاری کنم که اگر 10 سال دیگه به عقب نگاه کنم با حسرت از برخوردم با پدرم یاد کنم. مادرم هم نگران دیر شدن ازدواج من هست وبعضی وقتها که بروز می ده، متوجه می شم چقدر داره اذیت می شه. به خاطر تجربه ازدواج یکی از اقوامم با یک خانمی (شیعه) که نه نماز می خوند نه چیزی و الان که بچه هاش بزرگ شدن چون رابطه خوبی با هم ندارن فقط و فقط برای آزار دادن شوهرش داره بچه هاش را مجبور به اجرای واجبات دینی می کنه حتی از ازدواج با افراد غیرمذهبی هم می ترسم. این را هم بگم که به خاطر تجربیات، حوادث، مطالعات و شاید تأثیرات دوره کودکی باورم این هست که من با دین یا بی دین، آدم بهتر یا بدتری نمی شم اگر بخوام می تونم رفتار خوب یا بدم را با دین توجیه کنم و اینکه باورم این شده که دین ارثیه درستی نیست که آدم بخواد برای فرزندانش به جا بذاره.(من اصلا قصدم ترویج بی دینی و ... نیست ممکنه حتی توجیه درستی از این باورم را نتونم ارائه کنم ولی همون طور که گفتم به خاطر شرایط و محیط و .. این مسأله برای من یک باور شده.) به خاطر نحوه فکر پدرم اگر کسی را پیدا کنم و بخوام باهاش جلو برم احتمالاً به مشکل برمی خورم. مثلا یکبار با خانمی آشنا شدم که فرزند طلاق بود و (فارغ از اینکه می دونم احتمالا با چه مشکلاتی بزرگ شده و ...) خدا می دونه که به خاطر اینکه از این رابطه آشنایی آسیب نبینه با چه بهانه خنده داری به سرعت ازش عذر خواستم. چون دید پدرم نسبت به طلاق یک بار هم یک خانمی را معرفی کردن که پدرش قبلا معتاد به مواد مخدر بود و حالا یه 10 سالی بود ترک کرده بود( البته بازم می دونم که به خاطر مواد، آشنایی کامل با قضیه مواد دارم،احتمالا چه نقایصی تو زندگی یا شخصیتش هست.) که جلو نرفتم بازم به خاطر همین نحوه فکر پدر.خانواده من به نسبت موفق بودن، من و یکی از خواهرام لیسانس و خواهر دیگم پزشک متخصص هستن.پدر، مادرم هم فرهنگی بودن. نمی دونم اصلا با این توضیحاتی که دادم و از تمام جهات به نظرم بسته می اد کسی می تونه به من راهنمایی بکنه یا نه.
ممنون می شم از همفکریتون.
علاقه مندی ها (Bookmarks)