از ادامه ی رابطه می ترسم
با سلام دختری ۲۰ ساله هستم که بعد از کنکور از طریق یک سایت با پسری اشنا شدم البته قبل از کنکور به خاطر رتبه ی خوب ایشون برای راهنمایی برای برنامه ریزی درسی در چند ایمل از ایشون کمک خواستم و در ان زمان ان قدر از نظر روحی افسرده بودم به خاطر عدم قبولی در رشته ی دلخواه که اصلا به دوستی و عشق فکر هم نمی کردم مدتی گذشت و بعد از کنکور متوجه شدم که این اقا دورادور ارتباط و نحوه ی حرف زدن من رو در سایت تعقیب می کردن و گویا خوششون هم اومده بعد از مدتی یک ارتباط ایملی شکل گرفت که ایشون شروع به پرسیدن یک سری سوال راجع به اعتقادات و دین و کلا دیدگاه من راجع به بعضی مسال کردند من هم که اون زمان اصلا نمی دانستم که ممکن است وابستگی پیش بیاد با اشتیاق به عنوان رابطه ای معمولی به سوالات ایشون پاسخ دادم و من هم به خاطر نوع صحبت کردن و دیدگاهاشون و کلا یک سری خصوصیات اخلاقی به ایشون علاقه مند شدم بعد ایشون بدون اینکه من رو هنوز ببینه گفتن که به دوستی ها با دید بلند مدت نگاه می کنند! و ازینکه با کسی برای خوش گذرانی دوست شن و بعد از مدتی قطع رابطه کنند بدشون می اید من این نظر را داشتم بعد از مدتی ایشون از من خواستن که همدیگر را حضوری ببینیم و من با وجود ترس هایی که داشتم کلا از پسر و اینکه به خاطر ظاهر این علاقه از بین بره ممانعت کردم اما بعد از مدتی قبول کردم و همدیگر رو دیدم و گویا ایشون از چهره ی من خوششون اومد و وابستگیشون بیشتر شد اما من ظاهر ایشون رو به خاطر عدم تطابق با ملاکهایم خیلی نپسندیدم اما اخلاق ایشون رو درک و فهمشون رو ان قدر دوست داشتم که حاضر به قطعشم نبودم و دو دل بودم که ظاهر ایا اهمیت زیادی داد یا نه بعد از مدتی فکر کردم که اخلاق برای من خیلی مهمتره و خلاصه رابطه ی ما ادامه پیدا کرد و حتی احساسی شد اما با رفتن پیش مشاوه از این رفتارهای غلط احساسی خودداری کردیم و الان به نظرم تحت کنترل هست ما با هم اخلافات زیادی نداریم اما ایشون فردی بسیار غیرتی هستن و تمام مشکل ما محدود شده به این که من ان قدر غیرت برام تحملش سخته سر این مسایل هم دعواهایی شد مشکل من اینجاست که با توجه به سنم اشتباه خیلی بزرگی کردم که اصا با پسر دوست شدم و از این می ترسم که نظر ما در ۵ ۶ سال اینده که قصد ازدواج داریم تغییر کنه و بعد ۶ سال ما جفتمون خیلی وابسته شدیم و تحملش بسیار سخت از طرفی من دچار عاب وجدان شدم که نکنه ما به درد هم نمی خوریم:( البته ما با هم دعوا زیاد نمی کنیم :( خیلی کم اما من الان از شما راهنمایی می خوام در این رابطه که کار درست چیه:(؟ می ترسم این وابستگی باشه نه عشق :( و حتی می ترسم که عشق واقعی باشه و در صورت ترک پشیمان بشم:(
لیک چون باید این دم گذرد,
پس اگر می گریم
گریه ام بی ثمر است.
و اگر می خندم
خنده ام بیهوده است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)