سلام
امشب خیلی اعصابم بهم ریز بود. داشتم فکر می کردم چکار کنم که یهویی یادم از این سایت اومد. گفتم بیام درد دل کنم شاید یکی بدادم رسید.
من یه نامزد دارم که این بنده خدا میگرن داره و گاهی سر دردش بشدت عود می کنه و باید قرضهای مسکن مث نوافن و از اینجور چیزا بخوره...
همیشه پیش هم نیستیم ولی هر وقت پیش همیم دم بساعت دل درد میشه گلو درد میشه و از اینجور چیزا
حالا اینها مهم نیست ولی این میگرنش خیلی نگرانم کرده...
خودش میگه چیز مهمی نیست ولی خیلی نگرانم...
همش فکر می کردم اگه فردی که دوستش دارم رو پیدا کنم هیچ وقت دلسرد نمی شم ولی الان اینطوری نیست. یه بار کلا دلسرد می شم و دوباره پشیمون می شم.
نمی دونم چیکار کنم...
روز اول فکر می کردم این همونیه که میخوام ولی هر چی بیشتر باهام می رم می بینم خیلی دردمنده. مثلا دیروز فهمیدم چشاش ضعیف بوده و عینک نمی زده. یا مثلا دندوناشو پر کرده و از این جور چیزا...
یه چیز دیگه هم فهمیدم ازش که شاید جالب نباشه بگم ولی ایشون عادت ماهانش هم اصلا منظم نیست.
به نظرتون اینها مشکلی ایجاد نمی کنه؟
یه روز که باهاش بودم ، وقتی خیلی سردرد شده بود دیگه تاب نیاورد و بهم گفت میگرن داره تا بتونه قرض بخوره.
البته بهم نمی گفت من خیلی گیر دادم به قرصش و اینکه چیه که مجبور شد بگه...
ولی یه روز تو خونمون که بودند و میگرنش شروع شد مادرش گفت چیزی نیس و سرما خورده گیه !!! غافل از اینکه دخترش این موضوع رو بهم گفته. همش می ترسم وضاع بدتر از این بشه...
این دروغگویی مادرش اذیتم می کنه و اینکه می ترسم هنوز چیزای دیگه هم باشه که بهم نمی گه...
آیا همه خانمها اینطورین؟ ما که تو خونمون اینطوری نداریم!!!
بنظرتون چیکار کنم/؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)