یک نفر دارد می سپارد جان.....................

[دانا]

وای خدای من چه روزای کسل کننده ای همه چی تکراری مسخره اه حالم دیگه از زنده موندنم داره به هم می خوره امروزم مثل دیروز فردا بدتر از امروز ای خدا خدا خدامن الان دوست دارم جیغ بزنم اصلا زمان هم متوقف شده پیش نمیره حتی تالار هم دیگه کسل کننده شده با چه بدبختی اومدم تالار اخه من چه کار کنم خدا جون یکی از مشکلات منو حل کن تا من به این دنیای فانی کمی امیدوار بشم اخه من دیگه خسته شدم دوست دارم فقط جییییییییییییییییییغ بزنم گریه نه فقط جیییییییغ

[zeinab]

چی شددددددددده؟؟؟؟

چرااااااااااااااااا؟؟؟

آخه چی باعث این همه ناراحتی شده؟؟؟؟

منم مثل تو دارم جیغغغغغغغ می زنمممممممم!

[erfan25]

سلام به دانا خانم

دانا اگه فكر مي كني با جيغ زدن مشكل حل ميشه خب جيغ بزن ، اما خودت مي دوني كه با جيغ زدن جز اينكه اعصاب خودت و ديگران رو خورد كني چيزي درست نميشه ، خب من ميگم بخند اره بخند ، درسته با خنده هم مشكلت حل نميشه ولي لا اقل هم به خودت يه آرامش نسبي دست مي ده هم واسه اطرافيان قابل تحمل تر هستي !!! هم اينكه به خودت ديگر اعضاي خانواده استرس وارد نمي كني در ضمن اميدت رو هم هيچ وقت از دست نده !!! حالا زينب خانم يه كم به جاي شما جيغ مي زنه ولي شما بخند !!! باشه دانا خانم .؟

[دانا]

از زینب عزیز که داره با من همدردی میکنه ممنونم از اقای عرفان مرادی هم همین طور ولی با این وجود داره حالم از این دنیا و ادماشو مردمان بالادستو الکی خوش به هم می خوره با تمام اشکهایم شرمتان باد ای خداوندان قدرت بس کنید
بس کنید از این همه ظلم و قساوت بشنوید و بنگرید با تمام اشکهایم نومیدانه خواهش میکنم بس کنید

[گرد آفرید]

من می خواهم مانند زینب برای تو و با تو جیییییییییییییغ بزنننننننننننننننم تاااااااااااااااا شااااااااااااااااااااید تو دانا جااااااااااااااااااااان آرام بشوی!(هر کجا تکرار حرفی را می بینید،به معنای فریاد زدن است!!!!!!)
خوب الن حالت خووووووووووووووووووبه؟بهت ر شدی؟؟

[دانا]

خدا جونم
دل ما را به وعده ای خوش کن
شب ما را به قصه ای کوتاه
تا بمانیمو گل کند خورشید
تا نمی ریم و میوه بخشد ماه

[دانه]

دانا جان
سلام
زنده اي؟؟
خداي نكرده جان نسپردي كه؟؟
گلوت نگرفت؟؟ حيف صداي قشنگت نيست با جيغ زدن خشنش مي كني؟؟
خوب اگه خيلي ناراحتي ،‌برو توي كوچه و يك گربه بكش تا حرصت خالي بشه.

[مدیرهمدردی]

سلام دانا
چی شده ، قصه چیه؟! به نظر خیلی ناآرومی؟! می خواهی برامون صحبت کنی..

[گرد آفرید]

آره دیگه!!!حرف بزن جانم،حرف بزن.

[دانا]

امروز کبکم خروس می خونه کمی جیغ زدم راحت شدم البته تو خوابگاه که بودیم یه روز به عنوان روز تخلیه ی عقده ها نهم گذاشتن ما هم همش جیغ میزدیم البته من این کار رو نمی کردم بچه ها جیغ می زدند منم می گفتم عقده ای یا اما امروز بیدار شدم گفتم به چه هوایی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!