به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 آذر 90 [ 10:15]
    تاریخ عضویت
    1390-7-28
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,181
    سطح
    18
    Points: 1,181, Level: 18
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    من دلم شوهر می خواهد

    سلام دوستان.من چند ماهی میشه که با هاتون همراهم و امروز می خواهم مشکل خودم را بگم.
    من 27 سالمه ومجردم رو پایانامه ارشدم کار می کنم. این فکر که:من دلم شوهر می خواهد چند ماهی تو ذهنم و من نمی تونم کنترلش کنم. طوری راجع اش فکر می کنم و خیال پردازی می کنم که نصف بیشتر روزم حروم میشه منیکه باید تمرکزم رو پایاناهمم باشه به چیه ها فکر می کنم!!!!!!!!!!!!!!!!
    خودمم اذیت میشم از اینکه وقتم تلف میشه ولی نمی تونم کنترلش کنم. قبلا اینطوری میشدم مثلا وقتی عروسی دوستی میشد اما فقط یکی دو روز این افکار را داشتمو زود تمام میشد.اما الان مثل بختک شده به نظرتان چیکار کنم؟

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 06 آذر 90 [ 09:03]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    1,274
    امتیاز
    12,573
    سطح
    73
    Points: 12,573, Level: 73
    Level completed: 31%, Points required for next Level: 277
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,481

    تشکرشده 3,465 در 1,036 پست

    Rep Power
    144
    Array

    RE: من دلم شوهر می خواهد

    سلام دوست عزیز
    خوش آمدی به همدردی

    عزیزم یه خورده در مورد خودت برامون بگو ببینیم این دوست جدید ما چه کارا میکنه ؟
    تا حالا خواستگار مناسب داشته یانه؟
    چه معیارهایی داره؟
    یه خورده از خانواده ات بگو
    و خلاصه بیشتر صحبت کن تا دوستان بیشتر بتونند باهات همفکری کنند

  3. 5 کاربر از پست مفید m.mouod تشکرکرده اند .

    m.mouod (دوشنبه 02 آبان 90)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    122
    Array

    RE: من دلم شوهر می خواهد

    شما دنبال راه حلی برای تمرکز داشتن و رها شدن از فکر ازدواج هستین
    یا به دنبال راهی برای یافتن همسر مناسب ؟!
    عنوان تاپیکتون خیلی احساسیه خیلی به حرف دلتون گوش ندین
    درخواستتون منطقیه اما نذارین از جانب دلتون این درخواست مطرح بشه
    اگه این خواسته صورت منطقی و معقولی به خودش بگیره نه تنها بد نیست که برای هر انسان سالمی وجودش لازمه

    چیز غریبی نیست اتفاقا منم وقتی داشتم رو پایان نامه ام کار میکردم بیشتر از همیشه حس میکردم دلم زن میخواد :)
    پایان نامه رو بدین منطقی تر به این موضوع فکر میکنین
    وقتی تمام حواس ادم روی یه مسئله متمرکز میشه ناخوداگاه احساستون به دنبال روزنه ای برای فوران کردنه
    شما دلتون ارامش میخواد
    خواب راحت میخواد
    اعصاب اروم و بدون دغدغه میخواد
    یه سنگ صبور واسه درد دل کردن میخواد
    تعبیر شما اینه که دلتون شوهر میخواد
    ولی اگه بتونین ارامش از دست رفته خودتون رو بعد از فارغ التحصیل شدن بدست بیارین
    میتونین با اعصاب اروم فرصت های ازدواجتون رو بررسی کنین
    این رو هم فراموش نکنین که شوهر کردن حتما به معنای رسیدن به ارامش نیست
    اول باید به تنهایی ارامشتون رو بدست بیارین بعد اون رو با شوهرتون تقسیم کنین

  5. 19 کاربر از پست مفید meysamm تشکرکرده اند .

    meysamm (یکشنبه 06 آذر 90)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 آذر 90 [ 10:15]
    تاریخ عضویت
    1390-7-28
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,181
    سطح
    18
    Points: 1,181, Level: 18
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من دلم شوهر می خواهد

    سلام دوستان
    ممنونم که وقت گذاشتین.
    اوضاع خونمون خوب و بر وفق مراد است. تا موقعی هم که یه مورد خوب نداشته باشم هرگز ازدواج نمی کنم.مشکل من تمرکز رو افکارم وکنترل اونهاست. شاید عنوان تاپیکم غلط انداز باشه. اما من فقط می خواهم رو افکارم تمرکز کنم و پانامه را تمام کنم. خوشحال میشم نظرات یا مقالاتتون را بخونم.

    خارپشت عزیز نوشتند:
    شما دنبال راه حلی برای تمرکز داشتن و رها شدن از فکر ازدواج هستین
    دقیقا مشکل من همینه
    چیز غریبی نیست اتفاقا منم وقتی داشتم رو پایان نامه ام کار میکردم بیشتر از همیشه حس میکردم دلم زن میخواد
    خوب شما چکار کردید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    من ذهنمم درگیر میشه

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 05 اسفند 90 [ 19:03]
    تاریخ عضویت
    1390-3-01
    نوشته ها
    433
    امتیاز
    3,819
    سطح
    39
    Points: 3,819, Level: 39
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    783

    تشکرشده 794 در 331 پست

    Rep Power
    56
    Array

    RE: من دلم شوهر می خواهد

    سلام عزیزم...
    گاهی آدم احساس دلتنگی می کنه...
    دلش یه همدم می خواد...خب این نیاز یه نیاز طبیعی هست اما اگه کنترل نشه ممکنه خطرناک باشه و باعث یه انتخاب اشتباه بشه پس حواست رو خیلی جمع کن, احساست رو کنترل کن...
    می دونم خیلی سخته کنترل کردن احساسات مخصوصا وقتی پای درس وسط باشه, اول سعی کن کاری که آرومت می کنه مثل گوش دادن به یه موسیقی رو انجام بدی بعد بری سراغ درس,
    وقتی افکار به انسان غلبه می کنه انسان رو در اختیار خودش قرار می ده و ناخواسته عکس العملهایی بروز می کنن که احتمال خطای زیادی توشون وجود داره.

  8. کاربر روبرو از پست مفید matin_female_1988 تشکرکرده است .

    matin_female_1988 (یکشنبه 06 آذر 90)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 خرداد 91 [ 13:42]
    تاریخ عضویت
    1390-7-29
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    1,219
    سطح
    19
    Points: 1,219, Level: 19
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 47 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من دلم شوهر می خواهد

    دوست من سلام
    منم این مشکلو دارم اگه مشکل نداری خب چرا فقط فکر میکنی؟ اگه خونه هستی به نظرم واسش وقت بذار و یه فعالیتی در اینباره انجام بده. مثلا مهمونی یا بیرون رفتنی چیزی... هرچی بیشتر سعی کنی از فکرت خارجش کنی بدتره... میفهممت! اما اگه یه زمانی واسش تعریف کنی و خودتو دوست داشته باشی و هی خودتو سرکوب مکنی فک کنم بهتره... گرچه من خودمم تو کفم و پایان نامم وضعش مثل توه!

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 شهریور 91 [ 21:25]
    تاریخ عضویت
    1390-7-18
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,285
    سطح
    19
    Points: 1,285, Level: 19
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    45

    تشکرشده 45 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Cool RE: من دلم شوهر می خواهد

    منم تو دوران امتحانات به چیزهای حاشیه فکر می کردم سعی کن بری کتابخونه یا با دوستات درس بخونی

    خودم یه شوهر خوب برات پیدا میکنم غصه نخور (just for kidding!)

    منم تو دوران امتحانات به چیزهای حاشیه فکر می کردم سعی کن بری کتابخونه یا با دوستات درس بخونی

    خودم یه شوهر خوب برات پیدا میکنم غصه نخور (just for kidding!)

  11. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    122
    Array

    RE: من دلم شوهر می خواهد

    عنوان تاپیکتون بنظر خیلی گویا و صریحه اما حقیقت اینه که شما خودتون هم دقیقا نمیدونین مشکلتون چیه
    همونطور که گفتم برای من هم بارها پیش اومده که بدون صدا فریاد زدم : ایها الناس اهای مردم من زن میخوام
    علتش رو هم توضیح دادم این حس در من به وجود میومد که اگه همسر داشتم دیگه هیچ مشکلی نداشتم یا اگه اون لحظه واقع بین تر بودم حس میکردم که حداقل وقتی کنارش بودم و بهم محبت میکرد برای مدتی دردهامو فراموش میکردم
    خب این تا حد زیادی درست و منطقیه
    همسر داشتن برای خیلی از ما که رابطه دیگه ای رو به هر دلیلی تجربه نکردیم به معنای ارامش مطلقه
    مشکل من نداشتن ارامش بود
    مشکل شما چیه ؟ چرا شوهر داشتن برای شما تبدیل به یه درگیری ذهنی شده ؟چرا یه رویای شیرین نیست که وقتی بهش فکر میکنین به اینده امیدوار بشین ؟
    ایا نگران بالا رفتن سنتون هستین ؟ایا موقعیت اجتماعی خوبی ندارین ؟ ایا خونواده بدون مشکل و اصیلی ندارین ؟ ایا زیبا نیستین ؟ ایا از سلامت جسمانی برخوردار نیستین ؟ ایا فرد خاصی در زندگیتون هست که فکر کردن بهش ازارتون میده ؟ ایا نمیتونین نیاز عاطفی خودتون رو مثل تمام این چندسال به وسیله اطرافیانیتون برطرف کنین ؟ ایا دیگه توان کنترل نیازهای جسمانیتون رو ندارین ؟ایا خواستگار ندارین؟
    ایا روابطی که احیانا در گذشته داشتین ازارتون میده ؟ ایا از اینکه تو این مدت هیچ نوع رابطه ای نداشتین پشیمون هستین ؟
    اقایون کلی نگر هستن شما چرا ؟جزیی تر بگین مشکلتون چیه ؟
    تا نتونین دقیقا مشکلتون رو برای خودتون تعریف کنین نمیتونین اون رو مدیریت کنین
    اجازه ندید دلتون بی پروا بی صدا فریاد بزنه که من شوهر میخوام ، سعی کنین با تجزیه کردن خواسته های بزرگ به نیازهای کوچک ، دونه دونه تا جایی که ممکنه اون ها رو برطرف کنین یا حداقل ذهنتون رو برای تحلیل مشکلات طبقه بندی کنین
    من شوهر میخوام اولین و بزرگ ترین خواسته شماست همین الان به قطعات کوچک خردش کنین تا معلوم بشه دقیقا کدوم قطعه است که بهش نیاز دارین
    یا از یه منظر دیگه کدوم قطعه رو ندارین که احساس میکنین نمیتونین به خواسته خودتون برسین

    عنوان تاپیک عنوان مشکله
    شناخت بیماری 50% مسیر درمانه
    مشکلتون رو پیدا کنین تا درمانش میسر بشه

  12. 15 کاربر از پست مفید meysamm تشکرکرده اند .

    meysamm (یکشنبه 06 آذر 90)

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 خرداد 91 [ 13:42]
    تاریخ عضویت
    1390-7-29
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    1,219
    سطح
    19
    Points: 1,219, Level: 19
    Level completed: 19%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 47 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من دلم شوهر می خواهد

    من کم کم دارم به این نتیجه میرسم که خانما بهتر واسه خانم ها و آقایون هم بهتر میتونن واسه آقایون مشاوره بدن... چی میگید شما یه دختر 27 ساله به نظر من خوب میدونه تو زندگیش چی میگذره حالا از مجموع این سوالات که داره هر روز بهشون فکر میکنه به این نتیجه رسیده... بچه ها یی که تمام مراحل بال اکی هست واسشون ازدواج کنن بقیه هم منتظر باشن؟ اونم دختر فردا که سنشون رفت بالا کسی نمیاد بگه اره من انقد تو رو میخوام که همه شرایطت خوب شده.... خیلی خیلی سخت میشه واسش دخترا اصلا مثل پسرا نیستن که اضطراباشون رو بگن با ازذواج درست میشه.. این کار بزرگیه تکلیفیه که تو زندگیش باید انجام بده هرچه دیرتر بدتر و سخت تر... ما تو ایران هستیم اینجا خارج نیست که بتونی بیخیالش بشی... تازه چه اشکالی داره یکی کنار آدم باشه همفکری بده و ... هیچی آسون به دست نمیاد.... این حس بی تابی که 27 سالشه احتمالا کار و شغل نداره حتی این وسط به ازدواج فکر نکرده داره سنش بالا میره و به قولی انگار هیچی نداره، این وسط یه فوق داره فقط.. اینو به نظرم خیلی از دخترا تجربه کردن....این بیتابی ایجاد میکنه....عزیزم من کاملا درکت میکنم و حتی با دوستام که همین شرایطو دارن بارها بحث کردیم....

    دختر نه سنش کمه، نه بدون تحصیلات... اتفاقا اگه وقتی هم واسه ازدواج باشه الان هست... باید وقتتو تنظیم کنی که وقتت هرز نره اینو از من بشنو که تو نمیتونی این افکارو دیلیت کنی...مثلا تو هفته دوتا 2 ساعت وقت بذار روز اول لیست تهیه کن ببین دقیقا چی میخوای... اولویت هاتو تکلیفشو معلوم کن... روز دوم با دوستات اگه سمیناری چیزی در مورد ازدواج هست برو... از نظر من که کلی سی دی و اینا تو بازار هست بگیر ببین تا حداقل آمادگیشو پیدا کنی و بشین با دوستات ببین و بعد بحث کنید بعدشم اون نظر کلیه واسه هر کی ممکنه متفاوت باشه تو بازم باید با خودت تطبیق بدی و تصمیم بگیری... اگه سنتی بخوای به قضیه فکر کنی کلا قضیه متفاوت میشه... بشینی تو خونه و بخوای خودتو سرکوب کنی که درس بخونی اونم با تمرکز! آقای خار پشت با این سوالای منفی میخوایید تحقیرشون کنید یا اعتماد به نفس بهشون بدید؟!
    ایا موقعیت اجتماعی خوبی ندارین ؟ ایا خونواده بدون مشکل و اصیلی ندارین ؟ ایا زیبا نیستین ؟ ایا از سلامت جسمانی برخوردار نیستین ؟ ایا فرد خاصی در زندگیتون هست که فکر کردن بهش ازارتون میده ؟ ایا نمیتونین نیاز عاطفی خودتون رو مثل تمام این چندسال به وسیله اطرافیانیتون برطرف کنین ؟ ایا دیگه توان کنترل نیازهای جسمانیتون رو ندارین ؟ایا خواستگار ندارین؟
    ایا روابطی که احیانا در گذشته داشتین ازارتون میده ؟ ایا از اینکه تو این مدت هیچ نوع رابطه ای نداشتین پشیمون هستین ؟
    اصلا اینا صحیح نیستن..من مطمئنم چون اگه خوشکل نبودن خودشون میدونستن اگه خوانواده اصیل نداشتن با این لحن با شرم این مشاوره رو نمیخواستن یا ادامه تحصیل ایشون نشون میده که اتفاقا خیلی دختر قوی و با توانایی های بالا هستن و خیلی موقعیت ها داشتن...شما خودتون خواستگاری رفتن به تعداد بالا واستون خیلی خوبه که اینو از دختر میپرسید؟!!!!!!! اگه واسه شما این معنی رو میده که دختر بهتون ندادن واسه اونم این معنی رو میده که گزینه های نا مناسب هم پیشنهاد میدن... که اینطور نیست...خوشبختانه خانم ها خیلی راحت تر هستن با کنترل نیاز های جسمانیشون هستن... پس اینم نیست دلیل اصلی... بعدشم خب نیاز داره گناه که نکرده باید یه برنامه واسش بریزی عزیزم تو لایق بهترین ها هستی عزیزم چرا که هم زیبا هستی و هم خانواده ی خوبی داری و هم خیلی هایی که آرزشون هست بیان خواستگاری تو اما تو زیاد مایل نبودی و رضایت ندادی و چراغ سبز نشون ندادی و سلامتی که تو داری عزیزم تو رو جذاب تر هم میکنه و ...............
    موفق باشی.........

  14. 3 کاربر از پست مفید masy13 تشکرکرده اند .

    masy13 (سه شنبه 03 آبان 90)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 آذر 90 [ 10:15]
    تاریخ عضویت
    1390-7-28
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    1,181
    سطح
    18
    Points: 1,181, Level: 18
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من دلم شوهر می خواهد

    ممنون از masy عزیز. به خاطر نظراتتون. اما گفتین برنامه ریزی کنم ؟ یعنی دنبال شوهر بگردم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! معلوم که نیاز به همسر یه نیاز طبیعی و خجالت نداره اما شاید تا چند سال دیگه یه مورد مناسب پیدا نشد ، خدا روزیم نکرد خوب دلیل نمی شه من وقتم را با خیال بافی تلف کنم . من ترجیح میدم افکارم را کنترل کنم . اگه بتونم حدف بکنم که عالی میشه. من راجع به اقای خارپشت مثل شما فکر نمی کنم که قصد تحقیر داشتن. به سوالاشون هم جواب میدم . امیدوارم تحلیل درستی داشته باشیم و بتونیم مشکل را حل کنیم با کمک دوستان.
    ای
    مشکل من نداشتن ارامش بود
    نه من ارامش دارم فقط تمرکزم کم است
    چرا شوهر داشتن برای شما تبدیل به یه درگیری ذهنی شده ؟چرا یه رویای شیرین نیست که وقتی بهش فکر میکنین به اینده امیدوار بشین ؟
    همچین رویای شیرینی هم نیست مرحله تاهل یه مرحله از زندگی ادم که مشکلات وشیرینی های خودش را داره . من به اسب سفید و... اعتقادی ندارم
    ایا نگران بالا رفتن سنتون هستین ؟ایا موقعیت اجتماعی خوبی ندارین ؟ ایا خونواده بدون مشکل و اصیلی ندارین ؟ ایا زیبا نیستین ؟ ایا از سلامت جسمانی برخوردار نیستین ؟ ایا فرد خاصی در زندگیتون هست که فکر کردن بهش ازارتون میده ؟ ایا نمیتونین نیاز عاطفی خودتون رو مثل تمام این چندسال به وسیله اطرافیانیتون برطرف کنین ؟ ایا دیگه توان کنترل نیازهای جسمانیتون رو ندارین ؟ایا خواستگار ندارین؟
    هیچ کام از این موارد هم شامل من نمیشه. نگران سنم نیستم ،خواهرم تو 31 سال ازدواج کرد. موقعیت اجتماعی ام خوب و تو موسسه تدریس می کنم مدرکم بگیرم تو دانشگاه هم می تونم تدریس کنم و تدریس هم دوست دارم . برا دکترا برنامه دارم کلاس تافل میرم.
    خانواده ام اصیلند . هیچ مشکل خانوادگی هم ندارم. البته که زیبا و سالم هستم(الحمد الله). فرد خاصی هم تو زندگی ام نیست.نیازهای عاطفی ام براورد ه میشه از طریق دوستان و خونواده . ولی یه وقتهایی احساس تنهایی میکنم با هاشون پر نمیشه. الان که بیشتر فکر می کنم دلم می خواهد خودم را برا یکی لوس کنم !!!!!!!!!!!! احتمالا اینجا مشکل دارم. تو نیازهای جسم ام مشکل ندارم . خواستگارم داشتم اما اونیکه می خواهم نیست. حداقل از نظر سواد و موقعیت اجتماعی هم سطح باشیم که اونها نبودند . من خیلی راحت رد کردم .
    ایا روابطی که احیانا در گذشته داشتین ازارتون میده ؟ ایا از اینکه تو این مدت هیچ نوع رابطه ای نداشتین پشیمون هستین ؟

    در گذشته هیچ رابطه ای نداشتم. پاک و با ایمان بودنم را بهش افتخار می کنم نه اینکه پشیمان باشم

    حالا تحلیل شما چیه؟ شاید احساس تنهایی می کنم اما خود اگاه احساس نکردم.

  16. 4 کاربر از پست مفید yagish تشکرکرده اند .

    yagish (یکشنبه 06 آذر 90)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 14:54 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.