رابطه قبلی نامزدم

[melisaa]

سلام . من حدود یکسالی هست که نامزد کردم و جفتمون ۲۵ سالمونه . مشکلی هم با نداریم ، نامزدم پسر خیلی فهمیده و مومنیه ، از خانواده خیلی خوبیه و تحصیل کرده هست و من واقعا خدا رو شکر می کنم که اونو سر راهم قرار داده.
یه مسئله کوچولو هست اونم مربوط به رابطه قبلی نامزدم میشه ، اون موقع حدود ۲۰ سالش بوده و اون دختر بعد یه مدت فوت می کنه و فوت اون تاثیر خیلی عمیقی روی نامزدم می زاره . به این مسئله یکبار در اوائل ارتباطمون در جواب سوال من در مورد ارتباطات قبلیش اعتراف کرد البته خیلی مختصر و من فقط در این حد می دونم که یه همچین چیزی تو زندگیش بوده . از خانوادشم فقط مامانش می دونه این موضوع رو . من سعی می کنم زیاد به این مسئله کار نداشته باشم تا خودش برام کاملا شرح بده اما اون هیچ وقت اینکارو نکرده و من چون می بینم ناراحت میشه از یادآوری خاطرات گذشته سوالی نمی کنم اما دوست دارم خودش بیاد و برام بگه و درد و دل کنه ، یکبار که ازش غیر مستقیم پرسیدم گفت این مسئله خصوصیه ! و من خیلی ناراحت شدم آخه بین ما مسئله خصوصی نیست ! من همیشه همه چیز رو بهش می گم و برام قبل همسر یه دوسته همیشه ! از اون موقع گاهی فکر می کنم شاید نامزدم اون دخترو بیشتر از من دوست داره و این منو خیلی آزار میده
لطفا راهنماییم کنین که چطور اصلا با این موضوع کنار بیام . اصلا لازمه که نگران رابطه اون با کسی باشم که دیگه نیست ؟ برام مهمه که بدونم منو بیشتر دوست داره یا اون دخترو .

[hamed65]

سلام،

از نظر من بهتر هست که اصلاً جزئیات رو ندانید!
یعنی نامزد شما بهترین کار رو می کند!

اگر برایتان مهم است که رابطه ی جنسی داشته اند یا نه، حق شما هست که بپرسید.
ولی دیگر به بقیه ی موارد کاری نداشته باشید.
اگر جزئیات رو برای شما تعریف کند، همیشه در ذهنتان خواهد ماند و اذیتتان خواهد کرد.

به هر حال شما با علم به اینکه او قبلاً نامزد داشته، نامزد او شدید.
پس دیگر راجع به این مسئله با او صحبت نکنید. اینطوری بدتر باعث می شوید خاطرات گذشته دوباره در ذهن او بیایند.

اینکه او فوت شده، ضربه ی سختی برای نامزد شما بوده. برای خودش هم بهتر است که به گذشته فکر نکند.

موفق باشید.

[**عسل**]

ملیسا جان

هر وقت این افکار تو ذهنت اومد به این فکر کن که اون زمان تو اصلا تو زندگی نامزدت نبودی ، رابطه نامزد شما و اون خانم بر میگرده به گذشته ای که شما توش وجود نداشتی، پس خیلی تو این مساله دقیق نشو، چون این قیاس به نظر غیر منطقی میاد.
سعی کن انرژی خودتو برای بهتر بودن و شناخت بیشتر نامزدت و نزدیک شدن به اون بزاری هر چقدر که روی این مساله حساس بشی ایشون هم گذشته براش پررنگ میشه پس به فکر آرامش هم خودتون هم نامزدتون باشین و گذشته رو رها کنید. سعی کنید برای ایشون بهترین باشین .

[شب نم]

ملیسای عزیز،

بهتون تبریک می گم به خاطر داشتن نامزدی با این درایت و شعور.

کار ایشون کاملا درست است. لزومی نداره شما جزییات را بدانی. دونستنش باعث می شه که اگر زیادی احساساتی باشی، دایم خودت را اذیت کنی.

حتی اگر قصد نامزدتون ازدواج با ایشون بوده هم نمی تونی به خودت بگی چرا و خودت را اذیت کنی که چرا قبل از شما کسی را دوست داشته یا برای زندگیش انتخاب کرده. اون دختر فوت کرده و دیگه در زندگی شما نقشی نداره. بیشتر از این شوهرت را آزار نده و اگر نتونستی از شر این فکر راحت بشی حتما برو مشاوره، اما دیگه هیچوقت حرفش را پیش نامزدت یا خانواده اش یا خانواده ات نزن. کلا فراموش کن و مطمئن باش که کنجکاوی در این مورد اشتباه است.

*************
یک در هزار اگر اون دختر در اثر بیماری خاصی فوت کرده و نامزدت باهاش ارتباط جنسی داشته لازمه شما بدونی. (احتمال این موضوع خییییییلی کم است. بدبین نشو. اما اگر سرنخ هایی می بینی کمی دقیق شو.)

[بی نهایت]

دوستان راهنماییهای لازم را دادهاند فقط موردی که به ذهن من پرسید اگه خواستین در مورد رابطه جنسی از ایشون سووال کنید خیلی مهم هست که این مساله را چطور عنوان کنید حتما درباره روش فهمیدن این موضوع اگاهی های لازم را به دست بیارید

[hamdam 96]

سلام عزیزم

به هیچ عنوان ازش نخواه تا مسائل رو برات تعریف کنه چون خیلی حساسید و حتما باعث بد دلی و نگرانی شما میشه

هنوز هیچی نگفته نگرانی که اونو بیشتر دوست داشته وای به حالی که بفهمی دوستش داشته و چه خاطراتی داشتن

این فضولی نیست؟

فراموش کن و اصلا به روش نیار

دختر خوب به زندگیت بچسب چرا دنبال ناراحتی میگردی؟

[tasnime_elahi]

ملیسای عزیزم
توی زندگی آدما مسائلی هست که دوست دارن مخفی بمونه.شاید دوست دارن جز خدا کسی ندونه.عزیزم تجسس توی این موارد باعث اذیت و آزار طرف میشه.حیفه رابطه عاشقانه و صمیمانه شما با شوهرت سراین مسائل دچار آسیب بشه.شما می تونی تمام عشق شوهرت رو الان واسه خودت داشته باشی عزیزم به شرطی که ایشون رو به خاطر مسائلی که مربوط به گذشته است اذیت نکنی و شیش دونگ حواست به رابطه عاشقانه ات باشوهرت باشه .

[melisaa]

ممنون از همه ی دوستانی که راهنماییم کردن . سعی می کنم از این به بعد توی این موضوع تجسس نکنم .
ولی خیلی برام سخته چون ذهنم پر سواله ! البته می دونم که نامزدم منو دوست داره اما در مورد اون دختر همیشه سوال داشتم و می خواستم بدونم رابطشون در چه حد بوده ! رابطشون در حد دوستی بوده ، نامزد نبودن با هم چون گفته فقط مامانش در جریان بوده .
کلا من یه جورایی همیشه سعی کردم تو مواقعی که خیلی رابطه ی رمانتیک و خوبی داریم و کلی بهم محبت می کنه این موضوع رو بکشم وسط (البته کلا ۳-۴ بار) تا ببینم بهم می گه یا نه که اونم هیچ وقت نمی گه چیزی . البته خیلی هم مثل اوائل ناراحت نمیشه . شایدم اون می دونه من حساسم و اگه بگه بعدا دردسر خواهیم داشت .
به هر حال من خواهی نخواهی خیلی به این فکر می کنم که اگه اون زنده بود نامزدم کی رو انتخاب می کرد ؟
گاهی هم فکر می کنم که نامزدم اونو انتخاب می کرد و اونوقت تا ساعت ها اشک می ریزم . دست خودم نیست به خدا !‌شاید فکر کنین من احمقم اما نمی دونم چرا همیشه یه حسی بهم میگه نکنه ما از هم جدا شیم ؟
یه چیز دیگه هم اینکه من عاشق نامزدمم یعنی خودم اینطوری فکر می کنم اما اون همیشه میگه من دوستت دارم ولی هیچ وفت عاشق نمی شم ! خوب اینجور موقع ها بخودم می گم محمد فقط عاشق اون دختره ! نمی دونم کلا چه فشاری بهش اومده که از عشق و عاشقی بریده ! البته من خیلی فرق عشق و دوست داشتن رو نمی فهمم فقط می دونم عشق منطق سرش نمیشه اما دوست داشتن چرا درست مثل من و اون ! می دونین همه کاراش روی عقل و منطقه نه از روی احساس ! یعنی مثلا آینده کاری یا شغلیش حرف اولو می زنه !‌ میگه مگه من چند بار زندگی می کنم ؟ ولی من دوست دارم من حرف اولو اخرو بزنم ! دوست دارم منو ترجیح بده نه کارشو ):
در کنار همه این اینها با هم اوقات خیلی خوبی داریم ، گر چه هنوز یاد نگرفتیم که چطوری همدیگه رو کاملا درک کنیم ! یعنی مهارت هایی که برای زندگی با هم لازمه رو هنوز نداریم ، اون می خواد مشکلات رو یا دغدغه های منو به روش خودش حل کنه در حالیکه منم یک زنم و باید از دریچه چشم یک زن ببینه تا بفهمه من چی می گم . متقابلا من هم همینطورم

[hamed65]

دو تا مسئله خواستم به شما بگویم.

اولاً شما هنوز در دوران نامزدی هستید و ازدواج نکردید. سعی کنید از این دوران بهترین استفاده رو برای شناخت طرف مقابل ببرید. البته دورانی شیرین است و ابراز محبت هم تا حدی کنترل شده اشکال ندارد. ولی نباید عقل و منطق خودتون رو دست احساسات بدهید.

مسئله ی دوم این است که باید ببینید آیا در رابطه با رابطه ی قبلی آقا، این شما هستی که زیادی حساسیت به خرج می دهی، یا اینکه واقعاً نامزد شما هنوز درگیر احساسات قبلیش است.
یعنی این حرف شما باعث شد من این سوال رو از خودم بپرسم:

یه چیز دیگه هم اینکه من عاشق نامزدمم یعنی خودم اینطوری فکر می کنم اما اون همیشه میگه من دوستت دارم ولی هیچ وفت عاشق نمی شم ! خوب اینجور موقع ها بخودم می گم محمد فقط عاشق اون دختره ! نمی دونم کلا چه فشاری بهش اومده که از عشق و عاشقی بریده !

به هر حال باید مطمئن بشوید که او گذشته رو فراموش کرده و آماده ی پذیرش شخص دیگری در زندگیش هست. اگر نه، باید ببینید که چطور می توانید در این راه به او کمک کنید.

می دونین همه کاراش روی عقل و منطقه نه از روی احساس ! یعنی مثلا آینده کاری یا شغلیش حرف اولو می زنه !‌ میگه مگه من چند بار زندگی می کنم ؟ ولی من دوست دارم من حرف اولو اخرو بزنم ! دوست دارم منو ترجیح بده نه کارشو

این که همه این کارهای او از روی عقل و منطق هست که بسیار خوب است!
حالا از نظر من اینکه چه چیزی در زندگی او برایش از بقیه چیزها مهم تر است، و اینکه این طرز فکر او با تفکر شما مغایرت دارد، مسائلی هست که باید دقت بیشتری رویش بکنید و سعی کنید یا او را اینطور که هست بپذیرید، یا با هم به صحبت بنشینید و فکر راه حلی باشید.

موفق باشید.

[Nilofar mordab]

اصلا لزومی نداره شما راجعبه گذشته همسرتون چیزی بدونید این حساسیت دوطرف رو بالا میبره و به ضرر شماست
درمورد اینکه شما میگید میخوام همه چیزش من باشم یاحرف اولش خواستن من باشه یا عاشقم باشه و این حرفا باید بگم شما زیادی احساساتی هستید و وابستگی و دلبستگی رو قاطی کردید و بااینکه فرق عشق و دوست داشتن رو نمیدونید دارید با یه حسادته الکی برا خودتون برزخ میسازید وتوش دست وپا میزنید و باعث ناراحتی هردوتون میشید
بجای این فکرا بیشتر به کارهای خودتون توجه کنید وازهمین دوست داشتن لذت ببرید