سلام دوستان ممنون میشم اگه راهنماییم کنید خیلی وقته که میخوام پیش یه مشاور برم ولی تا حالا جور نشده .مطرحش میکنم به امید راهنمایی شما .
وقتی با همسرم ازدواج کردم احساسی بهش نداشتم .ولی الان که 5 سال از زندگیمون میگزره دیوانه وار دوسش دارم من همینطوریم بدون شناخت علاقمن نمیشم .روز به روز بیشتر عاشقش میشم و اون روز به روز سرد تر میشه الان احساس میکنم اصلا دوسم نداره .کلا ادم سردیه ولی قبلا میتونستم از کارها و نگاه هاش بفهمم دوستم داره ولی الان دیگه اونها هم وجود ندارن .یه دختر 2 ساله دارم .هیچ وقت تو این دو سال کمکم نکرد .هیچ وقت درکم نکرد .اعتماد به نفسمو داغون کرده از کارهام ایراد میگیره از ظاهرم ایراد میگیره .حرفاو رو قبول نمیکنه .و خیلی چیزهای دیگه ولی بازم خیلی دوسش دارم و نگران از دست دادنش هستم .هر دفعه بهونه ایی برای قهرجور میکنه .ادم اروم یه اصلا اهل دادو بیداد نیست .زیاد دوست نداره اوقاتش رو با من و دخترش بگزرونه .بیشتر فکر ورزش و تفریحات شخصیه .وقتی خونست دایم پای نته و من اجازه اعتراض ندارم تا حرفی بزنم صد تا جواب غیر منطقی بهم میده . نمیدونم چرا از چشمش افتادم .نمیدونم چیکار باید بکنم تا به من و زندگیش علاقه من بشه .همش میگه من اشتباه کردم ازدواج کردم .با این حرفش منو سرد میکنه .مادرش میگه تو زیادی لوسش کردی .خودم هم همین فکرو میکنم االانم اگه نکنم میگه وظیفتو انجام نمیدی .تا میخوام باهاش دردودل کنم .میگه غر غر نکن وووو
من 27 سال و همسرم 30 سالشه.
من روابط عمومی قوی دارم و حس میکنم دیگران بسیار بهم علاقمندند خانواده همسرم خیلی منو دوست دارن وکلا رابطه خوبی با دیگران دارم ولی همسرم این اخلاق من رو نمیپسنده .و میگه پرحرفی .
ظاهر خوبی دارم ولی همسرم کلی ایراد میگیره .هنرهای زیادی بلدم ولی اون اعتنا نمیکنه .عکاس خوبی هستم مشتری خیلی زیاد دارم ولی اجازه کار کردن رو ازم گرفته به بهونه بچه .اشپزیم هم زبانزده ولی اون هیچ وقت تعریف نکرده .همش ایراد گرفته کلا منو نمیبینه من براش خیلی کمرنگم .کلا ابراز علاقه بلد نیست و میگه این وظیفه زنه خونست .
دلم یه زندگی گرم و عاشقانه میخواد خیلی وقته از ته دل نخندیدم و خیلی وقته قلبا خوشحال نشدم.تابستونی که گذشت بیشترشو باهام قهر بود
علاقه مندی ها (Bookmarks)