به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    316
    Array

    برای خواهرم چی کار میتونم بکنم؟

    سلام.
    امیدوارم حال همه ی اعضای همدردی خوب باشه.
    اولا عذرخواهی میکنم اگه انجمن مناسبی برای طرح مسئله انتخاب نکرده ام.
    و ممنون میشم اگر راهنمایی بفرمایید.

    خواهرم هفت سال از من بزرگتره. الان 31 سال داره. هشت ساله ازدواج کرده و یه دختر ناز و فوق العاده باهوش و دوستداشتنی داره. وقتی که ازدواج کردن خیلی همدیگه رو دوست داشتن و به نظر خودش همون آدمی بود که میخواسته.

    خواهرم روحیه ی بیشتر جدی و منطقی و خیلی هم حساسی داره.و شوهرش آدم شوخ طبعیه و کلا زندگی رو سخت نمیگیره.

    میدونم همدیگه رو دوست دارن ولی اخیرا خواهرم باهام درددل هایی میکنه که نگرانم کرده. توی همین یک ماه اخیر دوبار ازش شنیدم که میگه:" دیگه نمیتونم تحملش کنم و میخوام جدا بشم."
    اینطور که میگه یک سالی هست تقریبا هر روز بحث دارن.

    من نمیتونم قضاوتی کنم ولی میدونم هم خواهرم زیادی حساسه و هم شوهرش بعضی چیزها رو رعایت نمیکنه. مثلا خواهرم روی نظم و نظافت خیلی حساسه ولی شوهرش برعکس میشه گفت شلخته است.یا خواهرم خیلی روی این حساسه که غذای بیرون رو نخورن و به شدت با نوشابه و پفک و ... مخالفه در صورتی که شوهرش عاشق تنقلات و غذای بیرونه.و خیلی چیزای کوچیک که زیاد تو زندگی اتفاق می افته.

    البته یه اخلاقی هم که شوهرش داره اینه که شوخی هاش بیشتر شبیه مسخره کردنه و خواهرم هم روی این حساس .

    به نظرم میرسه ظرفیت خواهرم نسبت به بعضی رفتار شوهرش تموم شده. البته من منظورم این نیست که شوهرش مقصره. همون طور که گفتم خواهرم کلا آدم حساسیه.

    من گاهی نصیحتش میکنم اما ظاهرا فقط تسکینه. یا بعضی روزا که میفهمم ناراحته از شوهرش و زندگیشون خیلی تعریف میکنم و سعی میکنم غیر مستقیم بهش امید بدم.

    یه چیزی هم که به نظرم میاد اینه که حضور خواهر زاده ام کمی مانع شده اونها وقت تنها بودن با هم رو داشته باشن.به خصوص که خونه ی اونها یه خوابه هست و اتاق خودشون و خواهر زاده ام مشترکه. من خیلی سعی میکنم در نگهداری خواهر زاده ام بهشون کمک کنم ولی اخیرا خودم هم وقت کمتری دارم به خصوص که میخوام برای ارشد هم درس بخونم.

    یه چیز دیگه هم از مدت زمان این نارضایتی هاش به نظرم میرسه. خواهرم وقتی ازدواج کرد هیچی نخواست. مراسمشون خوب بود و خیلی به همه خوش گذشت. تجملاتی نبود و هر دو خرید خیلی مختصری کردن.و خانواده ی دامادمون اون موقع هیچ کمک در مخارج عروسی به دامادمون نکرده بودن. اما حالا که عروس جدید آوردن از تجملات و ... هیچی کم نذاشتن و تقریبا تمام خرج رو هم خانواده دامادمون متحمل شدن نه خود آقا پسر. من حس میکنم یه چیزایی تو دل خواهرم مونده و احساس تبعیض میکنه.

    من گاهی بهش میگم عروسی شما خوب بود و همه ی فامیل میگن هیچ عروسیی عروسی شما نمیشه(و واقعا هم همه اینو میگن) اگه گفتی چرا؟؟ چون عروسی شما یه شکوهی داشت به اسم یه عشق خالص که توی عروسی شاهزاده ها هم کم پیدا میشه.
    این حرفا یکم آرومش میکنه اما ....

    نمیدونم باید چیکار کنم. یه سری رفتار اشتباه هم حس میکنم خواهرم داره. ولی نمیدونم چطور بهش بگم.چند بار بهش گفتم میخوای بری مشاور؟ ولی هنوز که نرفته.

    راستش دوست ندارم خودم رو قاطی کنم. اصلا نمیدونم باید چیکار کنم. خواهرم و خواهر زاده ام که به جای خود. من دامادمون رو هم خداشاهده عین داداش خودم دوست دارم.
    دوست دارم زندگیشون مثل دو سه سال پیش شاد و پر انرژی و فعال باشه.


  2. 3 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    Pooh (دوشنبه 11 مهر 90)

  3. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 09 تیر 93 [ 15:40]
    تاریخ عضویت
    1389-12-03
    نوشته ها
    453
    امتیاز
    4,461
    سطح
    42
    Points: 4,461, Level: 42
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 89
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    2,177

    تشکرشده 2,204 در 465 پست

    Rep Power
    60
    Array

    RE: برای خواهرم چی کار میتونم بکنم؟

    سلام دوست خوبم.
    بهتره تنها تشویقشون کنید با هم مشاوره برن. بگین این یه امر عادیه و لازمه برای حفظ زندگیتون تلاش کنن.
    اما به صلاحه که در امور اونها مداخله نکنید تا مثلا اوضاع درست شه. چون اینجوری ممکنه قضیه در نظرشون بزرگ شه و بیخ پیدا کنه. کمکشون کنید آروم شن و باور کنند مشکلشون چیز خاصی نیست و با یه مشاوره ساه همه چیز حل میشه.

  4. کاربر روبرو از پست مفید shabe barooni تشکرکرده است .

    shabe barooni (شنبه 09 مهر 90)

  5. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 01 بهمن 90 [ 20:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-31
    نوشته ها
    261
    امتیاز
    1,614
    سطح
    23
    Points: 1,614, Level: 23
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    694

    تشکرشده 707 در 218 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: برای خواهرم چی کار میتونم بکنم؟

    اولا به به چه خواهر مهربون خوبي.
    و اما بعد
    دوست گلم خواهر شما و دامادتون دو شخصيت مكمل ان( مثل خواهر و داماد من)
    اتفاقا بسياري از ازدواج هاي موفق در اين گروه افراد بوجود مياد چون همديگر رو متعادل ميكنن.
    اما هردوي ايندو عزيز بايد چيزهايي از هم بياموزن.. مثلا خواهرتون بايد شوخ طبعي و كمي سهل گيري بياموزه و دامادتون هم يادبگيره در شوخي ها يه ذره از تندي و تيزي لحن بكاه تا خواطر خواهرتون نرنجه و....با توجه به اين كه هشت سال از زندگي شون گذشته همونطور كه دوستان گفتن بهتر يه مشاور اين توصيه ها رو بهشون بگه. جدا شدن اطاق خواب كودك رو هم بشدت تاكيد ميكنم چون به عنوان يه ماما معتقدم سر آغاز بسياري از دور شدن ها در زندگي يك زوج از روابط حسي و عاطفي شروع ميشه و خودش رو در روابط صميمانه تر زوجين نشون ميده و به قول استاد روانشناسي ازدواج دانشكده مون با قطع و نابساماني در اين روابط تشديد ميشه.. شما خانم گل هم همچنان بايد نكات خوب و مثبت هردو شونو به نحوي كه باعث جبهه گيري نشه به خاهرتون يادآوري كني..تجربه بهم ياد داده شنيدن نكات مثبت زندگي خودمون از دهان يه فرد معتمد اعتماد و علاقه ما رو نسبت به زندگي مون بيشتر ميكنه و تحمل سختي هاشو هم.
    در مورد مراسم ازدواج هم شما عزيزمن به ايشون يادآوري كن كه از هشت سال قبل تا حالا مراسم ازدواج هر سال گرون تر و پر تجمل تر شده و توقعات بالاتر رفته.ظاهرا يه جور عرف شده( كه به نظرم كاملا هم نادرسته)و اين به علت بي علاقگي يا بي توجهي خانواده همسر نيست( من خودم معتقدم رعابيت برابري در شرايط ازدواج فرزندان لازمه اما اين حرف الان موجب تسكين خواهرتون نميشه!شما بهشون همون دليل اولي منو برا توجيه بگو!)و اميدوارم ارشد قبول شي.. !

  6. 2 کاربر از پست مفید ملاحت1 تشکرکرده اند .

    ملاحت1 (دوشنبه 11 مهر 90)

  7. #4
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    316
    Array

    RE: برای خواهرم چی کار میتونم بکنم؟

    شب بارونی و ملاحت عزیز ممنون از راهنماییتون.
    من هم در مورد مراسم عروسیشون همین حرفا رو بهش میزنم. ولی فایده نداره. آخه یه جورایی تو همه چی فرق میذارن.
    دیشب تا صبح خوابشون رو میدیدم. الان میدونم دامادمون رفته سر کار و خواهر زاده ام هم مهد کودکه. خواهرم الان خونه است. نمیدونم برم پیشش یکم درد دل کنه یا بذارمش به حال خودش؟


  8. 2 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    Pooh (دوشنبه 11 مهر 90)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 شهریور 91 [ 21:25]
    تاریخ عضویت
    1390-7-18
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,285
    سطح
    19
    Points: 1,285, Level: 19
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    45

    تشکرشده 45 در 26 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: برای خواهرم چی کار میتونم بکنم؟

    با سلام

    من فکر می کنم خواهر شما زیادی حساسه و زندگی رو سخت میگیره . این خستگی ها برای سخت شدن زندگی هاست ولی واقعا مشکلاتی که شمرده مشکل نیستن اختلاف سلیقن یکی شوخه یکی جدی یکی غذا بیرون دوست دارره ه یکی نداره شما باید طوری قانعش کنید که واسه این مسائل حرفی از جدایی نزنه الکی خودش رو از چشم شوهرش نندازه و تلاش کنن برای پیشرفت تجمل عروسی برای کی خوشبختی اورده ؟؟؟

    موفق باشی


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نمیتونم از حق خودم دفاع کنم.
    توسط Pooh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 خرداد 94, 00:32
  2. چه طوری میتونم بخشی از حافظه مو پاک کنم
    توسط ribbon در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: چهارشنبه 03 مهر 92, 17:59
  3. نه میتونم ادامه بدم نه جدا بشم
    توسط sheidajojo در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 مرداد 92, 10:57
  4. با خانواده افسرده ام چه کار میتونم کنم؟
    توسط pardis 1995 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: شنبه 15 مهر 91, 05:48
  5. هرچی به شوهرم میگم میگه نمیتونم!خوب منم نمیتونم چیکار کنیم؟؟؟؟؟؟
    توسط matra در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: شنبه 29 بهمن 90, 22:27

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:32 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.