به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 شهریور 90 [ 01:55]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,098
    سطح
    17
    Points: 1,098, Level: 17
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    وابستگی شوهرم به خانوادش

    سلام من 26 سالمه و دانشجوی دکتری مهندسی برق هستم. 1 سال که ازدواج کردم و زندگی خیلی خوب و مرفعی دارم. با شوهرم از دوره لیسانس هم کلاسی بودم. اون از نظر اخلاقی یه آدم فوق العادست. و خیلی به هم علاقه داریم. اما او به شدت به خانوادش وابسته ست، و بدون مشورت با اونها آب نمی خوره. من این قضیه رو بعد از ازدواج فهمیدم. تمام حساب های بانکیش با پدرش مشترکِ. و من حتی از تعداد و مقدار اون هم اطلاعی ندارم چون خودم کار می کنم و درامد خوبی هم دارم هیچ وقت پیش نمیاد که از اون پولی بخوام.
    ماشین خودش به اسم مامانشِ، ماشینِ من به اسم خودشه و خونه ای که تازه خریدیمم به اسم باباش کرده.
    به هر مناسبتی به برادرش یا بچه های خواهرش بدون مشورت با من هدیه های گرون قیمت میده ولی من معتقدم هدیه دادن حد و اندازه ای داره ولی اگه اعتراضی کنم میگه از تو بعید به کسی حسادت کنی...
    من سعی می کنم بی تفاوت باشم ولی الان 1 سال میگذره ولی من واقعاً عصبانی می شوم و فقط با خودم حرف می زنم و خودم و شاد و سرحال نشون میدم و به هیچ کس چیزی نمی گم که یه وقت کسی از کاه کوه نسازه و مشکلاتمون بیشتر نشه

    لطفاً منو راهنمایی کنید ، ممنونم




  2. کاربر روبرو از پست مفید بهار1364 تشکرکرده است .

    بهار1364 (چهارشنبه 23 شهریور 90)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 15:49]
    تاریخ عضویت
    1390-2-11
    نوشته ها
    1,002
    امتیاز
    17,617
    سطح
    84
    Points: 17,617, Level: 84
    Level completed: 54%, Points required for next Level: 233
    Overall activity: 18.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    3,189

    تشکرشده 3,297 در 818 پست

    Rep Power
    115
    Array

    RE: وابستگی شوهرم به خانوادش

    کار درستی می کنی به کسی نمی گی.
    کار خوبی می کنی دعوا راه نمی ندازی ولی باید شروع کنی روی همسرت کار کنی اون به این وضعیت عادت کرده من کاملا درکت می کنم آخه شوهره منم آره.
    باید با سیاست.اول اینکه اصلا از خانوادش بد نگو .باید غیر مستقیم تشویقش کنی تا مستقل شه.ازش تعریف کن. اما گاهی هم باید حسی که داری بگی.انگار داری درد و دل می کنی.بهش بگو من تو یه خانواده ای بزرگ شدم که که این جو برام غیر عادیه.هر چی سعی می کنم نمی تونم کنار بیام.بعد که آمادش کردی بگو عزیزم یه سوال تو زندگی زناشوئی باید همش زن خودشو عوض کنه تا بشن ما و مرد نباید تلاشی کنه یکم باب میل همسرش باشه. بگو من خیلی توانائی در تو می بینم ولی وقتی میبینم ازش استفاده نمی کنی حرص می خورم.وقتی می بینم تو می تونی مستقل باشی بدون اینکه بی احترامی کنی به پدر و مادرت ...
    اما اصلا دعوا راه ننداز هر جوابی که می شنوی.

  4. کاربر روبرو از پست مفید رایحه عشق تشکرکرده است .

    رایحه عشق (چهارشنبه 23 شهریور 90)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 مهر 90 [ 11:03]
    تاریخ عضویت
    1390-6-23
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,055
    سطح
    17
    Points: 1,055, Level: 17
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: وابستگی شوهرم به خانوادش

    سلام بهار 1364
    به تالار خوش آمدی
    انشاله که بتونی با درایت و صبر این مسئله را حل کنی چون من هم همینطور با شدت بیشتر
    عزیزم شوهرت شغلشون چی هستش؟چند ساله میشناسینش؟
    البته با نظر رایحه عشق عزیز موافقم چون واقعا اگه کار به خانواده ها رسید دیگه......

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 13 اردیبهشت 91 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1390-6-16
    نوشته ها
    64
    امتیاز
    1,242
    سطح
    19
    Points: 1,242, Level: 19
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 58
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    112

    تشکرشده 113 در 39 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وابستگی شوهرم به خانوادش

    سلام خانم خوب
    این مشکل یک کم وقت می بره.
    هیچ وقت حرف آقای غفرانی .همونی که مشاور قرآنی خانواده است را یادم نیره. او میگفت شنا باید 5 سال روی زنگیتون کار کنید و اون وقت بگید که نتونستم مشکلم را حل کنم.
    پس شما باید 5 سال زحمت بکشید .این ازاولش.
    بعدش هم ،همینکه شما از همسرتون هیچ وقت پول مطالبه نمکینید خیلی بد است و این وابستگی شما رو به هم کم میکنه.
    او شوهر شماست و وظیفه دارد تمام مخارج شما را تامین کند.لذا حتما از او پول بخواهید تا متوجه شود که او مسئول امور مالی شماست.
    . در مرحله بعد شما باید وابستگی خودتان را به شوهرتان زیاد کنید.
    با او بروید با او بیایید. او را تنها جایی نفرستید.
    مرحله بعد شما باید کتاب های زیادی درباره زندگی مشترک و اصولا چارچوب های آن بخوانید و از همسرتان بخواهید که به این دستور العمل ها عمل کند.
    شما چه در مسایل مالی و چه در مسایل یکدیگر نیز باید رفیق هم و مشترک باشید. سعی کنید همه چیز را دونفره جلوه دهید و بر این کار های مشترک تاکید داشته باشید

  7. 7 کاربر از پست مفید هامون تشکرکرده اند .

    هامون (چهارشنبه 30 شهریور 90)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 شهریور 90 [ 01:55]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    1,098
    سطح
    17
    Points: 1,098, Level: 17
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: وابستگی شوهرم به خانوادش

    ممنون دوستای خوبم
    شوهرم کارمند اداره دولتیه ، واقعیتش من خیلی کوتاه اومدم جلوی خودش و خونوادش و با اینکه 8 سال تلاش کرد تا تونست جواب مثبت بگیره از من ولی من یهو سیاست قبلیمو از دست دادم مخصوصاً که فقط 1 سکه مهریه گرفتم و الان احساس میکنم پشتوانه ای ندارم و اون واسه از دست دادن من هیچ ترسی نداره

  9. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 29 شهریور 96 [ 22:02]
    تاریخ عضویت
    1389-9-06
    نوشته ها
    1,077
    امتیاز
    14,205
    سطح
    77
    Points: 14,205, Level: 77
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 245
    Overall activity: 1.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,300

    تشکرشده 3,560 در 934 پست

    Rep Power
    122
    Array

    RE: وابستگی شوهرم به خانوادش

    بهار جان هر طوری شده و هر مهریه ای که داری فعلا نباید روش فکر کنی... بیا اینور قضیه را ببین
    هامون خیلی درست و به جا گفته ، تو هر چقدر هم درآمد بالایی داشته باشی و نیاز نداشته باشی سعی کن از همسرت خرجی بگیری، اینطوری هم جایگاه تو به عنوان زن ، هم جایگاه اون به عنوان مرد و هم وابستگی تون به هم تقویت میشه
    بهار جان یه هشدار بهت بدم تو داری با این کارهات بی نیازیتو به همسرت اعلام می کنی و زمینه را برای بی مسئولیتی اون آماده می کنی ، فکر کنم یه مقدار هم کوتاهی از خودت بوده که چون درآمد داری نخواستی بدونی چقدر همسرت کسب می کنه، عزیزم اروم آروم و به تدریج دخل و خرج خونه رو دستت بگیر ، قبل اینکه تولد کسی باشه تو فامیل اونها خودت برو یه هدیه مناسب بخر و با شوهرت بهشون بده، اینطوری شوهرت عادت می کنه که اینجور کارها رو به تو بسپاره، آروم آروم و با سیاست یه حساب مشترک باز کنید و به یه بهونه ای سعی کن موجودیتونو منتقل کنی به اون حساب و برنامه بریز به بهانه خونه بزرگتر خریدن خونه را بفروشید تا اینبار به نام همسرتون و یا دوتاتون بخرید، این کارها زمان میبره ولی نترس، من بهت قول میدم اگر مصمم باشی حل میشه ،این روش ها بی مسئولیت ترین مردها رو هم عوض کرده چه برسه به همسر شما که اونقدر ها موردش حاد نیست، فقط خونسرد باش و مثل یه برنامه گام به گام از خرجی گرفتن شروع کن و پیش برو ، خوب عزیزم دنیاس دیگه فردا پس فردا خدایی نکرده پدرشوهر شما سرشو بذاره زمین نتیجه زحمات شما نره توی جیب یه کسی که زحمتی براش نکشیده
    موفق باشی

  10. 3 کاربر از پست مفید نیلا تشکرکرده اند .

    نیلا (پنجشنبه 24 شهریور 90)

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 20 مهر 90 [ 11:03]
    تاریخ عضویت
    1390-6-23
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    1,055
    سطح
    17
    Points: 1,055, Level: 17
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 45
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: وابستگی شوهرم به خانوادش

    سلام بهار جان
    مرسی از سابینای عزیز
    آره واقعا همینطوره نیمه پر لیوان رو باید دید با توجه به اینکه 8 سال تلاش کرده پس قلبا دوستت داره و فکر نمیکنم 1 سکه یا 10 هزار سکه ضامن سیاه بختی یا سفید بختی کسی تا حالا بوده باشه. عزیزم پشتوانه بهتر از خدا چه کسی؟ آخه این مشکل حادی نیست و با کمی حوصله و ظرافت قابل حل شدن هستش. آیا فقط برا خانواده خودشون فقط هدیه میگیرن یا برا خانواده شما هم همینطور هستش؟ اصولا دامادها گرایش به سمت مادر خانمشون زیاد هستش رابطه شوهرتون با مادر شما چطوره؟

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 شهریور 90 [ 19:11]
    تاریخ عضویت
    1390-5-26
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,221
    سطح
    19
    Points: 1,221, Level: 19
    Level completed: 21%, Points required for next Level: 79
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وابستگی شوهرم به خانوادش

    سلام عزیزم
    راستش من هم مشکلی شبیه به شما دارم البته با این تفاوت که شوهرم کارش با باباش شراکتیه و حساب و کتابشون اصلا مشخص نیست البته من می دونم درآمدش چقدر هست اما نمی دونم درامدش کجا میره. و همچنین خانواده اش ازش انتظار دارن که هرچی باباشون داره ازش بگیرن و اونو با مسائل مالی اش شوهر من تامین کند.
    منم اولش خیلی خونسرد بودم اما رفته رفته خونسردیم از بین رفت و الان انقدر روی خانوادش حساس شدم که سر هر موضوع کوچکی به خاطر خانوادش دعوامون میشه. آخه هر کس یه ظرفیتی داره. برای همین پیشنهاد میکنم که زیاد در این موضوع خورد نشو و تاجایی که می تونی خودتو کنترل کن که دعواتون نشه.
    و اینو بدون که باید هر طور شده با درایت این موضوعو حل کنی اگه اینطوری پیش بره چند سال دیگه محبتای شوهرت برای خانوادش میشه وظیفه. راستش من خیلی سعی کردم و میکنم که به شوهرم بفهمونم و همش دلم میسوزه که اون متوجه اشتباهش نمی شه و به خاطر این موضوع همش حرص می خورم اما تازگیا به این نتیجه رسیدم که باید خودم هرجور شده زندگیمو مدیرت کنم باید با شوهرت صمیمیتتو حفظ کنی و سعی کنی خودتو نسبت به این موضوع جلوی اون بی تفاوت نشون بدی حتی گاهی اوقات تو پیشنهاد بدی بریم فلان چیزو بخریم بعد وقتی تولدت خودت یا شوهرت شد یا برای سالگرد ازدواجتون یا روز زن و...آیا فامیل شوهرت هم برای تولد شما دو نفر چیزی می خرن؟ اگه نه باید به شوهرت بگی که براتون کادویی نگرفتن و خودتو ناراحتو مظلوم نشون بده و مظلوم نمایی کن. در مقابل خانواده اش خودتو متوقع نشون بده وبه شوهرتم غیر مستقیم یاد بده که باید گاهی ازشون توقعاتی داشته باشه. اگه بتونی یه آتوی خوب از خانوادش بگیری خیلی خوب میشه اگه خودتو متوقع نشون بدی و اونا توقع شما رو برآورده نکنن می تونی بگی جواب محبتای تو رو اینطوری دادن. . نکته بعدی اینه که باید سعی کنی انقدر به شوهرت محبت کنی و براش کادو بگیری و ... که اونو جذب خودت کنی و سعی کنی جایگاه خودتو که خانوادش ازت گرفتن به دست بیاری
    اینا راه حلایی که من به نظرم میرسه و خودم سعی می کنم انجامشون بدم ولی در عمل خیلی سخته من هم حسابی درگیرم ودیگه برام اعصاب نمونده سعی کن خونسردیتو حفظ کنی.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:30 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.