سلام به همگی
من نزدیک به 24 سال دارم و توی یکی از شهرهای جنوب زندگی میکنم.راستش الآن چند سالی میشه که همش به فکر اینم پیش والدینم زندگی کنم یا ازشون جدا شم بعد از ازدواج.از سه سال پیش،پدرم یه خونه ساخته که سه واحد داره و یکیش مال منه و برای من ساخته و الآن توی همین خونه سه واحدی هستیم.یه برادر 10 ساله دارم و یه خواهر که انشاالله بهمن ماه میره سر خونه و زندگیش.خودمم سربازی معافم و اگه خدا بخاد بهمن سال دیگه دانشگاهم تموم میشه.از اولش تو فکر این بودم که ادامه تحصیل بدم و برای زندگی شهرهای بالا رو انتخاب کنم یا اینکه توی همین خونم بمونم.خیلی دلم میخاد برای زندگی برم به یه شهر خوب مثل اصفهان یا قم و از اونجا یه زن بگیرم ولی عذاب وجدان راحتم نمیذاره.آخه پدرم با هزار امید و آرزو این خونه رو واسم ساخته و خودشو زیر قرض انداخته که من پیشش باشم.چندین بار غیر مستقیم با پدر و مادرم صحبت کردم و اونا میگن تازه اگه مثلآ بری اصفهان مشکلی نیست و ما همش برای گردش میایم پیشت چون پدرم سه سال دیگه بازنشسته میشه و مادرم هم بازنشسته کرده خودشو و میگن دیگه چون بیکاریم میایم و میریم!ولی کیه که ندونه پدرا خودشونو به آب و آتیش میزنن که فرزندانشون پیششون باشن.الآن توی یه واحد دیگه هم مادربزرگم اینا زندگی میکنن و اونا هم تقریبآ تا سال دیگه که خونه عموهام ساخته بشه میرن و ما تنها میشیم.آخه اغلب خونه ما شلوغه و همش بخاطر اینه که مادربزرگم اینا پیش ما هستن.حالا فرض کنین اونا برن،من هم برم،خواهرم هم بره،اونوقت فقط مادر و پدرم و برادر کوچیکم میمونن با یه خونه سه واحدی.اونوقته که بابام با خودش میگه این همه خودمو به زحمت انداختم که پسرام پیشم باشن ولی حاصلش شده یه خونه خالی.در حالیکه قبلش راحت تو یه خونه جمع و جور داشتیم زندگیمونو میکردیم و فقط بخاطر ما اینکارو کرده.ولی از طرفی دوست دارم مستقل باشم و اگه بخام همینجا باشم احتمال قریب به یقین باید از همینجا زن بگیرم که دوست ندارم اینطور بشه.شب که میشه عذاب وجدان میگیرم و روز که میشه تصمیم میگیرم برم یه شهر دیگه!موهای سرم داره سفید میشه.همه میگن داری با خودت چیکار میکنی؟؟همش تو فکرم و دودلم.این تازه یکیشه.موارد دیگرو انشاالله توی پستهای دیگه شاید نوشتم.اخیرآ کمی هم منزوی شدم.راستی یه چیز دیگه اینکه بابام گفت یه بخشنامه اومده که ما میتونیم بعد از بازنشستگی یکی از فرزندامونو بجای خودمون بذاریم سر کار و اگه بخام این کارو بکنم باید ارشد رشته ای رو بخونم که واسه اداره بابام اینا مفید باشه که منو بخان مثلآ مدیریت.چون الآن با این رشته ای که دارم نمیتونم اونجا مشغول بشم.چندتا رشته خاص میخان.ولی خودم دوست دارم ارشد یه رشته دیگه بخونم.اگه بتونین به من بگین چیکار کنم خیلی ممنونتون میشم.همچنین اگه سوالی داشتین یا چیزی رو از قلم انداختم ممنون میشم بهم گوشزد کنین.یا حق
علاقه مندی ها (Bookmarks)