
نوشته اصلی توسط
keyvan
سلام
بنده میخواهم از شما انتقاد کنم
خیلی ممنونم از توجهی که به تاپیک من داشتید
مرتب پشت سر هم تاپیک میزنید، بی نتیجه یا با نتیجه رهایش میکنید
تا حالا هر چی تاپیک زدم تو این سایت در آخر به نتیجه گیری دربارشون رسیده ام،فقط درباره این مساله دوجا بازگویش کردم که میدونم خلاف قوانین هست عذرخواهی میکنم همینجا.
درسته آدم باید در هر کاری از مشورت و راهنمایی استفاده کند،اما من فکر میکنم شما در تصمیم گیری ناتوان هستید،یعنی به نوعی باید چند نفر به شما اوکی بدهند تا دلت آرام بگیرد.
من خیلی محتاط هستم و دیر به کسی اعتماد میکنم و تا حالا هم تو زندگی ام از این همه وسواسی شکستی نخوردم، از بچگی همینطوری بودم من دوست دارم مشورت بگیرم چون قصد ام اینه که دیدهای مختلف که ممکنه به نظرم نیاد رو متوجه بشم.
جدا" من اگر جای شما بودم از ازدواج کردن منصرف میشدم تا اینکه کاملا" آماده باشم، و هر حد و مرزی را تعیین میکردم؛شما در حال حاضر از یک طرف این خواستگار به دلتان نشسته و از طرف دیگر با شنیدن چیزی در مورد ایشان یا اینکه شک به ایشان، بهم میریزید،و کاسه چه کنم به دست میگیرید.
حق با شماست من به مردها زیاد شک دارم.
نظر من این است که این خواستگار بد است، چون قبلا" قلیان کشیده!
نه نظر من این است که اشکال نداره ولی ازش قول بگیر دیگه این کار رو نکنه،
نظر دیگه : اشکال نداره خیلی ها دارن قلیان میکشن
کاش تو این مورد بیشتر درباره مردها توضیح میدادید .
من توصیه میکنم،بیشتر خودتان را بشناسید و روی تصمیم گیری هایتان دقت بیشتری داشته باشید
خواهر گرامی با این وضع بری تو زندگی لطمه خواهی خورد باید سعی کنی مستقل باشی.
بهر حال نقد من بدون هیچ سوقصدی بوده و نیت اصلی به نفع شخص شماست
حق با شماست من ترس زیادی دارم برای انتخاب همسر و این ترس هم به خاطر شک داشتن ام هست همگی باعث شده که نتونم درست تصمیم بگیرم،به هر حال خیلی ممنونم بابت توجهتون.
در آخر این هم بگم من تو یه خانواده ای بودم که از نظر جامعه خیلی پاستوریزه و مثبت بار اومدم و از اینکه همسرم بخواد اهل دود یا هر چیز بدی باشه مثل این میمونه که جنایت بزرگی انجام داده اصلا قابل هضم نیست برام...

نوشته اصلی توسط
soheil67
داداش من الان 3 ساله ازدواج کرده، زن داداششم خیلییییی مذهبیه ، ولی داداشم جدیدا هر جا ماجرایی باشه داره مینوشه .
خب ترس من هم از همین چیزاست.
علاقه مندی ها (Bookmarks)