سلام
من دختري هستم كه حدود سه سال و نيم پيش عقد و حدود يك ماه پيش عروسي كردم شوهر من در گذشته معتاد به مواد مخدر بوده كه به دليل حساسيت زياد من به اين موضوع دوبار به دروغ ادعاي ترك ان را كرده با تهديد من به طلاق ولي دروغ گفته و الان دوباره ادعا ميكنه كه ترك كرده و نتونستيم ثابت كنيم كه هنوز ترك نكرده و من شديدا به او بي اعتماد شده ام و در موارد ديگر هم به كرات به من دروغ ميگه و دليلش اينه كه در اون موارد نمي خواد من را ناراحت كنه به همين خاطر دروغ ميگه دو بار هم به دليل اينكه فكر ميكرده نمي تونه من را خوشبخت بكنه اقدام به كارهاي عجيبي ار جمله ناپديد كردن خودش با عنوان اينكه ديگه من را نمي خواد و بايد طلاق بگيريم و بعد كه من پيگير قضيه شدم مشخص شد كه اينها همه بازي بوده و اون فقط فكر ميكنه بخاطر فاصله فرهنگي و تحصيلاتي كه با هم داريم نمي تونه من را خوشبخت كنه من داراي ليسانس ادبيات و اون تحصيلات ابتدايي دارد من به شدت احتياج به كمك دارم چون فكر مي كنم ديگه قادر به ادامه اين زندگي نيستم لطفا يه راه حل عملي و عقلاني به من بگين
علاقه مندی ها (Bookmarks)