سلام
29 سالمه دانشجوی فوق لیسانس هستم شغل خوبی هم دارم با درآمد کافی واسه زندگی در تهران. البته من تهرانی نیستم و خانوادم شیراز هستند.
شخصیت فوق العاده آرومی دارم و اهل هیچ خلافی (دود مشروب دوست دختر و...) هم نیستم و سرم به کار خودمه .
چندی پیش خانمی از آشنایان دور بهم معرفی شد که با ایشون صحبت کنم در صورتی که همه چیز خوب باشه ازدواج کنیم.
ایشون از نظر من خیلی خوب و خوش اخلاق با ادب وحجب و حیا و... خلاصه ازش خوشم اومد و ارتباط ادامه پیدا کرد.
تا الان یه سری صبحت ها شده اما من به تناقضاتی رسیدم که می گم خدمتتون.
نکته1: خانواده هامون از نظر مالی در سطح متوسط هستند و ایشون فوق لیسانسش رو تموم ولی من هنوز نه.
این خانوم میگه مسائل مالی برای من مهم نیست ولی این حرفهایی است که ایشون گفته:
داشتن حدوداً 40 میلیون واسه شروع زندگی (مخارج جشن و ... و رهن خونه ) البته من مشکلی با این ندارم و از ضروریات و امکانات اولیه شروع زندگیه نمیشه ازش گذشت ولی میتونه کم یا زیاد بشه.
حداقل درآمدی حدود 1.5 میلیون هم برای زندگی تو تهران از نظر ایشون ( که اینم مشکلی ندارم)
برای خرید لوازم از بهترین ها باید باشه منظورشون مارک دار بودن لوازمه لباس و خرد پاش های زندگی (فکر کنم
مشکل از اینجاست که این خانوم جند تا دوست پولدار تهرانی داره بالاخره آدم تاثیر پذیره)
بیرون رفتن از خونه در هفته و مسافرت ماهیانه داخل یا خارج کشور
2 سالی 1 بار دوست دارند کل لوازم خونه رو عوض کنند (من بهش گفتم اگه پولشو داشته باشم این کارو میکنم در غیر
اینصورت لزومی نمی بینم خودمو به قرض و دردسر بندازم) ولی ایشون گفتند که حتما این کارو میکنند
مشکلاتی که ممکنه من باهاشون نتونم کنار بیام: احتمال 50٪ میدم که به مشکل بخورم با این موضوع ها:
ماموریت های کاری ایشون که داخل یا خارج از کشور هست که از 1 روز تا 1 هفته ممکنه طول بکشه
ایشون همش از داداشش حرف میزنه و مثال هاش روی اون تاکید داره (آخه دکتر واستاد دانشگاه آزاد) ( داداشم اینطوریه اونطوریه و....)
از باباش میگه که تمام مخارج مراسم داداشش رو داده و داداشش حتی 1 ریال خرج نکرده (برمیگرده به دید انسان یکی میتونه آویزون باشه کی نمیتونه و...)
نکته2: من از 18 سالگی دستم تو جیب خودم بوده رو مخمه که هزینه هامو خانواده بدن (البته در مسئله ای مثل خرید خونه کمکم میکنند) از نظر من اونا به اندازه کافی برای من زحمت کشیدند و این لطف زیادیه در حقم.
من هم دارم کار میکنم مثل بقیه آدما حقوق ماهی 1 یا 2 میلیون این حرفا رو نداره من موندم که میتونم از پس تقاضاهای این خانوم بربیام یا نه.
هر موقع هم بحث مالی پیش میاد میگه من برام مسائل مالی مهم نیست (آخه نمیدونم عمه من قراره این هزینه ها رو تامین کنه)
الان سر این مسائل مالی که مطرح کردم حالت قهر پیدا کردیم و ...
شما قضاوت کرده و لطفا کمک کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)