به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 آذر 90 [ 19:41]
    تاریخ عضویت
    1390-5-10
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,401
    سطح
    21
    Points: 1,401, Level: 21
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    به من میگه بچه!!!

    سلام
    من برای طرح مشکلم به تازگی عضو این انجمن شدم .

    6 ماه پیش از طریق اینترنت با پسری آشنا شدم و از اون موقع با هم دوست شدیم.
    من 21 ساله و دانشجوی پزشکی ام . ایشون 29 ساله و دکترای هوافضا. اوایل ارتباطمون خیلی عالی بود و من از اینکه با این همه اختلاف سنی اینقدر به هم نزدیک بودیم خوشحال بودم. بعد از دو ماه به این نتیجه رسیدیم که برای ازدواج با هم مناسبیم. من به مادرم گفتم که قراره این آقا بیاد خواستگاری ولی مامانم گفت یه مدت باهاش باش و الان آمادگی نداریم و بذار برای تابستون. خانواده اونم راضی هستن. ولی کم کم با اینکه روز به روز علاقه و وابستگیمون بیشتر می شد می دیدیم که این اختلاف سنی خیلی اذیت می کنه. من به اون می گفتم چرا پدرانه با من رفتار می کنی و اونم مدام از بچه گانه رفتار کردن من ایراد می گرفت. حتی اینکه من زیاد گریه می کنم رو دلیل بچه بودنم می دونست. اینکه دیگه از وقتی اونو داشتم دلم نمی خواست درس بخونم ، اینکه می گفتم آشپزی نمی کنم، با صدای بچه گانه صحبت کردنمو و خیلی چیزای دیگه رو دلیل بچه بودنم می دونست.
    از اون موقع به من میگه منو دوست داره و می خواد اما باید رفتارمو درست کنم و معتقده الان اصلا صلاحیت ورود به زندگی مشترک رو ندارم... ضمنا از وقتی خواهرش منو دیده و بهش گفته که من خیلی بچه ام دیگه همیشه بچه صدام می زنه. اما من خودم اصلا چنین احساسی ندارم و تا حالا جز در برابر اون هیچ جای دیگه احساس بچه بودن بهم دست نداده.
    حالا قرارمون بود که بعد ماه رمضان بیان خواستگاری ولی گفته باید به 8 تا چیز فکر کنم و جوابشو بهش بدم و یکیش همینه که ثابت کنم بزرگ شدم!
    الان هر دو تامون ناراحتیم چون واقعا عاشق همیم اما فکرمون فاصله داره. من حاضرم هر کاری کنم برای تغییر کردن. لطفا بگین چه کار کنم

  2. #2
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    RE: به من میگه بچه!!!

    mojgan_1369 عزیز

    به تالار همدردی خوش آمدی

    عزیزم با آنچه که خود بیان داشته ای ، رفتارهای شما بیشتر از کودک درونت نشأت می گیرد و خواستگارت رفتار بالغانه ازت انتظار داره که انتظار بیجایی نیست .

    لذا توصیه می شود ضمن اینکه به این رابطه رسمیت ببخشید چون تاکید ما بر پرهیز از این نوع روابط است که بسیار آسیب زا است . به شما هم توصیه می کنیم در خصوص حالات سه گانه شخصیت (والد ، بالغ ، کودک ) مطالعه کنی و بیاموزی که تعادل در چه نوع رفتاری است .

    کتابهای :


    تحلیل رفتار متقابل از اریک برن

    وضعیت آخر ، وضعیت بهتر ، و ماندن در وضعیت آخر ، از تامس هریس

    می تواند کمکت کند .

    همچنین لینک زیر در تالار همدردی


    http://www.hamdardi.net/thread-8591-post-152877.html#pid152877

  3. 7 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (دوشنبه 10 مرداد 90)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 آذر 90 [ 19:41]
    تاریخ عضویت
    1390-5-10
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,401
    سطح
    21
    Points: 1,401, Level: 21
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به من میگه بچه!!!

    راستش من تو اینترنت این کتابا رو نگاه کردم ، متنش خیلی پیچیده است. کتاب راحت تری نیست؟ اصلا کارگاه یا کلاسی هست که من بتونم توش شرکت کنم؟

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 آبان 99 [ 01:26]
    تاریخ عضویت
    1390-12-28
    نوشته ها
    490
    امتیاز
    10,908
    سطح
    69
    Points: 10,908, Level: 69
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 342
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,477

    تشکرشده 1,571 در 419 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: به من میگه بچه!!!

    رابطه شما دوتا مشكل داره،(نميدونم ميشه گفت مشكلات كوچيكيه يا بزرگ) :

    1-نحوه آشناييتون!(اينترنتي)

    2-اختلاف سنيتون

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 آذر 90 [ 19:41]
    تاریخ عضویت
    1390-5-10
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,401
    سطح
    21
    Points: 1,401, Level: 21
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به من میگه بچه!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط mehrdad_m
    رابطه شما دوتا مشكل داره،(نميدونم ميشه گفت مشكلات كوچيكيه يا بزرگ) :

    1-نحوه آشناييتون!(اينترنتي)

    2-اختلاف سنيتون
    نمی دونم چرا ماها انقدر تا اسم اینترنت رو می شنویم حساس می شیم؟ می تونست آشنایی ازهر جایی شروع بشه... مهم شناخت بعد ار اونه...به هر حال مشکل اصلی من الان پر کردن این فاصله سنیه

  7. 2 کاربر از پست مفید mojgan_1369 تشکرکرده اند .

    mojgan_1369 (سه شنبه 18 مرداد 90)

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 آبان 99 [ 01:26]
    تاریخ عضویت
    1390-12-28
    نوشته ها
    490
    امتیاز
    10,908
    سطح
    69
    Points: 10,908, Level: 69
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 342
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,477

    تشکرشده 1,571 در 419 پست

    Rep Power
    66
    Array

    RE: به من میگه بچه!!!

    در مورد آشناييهاي اينترنتي ،اين نظر شخصي من نيست بلكه چيزيه كه بارها امتحان خودش رو پس داده...
    به هر حال الان كه ديگه آشنا و دلبسته شدين نميشه كاريش كرد...

    در مورد اختلاف سني هم...ببينيد،الان شما در سني هستين كه اوج احساسات و شور و هيجان هست، برعكس شما،اون آقا داره به مرز 30 ميرسه، يعني سني كه اكثر مردا جا افتاده ميشن و فكر و عقل تا حد زيادي جاي احساسات رو ميگيره و همه چيز رو با معيار منطق ميسنجن..
    شما بايد تا حد امكان خودتون رو جدي،مصمم و با اراده نشون بدين،... يه مرد 30 ساله هيچوقت به دختري كه سر هر چيزي گريه ميكنه،يا چپ و راست با صداي بلند ميخنده،اعتماد نميكنه، و دلش نميخواد زندگيش رو با همچين آدمي شريك بشه، دلش ميخواد بتونه توي مسائل مهم زندگي باهاتون مشورت و صحبت كنه...بايد احساس كنه فهم و شعور و دركتون از مسائل زندگي و اجتماعي بالاست...

  9. 3 کاربر از پست مفید mehrdad_m تشکرکرده اند .

    mehrdad_m (سه شنبه 11 مرداد 90)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 07 آذر 91 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1390-3-21
    نوشته ها
    15
    امتیاز
    1,466
    سطح
    21
    Points: 1,466, Level: 21
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    37

    تشکرشده 37 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به من میگه بچه!!!

    سلام
    من فکر می کنم اختلاف سنی تون یک مقدار مشکل ساز بشه
    رفتارهای شما اقتضای سن شماست و شما نمی تونید بزرگتر از سنتون رفتار کنید و این کاملا طبیعیه.
    رفتار شما به طور کامل که قابل تغییر نیست و اون آقا باید بپذیره که وقتی شما 8 سال از ایشون کوچکتری پس مسلما رفتارهات شبیه یک خانم 30 ساله نیست.
    ببین دوست من قبلا من هم دقیقا هم چنین موردی رو داشتم.ایشون هم 8 سال از من بزرگتر بود.از نظر موقعیت شغلی مالی و خانوادگی عالی بود.خیلی دوستش داشتم.به طوری که فکر می کنم هیچ وقت نمی تونم کسی رو تو زندگیم اندازه ی اون دوست داشته باشم.خیلی مهربون و آقا بود.ولی بعد از یک مدت که از آشنایی مون گذشت کاملا این اختلاف سنی تو رفتارهامون مشخص شد و هر دومون با اینکه بسیار با هم متناسب بودیم ولی تصمیم گرفتیم این رابطه رو تموم کنیم.
    فراموش کردنش برام واقعا سخت بود هنوز هم فراموشش نکردم ولی چون هرد دومون می دونستیم که به مشکل می خوریم رابطمون رو قطع کردیم.
    برات آرزوی خوشبختی می کنم.
    خوش باشی.

  11. 2 کاربر از پست مفید maria_62 تشکرکرده اند .

    maria_62 (سه شنبه 11 مرداد 90)

  12. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: به من میگه بچه!!!

    شما بین هم جنسات بالغ محسوب می شی.پس رفتارتم باید بالغانه باشه.در مورد خاستگاریم نمی دونم 1 ساعت

    اومدن و حرف زدن چه آمادگی می خواد؟بعدشم ماه رمضون مگه چه فرقی با ماه های دیگه داره تا حرف عروسی می شه

    می گن بعد از ماه رمضون،تازه پسنود مبارک م داره اون وقت مبارک ترین امر توش انجام نمی شه.خانوادتو راضی کن

    در اسرع وقت بیان خاستگاری.این یک ماهو اگر بخواید ادامه بدید وابستگیتون بیشتر می شه اگر بخواید قطع کنید

    اذیت می شی.ولی اگر نیومدن یا خانوادت راضی نشدن باید رابطه رو قطع کنی تا زمانی که بیان.

  13. 2 کاربر از پست مفید فرهنگ 27 تشکرکرده اند .

    فرهنگ 27 (سه شنبه 11 مرداد 90)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 آذر 90 [ 19:41]
    تاریخ عضویت
    1390-5-10
    نوشته ها
    17
    امتیاز
    1,401
    سطح
    21
    Points: 1,401, Level: 21
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 99
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 8 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: به من میگه بچه!!!

    ممنون دوستان ، ولی من احساس می کنم نمی تونم جوابمو بگیرم. ساده بگم : چه کار باید کرد که به آدم بگن بزرگ؟!!

  15. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 بهمن 00 [ 10:13]
    تاریخ عضویت
    1387-1-30
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    26,364
    سطح
    97
    Points: 26,364, Level: 97
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 986
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran25000 Experience Points
    تشکرها
    1,578

    تشکرشده 1,607 در 499 پست

    Rep Power
    65
    Array

    RE: به من میگه بچه!!!

    این یه جور حسه که به شما منتقل شده !!!

    ایا من بچه ام شاید امروزه این ملکه ذهن شما شده باشه ؟ ولی این شاید یک تلقین باشد که از شخصی به شما منتقل شده است.


    آيا فكر كرده ايد كه رشد كردن و بزرگ شدن يعني چه؟ به چه كسي بچه گفته مي شود و تفاوت يك بچه و يك آدم بزرگ در چيست؟
    در حين رشد فيزيكي به سني مي رسيم كه كم و بيش اطراف و محيط خويش را به خاطر
    مي سپاريم و اتفاقات و خاطراتي را در ذهن خويش ثبت مي كنيم. اين زمان بسته به برخي عوامل متغيير است و عمدتاً در سنين پنج الي هفت سالگي اتفاق مي افتد. در آن زمان ما همه چيز را از پشت دو چشم خويش مي بينيم ولي خودمان را نمي بينيم. در آن زمان ميدانيم كه كودك هستيم و اين باور ماست. برخي از ما اين باور را تا بزرگسالي حفظ مي كنيم چرا كه هنوز هم پشت همان دو چشم هستيم و همان دنيا را مي بينيم و نه رشد فيزيكي خود را. در واقع فقط رشد فيزيكي كرده ايم ولي از نظر فكري به همان نسبت رشد نكرده ايم، در نتيجه در عين بزرگي كوچكيم.


    بزرگترين عامل ماندن در وضعيت كودك، ترس است. ترس از تغيير، از پذيرفتن مسئوليت، از جنگ در دنياي واقعي و ترس از بيرون رفتن از حريم امن، اينكه نمي دانيم چه چيزي در بيرون اين حريم انتظارمان را مي كشد؟؟!!
    زماني از نظر ذهني رشد مي كنيم و بزرگ مي شويم كه اين ترس را بشكنيم و پاي خود را بيرون از حريم امن بگذاريم. مسئوليت رفتار خود را بپذيريم و شخصاً تصميم بگيريم. پاي از رحم مادر بيرون گذاريم و بپذيريم كه در اين دنيا هر چيزي سايه اي دارد. هر چيز خوبي مي تواند يك روي ناخوب هم داشته باشد. بپذيريم كه خدا هم سايه دارد و آن سايه شيطان است، انسانها سايه دارند و آن سايه، صفات بد درون آنهاست و حتي رانندگي هم سايه اي دارد و آن سايه تصادف و صدمه ديدن است. اما كداميك از ما حاضريم بخاطر اين سايه ها دست از خدا برداريم؟ دست از صفات خوب پدر و مادر و ديگران برداريم؟ يا كداميك حاضريم بخاطر اينكه ممكن است تصادف كنيم هرگز رانندگي نكنيم يا ماشيني را سوار نشويم.

    دوست عزیز باید به شما بگم که اگر مي خواهيم كه قابل اعتماد باشيم، قابل اتكاء باشيم و نقشي رو كه در اين دنيا به عهده داريم به انجام برسانيم، بايد بزرگ شويم.
    بعضي ها بزرگ شده اند،
    براي بعضي ها، آن روز خواهد آمد كه بزرگ شوند،
    و براي بعضي ها، آن روز هرگز نخواهد آمد
    .

  16. 3 کاربر از پست مفید کنجکاو تشکرکرده اند .

    کنجکاو (دوشنبه 23 آبان 90)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 06:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.