به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    ازدواج و دغدغه های فکری من!

    سلام
    گذر من هم به اینجا افتاد! آدمی در هر شرایطی هم که باشد گاهی وقتها به تنهایی قادر به رفع دغدغه ها و مشکلاتش نیست

    اول از همه یه معرفی کوتاه

    25 سال سن دارم ،فرزند ارشد خانواده هستم و در حال حاضر شاغلم(آموزش و پرورش) توان مالی بالا و پشتوانی قوی ندارم،خودم هستم و خودم.

    در شرایط فعلی میبینم که توان اداره یک زندگی آن هم در برهه زمانی که مسائل اقتصادی از اهمیت بالای برخوردار است را ندارم، و باید صبر کنم،اما خانواده من چنین فکر نمیکنند
    به قول ایشان مگر با یک سال یا دوسال با حقوق متوسط چقدر میشود پس انداز کرد؟آن هم در شرایطی که شب بخوابی فردا بیدار بشی خبر از گرانی و.....
    پس بهتر است اقدام کنی
    این یک مورد

    مورد بعدی ترس از ازدواج است و همچنین بی انگیزه بودن نسبت به آن ؛نمیگویم نیاز ندارم دوست ندارم؛اما انگیزه ندارم! شاید دلیل آن همان ترس باشد،خب چرا ترس؟
    اکثر دوستان من ازدواج کرده اند اما بیشتر آنها از کار خود پشیمان هستن،یکی به خاطر انتخاب که نمیگوید اما از سخنانش پیداست،یکی به خاطر وضعیت سخت امروزه، گذشته از این ،دو نفر از آنها زندگیشان به طلاق ختم شد! یکی بعد 3 سال و دیگری بعد 8 ماه!
    خب شاید پیش خودتان بگوید که حتما" اشتباهی در کار بوده ،بله همینطور است و ،میگوید که من درست پیش بروم تا این مشکلات گریبان گیرم نشود؛
    اما واقعیت این است که می ترسم،میترسم از اینکه مبادا به خطا بروم!
    احساس میکنم مدیریت زندگی سخت است، واقعیت هم همین است و من باید بیشتر بیاموزم تا از پس آن برآیم،که زمان زیادی میخواهد.میترسم از اینکه هزینه های اداره زندگی باعث فشار شود و این خود آغاز یک زلزله خیلی ریشتری است!!

    حالا چطور شد و چی باعث شد تا این تاپیک را ایجاد کنم
    همکاری رو به من معرفی کرده اند،پرسوجو کردم،ایشان مجرد هستن؛و از لحاظ سن هم مشکلی نیست،،مشورت کردم و نتیجه این شد که پا پیش بذارم،اما من!!!! با پدرم صحبت کردم گفت تا دیر نشده برو جلو، اما من به دلایلی که عرض کردم توان این را در خود نمیبینم،

    بهر حال نیاز بود تا با دوستان مشورت کنم

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 15 بهمن 00 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    367
    امتیاز
    10,548
    سطح
    68
    Points: 10,548, Level: 68
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 302
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    811

    تشکرشده 815 در 286 پست

    Rep Power
    50
    Array

    RE: ازدواج و دغدغه های فکری من!

    سلام مدیر ارشد عزیز
    از لحاظ مالی نگران چه هستید دوست خوب من؟ من خودم در خانواده فرهنگی بزرگ شدم
    درست هست مشکلات زیادی هست
    ولی ان عشقی که در یک خانواده فرهنگی وجود دارد در جای دیگری نیست
    در خانه ما پول اگر نیست صفا که هست...
    مهم این هست که شما بتوانید با قناعت یک زندگی زیبا و الهی و ساده را داشته باشید
    شما شغل معلمی را انتخاب کردید . شغل معلمی شغل مادی نیست! شغل عاشق بودن هست و بس
    عشق به رضای خدا . چه چیزی از این بالاتر

    لازم نیست مبل 5 میلیونی در خانه داشته باشید
    لازم نیست یخچال ساید بای... در خانه داشته باشید!
    لازم نیست فرش های گران قیمت در خانه داشته باشید!
    ولی لازم هست قانع باشید به شرایط مالیتان. ولی اهل سکون نباشید. تلاش کنید درامد حلالتان بیشتر شود ولی زیاد هم غصه مادیات را نخورید

    یه مسکن پر مهر که خودتان با دستان خودتان بنایش کردید یک دنیا ارزش دارد...
    قناعت رمز احساس خوشبختی هست

    در مرود ترس از ازدواج باید بگم این حس شما اگر متعادل باشه بسیار هم خوب هست
    همانطور که خودتان گفتید امروزه خیلی از ازدواج ها از روی هوس هست و چند صباحی بعد از هم می پاشه
    پس باید انتخابتان همراه با دقت زیاد باشه ولی وسواس نه!
    وقتی شیر اب را محکم بستید دیگر نیازی نیست هی باز رسیش کنید که می چکد یا نه...
    کمی هم در مورد ازدواج و خوشبختی و ارامش و سعادتی که بعد از ان نصیبتان می شود فکر کنید...

    بهترین کار این هست که این فرصت را ازدست ندهید
    معمولا معلمین همدیگر رو بهتر درک می کنند
    فرصت مناسبی هست
    این فرصت را با اصولی که خودتون به ان اعتقاد دارید بررسی کنید

    یا علی

  3. 9 کاربر از پست مفید eng.aydin تشکرکرده اند .

    eng.aydin (پنجشنبه 20 مرداد 90)

  4. #3
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج و دغدغه های فکری من!

    سلام
    ممنون از توجه شما،بله میشود خوشبین باشم،اما باید واقعبین باشم که هستم

    نقل قول نوشته اصلی توسط eng.aydin

    از لحاظ مالی نگران چه هستید دوست خوب من؟ من خودم در خانواده فرهنگی بزرگ شدم
    هزینه های اولیه ازدواج بالاست و توان من کم

    متأسفانه ظاهرا" من تا حدودی وسواس هستم،و گذشته از اینکه انتخاب برایم سخت است قبول کردن اقدام جدی سخت تر،ازدواج شیرین است،میتواند آرامش به ارمغان بیاورد و هم بلای جان شود!
    امان از دست این ترس،حتی گاهی وقتها که میخواهم با خودم روراست باشم،وقتی شیرین بودن ازدواج را برای خودم توصیف میکنم،!!!شاید بدبین شده ؟
    موردی که از آن برایتان نوشتم جهت مثال بود اما انچه نوشتم واقعیت خودم منظورم این است که مشکل اصلی من عدم اقدام به دلایلی است که نوشته ام
    در کل احساس میکنم هنوز زود است و شاید این احساس بی منطق نباشد

    در صحبتی که با پدرم داشتم آنچه که اینجا نوشتم را برای او نیز گفتم؛پدرم گفت : اینها همه درست اما اگر بخوای اینطور پیش بروی زندگی برایت سخت تر خواهد شد چون هر چه جلوتر میروی باید محکمتر باشی و گفت اگر انگیزه نداری برو این خانم را ملاقت کن شاید آنچه میخوای باشد و خواسته یا ناخواسته انگیزه قوی و میل واقعی به تشکیل زندگی پیدا کنی

    امشب هم عروسی یکی از دوستان بود ،به من که خوش گذشت ؛امیدورام آرامش و خوشبختی ثمره این ازدواج باشد

  5. 7 کاربر از پست مفید keyvan تشکرکرده اند .

    keyvan (پنجشنبه 20 مرداد 90)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 بهمن 90 [ 16:01]
    تاریخ عضویت
    1390-4-06
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    1,794
    سطح
    24
    Points: 1,794, Level: 24
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    762

    تشکرشده 768 در 239 پست

    Rep Power
    42
    Array

    RE: ازدواج و دغدغه های فکری من!

    آقای کیوان سلام.

    فقط در مورد بحث اقتصادی خواستم بگم که دو نفر کارمند حتما از پس یه زندگی خوب و آبرومندانه بر می آن.
    ضمن اینکه ساعت کار آموزش و پرورش کمتر از سازمانهای دیگه است و شما می تونید از ساعات اضافیتون برای یک شغل دیگه استفاده کنید و درآمد بیشتری داشته باشید.
    کارمند ها هم که ساعت سه خونه هستند و تا هشت شب که تاریک بشه یه شیفت کامل دیگه می تونند کار کنند.

    راههای کسب درآمد مناسب و حلال زیاده و انشالله که شما هم توی مسایل اقتصادی زندگیتون در نخواهید موند. به خدا توکل کنید.

  7. 6 کاربر از پست مفید شب نم تشکرکرده اند .

    شب نم (چهارشنبه 05 مرداد 90)

  8. #5
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    RE: ازدواج و دغدغه های فکری من!

    و اینک حافظ درمانی



    درمان کمالگرایی و وسواس فکری :


    گفت آسان گیر برخود کارها کز روی طبع *** سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش

    گوش كن پند ای پسر وز بهر دنيا غم مخور *** گفتمت چون در حديثی گر توانی داشت هوش

    در حريم عشق نتوان زد دم از گفت و شنيد *** زانكه آنجا جمله اعضا چشم بايد بود و گوش



    تو شمع انجمنی يك‌زبان و يك‌دل شو *** خيال و كوشش پروانه بين و خندان باش




    خواهي كه سخت و سست جهان بر تو بگذرد *** بگذر ز عهد سست و سخنهاي سخت خويش




    روندگان طريقت ره بلا سپرند *** رفيق عشق چه غم دارد از نشيب و فراز





    اینم راه علاج


    توکل در عین کوشش :


    به هيچ ورد دگر نيست حاجت اي حافظ *** دعاي نيمشب و درس صبحگاهت بس




    فقير و خسته به درگاهت آمدم رحمي *** كه جز ولاي توام نيست هيچ دستاويز

    بيا كه هاتف ميخانه دوش با من گفت *** كه در مقام رضا باش وز قضا مگريز

    ميان عاشق و معشوق هيچ حايل نيست *** تو خود حجاب خودي حافظ از ميان برخيز



    چو پير سالك عشقت به مي حواله كند *** بنوش و منتظر رحمت خدا مي‌باش




    رند عالم سوز را با مصلحت بيني چه كار *** كار ملك است آن كه تدبير و تأمل بايدش



    دلا دلالت خيرت كنم به راه نجات *** مكن به فسق مباهات و زهد هم مفروش

    محل نور تجلي است راي انور شاه *** چو قرب او طلبي در صفاي نيت كوش

    به جز ثناي جلالش مساز ورد ضمير *** كه هست گوش دلش محرم پيام سروش

    رموز مصلحت ملك خسروان دانند *** گداي گوشه نشيني تو حافظا مخروش




    تكيه بر تقوي و دانش در طريقت كافري است *** راهرو گر صد هنر دارد توكل بايدش




    نترس و امید داشته باش ( تا خدا هست ، ناامیدی جایی ندارد ) :



    بيا تا در مي صافيت راز دهر بنمايم *** به شرط آنكه ننمايي به كج طبعان دل كورش


    1 - هستند کسانی که چنین فکر کنند ( در پی مادیات نباشند و آسان بگیرند بر تو )


    نظر كردن به درويشان منافي بزرگي نيست *** سليمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش



    2 - امید به خدا در گرو اعتماد به خداست که موجب توکل می شود و توکل کارساز است



    هاتفي از گوشه ميخانه دوش *** گفت ببخشند گنه مي بنوش

    لطف الهي بكند گار خويش *** مژده رحمت برساند سروش

    اين خرد خام به ميخانه بر *** تا مي لعل آوردش خون به جوش

    گر چه وصالش نه به كوشش دهند *** هر قدر اي دل كه تواني بكوش

    لطف خدا بيشتر از جرم ماست *** نكته سربسته چه داني خموش

    گوش من و حلقه گيسوي يار *** روي من و خاك در مي فروش

    رندي حافظ نه گناهيست صعب *** با كرم پادشه عيب پوش

    داور دين شاه شجاع آنكه كرد *** روح قدس حلقه امرش به گوش

    اي ملك العرش مرادش بده *** وز خطر چشم بدش دار گوش



    در بيابان طلب گر چه ز هر سو خطري است *** مي‌رود حافظ بي دل به تولاي تو خوش



    یوسف گم گشته باز آيد به كنعان غم مخور *** كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور

    اي دل غمديده حالت به شود دل بد مكن *** وين سر شوريده باز آيد به سامان غم مخور

    گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن *** چتر گل در سر كشي اي مرغ خوشخوان غم مخور

    دور گردون گر دو روزي بر مراد ما نگشت *** دائماً يكسان نباشد حال دوران غم مخور

    هان مشو نوميد چون واقف نه‌اي ز اسرار غيب *** باشد اندر پرده بازيهاي پنهان غم مخور

    اي دل ارسيل فنا بنياد هستي بركند *** چون تو را نوح است كشتيبان ز طوفان غم مخور

    در بيابان گر به شوق كعبه خواهي زد قدم *** سرزنشها گر كند خار مغيلان غم مخور

    گر چه منزل بس خطرناك است و منزل بس بعيد *** هيچ راهي نيست كان را نيست پايان غم مخور

    حال ما در فرقت جانان و ابرام رقيب *** جمله مي‌داند خداي حالگردان غم مخور

    حافظا در كنج فقر و خلوت شبهاي تار *** تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور





    تا بعد .........


    .

  9. 13 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (یکشنبه 22 آبان 90)

  10. #6
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    256
    Array

    RE: ازدواج و دغدغه های فکری من!

    ماشاله چقدر شعر نوشتن براتون ، خسته نباشی فرشته عزیز واقعا کار سختی انجام دادید و این نشونه حضور ذهن بالای شماست.

    واما آقا کیوان ، بنظر من برا انجام این کار خیر برنامه داشته باشید. مثلا برنامه تون می تونه این باشه که بعد از سه سال کار کردن اقدام به ازدواج می کنم. یا بین27 تا 30 سال. این طرح کلی تونه اما می تونید اگه مورد خیلی مناسبی هم بود ، فرصت رو مغتنم بدونید.

    دغدغه هاتون تا حدودی به جاست اما چاره چیست؟ نمیشه که صورت مساله رو پاک کنید. ازدواج تصمیم مهمی تو زندگیه و مهمترین تصمیم ، و مثل هر تصمیم دیگه ای تبعات مثبت و منفی خودش رو داره اما با دیدن جنبه های منفی آیا منطقیه که اصل تصمیم زیر سوال بره.

    دارم تصمیم می گیرم یه ماشین بخرم ، اما امشب تلویزیون چند تا تصادف وحشتناک نشون داد ، الان می ترسم اگه ماشین بخرم تصادف کنم و خدا رحمتم کنه !!! ..... این یه مدل فکر کردنه والبته نیازی به این نیست که توضیح بدیم که مردوده. (این فقط یه مثاله)

    شما هم در مورد ازدواج معلوم کن که هدفت چیه ، بعد از ازدواج چی بدست میاری و چی از دست میدی.
    درخصوص مسائل مالی هم خیالت راحت که همیشه ادوار مثل هم بوده ، اون موقع با حقوق 60 هزار تومن هزینه ازدواج معمولی حدود 2 میلیون تومان بوده ، الان با حقوق 400 - 500 هزار تومن هزینه ها هم به همین نسبت بالاتر رفته. اما چیزی که در مقام مقایسه می تونم خدمتتون بگم اینه که امکان دریافت وام و... نسبت به قبل خیلی بهتر شده.

    زندگی رو هر طور که بگیری همونطور جلو میره. می تونه در هر سطحی هزینه هات رو مدیریت کنی. و بدترین کار اینه که نسبت درآمد و مخارجت متوازن نباشه. به عبارت دیگه در سطح درآمدی مثلا 500 هزارتومتنی باشی و بخوای هزینه های 2-3 میلیونی بکنی.

    خداوند تضمین کرده که او روزی همه بندگان رو میده (و واقعا هم همینطوره) و وسعت میده به کار و درآمدتون.
    به فامیل خودتون یه نگاه بندازی معلوم میشه ، هیچکس در ابتدای زندگی همه چی نداره و بمرور صاحب همه چی میشید
    .






  11. 10 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (چهارشنبه 05 مرداد 90)

  12. #7
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 آذر 91 [ 09:19]
    تاریخ عضویت
    1387-10-07
    نوشته ها
    4,074
    امتیاز
    23,640
    سطح
    94
    Points: 23,640, Level: 94
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 710
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    16,488

    تشکرشده 16,567 در 3,447 پست

    Rep Power
    425
    Array

    RE: ازدواج و دغدغه های فکری من!

    سلام كيوان جان


    درك مي كنم كه چه مي گويي دلائل تو دلائل خيلي از جواناني است كه با همين مسائل و از همين ديدگاه و چشم انداز تصميم مي گيرند به خود فرصت بدهند و ....در نتيجه سن ازدواج بالا رفته و حتي تمايل به مسئوليت پذيري و تعهد و...در بسياري از افراد پائين آمده و....


    اما يادت باشد كه اين مسائل تنها مختص به تو نيست و دامنه ي مشكلات اجتماعي و ترس هاي موجود تبديل به يك اپيدمي واقعي در سطح اجتماعي جوانان و حتي ميانسالان و ...است . پس به قول بي بي محترم از ترس اين ناامني هاي اقتصادي و اجتماعي ما نمي توانيم صورت مسئله را پاك كنيم .


    اگر واقعاحس نياز و تكامل و بلوغ روحي و دروني را براي شروع يك زندگي داري بايد براي ساير جنبه ها كاري انجام دهي . راه حل اين نيست كه صبر كني تا شرايط خود به خود تغيير كند . چرا كه اين اتفاق ممكن نيست و نمي افتد .

  13. 8 کاربر از پست مفید ani تشکرکرده اند .

    ani (چهارشنبه 05 مرداد 90)

  14. #8
    عضو فعال آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج و دغدغه های فکری من!

    سلام
    ممنون از توجه شما
    خوب فرشته مهربان کتاب حافظ رو باز کرد و نوشت،منتها این رو ننوشت!
    الا يا ايها الساقي ادر کاسا و ناولها / که عشق آسان نمود اول ولي افتاد مشکل‌ها


    فرشته مهربان گرامی،من قبول دارم اگر این حس در وجود ادمی باشد که در مقابل با مشکلات نیروی مافوق پشتیبان اوست مایه دلگرمی است،اما من اگر بخواهم ازدواج کنم و این خانم شاغل نباشد،هر چی روی کاغذ حساب میکنم در توانم نیست،فقط برای اجاره مسکن باید نصف حقوقم را کنار بگذارم.اما گذشته از این بحث خانم شاغل جداست و همه اینها به کنار آن ترس و دلسرد بودن من از ازدواج است

    بی بی عزیز
    من عجله ای ندارم برای ازدواج و این پیشنهاد دوستم موجب شد تا من بیشتر درگیر شوم و از دوستان در خصوص این مشکلات راهنمایی بخواهم،اصل مشکل مهم است،من حتی اگر 28 سالم شود ولی این مشکل با من باشد اوضاع بدتر خواهد بود،اما از طرف دیگر هر چی جلوتر برم مشخص ست که پختگی و تجربه بیشتری کسب خواهم کرد.خلاصه اینکه الان دیگه بیشتر گیر کردم؟!بیخیال بشم؟ برم جلو؟ اصلا" کی به من دختر میده؟برو حال کن مجردی خوش بگذرون؟

    من خیلی به هدفمند بودن ازدواج اهمیت میدم،اما هر چی فکر میکنم غیر از رفع غرایز انسانی چه از جسمی و چه عاطفی،چیز معنوی نمیبینم،چیزی که ارزش داشته باشه،اما خب دلایل خاص خودم رو دارم

    آنی نوشتی که اگر احساس میکنی آمادگی داری برو جلو
    من شخصا" فکر میکنم هنوز آنچنان باید و شاید آماده آماده نیستم،ولی از طرف دیگر هیچ آدمی پیدا نمیشه که حتی ادعا کنه من آمادگی دارم اما مشکل براش پیش نیاد
    من به همه مسائل و مشکلات زندگی مشترک تا حدودی آگاهم،اما بیرون از گود

  15. 2 کاربر از پست مفید keyvan تشکرکرده اند .

    keyvan (پنجشنبه 20 مرداد 90)

  16. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 15 بهمن 00 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    367
    امتیاز
    10,548
    سطح
    68
    Points: 10,548, Level: 68
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 302
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    811

    تشکرشده 815 در 286 پست

    Rep Power
    50
    Array

    RE: ازدواج و دغدغه های فکری من!

    خب...
    راست میگی کیوان جان

    ولی چه میشه کرد؟
    خدا خودش گفته شما ازدواج کن رزق و روزیش از من
    ممکنه بگی این حرف غیز منطقیه ولی یکی از ایات ارزشمند قران هست

    در کل اگر همسرتان یک دبیر باشه، شما می تونید یک زندگی متعادل داشته باشید. فکر نکنم با درامد نزدیک 1.5 میلیون مشکل حادی در زندگی بوجود بیاد علاوه بر این یک معلم بخوبی یک معلم رو درک می کنه...

    ولی باز هم حرف من قناعت هست
    هر چه قدرت طمع بیشتر بشه انسان احساس خوشبختی از زندگیش رخت می بندد...

    من فکر می کنم مشکلات اقتصادی شما حاد نیست( یکم زیادی حساس شدی)
    شما در قبال هزینه برای مسکن و زندگی ، یک همسر خوب، یک حس ارامش و خیل عظیم نعمت های معنوی ومادی نصیبت میشه... درسته چیز هایی رو از دست میدی ولی در مقابل چیز های بسیار ارزشمند تر بدست میاری...

    در مورد ازدواج ، باز هم یک اشاره غیر مستقیم به ایات قران:
    اگاهانه تصمیمی بگیر و سپس توکل کن بخدا، همه چی درست پیش خواهد رفت( به سمت مصلحت شما)
    شما تا حد زیادی به اصول شناخت و مسائل مختلف ازدواج اشنایی
    پس ترسی نداشته باش و سعی کن با مساله روبرو بشی

    پدرتان خیلی قشنگ گفته که " ببینیش شاید علاقه پیش اومد"
    اقا معلم از کجا معلوم همین خانم همسر مورد علاقه تو باشه
    بررسی کن موضوع رو
    فرصت ها فقط یکبار میان و بعد اگر توجه نکنی میرن...
    اشعار فرشته مهربان، حرفای ani , baby و بقیه دوستان هم خیلی زیبا بود


  17. 4 کاربر از پست مفید eng.aydin تشکرکرده اند .

    eng.aydin (پنجشنبه 20 مرداد 90)

  18. #10
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 06 اردیبهشت 03 [ 12:05]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,422
    امتیاز
    287,206
    سطح
    100
    Points: 287,206, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,580

    تشکرشده 37,088 در 7,004 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج و دغدغه های فکری من!

    با سلام
    جوابهای دوستان بسیار دقیق و کامل بود. واقعا احسنت به همه شما عزیزان .
    به نظرم شما برای درمان کمالگرایی و همچنین ترسهای موهوم خود باید جلساتی با یک روانشناس بالینی داشته باشید. داشتن سرمایه ، گذشت زمان و ....، به هیچ وجه نمی تواند این ترسهای ذهنی شما را حذف کند.

  19. 3 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (پنجشنبه 20 مرداد 90)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.