به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    مشکل واقعا از کجاست؟

    سلام؛ چند روزه یه تاپیکی باز کردم با عنوان - البته عنوان جدیدش قراره این باشه - " وابستگی به همسرم" که از دوستان خوبم میخوام که هر کدوم که تجربه ای یا نظری دارن برام ارسال کنند!
    مشکلی که جدیدا با اون روبرو هستم؛ اینه که
    نسبت به وضعیت خونمون؛ وضعیت تحصیلات همسرم؛ وضعیت شغلش، شخصیتش؛ همش حساس شدم؛ باهاش صحبت کردم؛ ازش خواستم یه کدوم از اینها رو تغییر بده؛ یه مقدار زندگی مون از یکنواختی خارج بشه! راستش در جزئیات زندگیمون تنوع و عشق هست! اما توی کلیات زندگی مون؛ همسرم خیلی اهل ریسک و اینها نیست! سه ساله درست و حسابی خرج نکردیم که صاحب خونه بشیم که اون هم این جوری نشد! یعنی با فوت پدرشوهرم ما مجبوریم که تا سال ایشون صبر کنیم؛ تازه اون موقع هم باید حتما جایی زندگی کنیم که مادرشوهرم هم راحت باشه! (یعنی عملا جایی که من اصلا از فرهنگ اون منطق خوشم نمی یاد! یه منطقه ی سطح پایین!) حالا! احساس می کنم ما چند ساله فقط درجا زدیم! کار کردیم و پس انداز کردیم! اصلا هیچ تغییر اساسی در زندگی مون به وجود نیومده!همون خونه؛ همون شغل؛ همون تحصیلات؛ همون وسایل (البته منظور کلیه؛ مثلا مبل هام همونی هست که توی جهازم داشتم؛ یا تلویزیونم) در این زمینه راهنماییم کنید! احساس می کنم همسرم هیچ علاقه ای به تحرک نداره! از خونه ای که داریم (آخه! خونمون کوچیکه و ما حتی یه اتاق خواب نداریم! چند وقته، مادرشوهرم هم اگه کسی پیشش نباشه، میاد خونه ی ما میخوابه! البته اگه بی انصاف نباشم خیلی رعایت میکنه؛ شب دیر وقت میاد، صبح قبل از اینکه ما بیدار شیم، میره! اما اون حریم خصوصی رو که همیشه داشتیم نداریم (خواستید توضیحات بیشتری هم میدم!)
    نمی دونم توی این وضعیت بچه دار شدن به نفعمون هست یا نه؟ با توجه به علاقه ی شدیدی که همسرم به بچه داره! ازش خواستم که به جای حرف زدن برام یه کاری انجام بده؛ یه عملی رو که من ببینم برای زندگی مون انجامش بده! ایشون هم تصمیم گرفته ماشین رو عوض کنه! (که برای خودش؛ هم برای زندگی مون تنوعی باشه)؛ نمی دونم؛ فکر میکنم این اصلا خواسته ی قلبی من نیست؛ اما نمی خوام توی ذوقش بزنم و این کار و تصمیمات رو به خودش واگذار کردم!
    پیشاپیش از راهنمایی ها و نظرات ارزشمندتون سپاسگذارم

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    142
    Array

    RE: مشکلات من و تغییر خودم!

    نقل قول نوشته اصلی توسط del
    4. نسبت به وضعیت خونمون؛ وضعیت تحصیلات همسرم؛ وضعیت شغلش، شخصیتش؛ همش حساس شدم؛ باهاش صحبت کردم؛ ازش خواستم یه کدوم از اینها رو تغییر بده؛ یه مقدار زندگی مون از یکنواختی خارج بشه! راستش در جزئیات زندگیمون تنوع و عشق هست! اما توی کلیات زندگی مون؛ همسرم خیلی اهل ریسک و اینها نیست! سه ساله درست و حسابی خرج نکردیم که صاحب خونه بشیم که اون هم این جوری نشد! حالا! احساس می کنم ما چند ساله فقط درجا زدیم! کار کردیم و پس انداز کردیم! اصلا هیچ تغییر اساسی در زندگی مون به وجود نیومده!همون خونه؛ همون شغل؛ همون تحصیلات؛ همون وسایل (البته منظور کلیه؛ مثلا مبل هام همونی هست که توی جهازم داشتم؛ یا تلویزیونم) در این زمینه راهنماییم کنید!
    del عزیز واقعا متعجب شدم از حرفات! تحصیلات و شغل و شخصیت همسر چیزیه که اون اول انتخاب می کنیم. اینها چیزی نیست که بشه به راحتی عوضش کرد. اتفاقا اگه کسی در مورد این مسائل مدام درحال تغییر باشه و به ثبات نرسیده باشه، جای بحث و نگرانی وجود داره.
    اگه منظورت از تغییر تحصیل تغییر رشته تحصیلی است که به شدت داری اشتباه می کنی و اگه تغییر مقطع تحصیلی و بالا رفتن است، خوب اونهم خیلی ساده نیست و برای مردی که نقش نان آوری خانواده رو به عهده داره خیلی ساده نیست چون در مضیقه وقته.

    در مورد تغییر وسایل خونه هم که عزیزم مگه شما چقدر متمتع هستید؟ ظرف سه سال می خواهی که جهیزیه ات رو عوض کنی؟ خوب آدم باید توقعاتش به اندازه جیبش باشه!
    منم سه ساله وارد زندگی شدم ولی اصلا فکرش رو نمی کنم جهیزیه ام رو عوض کنم. اصلا مخصوصا چیزهایی خریدم که تا 10-15 سال دیگه برام کار کنه! وقتی بتونم اثاثمون رو سالم و تمیز نگه داریم، چه لزومی داره مدام تغییرشون بدیم. حالا اگه رو گنج نشسته بودیم، خوب شرایط فرق داشت.
    خانمی نگاهت رو عوض کن. من که هنوز خودم رو تازه عروس می دونم و باور کن هرکی که خونه مون میاد یا حرف وسایل می زنه، نگاه من باعث شده که اونم همین طور باشه و وسایل خونه مون رو بعنوان جهیزیه یه عروس خانم نگاه کنه.

    در مورد خونه هم به شوهرت سخت نگیر. مگه شرایط مملکت رو نمی بینی؟ مگه پیش بینی آینده اقتصادی دست من و شما یا همسرانمونه؟ اعلام می کنن افزایش اجاره بها فقط 9% ولی عملا تا 50% هم بالا رفته. ما هم امسال چنان اجاره خونه سنگین و پیش بینی نشده ای رو تحمیل شدیم که شاید ما هم نتونیم سال آینده صاحبخونه بشیم. ولی مقصر نیستیم.


    نقل قول نوشته اصلی توسط del
    نمی دونم توی این وضعیت بچه دار شدن به نفعمون هست یا نه؟
    بنظر من که مسائلی که عنوان کردی هیچ تضادی با بچه دار شدن نداره و خود بچه می تونه براتون یه تغییر مثبت باشه.
    ولی عزیزم تنها چیزی که نگران کننده ست همین طرز فکرت هست. اگه این مسائلی که گفتی رو برای خودت حل نکنی و به این باور نرسی که چندان هم مهم نیستند و بخواهی برای خودت تنش و استرس درست کنی، هنوز زمان مادر شدنت نرسیده و باید بیشتر روی خودت و رسیدن به آرامشت کار کنی.

  3. 2 کاربر از پست مفید هستی تشکرکرده اند .

    هستی (چهارشنبه 22 تیر 90)

  4. #3
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    RE: مشکلات من و تغییر خودم!

    بلواسکای جان! ممنونم عزیزم؛ اما بچه ها خواهش می کنم فقط راهنمایی در مورد وابستگی رو توی این موضوع قرار بدید!
    در مورد مسائل دیگه توی تاپیک های جدیدم " از جمله مشکل واقعا کجاست؟" در همین انجمن (مشکلات فردی) و " آیا پذیرش تنها راه حل مساله ست" در انجمن مشکلات زناشوئی؛ برام قرار بدید!
    من حتما برای تعامل خدمتتون میرسم؛ بعد از تنظیمات فرشته ی مهربان!
    منتظرتون هستم!

    دوستان خوبم در مورد وابستگیم؛ دارم تمام سعیم رو میکنم که کمترش کنم و این کار رو دارم به تدریج انجام میدم؛ نمونه اش هم دیروز، قرار بود با هم بریم و برای من خرید کنیم؛ با همسرم رفتیم و بعد از دیدن چندین مغازه؛ ایشون خسته و عصبانی شد که من دیگه نمی کشم!
    ازش خواستم که من رو برسونه یه منطقه ی دیگه برای خرید؛ پول رو بده که خودم برم خرید کنم و برگردم! قبول کرد و من هم با شادی و خوشحالی برای اولین بار؛ خودم به تنهایی، (آخه! اگه ایشون نمی اومد یا با خواهری یا دوستی) خلاصه باید یه نفر حتما پیشم میبود که می رفتم؛ اما دیروز؛ خودم به تنهایی رفتم و خریدهامو کردم و موقع برگشتن، زنگ زدم که می یای دنبالم! گفت: فلان جا منتظرتم! توی خونه هم کلی از خریدهایی که کرده بودم؛ خوشش اومد! این اولین قدم!
    چند روزی هم هست که دیگه از اینکه صبح ها سرش شلوغه و نمی تونه تماس بگیره؛ ناراحت نمیشم؛ اما وقتی زنگ هم میزنه، با خوشرویی و کلمات قشنگ تحویلش میگیرم! این قدم دوم!
    خلاصه؛ افتادم توی این فاز که من با عزت نفس باید بتونم؛ با آزادی کامل قائل شدن برای خودم و همسرم، عاشقانه دوسش داشته باشم و در کنارش باشم!

  5. 2 کاربر از پست مفید del تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 23 تیر 90)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 بهمن 90 [ 16:01]
    تاریخ عضویت
    1390-4-06
    نوشته ها
    294
    امتیاز
    1,794
    سطح
    24
    Points: 1,794, Level: 24
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 6
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    762

    تشکرشده 768 در 239 پست

    Rep Power
    42
    Array

    RE: مشکل واقعا از کجاست؟

    دل عزیز،

    مشکلت را واضح تر به همسرت می گفتی. عوض کردن ماشین چه دردی را از شما درمان می کنه، جز یک هزینه اضافه.

    اگر ممکنه خونه تون را بدید اجاره و با فروش ماشین یه خونه بهتر بخرید یا اجاره کنید.

    با همسرت صحبت کن و بگو که بدون اتاق خواب نمی شه بچه دار شد. بچه را شب کجا می خوابونید؟ کنار خودتون؟

    شما گفتی من یه تنوع می خوام، اون هم مردونه ترین تنوع را که به نفع خودش هست انتخاب کرده و می خواد ماشین عوض کنه. صریح و واضح بگو که باید خونه را بهتر کنیم.

  7. 2 کاربر از پست مفید شب نم تشکرکرده اند .

    شب نم (چهارشنبه 22 تیر 90)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 شهریور 90 [ 07:28]
    تاریخ عضویت
    1390-3-21
    نوشته ها
    55
    امتیاز
    1,470
    سطح
    21
    Points: 1,470, Level: 21
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 41 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل واقعا از کجاست؟

    سلام دل عزیز
    به نظر من من توی این شرایط بچه دار شدن اصلا درست نیست بچه هیچ وقت خوشبختی نمی یاره فقط جلو پاشیده شدن زندگی را تا حدودی می گیره با نظر شبنم موافقم از شوهرت بخواه هر طور شده خانه رو عوض کنه چرا وام نمی گیرید همه مرده با داشتن وام پیشرفت می کنند

  9. 2 کاربر از پست مفید اریاناز تشکرکرده اند .

    اریاناز (چهارشنبه 22 تیر 90)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 شهریور 90 [ 07:28]
    تاریخ عضویت
    1390-3-21
    نوشته ها
    55
    امتیاز
    1,470
    سطح
    21
    Points: 1,470, Level: 21
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    41

    تشکرشده 41 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل واقعا از کجاست؟

    سلام دل عزیز
    به نظر من من توی این شرایط بچه دار شدن اصلا درست نیست بچه هیچ وقت خوشبختی نمی یاره فقط جلو پاشیده شدن زندگی را تا حدودی می گیره با نظر شبنم موافقم از شوهرت بخواه هر طور شده خانه رو عوض کنه چرا وام نمی گیرید همه مرده با داشتن وام پیشرفت می کنند

  11. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 06 بهمن 91 [ 19:17]
    تاریخ عضویت
    1390-3-25
    نوشته ها
    118
    امتیاز
    1,470
    سطح
    21
    Points: 1,470, Level: 21
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    270

    تشکرشده 270 در 103 پست

    Rep Power
    24
    Array

    RE: مشکل واقعا از کجاست؟

    دل عزيز با اين وضعيتي گفتيد منم كاملا با شب نم جان موافقم اولويت اول شما بايد تغيير منزل باشه
    ولي اين كه شما از ايشون خواستيد تنوع ايجاد كنه مثلا تو وضعیت تحصیلات ؛ وضعیت شغلش، شخصیتش فكر ميكنم تغيير اينها خيلي سخته و در ضمن فكر ميكني لازم باشه
    مثلا تو اين شرايط بد كاري ايشون شغلش را تغيير بده يا بره درس بخونه حالا با اين شرايط كه ادم مجبوره برا گذراندن زندگي خيلي سخت كار كنه ديگه وقتي برا ادم برا درس خوندن نمي مونه
    ولي در مورد خونه و ماشين اگه وضعيت ماليتون اجازه ميده خيلي هم كار خوبيه كه اين كار را بكنيد
    و شما هم به تنوعي كهخ دوست داريد دست پيدا ميكنيد
    لباسها در آب کوتاه میشوند و برنج ها دراز. در درازای زندگی برنج باش و در پهنای آن، لباس.
    واگر عمق این پند را نفهمیدی, بدان که تنها نیستی!

  12. کاربر روبرو از پست مفید mohsenn تشکرکرده است .

    mohsenn (چهارشنبه 22 تیر 90)

  13. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 17 اسفند 93 [ 14:25]
    تاریخ عضویت
    1390-3-29
    نوشته ها
    1,107
    امتیاز
    8,928
    سطح
    63
    Points: 8,928, Level: 63
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 122
    Overall activity: 33.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,038

    تشکرشده 2,035 در 738 پست

    Rep Power
    125
    Array

    RE: مشکل واقعا از کجاست؟

    دل نوشته:
    حالا! احساس می کنم ما چند ساله فقط درجا زدیم! کار کردیم و پس انداز کردیم! اصلا هیچ تغییر اساسی در زندگی مون به وجود نیومده!همون خونه؛ همون شغل؛ همون تحصیلات؛ همون وسایل (البته منظور کلیه؛ مثلا مبل هام همونی هست که توی جهازم داشتم؛ یا تلویزیونم) در این زمینه راهنماییم کنید! احساس می کنم همسرم هیچ علاقه ای به تحرک نداره!



    سلام دل عزيز
    ببين به نظرم شما اجازه ندارين و نبايد در خصوص شغل و تحصيلات همسرتون نگران باشين و تلاش كنين چون در اينصورت به مرور زمان اعتماد به نفس و مردانگي اش را ازش مي گيرين و بااين كار هم مسئوليت خودتان را زياد مي كنين و هم اون احساس قبل را نسبت به همسرتان نخواهيد داشت.

    اما در مورد خونه و وسايل: ببينين در مورد اين مسائل اگه همسرتون سرش شلوغه و وقت نداره يا به قول خودتان تحرك نداره. شما چرا اقدام نمي كنين؟ شما اقدام كنين و اون را هم وارد بازي تون كنين و بهش مسئوليت بدين.

    من اگه به جاي شما بودم (پول پيش خونه + پول ماشين + پول پس انداز + وام) را يك خانه هرچند كوچك و ارزان مي خريدم و به مرور زمان توسعه اش مي دادم

    موفق و پيروز باشيد

  14. 2 کاربر از پست مفید ليلا موفق تشکرکرده اند .

    ليلا موفق (چهارشنبه 22 تیر 90)

  15. #9
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    RE: مشکل واقعا از کجاست؟

    دل عزیز چون این پست تاریخ ارسالش جلو تر از باز شدن این تاپیک است ، اگر انتقال می دادم به جای پست اول شما می نشست لذا نقل قولش کردم

    در خصوص انتقال یا ادغام تاپیک ها به تاریخ پستهای هر دو تاپیک توجه کنید که آیا شدنی هست یا نه

    نقل قول نوشته اصلی توسط ani
    سلام دل عزيز


    1- به نظرم بيشتر درگير يك نوع كمالگرايي و ايده اليستي و وسواس شديد شده اي كه با توجه به شرايط مملكت و موقعيت اجتماع و ....قدري رويايي به نظر مي رسد . من مخالف رشد و پيشرفت نيستم اما يك سري واقعيت ها ي رايج را هم بايد ديد و بايد ميزان پذيرش خودت را نسبت به شرايط زندگي شخصي و اجتماعي بالا ببري ( پذيرش = هست هر آنچه كه هست ) . سه سال زمان زيادي براي رسيدن به خواستهاي مشترك نيست ، به خودت و زندگي و همسرت زمان بده . مگر قرار است هر كسي با سه سال ازدواج كردن مبل و تلويزيون و ......را عوض كنه !!!

    و باز فكر مي كنم نوع تفكر هر انساني باعث رنجش دروني خودش است .

    2- http://www.hamdardi.net/thread-11497.html


  16. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (پنجشنبه 23 تیر 90)

  17. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    RE: مشکل واقعا از کجاست؟

    "تحصیلات و شغل و شخصیت همسر چیزیه که اون اول انتخاب می کنیم. اینها چیزی نیست که بشه به راحتی عوضش کرد. اتفاقا اگه کسی در مورد این مسائل مدام درحال تغییر باشه و به ثبات نرسیده باشه، جای بحث و نگرانی وجود داره."
    [color=#0000CD] بلواسکای عزیزم؛ من از شغل همسرم ناراضی نیستم و این حساسیت های من به خاطر گله و شکایت و اذیت هایی هست که خودش در این شغل متحمل میشه و اونها رو دائما به من انتقال میده! راستش یه طرفه قضیه عشق و دوست داشتنی هست که نسبت بهش دارم و دوست ندارم که دائما در خطر باشه و مضطرب و نگران! یه طرف قضیه هم هوش و استعداد و توانایی هست که همسرم داره و الان دیگه فکر می کنم موقعیت مناسبی باشه که بهره بیشتری از هوشش ببره؛ یعنی ایشون الان از لحاظ تجربی و تخصصی از خیلی از جوون های دیگه که فقط علم این کار رو دارن؛ بیشتره؛ اما بخاطر نداشتن مدرک تحصیلی و همین طور یه کم ریسک؛ باید 11 ساعت کاری زیر آفتاب سوزان در گرمای تابستان شهر ما؛ با آهن آلات و خطر اون بالای ساختمون دست و پنجه نرم کنه! بنابراین این موضوعات من رو نسبت به وضعیت شغل ایشون و همین طور تحصیلاتش حساس تر کرده!
    و البته نباید این موضوع رو هم کتمان کنم که من برای بالابردن سطح اجتماعی و عرفی زندگیم و آرامش بیشتر همیشه عاشق این بودم که همسرم یه فرد تحصیل کرده ای باشه!
    شاید این ذهنیتم اشتباه و نیازه که اصلاح کنم؛ من خودم عاشق درس خوندنم؛ عاشق فهمیدنم، همه چیز خوبه تا موقعی که میشنوم که شوهر فلان دوستم، فوق داره میخونه یا دامادمون فلان دانشگاه قبول شد برای تحصیلات تکمیلی، اون وقت انگار یه آرزو از زیر خاکستر زبانه میکشه بیرون که من هم همیشه آرزو داشتم همسرم تحصیل کرده باشه! چه جوری باید این موضوع رو حلش کنم؟ مشکل از دیدگاهم هست یا کمبود اعتماد به نفس یا ... کمکم کنید!
    در مورد شخصیتش حق با شماست! روز اولی که اومد خواستگاریم من خودم از راحتی و صداقت و پاکی و احساس صمیمیت ایشون خوشم اومد که دیگه به هیچ چیزی فکر نکردم؛ شاید الان حق ندارم که دقیقا بخاطر همین ویژگی هاش بخوام سرزنشش کنم که با دیگران این جوری نباش!
    شاید هم یه جور حس مالکیت! در این مورد کمکم کنید!


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
    توسط darya.f در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 79
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 مرداد 91, 16:33
  2. چطور دو نام کاربری مشابه ممکن است؟!
    توسط هستی در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 تیر 91, 16:24
  3. من نذاشتم یا خدا نخواست؟ درد های درونم رو چطور درمان کنم؟
    توسط sarshar در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: شنبه 05 فروردین 91, 00:41
  4. X:X اندازه قلب شما چقدر است؟
    توسط فرشته مهربان در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 29 بهمن 90, 17:12
  5. کمک کردن به دیگران وظیفه ی ماست؟!
    توسط چشم بارانی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 آذر 89, 15:57

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.