سلام دوستان خوبم
ماجرا اینه دیروز(2/2/87) وقتی با شوهرم از سر کار برگشتیم خونه ناهار رو آماده کردم و داشتیم میخوردیم که یه دفعه سر یه موضوعی بحثمون شد شوهرم تعریف کرد که توی اداره یکی از نیروهای خدماتیشون چند تا سی دی پیشش داشته که اول مخفی میکرده ولی شوهرم سر به سرش گذاشته و ازش گرفته گفته اینها چیه خلاصه فهمده که سی دی های غیر اخلاقیه یه کم با شوخی و جدی باهاش بحث کرده و ازش گرفته و برده توی اتاقش و یه چند تاییش رو داده به همکارش که ببین فلانی چی میبنه
میگفت فقط میخواستم ببینم چیه من از کوره در رفتم و کلی دعوا کردم که تو که در مورد مسائل اعتقادی اینقدر ادعا داری نباید دست به چنین کارایی بزنی و تازه دیگران رو هم به گناه وادار کنی
و میشه گفت توی حرفام خیلی نیش و کنایه زدم و نمونش این که تو مشتاقانه منتظری که اسمت توی قرعه کشی حج عمره در بیاد بعد همون روزی که منتظر نتیجه ای این کار رو میکنی بهش گفتم دیگه به حرفهات و ادعا هات اطمینان ندارم
آخه ما از وقتی که بچه دار شدیم کلا خیلی رعایت میکنیم در مورد موسیقی غیر مجاز یا دیدن فیلم همه رو گذاشتیم کنار و بخاطر تاثیرش روی فرزندمون خیلی چیزا رو رعایت میکنیم
البته من با صحبتهام و اینکه از خدا خواستم که همیشه در زندگیمون صعود داشته باشم نه نزول این کار محقق شد شوهرم قبلا شاید اگه پیش می اومده مخصوصا زمان مجردیش فیلم های غیر اخلاقی می دیده ولی الان دیگه کلا کنار گذاشته و به گفته خودش باعث تعجب همکارا و دوستاش شده
چون این کار خیلی بین مردها رواج داره
تا اینکه دیروز من این حرف رو از دهنش شنیدم و از کوره در رفتم و خودم میدونم متاسفانه خیلی با کنایه باهاش حرف زدم تا شب کم و بیش بحث داشتیم و هر دو با اعصاب داغون خوابیدیم
من فقط میگفتم اشتباه کردی؟ چرا این کار رو کردی؟ تو بعد از اینهمه بازداری چرا دوباره نتونستی جلوی خودتو بگیری؟ اونم اون اولش که میخواست منو آروم کنه گفت باور کن من چیزی ندیدم وقتی فهمیدم که سی دی غیر اخلاقی بستم و رفتم به اون طرف کلی بد و بیراه گفتم
بهش گفتم که منو نسبت به خودت بی اعتماد کردی دیگه به هیچ مردی اعتماد ندارم
حالا دوستان بهم بگین من اشتباه کردم؟ الان با هم قهریم.... چطور باید بهش میگفتم چون نتونستم خودمو کنترل کنم
خواهش میکنم کمکم کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)