RE: بياييد از شيطنت هاي دوران تحصيل بگوييم...
منم سر کلاس بچه مثبت بودم البته به جز وقت هایی که توی راهنمایی لج می کردیم همدیگر را یا نیمکت همدیگر را هل می دادیم و یه دفعه یکی از اون ور نیمکت میافتاد روی زمین! یا ما که ردیف یکی مونده به آخر می نشستیم یه دفعه کل ردیف های جلویی تکون می خوردن!
اما یادم نمی ره که یه سری یکی از همین شیطون های کلاس صندلی های بچه ها را با کش مخصوص دوچرخه به هم می بست تا به محض جابه جا شدن بچه ها صندلی از زیر پاشون دربره! و وقتی که همین کار را خواست با صندلی من انجام بده کش را باز کردم با کمال آرامش بلند شدم رفتم در پنجره و کش را انداختم بیرون! وسایلم را برداشت و گفت تا نری کش را برگردانی بهت نمی دم منم رفتم با حواله کردن یه مشت وسایلم را پس گرفتم و نشستم سر جام و ادامه جزوه را نوشتم و معلم مانده بود هاج و واج! چه خشنی بودم من! 
[align=right][size=large]ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم
رهرو منزل عشقیم و ز سرحد عدم تا به اقلیم وجود این همه راه آمده ایم[/size][/align]
علاقه مندی ها (Bookmarks)