با سلام خدمت شما
من و شوهرم حدود 9 سال است که ازدواج کرده ایم و دو فرزند داریم ما از دوشهر دور از هم اما از دو فرهنگ نسبتا مشابهیم. تا مهر امسال ما ئر شهر پدری من زندگی می کردیم اما بنا به دلایلی از مهر امسال به شهر شوهرم رفتیم. (یعنی من دور از خانواده خودم هستم) اما مشکل من با رفتارهای شوهرمه هر چند شوهر من هم مانند من در یک شهر نسبتا کوچک و مذهبی بزرگ شده اما رفتارش با یکی از زن برادرهاش(یعنی جاری من) به گونه ای است که منو داره آزار می ده و منجر به بحث و جدل بین ما (منوشوهرم) شده. جاری من علاقه زیادی به خودنمایی داره و احساس می کنم شوهرم رو به سمت خودش می کشونه. البته مشکل اصلی من اینجاست که در خانواده شوهرم صحبت از مسایل جنسی خاوناده متداول است. شوهرم 3 برادر دیگر دارد و خواهر ندارد هر بار که با آنها در مهمانی هایشان هستم اکثرا در مورد مسایل جنسی شان بی پروا صحبت می کنند. ببخشید مجبورم مشکلمو اینجا بگم چون دارم دیوونه می شم.
چند روز پیش قرار بود با جاری مورد نظرم به مسافرت برویم دیشب جاری ام به شوهرم با صدای بلند گفت روشی که بهم گفتی کارساز بود من پرسیدم موضوع چیه ؟گفت شوهرت بهم گفت با همسرم .... کنم تا راضی بشه با هم به مسافرت برویم و بلند خندید و گفت: علی آقا به برادرت .... حالا راضی شده بریم. مرسی از راهکاری که بهم گفتی!!!!!!!!!
و اونموقع بود که خون من جوش اومد یا ببخشید وسط مهمانی نشستیم داریم بازی می کنیم توی چشم همسرم نگاه میکنه و با بی حیایی می گه بدجوری ......باید برم دستشویی!!!!!!!!
وای آخه من چی بگم؟ احساس می کنم داره با این کارهاش شوهرمو بطرف خودش می کشه بعد از این قضایا کلی باهاش دعوا کردم گفتم خوبیت نداره اینقدر باهاش در مورد مسایل خانوادگی وارد بحث می شی اما تنها جوابی که شنیدم این بود:
من داداش و زن داداشمو دوست دارم تو اگه نمی تونی تحمل کنی برو بلیط بگیر برو خانه بابات!!!!!!!!!!!!!!1
تو رو خدا کمکم کنید باید چکار کنم تا از این مشکلات رها بشم؟ برخوردم چطور باشه؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)