<embed src="http://kooli.persiangig.com/audio/Mimirambarat.wma" stretchtofit="true" loop="true" enablecontextmenu="false" showcontrols="true" height="165" width="135" name="WMP1">
</embed>
هنگامیکه کبوترپرشکسته درآشیانه از غم می نالد
هنگامیکه بلبل افسرده از جور خزان به یاد گل برزمین بوسه میزند
هنگامیکه آخرین برگ پاییزی نقش بر زمین
میشود آن هنگام مرا یاد کن.
مرا صد بار از خويش براني دوستت دارم
به زنجير خيانت هم كشاني دوستت دارم
به پيش خلق بتوان حديث عشق را گفتن
درون سينه ي تنگم نهاني دوستت دارم
به چشمان تو سوگند اي گل زيبا مرا هرچيز
سزاوار حريم خود بداني يا نداني دوستت دارم
به جرم عشق تو صد زخم كاري بر جگر دارم
جگر سهل است اگر خونم فشاني دوستت دارم
رفتی برو اما نگو دیگر نمی آیی
حالا که من میمانم و یک عمر تنهایی
حالا که دیگر عشق هم تکرار یک درد است
عشقی که در دل مانده تا روز مبادایی
این روزها را خواستی اما بدون من
سر کرد این دل بی تو اما با چه شبهایی
رفتی و من این لحظه ها را می شمارم باز
تنها به این امید تو یک روز می آیی
اما دلم این لحظه را باور نخواهد کرد
وقتی نمی آیی...چه امروزی چه فردایی؟
دیگر خیال بودنت را هم نمی خواهم
وقتی نداری تو برایم هیچ معنایی
می سازم از نو زندگی را عشق را اما
دیگر نخواهی داشت در دنیای من جایی
علاقه مندی ها (Bookmarks)