به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مرداد 89 [ 13:20]
    تاریخ عضویت
    1386-12-16
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    4,608
    سطح
    43
    Points: 4,608, Level: 43
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 41 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array

    * ازدواج اینترنتی موفق اما با مشکلات میخوام کمکم کنید!!!

    با سلام به همه دوستای خوب
    من توی شهر خودم داشتم زندگی میکردم رفتم دانشگاه و بعد هم سر کار اونجا با این دنیای مجازی آشنا شدم و همین دنیای مجازی منو به یه دنیای واقعی پر از عشق با یه همسری که به اندازه همه خوبیها دوستش دارم و یه فرزند ناز و خوشگل توی یه شهر دیگه کشوند البته خالی از سختی و درد و رنج نبود اما به همه مشکلاتش می ارزید چون عشقم یه عشق واقعی بود فقط اینو فهمیدم اگه هر جا و توی هر زمینه ای صداقت داشته باشی و با پاکی دل از خدات بخوای که کمکت کنه این اتفاق میفته
    باهاش توی یکی از محیط های چت آشنا شدم همون روز اول همه مشخصاتش رو دقیق و بدون دروغ گفت ولی من تا چند روز با اسم مستعار و ندادن مشخصات باهاش صحبت کردم هیچوقت این اجازخه رو به خودمون ندادیم که از حدی فراتر بریم و این رابطه رو به گناه بکشونیم فقط به همدیگه فهمونده بودیم که همدیگه رو دوست داریم چهار پنج ماه به همین منوال گذشت و چندین بار توی صحبتهاش از خواستگاری و قصدش برای ازدواج گفته بود اون عکسش رو فرستاده بود و لی اون منو ندیده بود و تا زمانی که من هم البته با اجازه مادرم عکس پوشیده و فقط قرص صورتم را نفرستاده بودم اصلا به پیوند اطمینان نداشتم و همیشه یه طرف دیگه موضوع یعنی دل کندن و جدا شدن رو برای خودم در نظر داشتم هر چند خیلی سخت بود
    پسر مومنی بود و از نظر ایمانی با هم سنخیت داشتیم و با همه اطمینان میتونم بهتون بگم که ایمان به خدا و سپردن همه چیز دست اون در بین ما دو تا باعث به سرانجام رسیدن این عشق شد و من به اون گفته بودن که این عشق عشق پاکیه چون فارغ از نگاه گناه آلود و هوس انگیزه از نظر خانوادگی هم در یک سطح بودیم و شاید ما از نظر ظاهری هم کمی بالاتر بودیم
    کارش هم رسمی بود توی یه ارگان دولتی و میتونم بگم چه از نظر معنوی و چه مادی با هم سنخیت داشتیم ولی خوب رسیدن ما به هم بدون سختی هم نبود دوریمون از همدیگه توی مدت دوران عقد سختی رو دو چندان میکرد
    ما در بهاری زیبا و آغاز زندگی نو برای همه ما هم زندگی جدید خودمون را با پیمان و عهدی ابدی آغاز کردیم و در کمال معنویت با مهری به مقدار 14 سکه بهار آزادی در نهایت سادگی به عقد یکدیگر در آمدیم و شش ماه بعد هم که به اندازه شش قرن گذشت زندگیمان را در زیر یک سقف با شور و شوقی مضاعف به دور از خانواده ام در شهر محبوبم آغاز کردیم............
    الان حدود سه سال با ثمره یک فرزند از این پیوند زیبا میگذره و من خدا را بخاطر همه لطفهایش سپاسگذارم
    این خلاصه ای از زندگی من بود که ادامه خواهد داشت توی نامه های بعدی از مشکلاتم خواهم گفت و امیدوارم که در زمینه اون مشکلات من رو یاری کنید
    با تشکر

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مرداد 89 [ 13:20]
    تاریخ عضویت
    1386-12-16
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    4,608
    سطح
    43
    Points: 4,608, Level: 43
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 41 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج اینترنتی موفق اما با مشکلات میخوام کمکم کنید!!!

    با سلام
    و اما مشکلات.....
    توی همون دورانی که با هم حرف میزدیم بهم گفته بود که با چند تا دختر دیگه توی همین چت آشنا شده خوب این یه چیز طبیعی بود و من هر چند یه کم ناراحت شدم ولی گفتم همین خوبه که صادقانه بهم گفته که با چند نفر دیگه آشنا شده.... توی همون دوره هز از گاهی صحبت از اونا به میون می اومد اینکه یکیشون یه بار نامزد کرده و خانوده اش اعتقادات خاصی دارن اینکه فقط ماه رمضان ها یا محرمها باید مسلمان شد و از این حرفها و یا یه دختر دیگه ای که کلا از خانوادش بریده بودو هر از گاهی برای درد دل بهش زنگ میزده و از خانوادش شکوه و شکایت میکرده که البته این مورد دو سال هم از همسر من بزرگتر بوده و ..... اما میگفت همشون یه جورایی مشکل دارن و من فقط راهنماییشون میکنم و سعی میکنم اونها رو به طرف خدا بکشونم و همیشه اولین چیزی که میپرسم اینه که نماز میخونن یا نه؟
    گذشت تا این که این ارتباط ما همونطور که گفتم البته با فراز و نشیبهای زیاد به ازدواج ختم شد اما من همیشه دلهره داشتم که نکنه این ارتباط ها برای زندگیم مشکل ساز بشه متاسفانه توی دوران عقد باز هم این ارتباط ها(تلفنی ) ادامه داشت که هر موقع به همسرم شکایت میکردم میگفت به خدا اونها ول کن نیستن با اینکه به همشون گفتم ازدواج کردم ولی یا اینکه فکر میکنن دروغ میگم و یا اینکه خودشون اینطوری دلشون میخواد و حتی میگفت یکی دو تاشون حتی تبریک هم گفتن وقتی میگفتم تو باید بهشون بگی بهم زنگ نزنین میگفت به خدا روم نمیشه
    البته اینو راست میگفت چون کلا آدم کم رویی هست ولی دل من همیشه ازش چرکین بود تا اینکه یکی دو تاشون رو خودم تلفنی باهاشون در گیر شدم و حسابی به قول معروف توپیدم و بقیه هم یواش یواش مخصوصا بعد از عروسی برای همیشه دست از این تماسها برداشتند
    حتی یکشیون با اینکه ازدواج کرده بود باز هم ول کن نبود البته چون شوهرم آدم خیر خواهی بودو زود دلش برای کسی میسوخت به بعضی هاشون کمک مالی کرده بود یا به خاطر وضع مالیشون قول داده بود که توی همون شهر خودشون که آشنایی داره براشون کار پیدا کنه و به اصطلاح سفارششون رو بکنه واین مورد خانمی که متاهل بود از اون دسته بود که هر از گاهی بدون اطلاع شوهرش به شوهرم زنگ میزد و تقاضای پیگیری کارش یا پول میکرد که خودم هم با همین مورد برخورد کردم چون دیدم کیفیت صحبتهاش گاهی از حد کاری که داره فراتر میره
    اما همه اینها به کنار شوهرم اول منو دوست خودش میدونست و به همین بهانه همه گذشته و زیر و بم کارهایی که در گذشته کرده و حتی خواستگاریهایی که رفته بود و کلا جزء به جزء همه اونها رو برای من تعریف کرد و من رو روزبه روز به خودش حساس تر کرد
    الان به بیرون رفتنش به زنگ موبایلش به با دوستان یا همکاراش بودنش همه چیزش حساس شدم
    همیشه میترسم که یه روزی اونو از دست بدم
    دائم موبایلش رو چک میکنم با اینکه میدونم داخلش چیزی پیدا نمیکنم
    اگه جایی بره و یه کم دیر کنه صد بار بهش زنگ میزنم
    به نظر شما شوهر من اشتباه نکرد که از روابط قبلش با من حرف زد؟
    حالا من با این شک و دودلی چیکار کنم؟

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مرداد 89 [ 13:20]
    تاریخ عضویت
    1386-12-16
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    4,608
    سطح
    43
    Points: 4,608, Level: 43
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 41 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج اینترنتی موفق اما با مشکلات میخوام کمکم کنید!!!

    دوستان عزیز سلام

    اما ظاهرا هر دوی شما متن رو کامل و با دقت نخوندید من در متن قبلی گفتم که همه اونها بعد از مدتی(یکی دو ماه) از گذشتن زندگی مشترکمون وقتی مطمئن شدن که واقعا شوهرم ازدواج کرده همشون رفتند و دیگه هیچ تماسی نگرفتند و اون مورد خانم متاهل هم با برخورد شدیدی که کردم (تلفنی) دیگه هرگز تماس نگرفت الان هم از زندگی مشترکمون سه سال میگذره
    مشکل من اینه با توجه به گذشته و شرح وقایعی که توی دوران نامزدی و بعد از ازدواجم پیش اومد من نسبت به شوهرم بسیار حساس شدم هر چند میدونم که الان با گذشت زمان دیگه هیچ ارتباطی در بین نیست مخصوصا اینکه ما الان یه فرزند هم داریم اما من نسبت به همسرم از جمله تلفنها و رفت آمد هاش و حتی دوستانش و یا روابط توی اداره با همکارهای خانمش بسیار حساس شدم
    باز هم میگم دیگه اصلا از اون روابط گذشته خبری نیست و من اینو مطمئنم و بارها هم هر گاه حرفی به میون میاد شوهرم به اشتباهی که در مورد این ارتباطات در گذشته کرده بوده اقرار میکنه و میگه خدا باهام بود که از روی دلسوزی فریب بعضی هاشون رو نخوردم
    اون خودش به کلی از ایجاد اون ارتباطها پشیمونه ولی قسم میخوره که اکثرشون از روی ترهم و دلسوزی بود هر چند که من در جوابش میگم به نظر من این یه توجیه هستش و تو همون موقع خیلی صریح میتونسیتی بگی که ازدواج کردی و بهتره برین دنبال زندگی خودتون و توی زندگی من مشکل ایجاد نکنین تایید میکنه و پاسخی نداره بده
    من و همسرم بهم خیلی علاقه مندیم اما این گدشته دلم رو نسبت بهش چرکین کرده و دائم بخودم میگم چرا همسرم این کار رو میکرد اگه اون واقعا به من علاقه داشت و تعهد قلبی داشت نباید بعد از پیمان زناشوئی حتی یک کلمه هم با اونها حرف میزد و این تخم شک و دودلی رو توی دل من نمیذاشت
    این حس باعث شد حتی توی رابطه زناشویی هم در من اثر بگذاره
    ولی با این حال با تمام وجود دوستش دارم و اون هم الان دیگه کلا خیلی به زندگی (مخصوصا از زمانی که فرزندمون به دنیااومد) علاقه منده و متعهد
    بهم بگین چطور اون گذشته رو پاک کنم چطور همه چیز رو فراموش کنم دوره نامزدی من ازش دور بودم اما از اون دوران من اصلا خاطره خوبی ندارم همش تا باهاش تلفنی حرف میزدم وقتی قطع میکردم پیش خودم میگفتم حتما الان دوباره یکی از اونها زنگ میزنه و باهاش حرف میزنه خلاصه خیلی زجر کشیدم من توی اون دوران 12 کیلو وزن کم کردم
    همیشه دلم میخواد با اینکه میدونم اشتباهه اما هی گذشته رو پیش بکشم و دوباره بازخواستش کنم که چرا این کار ور میکردی
    حتی توی دوران عقد تعریف میکرد که یه بار یه دختر به ادارشون اومده و بعد از صد بار رفتن و اومدن از شوهرم خواسته تا باهاش حرف بزنه بعد از اینکه شوهرم بهش گفته چی از من میخوای من ازدواج کردم و متاهلم گفته میدونم من خودم هم نامزد دارم اما فقط میخوام باهات یه مدت ارتباط داشته باشم شوهرم هم یه شماره موبایل الکی میده تا دست از سرش برداره و بره اون هم رفته و دیگه هرگز پیداش نشده
    با اینکه توی این قضیه اتفاقی نیفتاده بود اما شنیدن این حرفها منو داغون میکرد و همیشه کارم گریه بود نمیدونم آیا اون زمان واقعا شوهر من مشکلی داشت یا دیگران هر چند الان دیگه همه اونها تموم شده اما تاثیرش رو گذاشته
    یادم رفت بگم که شوهرم چهره جذاب و زیبایی داره و خوب زیبایی همیشه فریبنده است اینو گفتم که دلیل جذب دیگران رو بهش بدونید
    به هر حال میخوام کمکم کنین تا گذشته رو پاک کنم و هیچی از اون دوران کذایی توی ذهنم نمونه و پاک بشه
    ممنونم از اینکه چشمهاتون رو برای پر حرفی های من خسته میکنین
    باز هم از ندا و کیمیای عزیز ممنونم امیدوارم این بار متن نامه رو کامل بخونن

  4. #4
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 12 اردیبهشت 03 [ 12:26]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,424
    امتیاز
    287,437
    سطح
    100
    Points: 287,437, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,595

    تشکرشده 37,093 در 7,006 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج اینترنتی موفق اما با مشکلات میخوام کمکم کنید!!!

    سلام همسفر
    قبل از همه چیز بگویم چقدر متاثر و شرمنده شدم ، که متوجه این موضوع نشدم و اینقدر جواب شما دیر شد.
    من خدا را شاکر هستم که چنین زندگی شیرینی را دارید.
    اما فراموش نکنید که نهال عشق مخصوصا اوائل زندگی نیز به مراقبت بیشتر دارد. گاهی باید آبش دهی،گاهی باید آفت زدایی کنی، نور بخوره، و کود بهش بدهی.
    اینها همه مهارت می خواهد.
    حالا که الحمدالله نهال خوبی از عشق درون خانواده دارید، پس باید یک مهارتهایی را هم بیاموزید. البته این مهارتها زیاد است و در همین انجمن به مرور خواهید یافت.
    اما نکته مهم :
    مشکل همسرتون این بوده است که بدون ظرفیت سنجی شما ، خیلی سریع به خاطر اعتمادی که به شما داشته است به لایه های درونی شخصیت خودش راه داده است. این نشان از صداقت اوست. اما به همان اندازه هم بی مهارت بوده است، که بدون توجه به روحیه و صبر و تحمل شما گام پیش گذاشته است.
    و شما هم به نظرم تند رفته اید. اگرچه نتایج را ثمر بخش می دانید، اما دخالت مستقیم و انجام کاری به جای همسرتان منجر به ضعف رابطه می شود.
    احتمال عقب گردکردن آقای شما در موارد مشابه خواهد رفت.
    لذا با همسرتان صحبت کنید.
    از احساسات آزارنده خودتون بگوئید و به او توصیه کنید، از این نظر شما را رعایت کند و چنین اتفاقاتی را برای شما فعلا گزارش نکند.

    فراموش نکنید ما آدمها برای چیزهای به ظاهر آزارنده هم انرژی می گذاریم و دنبال می کنیم چون هیجان دارد. ( متاسفانه همین مسئله منجر می شود که بعضی خانم ها چنان فلیم زندگی را اکتیو کنند که بعضی از اقایان مریض بیشتر به خاطر این هیجان خواهی ها در مسائل اینگونه تقویت می شوند)
    مثالی از مورد بالا:
    ما معمولا به نظر می رسه از ترس بدمون می آید از غم بدمون می آید و....
    اما پول می دهیم می رویم ترن هوایی سوار بشویم یا تونل وحشت برویم تا بترسیم و جیغ بزنیم
    یا پول می دهیم سینما یک فیلم تراژدی ببینیم یا کاست غمگین گوش کنیم و گریه کنیم...
    پس می تواند همین مسئله به ظاهر تنش زا، به خاطر اینکه زندگیتون از روزمرگی در می آورد و یک میزان تنش به شما می دهد، موجب تقویت شما بشود که این مسئله را دنبال کنید.
    توصیه می کنم به اتفاق همسرتان روی برنامه های سورپرایز کننده مثبت سرمایه گذاری کنید تا خلا هیجانی زندگی شما رفع شود.
    خلاقیت
    خلاقیت خیلی باید به کار بگیرید....

  5. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مرداد 89 [ 13:20]
    تاریخ عضویت
    1386-12-16
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    4,608
    سطح
    43
    Points: 4,608, Level: 43
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 142
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    35

    تشکرشده 41 در 20 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ازدواج اینترنتی موفق اما با مشکلات میخوام کمکم کنید!!!

    با سلام
    ممنون و متشکر از پاسخ همه شما عزیزان همچنین جناب آقای سنگ تراشان
    دشمنتون شرمنده آقای سنگ تراشان من و همه دوستان از پر حجم بودن مشکلات و مطالب ارسالی اطلاع داریم و خوب حساس بودن موضوع ارسالی هم باعث میشه که بعضی از موضوعات ارجحیت بیشتری برای پاسخ از نظر زمانی داشته باشند
    به هر حال از نطرات سازنده تون ممنون
    خوشبختانه همسر من نسبت به آن رفتار ها ابراز پشیمانی کرده و ابراز میداره که فکر نمیکرده که تا این حد با در میون گذاشتن اون مسائل با من منو برنجون چون میگه من اول تو رو دوست صمیم خودم میدونم بعد همسر
    اما اذعان میکنه که نباید همه مسائل رو در میون میذاشته و همش رو واسه من میگفته
    خداروشکر الان مشکل خاصی نداریم و زندگی شیرینی میگذرونیم
    امیدوارم همه دوستان هرگز دچار مشکل نشن و اگر هم خدای ناکرده مشکلی پیدا کردن با توکل بر خدا همه چیز حل بشه
    با تشکر
    در پناه حق پیروز و سربلند باشید


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وقتی ناراحتم به سختی می تونم حرف بزنم(دوستان قدیمی لطفا باهام صحبت کنید)
    توسط ستاره آشنا در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 مهر 97, 23:46
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 96, 14:47
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  4. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 آبان 93, 00:32
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 30 فروردین 92, 11:55

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.