سلام به همگی
دختری که 4 ترم بهم خیره میشد و لبخند میزد منو بد جوری شیفته و عاشق خودش کرده بود طوریکه روز و شب تو فکرش بودم چون من پسر خوش قافه ای هستم اوایل غرورم بهم اجازه نمیداد که برم باهاش صبحت کنم, پیش خودم میگفتم اون باید پیش قدم شه و بیاد با من صحبت کنه ولی بعد از دو سال غرورمو گذاشتم کنار و با هزار امید و آرزو پا پیش گذاشتم و علاقمو باهاش درمیون گذاشتم و با کمال ناباوری بهم گفت که دوست پسر داره ولی من از دوستاش که پرسجو کردم خلافشو بهم گفتن و حالا رفتار این خانوم تغییر نکرده و دوباره همون نگاها ادامه داره. بنظر شما حالا من باید چیکار کنم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)