من فکر می کنم بخش عمده ای از دردها و رنجهای ما به نحوه ی ارتباط ما با سایرین برمیگرده ... ما غالبا به تفاوتهایی که با دیگران داریم بی دقت هستیم و تاوقتی که گیر اثرات منفی ناشی از بروز جلوه های رفتاری متفاوت نیفتادیم خیلی به این موضوع اهمیت نمی دیم .
یه تعدادی از ما ناخودآگاه فکر می کنیم همه همونطوری زندگی رو می بینن که خودمون می بینیم ... به همین خاطر گاهی که می بینیم کسی خلاف انتظارمون رفتار کرده جا می خوریم و ...
به نظر من یکی از ضروریات برای اینکه بتونیم انتظارات و توقعاتمون رو از دیگران به واقعیت نزدیک کنیم و البته زندگی رو شیرین تر ، اینه که بتونیم مرز خودمون رو با دیگران (برای خودمون) پررنگ کنیم . نه اینکه با دیگران بیگانه بشیم یا از اونا فاصله بگیریم . نه . بلکه به این معنا که به تفاوتهای خودمون و دیگران دقت بیشتری داشته باشیم و به اون احترام بزاریم ... کاری به رفتارهای درست و غلط ندارم بلکه می خوام بگم ما باید یاد بگیریم که با توجه به تفاوتهای موجود رفتاری رو در پیش بگیریم که کمترین رنجش و صدمه رو برای خودمون و دیگران در پی داشته باشه ... نه اینکه همیشه بگذریم و سکوت کنیم تا سایرین آزار نبینن یا اینکه همیشه خودمون رو حق به جانب بدونیم و واجد شرایط هر رفتاری حتی پرخاشگری . نه . بلکه اینکه بدونیم کی ، کجا و چه جوری عمل کنیم ؟ به این می گن "مهارتهای رفتاری " : اینکه مثلا کی ، کجا و چه جوری از افکار و احساساتمون حرف بزنیم ؟ چطوری انتقاد کنیم ؟ در مقابل انتقاد چه عکس العملی نشون بدیم ؟ کی قاطع باشیم ؟ چطوری قاطع باشیم ؟ چه جوری منطقی فکر کنیم ؟ چطوری احساساتمون (اعم از ترس ، غم ، خشم، مهربونی و ... )رو کنترل کنیم ؟ و ...
دنیا همیشه هم اونطوری که ما می بینیم نیست و این به خاطر تفاوت آدماست ... ما آدما به تناسب شرایط زندگی ، تربیتی ، رشدی ، تحصیلاتی و ... دارای دیدگاههای خاص و بعضا منحصر بفرد در زندگی هستیم که منجر به بروز اندیشه ها ،رفتارها ، گفتارها و عملکردهای مختلفی ازمون می شه که می تونه با دیگران فرق داشته باشه ... گاهی متاسفانه خودمون از این موضوع بی خبریم و بدون توجه به اون ، با رفتارهامون ، با قضاوتهامون ، با برداشتهای یک جانبه و تک بعدیمون موجبات آزار و اذیت خودمون و بقیه رو فراهم می کنیم .... اما وقتی متوجه تفاوت آدمها باشیم اونوقت می فهمیم که همه ی رفتارهایی که ما رو ناراحت می کنن از سر دورویی ، تزویر ، ریا ،عمد ، بدی و بد ذاتی نیستن بلکه به خاطر تفاوتیه که بین ما آدمها وجود داره ... تفاوت در درک ما از زندگی ، انسان ، خدا و ... وقتی نسبت به تفاوتها دقیق و حساس باشیم راحت تر می تونیم حقوق خودمون رو از دیگران تشخیص بدیم ....
برای اینکه بتونیم به شرایط غلبه کنیم لازمه قوی باشیم و سخت در پی یاد گرفتن ... مهارتهای رفتاری همونطوری که از اسمشون پیداست مثل هر مهارت دیگه ای آموزش می خوان ، تمرین می خوان و صبر و مداومت ... و البته آسون هم که نیستن هیچ ، معمولا هم با رنج و درد آموخته می شن . اگه گفتی چرا ؟ چون باید پیله های تنگی به اسم باورها و عادات غلط رو پاره کنن و این واقعا رنج آوره
علاقه مندی ها (Bookmarks)