به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 17
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 31 تیر 91 [ 15:17]
    تاریخ عضویت
    1389-8-09
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,773
    سطح
    24
    Points: 1,773, Level: 24
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مشکل فرهنگی با خانواده همسرم

    سلام ,من مردی 30ساله ام که باهمسر24سالم 2ساله ازدواج کردم .قبل از ازدواج چندسال هم باهاش همکاربودم وشناخت کامل نسبت بهش داشتم چون دختر و زن خوبی هست .بزرگترین علت ازدواجم هم این بود که بهم دلداده بود ومن می ترسیدم برنجونمش .الآن هم اززنم راضی هستم
    مشکل : خانواده ایشون ترک هستندومادرزنم اصلا" فارسی بلد نیست ومن زبانش رو نمی فهمم ودر مهمانی های آنهاکاملا" تنها میشم .و ازنظرفرهنگ وکلاس باهم فرق میکنیم جوری که خجالت میکشم دعوتشون کنم . حقیقتش یه مدته خیلی تو ذوقم خورده و خیلی توفکر فرو میرم و احساس خوبی ندارم
    سوال : آیا این موضوع برای کسی پیش اومده وآیا قطع روابط ازطرف فقط خودم مشکل روکمتر می کنه
    پیشاپیش از جواباتون تشکر می کنم

    حقیقتش تصمیم گرفتم 1- درکمال احترام روابط خودم رو خیلی خیلی کم کنم 2- اصلا" به رفت وآمد همسرم کارنداشته باشم وموضوع رو بهش نگم چون نمیخوام ناراحتش کنم

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    RE: مشکل فرهنگی با خانواده همسرم

    با سلام
    راستش می خواستم بگم خانواده ی شوهر من هم ترک هستند و اتفاقا دامادشون فارسه؛ الان حدود 5 ساله که وارد خانواده ی همسرم شده و اصلا هم مشکلی نداره، یعنی تنها کاری که انجام میده با کمال ادب و احترام میاد و میشینه و با شوهر من اگه حرفی برای گفتن داشتن میگه و میخنده؛ وگرنه با خانومش صحبت میکنه و اتفاقا از محبت و با عطوفت بودن ترکها و صمیمیتشون همیشه هم تعریف میکنه!
    یا شوهر خاله ی شوهرم ایشون هم فارس هستند و الان چیزی در حدود 10 ساله که ایشون هم داماد مادربزرگشون هستند؛ مادربزرگ شوهرم که اصلا بلد نیست فارسی صحبت کنه به دلیل بالابودن سنشون؛ اما شوهرخاله اش میاد و میره، بعضی موقع ها کارهاشون رو انجام میده؛ فارسی هم صحبت میکنه، وقتی کسی نباشه هم تلویزیون میبینه و اتفاقا به نظر من داماد اگه بخواد بیش از اندازه در مسائل خانوادگیشون دخالت کنه یه جورایی خودش رو بی ارزش میکنه! منتها اگر هم کمکی از دستش برمیاد یا درخواستی ازش میشه تا اون جایی که می تونه به نظر من اگر کمک کنه خودش رو عزیز کرده!
    و البته با همه ی این تفاسیر مشکل اصلا زبان صحبت مادرزن شما یا خانواده ی آنها نیست؛ به نظر من مشکل به 2 دسته تقسیم میشه:
    1. به افکار و ذهنیات و باورهای ذهنی شما که ذهنتون رو درگیر موضوع بی اهمیتی همچون ترک بودن یا فارس بودن کردید و دارید بهش شاخ و برگ میدید و مدام دارید کنکاش می کنید و
    2. به یه سری تفاوتهای فرهنگی که بین باورهای شما در فرهنگ خانوادگی شما از بچگی وجود داشته (به قول آنی عزیزم؛ پیش نویسهای فکری شما) و الان در خانواده ی همسرتون خلاف یا متفاوت می بینید؛ که البته من فکر می کنم عقاید و باورها و روشهای هر طایفه و هر مجموعه ای محترم هست و اگر ما نمی تونیم اونها رو بپذیریم کافیه که با اونها کنار بیاییم و سازگار بشیم. بدون اینکه اونها رو به خودمون بگیریم.

  3. کاربر روبرو از پست مفید del تشکرکرده است .

    del (شنبه 11 آذر 91)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 05 اردیبهشت 90 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    54
    امتیاز
    2,336
    سطح
    29
    Points: 2,336, Level: 29
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 114
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    51

    تشکرشده 51 در 24 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل فرهنگی با خانواده همسرم

    داداش من,شما چرا سعی نمیکنی آذری یاد بگیری؟
    شما قبل از ازدواج باید فکرشو میکردی ولی بازم به نظر من مشکلی نیست.این مشکل رو با همسرتون درمیون بگذارین.سخت نگیرین,هیچ کس با یاد گرفتن زبان دیگه زبان مادریشو فراموش نکرده!!!!!!!!!!

  5. کاربر روبرو از پست مفید parse تشکرکرده است .

    parse (دوشنبه 10 آبان 89)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 31 تیر 91 [ 15:17]
    تاریخ عضویت
    1389-8-09
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,773
    سطح
    24
    Points: 1,773, Level: 24
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل فرهنگی با خانواده همسرم

    ممنون ازراهنماهیاتون بخصوص delعزیز.حقیقتش رفتار من هم با خانواده همسرم مثل نمونه های عرض شده شما دوست عزیزهست ،حتی تلاش هم می کنم آذری یاربگیرم (احوال پرسی وکلمات اولیه روهم بلدم ).اما خسته شدم ازفیلم بازی کردن .چراوقتی می شه ازروابط خانوادگی لذت برد فقط تو این فکر باشی که کی می شی مهمونی تموم بشه

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آبان 92 [ 20:45]
    تاریخ عضویت
    1389-5-11
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    3,474
    سطح
    36
    Points: 3,474, Level: 36
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    346

    تشکرشده 346 در 157 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل فرهنگی با خانواده همسرم

    سلام

    اولا تبریک می گم از ازدواج موفقی که داشتین و از خانمتون را ضی هستین

    مهم اینه که که شما وهمسرتون زبون همدیگه رو بفهمید
    خیلی از زوجها هستند که زبونشون با هم یکیه ولی فکرشون عقیدشون ودر کل حرف همدیگه رو نمی فهمند


    این مشکل نیست یه مسئله هستش که به مرور حل می شه

    به این فکر نکنید که که با کم کردن یا با قطع رابطتتون با خانوادها این مشکل حل خواهد شد نه اصلا ....... بلکه بیشنر فاصله ها رو زیاد می کنین و شاید بعدا خانمتون هم دلخور بشن

    خوب بلاخره تو اون جمع چند نفر از آقایون هسند که فارسی بلد باشن می تونین با اونها هم صحبت بشین .......

    در ضمن بهتره این موضوع رو به خانمتون هم بگین که تو جمع به این خاطر یه خورده ناراحت می شین بلاخره ایشون هم یه راه حلی نسبت به این موضوع پیشنهاد خواهند کرد

    آرزوی موفقیت براتون دارم

  8. کاربر روبرو از پست مفید ثمین1360 تشکرکرده است .

    ثمین1360 (سه شنبه 11 آبان 89)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 31 تیر 91 [ 15:17]
    تاریخ عضویت
    1389-8-09
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,773
    سطح
    24
    Points: 1,773, Level: 24
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل فرهنگی با خانواده همسرم

    ثمین عزیز ممنونم . این موردی رو که مطرح کردم 2سال هست که تو ته دلمه وفقط دوروزه که با این سایت وشمادوستان واقعی ولی مجازی آشناشدم وتصمیم گرفتم مطرح کنم

  10. کاربر روبرو از پست مفید ali1000 تشکرکرده است .

    ali1000 (دوشنبه 10 آبان 89)

  11. #7
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 بهمن 94 [ 04:40]
    تاریخ عضویت
    1389-3-25
    نوشته ها
    2,890
    امتیاز
    27,971
    سطح
    98
    Points: 27,971, Level: 98
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 379
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    15,041

    تشکرشده 10,678 در 2,786 پست

    حالت من
    Moteajeb
    Rep Power
    339
    Array

    RE: مشکل فرهنگی با خانواده همسرم

    ترک ها محاله دور هم باشن و فارسی صحبت کنن.وقتی می ریم خونه عموم همه دور همیم یکی یه چیزی می گه همه

    می خندن.من که نمی فهمم چی می گن عین آدمای منگ به بقیه نگاه می کنم.برای همین حال نویسنده رو درک می کنم.

    خیلی سخته توی جمعی باشی ولی نگیری چی می گن.برای همین بیشتر خودمو با یه کاری سرگرم می کردم.

  12. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 28 آذر 99 [ 01:10]
    تاریخ عضویت
    1387-2-31
    نوشته ها
    1,208
    امتیاز
    22,636
    سطح
    93
    Points: 22,636, Level: 93
    Level completed: 29%, Points required for next Level: 714
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteranSocial10000 Experience Points
    تشکرها
    6,336

    تشکرشده 3,618 در 912 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    141
    Array

    RE: مشکل فرهنگی با خانواده همسرم

    برادر عزیز؛ نیازی نیست که شما سعی کنید ترکی یاد بگیرید تنها کافیه اگر یه موقعی دوست داشتید متوجه منظورشون بشید از همسرتون بخواید که برای شما ترجمه کنند؛ این جوری به مرور زمان شما نمی تونید صحبت کنید اما متوجه منظورشون میشید. اصلا و ابدا هم به این موضوع شاخ و برگ ندید توی ذهنتون؛ ببینید اینکه میگم خودم تجربش کردم. یه موقعهایی ما آدم ها به یه سری موضوعات اون قدر فکر می کنیم و تجزیه و تحلیل می کنیم که واقعا فکر کردن به اون موضوع برامون میشه عادت و کم کم تبدیل میشه به یه باور ذهنی؛ خصوصا اگر به اون فکر به شکل یه مشکل بخوایم نگاه کنیم؛ در صورتی که ما می تونیم با آزاد گذاشتن ذهنمون نه تنها حلش کنیم بلکه می تونیم بعضی موقع ها اصلا بهش فکر نکنیم یا خیلی از مواقع سازگاری مثبت داشته باشیم یا حتی می تونیم با نگاه به جنبه های دیگه ی زندگی مون اون مساله فراموش کنیم.
    خواهش می کنم؛ یه لحظه به این فکری که توی ذهنتون هست این جوری نگاه کنید که مساله ی مهمی نیست و سریع یه خصوصیت مثبت خانواده ی همسرتون رو جاش بگذارید و به خودتون بگید از این به بعد هر وقت این موضوع به ذهنم خطور کنه این فکر رو جاش می ذارم. و البته از همسرتون هم بخواید که توی خونه ی مامانش اینها سعی کنه کم کم با کلمات ساده تر یه سری کلمات آسون رو به مادرش یاد بده و همین طور توی جمع خانواده اش بیشتر کنار شما باشه و با در دست گرفتن و مدیریت روابط بین خانواده اش و شما اون لحظه هایی رو که شما در کنار خانواده اش هستید رو براتون شاد و مفرح کنه؛ کاری که خواهر شوهر من انجام داده و الان خیلی هم راضی هستند.

  13. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 16 اردیبهشت 90 [ 19:30]
    تاریخ عضویت
    1389-7-26
    نوشته ها
    46
    امتیاز
    1,989
    سطح
    26
    Points: 1,989, Level: 26
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    118

    تشکرشده 118 در 30 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل فرهنگی با خانواده همسرم

    اینطور که من فهمیدم مشکل شما فقط زبان نیست و شما از تفاوت فرهنګی ګله دارید. حس می کنید هم سطح نیستید. کاملا می فهمم. من با یک نفر این مشکل را داشتم. اوایل فکر می کنی که خب بهتر می شود و ... اما هرچی زمان می ګذره، اون تغییر نمی کنه و شما از احساس و عواطف روزهای اول ازدواج دروتر شده و وارد منطق و واقعیات زندګی می شید و کم کم خسته و ناراحت از این اختلاف فرهنګی. راستش من نمی دونم راه حلش چیه. اما اینها رو نوشتم که اګه درسته بقیه بخونن و راهنماییتون کنند.
    خیلی ساده و بی برده بګم، من از نحوه ی غذا خوردن تا راه رفتن تا حرف زدنش با مردم توی خیابون ... با همه مشکل داشتم. به نظرم آدم بی کلاسی بود. اوایل تحملش آسون بود، اما کم کم دیګه نمی تونستم. تا جایی که ګاهی اوقات که تو تاکسی با راننده و یا مسافرها سر صحبتشون باز می شد، من تا انتهای مسیر سکوت می کردم و مثل یک غریبه می نشستم تا اینها حرفهای بی ربط و ... بزنند. البته منظورم این نیست که هر حرفی توی تاکسی بی ربط است و غیره. بګذریم.
    شما مشکلت همزبان بودن با آنها نیست. اونها اګر فارسی هم حرف می زدند شما حرفی باهاشون نداری. مشکلت همدل نبودن است.
    اما اګر مشکل همزبانی است و من اشتباه کرده ام، توصیه های دوستان خوبه. می تونی با خانومت هم تمرین کنی.
    در ضمن یک چیزی هم بګم. بچه تون چی؟ اون باید حتما ترکی یاد بګیره، چون زبان مادرشه. در ضمن بچه های دو زبانه مغزشون فعالتر و بهتر عمل می کنه. بس اول خودت شروع کن و در آینده هم انشالله بچه.
    به خانومت هم اصلا نګو که با زبانشون مشکل داری و دوست نداری. دلګیر می شه و احتمالا همیشه یادش می مونه. فقط بخواه که کمکت کنه بفهمی و یاد بګیری.
    ای بسا هندو و ترک همزبان
    ای بسا دو ترک چون بیگانگان
    پس زبان محرمی خود دگر است
    همدلی از همزبانی بهتر است


  14. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 31 تیر 91 [ 15:17]
    تاریخ عضویت
    1389-8-09
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,773
    سطح
    24
    Points: 1,773, Level: 24
    Level completed: 73%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: مشکل فرهنگی با خانواده همسرم

    من بااجازتون ماجرای یک شب مهمانی منزل خانواده همسرم ( که عموما" پرجمعیت هسنتد)رو براتون تعریف میکنم

    ماجرا: بخاطر اینکه خوش نمی گذره همیشه به بهانه های الکی سعی میکنی دیرتر برسی .وقتی وارد میشی ازنظرفرهنگی زنها ومردها جدااز هم صحبت میکنند معمولا" تو دو اطاق جدا .پس میشینی کنارمردها ، بعداز اینکه 100بارپرسیدن حالت چطوره و دیگه چه خبر .بحث خودشون شروع می شه به قول دوستمون ( فرهنگ 27) " ترک ها محاله دور هم باشن و فارسی صحبت کنن". همه دور همیم یکی یه چیزی می گه همه می خندن". حا لا نمی دونی راجع به توصحبت کردن ،بهت دری بری گفتن یا... "من که نمی فهمم چی می گن عین آدمای منگ به بقیه نگاه می کنم"
    خودتو با یه چیز الکی مشغول میکنی از همه بدتر هروقت به یادت می افتند میگن " ترکی یادگرفتی یا نه " "یکی از همکارای ما یک ماهه ترکی یادگرفت الان هم مثل بلبل صحبت می کنه " حالا من نمی دونم من واقعا" خنگم یا .. .البته من به خانواده همسرم هم حق می دم اون ها هم دوست دارن بعداز مدتها که دوره هم جمع میشن راحت باشن وبه زبانی که راحتن صحبت کنن . جالب اینکه آخرین مهمونی که اجبارا" برادر من هم حضور داشت یکی از اقوام که فارسی هم بلد بود سر یه موضوع لج کرده بود ، خداولیکی یک کلمه هم فارسی صحبت نکرد.فقط ترکی می گفت و بقیه می خندیدند. خلاصه حس بدیه میتونم تا بینهایت تحمل کنم ولی یه مدتی نمی خوام رفت وآمد کنم . حالا از نظر فرهنگی که بماند.[/quote]


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.