سلام ,من مردی 30ساله ام که باهمسر24سالم 2ساله ازدواج کردم .قبل از ازدواج چندسال هم باهاش همکاربودم وشناخت کامل نسبت بهش داشتم چون دختر و زن خوبی هست .بزرگترین علت ازدواجم هم این بود که بهم دلداده بود ومن می ترسیدم برنجونمش .الآن هم اززنم راضی هستم
مشکل : خانواده ایشون ترک هستندومادرزنم اصلا" فارسی بلد نیست ومن زبانش رو نمی فهمم ودر مهمانی های آنهاکاملا" تنها میشم .و ازنظرفرهنگ وکلاس باهم فرق میکنیم جوری که خجالت میکشم دعوتشون کنم . حقیقتش یه مدته خیلی تو ذوقم خورده و خیلی توفکر فرو میرم و احساس خوبی ندارم
سوال : آیا این موضوع برای کسی پیش اومده وآیا قطع روابط ازطرف فقط خودم مشکل روکمتر می کنه
پیشاپیش از جواباتون تشکر می کنم
حقیقتش تصمیم گرفتم 1- درکمال احترام روابط خودم رو خیلی خیلی کم کنم 2- اصلا" به رفت وآمد همسرم کارنداشته باشم وموضوع رو بهش نگم چون نمیخوام ناراحتش کنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)