به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 16
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 مهر 89 [ 21:56]
    تاریخ عضویت
    1389-7-08
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,871
    سطح
    25
    Points: 1,871, Level: 25
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نمیدونم چه تصمیمی بگیرم; آره یا نه؟

    سلام. من مهتابم 22 سال دارم. 20 سالگی عقد کردم و چند ماهی بعدش جشن عروسی گرفتیم. یکماه بعد از جشن من به قصد جدایی به خونه پدرم برگشتم. علت برگشت من ناتوانی جنسی شوهرم بود ما چند بار به پزشک مراجعه کردیم و هربار دکتر هیچ تضمینی واسه خوب شدنه همسرم به من نداد. بنابراین من عزمم رو جزم کردم که ازش جدا شم و چون به دلیل مشکل همسرم ما نتونستیم هیچ رابطه ای داشته باشیم من خوشحال بودم که قبل از اینکه اتفاقی بیفته و آیندم نابود شه متوجه شدم و برگشتم. الان مدتی میشه که من از طریقه دادگاه ازش جدا شدم و اسمش هم از شناسنامم پاک شده.

    حالا مشکل دیگه ای واسه من پیش اومده که احتیاج به راهنمایی دارم از راهنمایی های پدر و مادرم خیلی استفاده کردم ولی بازم راه درستو نمی تونم تشخیص بدم. 1سال قبل از آشنایی با همسرم من تو چت با پسرای زیادی صحبت می کردم به قصد دوستی چت نمی کردم فقط واسه آشنایی با جنس مخالف و دنیای اطرافم بود. با پسرای خوب مثل خودم چت می کردم. شمارمو به یکی از این پسرا داده بودم اما هیچ رابطه ی تلفنی یا اس ام اسی خارج از چت نداشتیم. یه مدت بعد اون از علاقه و ازدواج حرف زد منم حرفاشو جدی نگرفتم و ردش کردم بعدشم کلن چتو کنار گذاشتم. گهگاهی به شمارم اس ام اس می داد و من ردش می کردم آخرین بار بهش گفتم که من عقد کردم باور نکرد و ازم خدافظی کرد. چند ماه بعد باز اس ام اس داد ومن قانعش کردم که منو فراموش کنه چون دارم ازدواج میکنم و شوهرمو دوس دارم. با شناختی که ازش داشتم مطمئن بودم که قصدش بهم ریختن زندگی من نیست و واقعا به من علاقه داره اما نه من می خواستم با کسی که تو چت باش اشنا شدم ازدواج کنم و نه اون باور میکرد که من ازدواج کردم. بالاخره من قانعش کردم و این قضیه تموم شد تا اینکه تو همون مدتی که من درگیر جدایی از همسرم بودم اون باز اس داد و خواست یه هدیه به عنوانه هدیه عروسیم واسم بفرسته. من اتفاقیو که واسم افتاده بود بهش گفتم اون گفت من با این حال بازم تورو می خوام و تا جداییت از اون صبر می کنم و ازم خواست این بار دیگه ردش نکنم و بهش فرصت بدم. منم قبول کردم و چون از اخلاقه خانواده همسرم زیاد راضی نبودم سعی کردم تو این مدتی که طول میکشه تا طلاق بگیرم این یکیو دقیق بشناسم و بعد جواب بدم. من استان فارس زندگی میکنم و اون استان خوزستان. چون من تو شهری زندگی میکنم که به یه دختره طلاق گرفته حتی نگاهم نمی کنن و همچنین این اتفاق واسه خودمم خیلی سنگین بود تصمیم گرفتم اگر این پسر مورد مناسبی بود حتما ازدواج کنم هرچند من با یه دلیل منطقی جدا شدم و چاره ای جز جدایی نداشتم. حالا این پسرو کاملا می شناسم و در مورد تحصیلاتش خانوادش و فرهنگ و روش زندگیشون همه چی میدونم و اخلاقش رو هم می پسندم; 23 سالشه. خانواده هامون با هم آشنا شدن هم اونا اومدن منزله ما و هم ما رفتیم. فقط یه مشکل وجود داره و اونم اینه که اونا از طایفه ی عرب هستن من وقتی اینو فهمیدم با توجه به اطلاعاتی که در مورد عرب ها داشتم تصمیم گرفتم بهم بزنم ولی وقتی خوب فکر کردم دیدم ما از لحاظ فرهنگی تفاوتی باهم نداریم و خانواده ی امروزیی هستن. پدرم با این ازدواج مخالفه و دلیلش همین عرب بودنشونه عقیدش اینه که عرب و عجم نمی تونن با هم زندگی کنن و من خوشبخت نمیشم خلاصه از اونا اصرار و از بابام انکار. من تو انتخابم خیلی دقت کردم و میدونم که این خانواده با اون چیزی که مردم میگن فرق دارن ولی چون یه تجربه ی تلخ داشتم خیلی می ترسم که تو انتخاب اشتباه کرده باشم و حرف مردم دودلم میکنه. وقتی نظر دیگرانو میپرسیم میگن دور عرب هارو یه خط قرمز بکشین. (من قصده جسارت ندارم یه موقع جسارت نشه) حالا من می خوام نظر شمارو در مورد این مسئله بدونم. من تو شرایط بدی از تصمیم گیری قرار گرفتم از یک طرف هم دوسش دارم هم می ترسم که اشتباه کنم و از یک طرف پدرم راضی نمیشه و اونام دست بردار نیستن. نمی دونم چیکار کنم اگه پدرمو راضی کردم و بعد حرف اون و مردم درست از آب در اومد اون موقع جوابه بابامو چی بدم؟ همونطور که گفتم من از همه نظر این پسرو شناختم و به خوب بودنش اطمینان دارم با چشم باز انتخاب کردم ولی به دلیل حرفای پدرم و ترسی که از اون تجربه ی تلخ تو وجودمه دچار تردید و دودلی شدم. مسائله دیگه ایم وجود داره: تعریف از خودم نیست ولی من از زیبایی; خانواده خوب و از هر نظر دیگه ای ایده الم اما مشکل اینجاست که تو شهر ما کمتر کسی پیدا میشه که با مسئله طلاق من کنار بیاد و من یه مقدار نگرانه آیندمم هستم مسئله ی دوم: وقتی من قبول کردم بهش فکر کنم اون گفت یه چیزاییو بت دروغ گفتم که الان میخوام راستشو بگم مثله محل زندگیش و تحصیلاتش دانشجوی کارشناسی بود ولی به من گفته بود ارشد میخونه خودش میگه وقتی فهمیدم ازدواج کردی اینطوری گفتم که دلتو بسوزونم که فکر کنی چه چیزیو از دست دادی ولی من بهش گفتم مگه بده که لیسانس داری دلیلی نداشت بگی ارشد میخونم. یه بارم خودش به جای پدرش به بابام زنگ زد که بابامو راضی کنه ما متوجه شدیم که خودش بوده نه پدرش اول انکار کرد ولی بعد اعتراف کرد که به خاطر علاقه زیادش به من اینکارو کرده عجله کرده; بعد از این اتفاق دیگه واقعا پدرش تماس گرفت و با بابام صحبت کرد مسئله سوم: خانوادش تماس میگیرن پیگیری می کنن ولی نه اونجوری که باید; کم زنگ می زنن نمی دونم چرا دلیلشم نارضایتی نیست; بیشتر خودش زنگ می زنه و با پدر و مادرم صحبت میکنه. حالا شما نظرتونو بگین و به من کمک کنین. مرسی

  2. کاربر روبرو از پست مفید Mahtab_20e تشکرکرده است .

    Mahtab_20e (شنبه 10 مهر 89)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 25 مهر 92 [ 09:18]
    تاریخ عضویت
    1388-10-19
    نوشته ها
    1,262
    امتیاز
    11,056
    سطح
    69
    Points: 11,056, Level: 69
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience Points
    تشکرها
    4,891

    تشکرشده 4,928 در 1,071 پست

    Rep Power
    143
    Array

    RE: نمیدونم چه تصمیمی بگیرم; آره یا نه؟

    سلام دوست عزیز
    به کلبه همدردی خوش آمدی

    هرچند من خیلی نمی تونم نظر کارشناسانه بدم ولی ذکر چندتا نکته رو ضروری می دونم، تا نظر سایر دوستان و اساتید چی باشه:

    1- هرگز بخاطر مسایل دیگری مثل رها شدن از تنهایی، خانواده، حرف مردم، ترس از عدم پیدا شدن خواستگار دیگر ازدواج نکن.

    2- در مساله ازدواج فقط به امر خودشناسی، شناخت معیارهایتان برای ازدواج، و پیدا کردن آن معیارها در طرف مقابلتان تمرکز کن.

    3- در مرحله شناخت و آشنایی احساسی نشو و عجله هم نکن.

    4- هم کفو بودن دو فرد (زن و شوهر) و در عین حال خانواده هایشان خیلی مهم است. (سعی کن در مورد رسومات عربها و طرز فکرشان و نگاهشان به زن و ... اطلاعات کسب کنی)

    5- مطمئن باش دانش و تجربه پدرت در این زمینه خیلی بیشتر از توست.

    6- شما مطلقه و باکره هستید و دلیلتان عامه پسند، اگر خدای نکرده کارتان به طلاق بار دوم کشید وضعیتان خیلی بدتر خواهد شد. پس از ترس تفکر همشهری هایتان عجله نکنید که خدای نکرده از چاله درآیید و به چاه بیفتید.

  4. 4 کاربر از پست مفید هستی تشکرکرده اند .

    هستی (شنبه 17 مهر 89)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 آبان 90 [ 20:18]
    تاریخ عضویت
    1387-12-28
    نوشته ها
    99
    امتیاز
    3,332
    سطح
    35
    Points: 3,332, Level: 35
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    27

    تشکرشده 26 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم چه تصمیمی بگیرم; آره یا نه؟

    با عرض سلام خدمت خواهر گرامی.
    بنده حقیر پروبلم شما رو تا آخر خوندم.از اینکه با مسئله طلاق روبرو شدید واقعا متاسفم ولی از اینکه زندگی خودتون رو نجات دادید خیلی خیلی خوشحالم.بهرحال مسائل جنسی از اول تا آخر زندگی با آدمها هست و دوام زندگیه و گاهی هم روانشناسهای محترم میفرمایند که بنیه ساز زندگیه.
    از شیرازی های عزیز شناخت خوبی دارم و خودم هم اهل خوزستان هستم.
    شیرازی ها مردمان خونگرم و با صفایی و راحتی هستند و واقعا میهمان نمواز.اعراب منطقه ما هم مردمان غیرتی و خیلی خونگرم و مهربان و تعصب همسر و یا ناموسشون رو بسیار میکشند.در این شکی نیست.
    بنده فارس و اهل خوزستان ولی اکثر همسایه های ما از مردمان عرب هستند.با این قوم عزیز وصلت کردیم و بدی ندیدیم.الحمدلله خوب ، پاک ، با ایمان و مقید به زندگی و آیین همسر داری و شوهر داری هستند.البته برای هیچ قوم و طایفه ای کلییت ندارد.
    چه اشکال داره یکی فارس یکی عرب.مهم اینه که همه ما ایرانی هستیم.مطمئن باشید برادرای عرب زبان ما خودشون رو ایرانی میدونن نه عربستانی نه عراقی و نه هیچ جای دیگه ای.
    در 8 سال دفاع مقدس بسیاری از هم سنگرهای پدر من از برادرهای عرب زبان بودند.که به درجه شهادت نائل شدند و تا قطره آخر خون خودشون جنگیدند.اگر روابط بین شما و خانواده اونها برقرار شده پس به هم نزدیکتر بشید.
    فراموش نکنید که همه ما بنده های خدا هستیم و همه ما از نطفه تشکیل شدیم.
    ایران پر از قومیت ها و قبیله های مختلفه.هیچ برتری هم بر دیگران نداریم.اگر دوستدارید که تمام خلا ها پربشه هیچ مرحمی جز احترام نمیبینم .احترام و دوستداشتن متقابل تمام اینها تفاوتها رو از بین میبره.
    خواهرم ، اگر میدونید کیس مناسبیه زیاد مته به خش خاش ندید.شما هم برید منزلشون ، از درو همسایه ها سوال کنید.رفت و آمد رو قوی کنید و دعوتشون کنید که بیان واسه صحبت کردن.چه اشکال داره ، شیرازی با خوزستانی.
    اصل اینه که همدیگه رو دوستداشته باشید و به هم احترام بگذارید و در صلح و صفا با هم زندگی کنید.
    زن باید حرمت مردش رو نگه داره ، و مرد باید به همسرش محبت کنه.
    در رابطه با اون دروغ برادرمون در خصوص فوق هم باید بگم فقط غرضش همون حرفی بوده که بشما زده ، بهر حال اونم جوونه.
    آهای مردم ، آهای دخترا ، آهای پسرا شما رو بخدا قسم میدم اگه میخاید زندگی تشکیل بدید " گذشت یادتون نره"
    اگر بتونم کمکی بکنم واقعا خوشحال میشم.
    اول و آخر یار.....

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 مهر 89 [ 21:56]
    تاریخ عضویت
    1389-7-08
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,871
    سطح
    25
    Points: 1,871, Level: 25
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم چه تصمیمی بگیرم; آره یا نه؟

    ممنون از نظراتتون.

    در جواب باید بگم که من به هیچ وجه برای فرار از چیزی یا کسی نمی خوام ازدواج کنم فقط تردیدم به خاطر عرب بودنه این خانواده و نارضایتیه پدرمه و همین منو کلافه کرده.


    من تعجب می کنم که شما فارسه خوزستان هستین و دارین از عرب ها خوب میگین. ما واسه تحقیق رفتیم فارسای اونجا حرفایی بهمون زدن که کلن پشیمونمون کردن یعنی بابامو پشیمون کردن خودم که دودلم.

  7. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 اسفند 89 [ 16:17]
    تاریخ عضویت
    1389-7-10
    نوشته ها
    132
    امتیاز
    2,374
    سطح
    29
    Points: 2,374, Level: 29
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    246

    تشکرشده 243 در 88 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم چه تصمیمی بگیرم; آره یا نه؟

    سلام

    برا فرار از یه چاله مواظب باش تو چاه نیوفتی . فارس و عرب و ترک و . . . بودن تاثیر در اخلاقیات و رفتار شخص داره و اینو کسی منکر نمیشه و هر کدوم راه و روش خاصی برا زندگی دارن و تربیت خاصی روشون انجام شده ولی دلیل بر این نیست که نتونن باهم به تفاهم برسن . پدر دوست صمیمیم فارسه و مادرش ترک و تا حالا خیلی زندگی خوبی داشتن . ولی تصیمیم با خودته و اینکه مطمئن بشید میتونید با دوفرهنگ مختلف باهم سازگاری کنید و زندگی .

    دقت کنی فارسا از ترکا به بدی یاد میکنن و ترکا از فارسا و کردا از ترکا و ترکا از کردا و فارسا از عربا و عربا از فارسا و فارسا از لرها و . . . ! این یه بحث دیگه هست و بخوام توضیح بدم جریان چیه بازم حذفم میکنن از سایت .

    پس خودت و کسی که قراره باهاش زندگی کنید و خانواده هاتون تفاهم و توافق و خصوصیات و اخلاقیات و . . . مشترک داشته باشید و بتونید فرهنگ هم رو بپزیرید و باهم کنار بیایید مشکل خاصی فکر نکنم پیش بیاد . ولی بازم تحقیق کن و عجله نکن .
    به امید شنیدن خبر عقد و عرسیتون .


  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آبان 92 [ 20:45]
    تاریخ عضویت
    1389-5-11
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    3,474
    سطح
    36
    Points: 3,474, Level: 36
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    346

    تشکرشده 346 در 157 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم چه تصمیمی بگیرم; آره یا نه؟

    سلام مهتاب جان

    گفتین تحقیق کردین اما کلی (در مورد فقط قومیتشون) .... نه در مورد خودشون (خانواده) وآقا پسره این مهمه....

    شما بیشتر آشنائیتون از طریق محیط مجازی بوده این نمی تونه شناخت کاملی باشه ...
    در ضمن آیا شما در مورد رسم رسوم اونها اطلاعی دارید ؟؟؟؟
    کلا من فکر می کنم شناخت شما از اونها هم خانواده وهم پسره خیلی سطحیه لازمه شناخت کاملی صورت بگیره
    موفق باشید

  9. کاربر روبرو از پست مفید ثمین1360 تشکرکرده است .

    ثمین1360 (شنبه 10 مهر 89)

  10. #7
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,602
    امتیاز
    308,765
    سطح
    100
    Points: 308,765, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,763

    تشکرشده 37,309 در 7,141 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم چه تصمیمی بگیرم; آره یا نه؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ثمین1360
    سلام مهتاب جان

    گفتین تحقیق کردین اما کلی (در مورد فقط قومیتشون) .... نه در مورد خودشون (خانواده) وآقا پسره این مهمه....

    شما بیشتر آشنائیتون از طریق محیط مجازی بوده این نمی تونه شناخت کاملی باشه ...
    در ضمن آیا شما در مورد رسم رسوم اونها اطلاعی دارید ؟؟؟؟
    کلا من فکر می کنم شناخت شما از اونها هم خانواده وهم پسره خیلی سطحیه لازمه شناخت کاملی صورت بگیره
    موفق باشید

    همين طور كه ثمين گفته اند، مشكل الان عرب و عجم نيست.
    مشكل اينست كه بايد شناخت شما به شخص ايشون، خانواده اشان، رسوماتشان كامل شود تا بتواني تصميم بگيري. تا اينجاي كار چيز مثبتي ايشون در پرونده اش نداره جزء دوست داشتن شما (كه آنهم آنطور كه در ذيل اشاره كردم به نظر مي رسد خودش را بيشتر دوست دارد.)

    نقل قول نوشته اصلی توسط iman-tanboor
    1 - اصل اینه که همدیگه رو دوستداشته باشید و به هم احترام بگذارید و در صلح و صفا با هم زندگی کنید.

    2 - در رابطه با اون دروغ برادرمون در خصوص فوق هم باید بگم فقط غرضش همون حرفی بوده که بشما زده ، بهر حال اونم جوونه.

    3 - آهای مردم ، آهای دخترا ، آهای پسرا شما رو بخدا قسم میدم اگه میخاید زندگی تشکیل بدید " گذشت یادتون نره"
    با سلام در موردهايي كه مشخص كردم :
    1 - اصل اینه که همدیگه رو دوستداشته باشید و به هم احترام بگذارید و در صلح و صفا با هم زندگی کنید.
    1 - دوست داشتن اصل نيست. فرع هست.
    چرا؟
    چون اگر كسي مطابق با نيازها،‌خواست ها و معيارهاي ما باشد يا عمل كند يا او را شخصيت درستي بدانيم (اصل اين است)، بعد به فرع مي رسيم كه دوستش داريم. در غير اين صورت اگر بدون توجه به شناخت كسي را دوست داشته باشيم. بعد از مدتي اگر ببينيم او آن چيزي نيست كه در ذهن ما بود، ديگر نمي توانيم دوستش داشته باشيم.
    پس دوست داشتن تنها يك معيار ازدواج هست نه اصلي هست و
    نه تنها همين يك معيار كافي هست.

    2 - در رابطه با اون دروغ برادرمون در خصوص فوق هم باید بگم فقط غرضش همون حرفی بوده که بشما زده ، بهر حال اونم جوونه.

    2 - در مورد قبل از ازدواج بايد افراد بسيار دقيق و زيرك باشند. و نبايد هر چيزي را حمل بر صحت بكنند. چون افراد قبل از ازدواج خود را مي توانند خوب جلوه دهند. فقط بعضي سرنخها به ما كمك مي كنند به شناخت نائل شويم.
    اگر كسي دروغ به هر هدفي بگويد، نشان مي دهد كه او اهدافش برايش اصل هست و به هر قيمتي حتي دروغ و فريب هم قصد دارد به آنها برسد.




    واقعا به اين جمله توجه كنيد:
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mahtab_20e
    خودش میگه وقتی فهمیدم ازدواج کردی اینطوری گفتم که دلتو بسوزونم که فکر کنی چه چیزیو از دست دادی

    واقعا اگر ما كسي را دوست داشتيم،‌اما تصميم ديگري داشت و با كسي ديگر ازدواج كرد، مي توانيم با دروغهايي با او ارتباط بگيريم و قصد سوزاندن دلش را داشته باشيم. آيا اين دوست داشتن ناخالص به نظر نمي رسد؟! لطفا دقت فرماييد، در عملي كه او به دروغ انجام داده است. بدتر از گناه او ، عذر گناهش هست.
    او دروغ گفته است.= اشتباه
    و اينكه قصدش دل سوزاند يك زن شوهر دار هم هست كه او را به لذتش نزديك نكرده است= عذر گناه



    3 - آهای مردم ، آهای دخترا ، آهای پسرا شما رو بخدا قسم میدم اگه میخاید زندگی تشکیل بدید " گذشت یادتون نره"
    اين جمله يه كمي بيشتر توضيح داره.
    3 - اين مسئله گذشت،‌ تقريبا براي بعد از ازدواج هست. و براي زن و شوهرها بيشتر صدق مي كند.
    اما قبل از ازدواج كه مرحله انتخاب هست، مرحله سبك و سنگين كردن هست. بايد به اندازه بضاعت و توانمان انتخاب كنيم.
    نبايد سرسري از نقطه ضعفها بگذريم و بعد از ازدواج به پيشماني بيفتيم.
    پس قبل از ازدواج بايد دو چشممون را باز كنيم و بعد از ازدواج چشممون را نسبت به بعضي چيزها ببنديم.
    اگر به عكس عمل كرديم ، بعد از ازدواج خودمون احساس زيان مي كنيم.



  11. 3 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (شنبه 17 مهر 89)

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 مهر 89 [ 11:25]
    تاریخ عضویت
    1389-5-25
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    1,938
    سطح
    26
    Points: 1,938, Level: 26
    Level completed: 38%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    44

    تشکرشده 44 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم چه تصمیمی بگیرم; آره یا نه؟

    سلام دوست عزيزم
    من نظر كارشناسانه اي ندارم فقط ميخوام يه مشورت كوچولو بهت داده باشم و اينكه هدفت براي ازدواج فقط فقط زندگي كردن باشه نه بر اي رهايي از حرف مردم و يا دلايل ديگه چراكه بعد از مدتي اين دليل كمرنگ خواهد شد و شما ميموني و يه زندگي كه هدفي براش نداشتي و البته ]يه نفر كه با قصد زندگي با شما وارد زندگيتون شده .
    از لحاظ رسومات هم بسار دقيق اطلاعات كسب كن و اگر رسوم خاصي دارند كه شما بي اطلاع هستيد با اين خانواده و آقاي خواستگار صحبت كنيد و به توافق برسيد چراكه ريشه بسياري از اختلافات بين خانواده ها و زوج ها اين رسومات قومي بوده و هميشه ادامه خواهد داشت .
    درآخر با چشم باز و اينكه هيچ نقطه مبهمي وجود نداشته باشه زندگي رو آغاز كن

    براي خوشبختي جوونهامون دعا كنيم

  13. کاربر روبرو از پست مفید آي سوودا تشکرکرده است .

    آي سوودا (شنبه 10 مهر 89)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 29 مهر 89 [ 21:56]
    تاریخ عضویت
    1389-7-08
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    1,871
    سطح
    25
    Points: 1,871, Level: 25
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: نمیدونم چه تصمیمی بگیرم; آره یا نه؟

    مدیر محترم ممنون از راهنماییتون ولی شما منو بیشتر دودل کردین.

    بذارید من بیشتر واستون توضیح بدم. ببینید من 1ساله که اس ام اسی و تلفنی باهاش در ارتباطم چند بارم ملاقاتی داشتیم. من هر سوالی که داشتم و هر سوالی که وجود داشته ازش پرسیدم و جوابای درستیم گرفتم یعنی به قول خودمون حسابی سین جیمش کردم . قول ها و وعده هاییم که به من دادرو داره عملی میکنه. حالا به نظر شما شناخت من کامل نیست؟ یا شناخت از این طریق اشتباهه؟ یا ممکنه اون خودشو خوب جلوه داده باشه؟

    از این 1سال فقط 4ماهه که قضیه رو خانواده هام فهمیدن و پا پیش گذاشتن یعنی 7ماه من سعی کردم بشناسمش و بعد اجازه دادم خانوادش جلو بیان الانم در تلاشم خانوادشو بشناسم
    ویژگی های مثبت زیاد داره: مهربونه امروزیه با ادبه با فرهنگه ارومه سعی میکنه با من کنار بیاد

    در مورده دروغاشم بیشتر توضیح میدم: اون زمانی که ما چت می کردیم محل واقعی زندگیشو به من دروغ گفته بود و همین طور گفته بود عرب نیستن. خوب تو چت همه ممکنه دروغ بگن این اشکالی نداره ولی وقتی قضیه جدی میشه واسه ازدواج باید راستشو گفت. از زمانه شروع رابطه ی من با این آقا تا 2ماه بعد من هنوز فکر می کردم ارشد میخونه و عربم نیست تو این 2ماهم همش حرف از ازدواج بود تا اینکه یک روز گفت می خوام یه چیزی بهت بگم و اونم دروغاش بود. من خیلی ناراحت شدم و کلن جوابش کردم گفتم تو حالا بعد از 2ماه داری اینارو به من میگی چرا از اول نگفتی; اونم در جواب گفت تا الان فکر می کردم و الان متوجه شدم که واقعا از ته دلم تورو می خوام و الان موقش بوده که راستشو بگم و یه دلیلشم تلافی بوده.

    توی همین 2ماه یه اخلاقی داشت که من اصلا خوشم نمیومد محترمانه صحبت نمی کرد وقتی ناراحت میشدم اسمشو میذاشت شوخی در این مورد خیلی باش بحث کردم و حتی گفتم تورو نمی خوام. از اون روزیکه گفتم تورو نمی خوام رفتارش کلن عوض شد و از اون موقع تا الان می تونم بگم پسره خیلی با شخصیتیه و هیچ مورد بدی ازش ندیدم همون موقم این خصوصیات اخلاقیو که در بالا گفتم داشت فقط محترمانه صحبت نمی کرد یه وقتاییم احساس می کردم با حالت تسلطی بام حرف می زنه. الان این اخلاقاش کاملا بر طرف شده شما فکر می کنید ممکنه بعد از ازدواج باز به همین اخلاق بر گرده؟

    مامانم میگه اون موقع چون شناخته کافی از تو نداشته شخصیته مجردی داشته ولی وقتی تصمیمش واسه ازدواج قطعی شده و تورو بیشتر شناخته خودشو با تو وفق داده و دروغاشو هم راست کرده پس نمیشه بگی از اون به بعد واست نقش بازی کرده و میگه طبیعیه که تغییر کرده چون داره وارده زندگیه مشترک میشه

    با شناختی که ازش پیدا کردم فکر نمی کنم اینجوری که شما میگین باشه یعنی اینطوری نیست که خودشو بیشتر دوس داشته باشه; به علاقش نسبت به خودم شکی ندارم میدونم که هوس نیست

    می خوام راهنماییم کنید که تو انتخابم اشتباه نکرده باشم

  15. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    یکشنبه 18 مرداد 94 [ 14:38]
    تاریخ عضویت
    1387-6-12
    محل سکونت
    همدردی
    نوشته ها
    2,295
    امتیاز
    31,060
    سطح
    100
    Points: 31,060, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    11,614

    تشکرشده 12,542 در 2,269 پست

    Rep Power
    257
    Array

    RE: نمیدونم چه تصمیمی بگیرم; آره یا نه؟

    [size=large]مهتاب عزیز
    در یه جمله من اگه جای شما بودم ، رو این گزینه پاسخم منفی بود. به دو دلیل:
    1- برداشت من از ازدواج قبلی تون و تصمیم بر طلاق ، این بود که از حمایت خانوادتون برخوردار بودید. این حمایت ممکنه از طرف پدرتون در صورت موافقت شما با این ازدواج ، کمرنگ و یا قطع بشه . و این به صلاح شما نیست.

    2- رسم و رسومات ، نحوه زندگی ، دید و بازدیدها و... ممکنه در آینده براتون دردسر ساز شه و شما نتونید با این مساله کنار بیائید.
    و درپایان ازتون میخوام این تابوئی (در استان فارس به یه زن مطلقه به یه دید دیگه نگاه میکنن و احتمال خواستگار جدید نزدیک به صفره) که برا خودتون ساختید رو بشکنید .
    واقعیت همیشه اونی نیست که از پشت عینک ما دیده میشه.

    خب این جمله آخریه از کلمات قصار BABY بود.[/
    size]

    «خدا گوید:تو ای زیباتر از خورشید زیبایم،
    تو ای والاترین مهمان دنیایم،
    بدان آغوش من باز است،
    شروع کن، یک قدم با تو،
    تمام گامهای مانده اش با من…»

  16. 2 کاربر از پست مفید baby تشکرکرده اند .

    baby (یکشنبه 11 مهر 89)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تصمیم به طلاق گرفتم درسته تصمیمم؟
    توسط amir59 در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 15
    آخرين نوشته: چهارشنبه 21 مهر 95, 22:38
  2. تصمیمم نهایی من ... 6 سال تا تصمیم گرفتن طول کشید
    توسط she در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 10 مرداد 95, 18:31
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: پنجشنبه 13 شهریور 93, 18:36
  4. موندم چه تصمیمی بگیرم؟ کمک کنید...............
    توسط yase sefid در انجمن خواستگاری
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 شهریور 92, 10:55
  5. چه تصمیمی بگیرم؟
    توسط arah در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 08 تیر 92, 17:52

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.