به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 شهریور 89 [ 21:04]
    تاریخ عضویت
    1389-6-15
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    1,881
    سطح
    25
    Points: 1,881, Level: 25
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Question از خودم ميترسم

    سلام
    من 18 سال دارم.از خودم و احساسات شديدم ميترسم.تجربه خود كشي دارم و تا به مشكل ميخورم مياد به زهنم.احساساتم رو بروز نميدم اما كسايي ك بم خيلي نزديكن ميدونن كه خيلي احساساتي هستم.تا حالا 3بار عاشق شدم اما هميشه تو رابطه خيلي احساسي بودم اما طرف مقابلم فقط برا پول مي خواستنم يا هم زود از عشقم سير مي شدن و بهم ميزدن باهام.خودم فكر ميكردم ادم پاكي هستم و احساسم پاكه از يچ كدوم از رابطه هم نيت بدي نداشتم اما حالا همه بم ميگن ك عشق 1دونست و ادمي مثل من كه 3 بار عاشق شده عشق نبوده حوس بوده من از خودم ميترسم كه راست باشه احساساتم خيلي شديدن وقتي به كسي علاقه مند ميشم نميتونم جدا شم ميترسم كه واقعا اينا حوس بوده باشه و دوباره رابطه هاي بيشتر و بيشتر و بيشتر و شكست من و خدايي نكرده ضرري جبران ناپذير.از رابطه اخرم 1ماه ميگذره.مادرم و پدرم فهميدن و طرف به جا اينكه ازم حمايت كنه گفت اين دختر 4 5 ساله مزاحمم ميشه و من هيچ رابطه باش نداشتم . حالا ديگه من انقدر از احساساتم مي ترسم كه حتي نمي تونم به خودم اجازه بدم كه به يه پسر نگاه كنم از خونه بيرون نميام كه كسي رو نبينم و از پدرم و مادرم هم خجالت ميكشم و خودم رو تو اتاقم قايم ميكنم.كمكم كنين كم كم دارم رواني ميشم خودم رو ميزنم ديگه خودم رو نميشناسم و خودم دوست ندارم باسه خودم ارزش ندارم ديگه

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 آبان 00 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1388-2-15
    نوشته ها
    532
    امتیاز
    15,820
    سطح
    80
    Points: 15,820, Level: 80
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    2,510

    تشکرشده 2,960 در 521 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    77
    Array

    RE: از خودم ميترسم

    سلام بال و پر شکسته...

    به همدردی خوش آمدین،

    شما تا به حال، ۳ رابطه مختلف تجربه کرده اید که آنها را عشق و عاشق شدن تعبیر می‌کنین، اما از هر سه آنها، ضربه عاطفی خورده اید!!!

    داشتن چنین احساسات شدیدی برای دختر خانومی در این دوره سنی (۱۵-۱۸ سال) طبیعی هست و البته، احساساتی بودن در کلّ بد نیست،

    احساساتی بودن تنها آنجا خطرناک هست، که ما به اشتباه، احساسات خود را جایی‌ خرج و سرمایه گذاری کنیم که لغزنده، بی‌ اعتبار و بی‌ تضمین هست...

    به طور کلی‌ در چنین روابط دوستی‌ دختر و پسر که بدون تعهد هست و به خصوص در چنین سنینی، طرف دختر عموما به دنبال ارضای نیاز عاطفی خود و پسر‌ها به دنبال ارضای نیاز جنسی‌ خود هستند...

    و از آنجا که چنین روابطی بدون تعهد هستند، اگر دختر در آنها سرمایه گذاری عاطفی بکند، به شدت صدمه می‌بیند، چرا که هیچگونه تعهدی وجود ندارد و این روابط خیلی‌ راحت به شکست منجر میشوند...

    نمونه آن، پاسخ آن آقا پسر که تا دیروز احتمالا خود را عاشق شما معرفی‌ میکرده و امروز شما را دختری معرفی‌ کرده که ۵ سال مزاحمش بوده اید...

    پس، بطور خلاصه، احساساتی بودن شما مشکلی‌ ندارد بلکه اصل مشکل، سرمایه گذاری این احساسات در زمان و مکان مناسب و برای فرد مناسب هست...

    اگر این سرمایه گذاری درست صورت نگیرد، منجر به شکست عاطفی میشود، که نتیجه آن وضع حاضر شماست،

    برای حل این مشکل، تنها یک راه حل وجود دارد،

    دیگر، وارد چنین روابطی نشوید،

    و باور کنین، تنها پسری میتواند عاشق شما باشد که می‌خواهد، زندگی‌ خود را با شما بسازد،

    و البته، اگر پسری واقعا بخواهد برای شما زندگی‌ بسازد، به جای اینکه هر روز بگوید عاشقت هستم یا...

    به خواستگاری شما میاید!!!

    اگر روزی تصمیم گرفتید احساسات خود را جایی‌ سرمایه گذاری کنین،

    بهترین جا، یک رابطه با تعهد هست، یعنی برای همسر شرعی و قانونی‌ شما،

    در غیر این صورت، بیش از شکست‌های عاطفی که تا کنون تجربه کرده اید و وضعیت حاضر، نمیتوانید انتظار بیشتری داشته باشید...

    موفق باشین،

    کامران



  3. 7 کاربر از پست مفید kamran2007 تشکرکرده اند .

    kamran2007 (پنجشنبه 18 شهریور 89)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 17 آذر 91 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    2,345
    سطح
    29
    Points: 2,345, Level: 29
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 105
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    92

    تشکرشده 96 در 21 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از خودم ميترسم

    سلام
    عزیزم فقط میتونم این رو بهت گوش زد کنم که تولایق بهترین ها هستی وسعی کن خودتو از این منجلاب دوست بازی ها نجات بدی که نه تنها عاشقی نیست بلکه هوس زودگذر هست ..اونا حق داشتن تو رو ول کن چون هیچ مسئولیتی در قبال تو نداشتن و به همین سادگی خودشو ن رو کنار میکشیدن و تو رو که در این سن سرشار از احساسات هستی به بازی می گرفتن .
    از من میشنوی برای خودت زندگی کن کمی با خودت خلوت کن چون
    هیچ رابطه ای قشنگ تر از رابطه عاشقانه یک زن و شوهر نیست
    اینو باور داشته باش

    و به خدا توکل کن تو رو قوی کنه تا زود عاشق نشی تا لطمه ببینی تجربش مجانیه
    امتحان کن

  5. 3 کاربر از پست مفید nazi.juje تشکرکرده اند .

    nazi.juje (سه شنبه 16 شهریور 89)

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 خرداد 94 [ 14:42]
    تاریخ عضویت
    1387-6-22
    نوشته ها
    335
    امتیاز
    7,315
    سطح
    56
    Points: 7,315, Level: 56
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    467

    تشکرشده 462 در 208 پست

    Rep Power
    49
    Array

    RE: از خودم ميترسم



    با توجه به سنتون شدت احساسات شما طبیعیه ولی افراط در محبت و عشق ،نشان از بعضی کمبودها داره.
    می تونه نشانه اعتماد به نفس پایین ، داشتن شخصیت مهرطلب و یا نداشتن روابط قوی و محبت کافی در
    منزل و با اهل خانواده باشه . صحبت های کامران عزیز رو هم با دقت بخون .

    روابطتت با پدر و مادر چطوره؟

  7. 3 کاربر از پست مفید *nadia* تشکرکرده اند .

    *nadia* (سه شنبه 16 شهریور 89)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 شهریور 89 [ 21:04]
    تاریخ عضویت
    1389-6-15
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    1,881
    سطح
    25
    Points: 1,881, Level: 25
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از خودم ميترسم

    نقل قول نوشته اصلی توسط kamran2007
    سلام بال و پر شکسته...

    به همدردی خوش آمدین،

    شما تا به حال، ۳ رابطه مختلف تجربه کرده اید که آنها را عشق و عاشق شدن تعبیر می‌کنین، اما از هر سه آنها، ضربه عاطفی خورده اید!!!

    داشتن چنین احساسات شدیدی برای دختر خانومی در این دوره سنی (۱۵-۱۸ سال) طبیعی هست و البته، احساساتی بودن در کلّ بد نیست،

    احساساتی بودن تنها آنجا خطرناک هست، که ما به اشتباه، احساسات خود را جایی‌ خرج و سرمایه گذاری کنیم که لغزنده، بی‌ اعتبار و بی‌ تضمین هست...

    به طور کلی‌ در چنین روابط دوستی‌ دختر و پسر که بدون تعهد هست و به خصوص در چنین سنینی، طرف دختر عموما به دنبال ارضای نیاز عاطفی خود و پسر‌ها به دنبال ارضای نیاز جنسی‌ خود هستند...

    و از آنجا که چنین روابطی بدون تعهد هستند، اگر دختر در آنها سرمایه گذاری عاطفی بکند، به شدت صدمه می‌بیند، چرا که هیچگونه تعهدی وجود ندارد و این روابط خیلی‌ راحت به شکست منجر میشوند...

    نمونه آن، پاسخ آن آقا پسر که تا دیروز احتمالا خود را عاشق شما معرفی‌ میکرده و امروز شما را دختری معرفی‌ کرده که ۵ سال مزاحمش بوده اید...

    پس، بطور خلاصه، احساساتی بودن شما مشکلی‌ ندارد بلکه اصل مشکل، سرمایه گذاری این احساسات در زمان و مکان مناسب و برای فرد مناسب هست...

    اگر این سرمایه گذاری درست صورت نگیرد، منجر به شکست عاطفی میشود، که نتیجه آن وضع حاضر شماست،

    برای حل این مشکل، تنها یک راه حل وجود دارد،

    دیگر، وارد چنین روابطی نشوید،

    و باور کنین، تنها پسری میتواند عاشق شما باشد که می‌خواهد، زندگی‌ خود را با شما بسازد،

    و البته، اگر پسری واقعا بخواهد برای شما زندگی‌ بسازد، به جای اینکه هر روز بگوید عاشقت هستم یا...

    به خواستگاری شما میاید!!!

    اگر روزی تصمیم گرفتید احساسات خود را جایی‌ سرمایه گذاری کنین،

    بهترین جا، یک رابطه با تعهد هست، یعنی برای همسر شرعی و قانونی‌ شما،

    در غیر این صورت، بیش از شکست‌های عاطفی که تا کنون تجربه کرده اید و وضعیت حاضر، نمیتوانید انتظار بیشتری داشته باشید...

    موفق باشین،

    کامران


    سلام ممنونم بله درسته منم از همين مي ترسم فكر مي كنم احساساتم دستم نيست ميترسم ك دوباره وارد اين روابط بشم رابطه عاطفيم با خونوادم عالي هست واقعا كمبودي از اين لحاظ ندارم فقط خيلي ساده ام و راحت گول خوردم و دروغ هارو باور كردم همش دنبال راهي هستم كه بگم نه اين ديگه مثل قبلي نيست اما بازم همون جور شكست مي خورم

    واقعا از همتون ممنونم من رابطه خوبي با خانوادم دارم اما هيچ دوستي ندارم حتي يك دونه دوست دخترم ندارم همه از موقعيت ماليم سو استفاده ميكنن 1ساله كه تنهاي تنهام دور و برمم پسر زياده كه ميگن دوسم دارن من همش دارم خودم رو گول ميزنم تا يه دوست خوب پيدا كنم اما نيست نيست نيستيعني بين اين همه ادم تو دنيا حتي 1 دوستم باسه من نيست و بايد از ترس خودم رو قايم كنم؟از خدا هم كمك خواستم خيلي اما........

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 18 شهریور 89 [ 08:12]
    تاریخ عضویت
    1389-6-13
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    1,841
    سطح
    25
    Points: 1,841, Level: 25
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 59
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    RE: از خودم ميترسم

    دختر گل چرا هیچ دوست دختری نداری ؟

    دوستای مدرسه ت چی شدن ؟

    از نظر تحصیلی در چه سطحی هستی ؟

    این که اومدی اینجا مسالت رو گفتی خیلی عالیه .

    واسه افکاری مثل خودزنی و خودکشی و ... حتما به روانشناس بالینی مراجعه کن .حتما حتما

    راستی خواهر یا برداری داری ؟ اگه جوابت مثبته رابطتت با هاشون خوبه ؟

    با بچه های فامیا مثل دختر عمو و دختر خاله و .... رابطه داری؟

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 شهریور 89 [ 21:04]
    تاریخ عضویت
    1389-6-15
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    1,881
    سطح
    25
    Points: 1,881, Level: 25
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از خودم ميترسم

    پشت كنكوري هستم درسم عالي وضع مالي عالي 1 همه باسه پولم دورم جمع شدن فقط سو استفاده ميكردن منم ديگه قطع رابطه كردم با همشون. داداش دارم دانشجو تهران دوره ازم همه فاميلام هم شمال هستن من تركم اما باسه شغل بابام اومديم شيراز از همه فاميلا دورم در كل با دختر خالم خيلي خوبم اما شوهر داره نمي تونم همش بش بزنگم و اين حرفا.يه مدت قرص افسردگي مي خوردم اما ترك كردمش 1 ساله

  11. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 آذر 00 [ 07:11]
    تاریخ عضویت
    1388-1-20
    نوشته ها
    1,530
    امتیاز
    36,537
    سطح
    100
    Points: 36,537, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second ClassSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    5,746

    تشکرشده 6,060 در 1,481 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    274
    Array

    RE: از خودم ميترسم

    سلام balo par shekaste عزیز به همدردی خوش آمدی

    کلاس کنکوری ، باشگاهی و ... نمیری ؟

    از یه دوست چه توقعی داری ؟

    قرص های افسردیگت رو خودت قطع کردی ؟ یا با نظر دکتر ؟

    رابطه ت با مامانت چطوره ؟

  12. کاربر روبرو از پست مفید صبا_2009 تشکرکرده است .

    صبا_2009 (سه شنبه 16 شهریور 89)

  13. #9
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,056
    امتیاز
    146,983
    سطح
    100
    Points: 146,983, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,661

    تشکرشده 36,005 در 7,404 پست

    Rep Power
    1093
    Array

    RE: از خودم ميترسم

    نقل قول نوشته اصلی توسط balo par shekaste

    خيلي ساده ام و راحت گول خوردم و دروغ هارو باور كردم همش دنبال راهي هستم كه بگم نه اين ديگه مثل قبلي نيست اما بازم همون جور شكست مي خورم

    نیاز به تقویت بعضی آیتم های هوش هیجانی داری ، لینک زیر را در این رابطه مطالعه کن و به لینکهایی که داخلش مدیر محترم اشاره داشته سر بزن و مطالعه کن .

    کلیک کن >>> « در باره هوش هیجانی چه می دانید ؟ »

    و کتاب هوش هیجانی از دانیل گلمن را هم مطالعه کن

    همچنین مهارت جرأت ورزی را نیز بیاموز . و خودباوریت را بیشتر تقویت کن یعنی ارزشهای شخصیتت را شناسایی و باورشون کن .




    واقعا از همتون ممنونم من رابطه خوبي با خانوادم دارم اما هيچ دوستي ندارم حتي يك دونه دوست دخترم ندارم همه از موقعيت ماليم سو استفاده ميكنن 1ساله كه تنهاي تنهام دور و برمم پسر زياده كه ميگن دوسم دارن من همش دارم خودم رو گول ميزنم تا يه دوست خوب پيدا كنم اما نيست نيست نيستيعني بين اين همه ادم تو دنيا حتي 1 دوستم باسه من نيست و بايد از ترس خودم رو قايم كنم؟از خدا هم كمك خواستم خيلي اما........


    قدر رابطه خوبت با خانواده را بدون و بهترین دوستانت را اعضاء خانواده ات بدان .

    مهارتهای زندگی را دنبال کن ، با مهارت می توانی دوستان خوبی از همجنسانت پیدا کنی .

    به یک روانشناس بالینی هم مراجعه کن

    موفق باشی


  14. کاربر روبرو از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده است .

    فرشته مهربان (چهارشنبه 17 شهریور 89)

  15. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 خرداد 94 [ 14:42]
    تاریخ عضویت
    1387-6-22
    نوشته ها
    335
    امتیاز
    7,315
    سطح
    56
    Points: 7,315, Level: 56
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    467

    تشکرشده 462 در 208 پست

    Rep Power
    49
    Array

    RE: از خودم ميترسم



    قدرت کنترل روابط دوستانه رو نداری و همین باعث سوءاستفاده دیگران از شما می شه !
    دوست زیاده ، لازمه روشها و مهارت های دوست یابی رو یاد بگیری .

    با توجه به وضعیت فعلیت اصلاً به فکر برقراری ارنباط دوستانه با پسرها نباش .
    بهترین الگو برای تو کسانی هستن که روابط عمومی قوی دارن ، با تقلید رفتارهای اونها خیلی می تونی به خودت کمک کنی .


  16. کاربر روبرو از پست مفید *nadia* تشکرکرده است .

    *nadia* (چهارشنبه 17 شهریور 89)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شوهرم از پرو بال دادن بمن ميترسد
    توسط ساده دل 98 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 19 فروردین 93, 12:46
  2. به طور وحشتناك از مادر شوهرم (خالم)ميترسم
    توسط پرنده غريب در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 شهریور 92, 02:44
  3. ترديد در ازدواج دارك ولي ميترسم واقعا من حساس باشم
    توسط niaz64 در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: جمعه 10 شهریور 91, 21:11
  4. مي خوام بچه دار شم. ولي ميترسم رابطه عالي و صميمي بين خودم و شوهرم كمرنگ بشه.
    توسط ليلا موفق در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: چهارشنبه 03 اسفند 90, 00:26
  5. از خانواده ام ميترسم !‌! !
    توسط vahid2h در انجمن اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: چهارشنبه 28 فروردین 87, 13:37

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 09:00 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.