+دیگی که برای من نمیجوشه سر سگ توش بجوشه

[shila_sh24]

سلام
حتما از عنوان تعجب کردید اما وقتی توضیح بدو میبینید که خیلی مربوط به موضوع هست.
24 ساله ام.تحصیلکرده.شاغل.مودب.شاغل و ظاهری خوب
3 سال پیش به خاطر شرایط روحی که داشتم با کسی که از من 18 سال بزرگتر بود دوست شدم.لطفا سرزنش نکنید منم برای خودم دلایلی داشتم.
تا مدتها یعنی 2 سال و نیم خوب بودیم ، راضی بودم و خوش بودیم اما یهو دیگه نمی خواستم.
از اول عاشقش نبودم اما دوسش داشتم اما اواخر دیگه هیج احساسی نداشتم.
اون اما منو خیلی دوست داشت و ارزش قائل میشد بعد از اینکه اعلام کردم دیگه نمیخوامت دعواها شروع شد.آدمی که انقدر منو داشت تبدیل شده به ادمی که حاضر منو نابود کنه چون دیگه اونو نمیخوام.من نمیخوام باهاش ازدواج کنم و دیگه هم احساسی ندارم
اما نمیخوام هم دشمن بشیم ونمیخوام اذیتش کنم
اون تهدید میکنه به مامانت میگم به خانواده ات میگم و من واقعا دلم نمیخواد کسی بدونه.شرط گذاشت تا فلان تاریخ بمون بعد برو .تاریخ رسید گفت نه چون بد اخلاقی کردی منو اذیت کردی بازم باید بمونی.
نمیخوام نفرین کنم یا آرزوی مرگ براش بکنم اما واقغت خسته ام کرده.
به هیچ صراطی هم مستقیم نیست.میگه باشه منو نبین نخواه اما 6 ماه هر جا میری میای اطلاع بده که مطمئن شم با کسی نیستی .اما این ظلمه؟ در واقع اون میگه اگه قراره جدا شیم ،دلیلی هم نداره دشمن نشیم.من پدرتو در میارم دیگه با کسی بازی نکنی
من باهاش بازی نکردم که فقط دیگه نمیخوامش.مگه شوهرم یوده؟دوستی یعنی دیگه نمیخوای راحت بذاری بری
دیگه هیچی به ذهنم نمی رسه.چی کار کنم؟

[حسین پور]

سلام shila_sh24

به تالار همدردی خوش آمدی

سوال؟

>>چگونه با ایشان آشنا شدید؟؟

>>رابطه شما تا چه حدی بوده؟(بسیار صمیمی)

>>در ابتدا هدف از ایجاد رابطه دوستی بوده یا ازدواج؟

[zzare]

سلام دوست عزیز
در مورد دوستی دختر و پسر توی این تالار بارها صحبت شده و همیشه افراد خبره گفتن که این کار عواقب خوبی نداره . ولی متاسفانه ما ادما تا سر خودمون به سنگ نخوره ادم نمیشیم .
تو هم الان رسیدی به مشکل . این ادم از تو نقطه ضعف داره و اونم اینکه به خانواده ات می گم پس خودت اول به اونا بگو. البته احتمالا سخته ولی مواظب خودت باش تا به جاهای بدتر نکشه
شاید چون اون سنش خیلی از تو بیشتره یه کمی پخته تر به نوع رابطه نگاه می کرده و واقعا قصدش ازدواج بوده و تو با این کارت به اون ظلم کردی نه اینکه اون الان به تو ظلم کرده باشه .

[فرشته مهربان]

دوست عزیز ایشان مجرد است یا متأهل ؟


این از عواقب برقراری ارتباطهای اینچنینی است . شما قاطع باش و راه های ارتباطی را قطع کن و یکی از اعضاء خانواده را در جریان بگذار با ذکر این که اشتباه کرده ای حالا هم برای رد ایشان کمک می خواهی .

[mahsa_mhmh]

سلام دوست عزیز
در اینکه اشتباه کردی شکی نیست ولی اون چیزی که مهمه اینه که دیگه بیشتر از این اشتباه نکنی
چون این آقا می تونه خیلی بهت صدمه بزنه و خودش هم خوب می دونه که می تونه
این کار همه ی افراد این تیپی است یک سری نقاط ضعف ازت میگیره و زمانی که تو طبق خواسته ی اون رفتار نمیکنی اون نقاط ضعفتو فشار میده تا تسلیم بشی
اینکه تا فلان زمان بمان و فلان کارو انجام و بده و این چیزا همش برای اینه که وقت بخره و تو بیشتر بمونی و بیشتر ازت نقطه ضعف بگیره پس هیچوقت فکر نکن که اگر کاری را که گفته انجام بدی میذاره بری
حالا مهمترین سوال اینه:چه نقاط ضعفی از تو در اختیار داره؟ و اگر بخواد چقدر می تونه اذیتت کنه؟
دومین سوال هم اینه که ارتباطت با خانوادت به چه صورت هستش؟کسی رو داری که بتونه ازت حمایت کنه یا نه؟
اگر حمایت خانوادتو داشته باشی می تونی قاطعانه قطع کنی و نترسی ولی اگر حمایت خانوادت را نداشته باشی باید با سیاست جلو بری و کم کم رابطتو کم کنی و فکر شده عمل کنی که کمتر آسیب ببینی
در هر صورت اینو بدون که اون از تو خیلی باهوش تره و خیلی بهتر می تونه اذیتت کنه پس حتما مشاوره بگیر و تنهایی کاری رو نکن
موفق باشی

[shila_sh24]

سلام
مرسی از جواب هاتون
البته و صد البته که ایشان مجرد هستند و تا حالا هم ازدواج نکردند.
ما رابطه مون صمیمی بوده.
بله در خانواده ام کسی هست که میتونه ازم حمایت کنه
خوب البته منم بیکار نشستم ایشون نقطه ضع بگیره و هی فشار بده .منم کلی چیز تو دستم دارم منتها من نمیخوام کار به اینجاها بکشه
البته این هم بگم اون واقعا میخواد با من ازدواج کنه و الان هم که هی میگه من به خانواده ات میگم، میخواد بگه با من دوست بوده و میخواسته با من ازدواج کنه ولی مثلا من ایشونو بازی دادم و گولش زدم .(خنده داره)
اینم که رابطه دختر و پسر غلط و از بیخ و بن باید قطع بشه،باهاتون موافق نیستم و جای بحثش هم اینجا نیست .در این که این ارتباط من اشتباه بوده حرفی نیست

[*nadia*]

دوست عزیز
اگر تو این تالار با این تیپ روابط موافق نیستن دلیلش همین مشکلاتیه که الان برای شما پیش اومده.
فرهنگ ما هنوز نمی تونه این موضوع رو به صورت درست هضم کنه (نمونه بارز رو در فتار این آقا می تونید ببینید )، برای همین به این قبیل مشکلات بر می خوریم.

اگر از کلمه "صمیمی" درست برداشت کرده باشم ، روابط شما تا حد موضوعات جنسی پیش رفته؟ (اگر اشتباه می گم اصلاح کنید) در این صورت :
اگر خانواده شما با این روابط مشکلی ندارن پس واهمه ای در مورد خانواده نیست ، فقط این آقا می تونه از این مسائل استفاده کنه و برای شما در آینده ( برای ازدواجتون) مشکل ساز بشه! به خصوص که اگر مدرکی هم داشته باشه.

الان چه کسی در خانواده حمایتتون می کنه؟

[digitalman]

3 سال پیش به خاطر شرایط روحی که داشتم با کسی که از من 18 سال بزرگتر بود دوست شدم.لطفا سرزنش نکنید منم برای خودم دلایلی داشتم.تا مدتها یعنی 2 سال و نیم خوب بودیم ، راضی بودم و خوش بودیم اما یهو دیگه نمی خواستم.

سلام
ظاهرا در زندگی شما هیچ هنجار و ارزش و یا خط قرمزی وجود نداره . و شما دلتون میخواد هر وقت هر کاری خواستید بکنید . به این رفتار ها بی قید و بندی گفته میشه و در هیج جای جهان پذیرفته نیستند . شما باید بدونید اشخاص و جامعه مسخره شما نیستند که یه روز بخواهید و یهو نخواهید و ...
در مورد این مشکل خاص هم بهتره با اقوام ( بزرگتر ها و معتمدین ) مشورت کنید و از اون آقا شکایت کنید .

ضمنا این گونه روابط معمولا سرانجام خوبی ندارند و هر کدوم به نوعی آسب زا هستند .

موفق باشید .

[mahsa_mhmh]

سلام شیلا جان
به نظر من با توجه به اینکه حمایت خانواده را داری رابطه را کامل قطع کن و ادامه نده
حتی اگر ایشان قصدش ازدواج باشه(که به نظر من نیست) شما دو نفر اصلا به هم نمی خورید و ادامه ی رابطه به جز ضرر هیچ منفعتی برایتان ندارد.
من خیلی از این روابط با این اختلاف سنی و این برخوردا و تهدیدا دیدم هرچی بیشتر طولش بدی بدتر میشه نترس و به فردی که حمایتت می کنه بگو و از این رابطه خارج بشو .
موفق باشی

[oliver]

دیجیتال من شما یک کم عصبانی هستی برای کمک کردن به دیگران
من فکر می کنم باید از همونی که توی خونواده هست و میتونه حمایتت کنه کمک بگیری،این آقا شما را برای ازدواج نمی خاد،بهتره در برابر تهدیداتش اگر فشار بیشتر میشه شمام از برگ برنده هایی که داری استفاده کنی،البته تا جایی که بتونی وضعیت کنترل کنی،نه بیشتر،بیش از حد که بشه آسیب میرسونه