به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 بهمن 92 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1389-5-17
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,702
    سطح
    31
    Points: 2,702, Level: 31
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    اولین عشق

    سلام
    من پسری 25 ساله هستم که در دوران دانشجویی بزای اولین بار عشقو تجربه کردم و به دختری علاقه مند شدم که تقریبا هم سنیم، سعی کردم رابطه ای رو شروع کنم و گسترش بدم ولی به دلیل بی تجربگی و عدم شناخت کافی از دخترها مشکلاتی به وجود آوردم که موجب ناراحتیش شد، بعد از گذشت سه سال از این علاقه بطور مستقیم به او ابراز علاقه کردم که جواب منفی شنیدم، قبلا هم چند بار درخواست آشنایی بیشتر را داه بودم

    دوران سختی بود با مراجعه به مشاور و با توجه به اینکه دیگه امیدی نداشتم، تصمیم گرفتم فراموشش کنم ولی نه با قطع کامل ارتباط

    الان حدود 3سال از اون قضیه میگذره ولی من نتونستم اونو کامل فراموشش کنم و یا کسی دیگه را دوست داشته باشم

    الان هم کم و بیش اینترنتی و تلفنی در مورد مسائلی با هم در ارتباطیم
    علاقه من به اون دیگه از نوع آتشین و بدون کنترل نیست، الن خیلی عاقلانه بهش علاقه دارم و فکر میکنم معیارهای لازمو داره، البته چون رابطه ما شکل نگرفت شناخت من نسبت بهش نسبیه

    توی این مدتی که گذشته من هیچ سیگنالی ازش دریافت نکردم مبنی بر اینکه یه کم این علاقه دو طرفه شده باشه

    به نظر شما من چی کار کنم؟
    با توجه به اینکه برای من خیلی سخته که دوباره شکستو تحمل کنم

  2. 2 کاربر از پست مفید big تشکرکرده اند .

    big (پنجشنبه 21 مرداد 89)

  3. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 04 اسفند 94 [ 11:19]
    تاریخ عضویت
    1387-7-01
    نوشته ها
    1,948
    امتیاز
    22,799
    سطح
    93
    Points: 22,799, Level: 93
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 551
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,205

    تشکرشده 4,459 در 1,179 پست

    Rep Power
    211
    Array

    RE: اولین عشق

    سلام big عزیز

    شما سه سال پیش به قول خودت شکست را تجربه کردی ولی چرا درس نگرفتی نمی دانم و چرا علارغم اینکه این خانم جواب مسخصی نداده رابطه را ادامه می دهی باز نمی دانم

    ولی یک چیزی روشن است و آنهم اینکه در اثر این شکست و ادامه رابطه بصورت نامشخص دچار نوعی آسیب شده ای اگر به همین منوال ادامه دهی تا مرز افسردگی و بی تفاوتی به پیش می روی مواظب باش.

    اما بگذار مثالی بزنم.. وقتی بادکنکی رو به شدت باد می کنیم و بعدا به شدت بادشو خالی می کنیم بادکنک اون حالت اولیه خودشو از دست میده در واقع اگر به این عمل ادامه بدیم بادکنک کم کم اون دوامش رو از دست داده و در نوبت بعدی باد زدن پاره خواهد شد.

    حالا احساسات شما هم درست شده مانند این بادکنک....مواظب باش احتمال که بشکنی زیاده

    تعادل باید رعایت بشه.

    به نظر شما من چی کار کنم؟
    با توجه به اینکه برای من خیلی سخته که دوباره شکستو تحمل کنم

    >>خیلی سادست دوست عزیزم انسان یک خطا را دوبار انجام نمی دهد.


    مواظب احساسات خودت باش....این عدم تعادل تو را رنج می دهد کمی به خودت بیا.

    بدرود.
    برایت آرزوهای بهترین ها را دارم.

  4. 8 کاربر از پست مفید حسین پور تشکرکرده اند .

    حسین پور (دوشنبه 05 مهر 89)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 بهمن 92 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1389-5-17
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,702
    سطح
    31
    Points: 2,702, Level: 31
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    +چرا نمی تونم فراموشش کنم؟!!!

    سال اول دانشگاه بود که عاشق شدم!
    سال آخر بود که جواب رد ازش شنیدم!
    دلایل زیادی برای این جواب رد وجود داشت، بی پولی و اینکه اون کمی مادی فکر میکرد
    با گذشت سه سال هنوز نتونستم فراموشش کنم، نتونستم وارد یه رابطه جدید بشم علی رغم اینکه پیشنهاد هم زیاد بوده، همیشه بهش فکر میکنم و میدونم ک امیدی برای وصال نیست
    پیش مشاور هم رفتم، تاثیر زیادی نداشت
    به نظرتون چی کارکنم؟

  6. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 12 آبان 92 [ 20:45]
    تاریخ عضویت
    1389-5-11
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    3,474
    سطح
    36
    Points: 3,474, Level: 36
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    346

    تشکرشده 346 در 157 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: چرا نمی تونم فراموشش کنم؟!!!

    سلام عزیزم

    شما خانم هستی یا آقا ببخش من متوجه نشدم
    چرا ما باید قبل از اینکه راجب هم شناخت پیدا کنیم واز نظر طرف مقابل راجع به خودمان مطمئن شویم به این وابستگی دامن بزنیم چرا می خواید وارد رابطه جدید بشید تا واقعیت ها را نپذیرفتید دست نگه دارید

  7. 4 کاربر از پست مفید ثمین1360 تشکرکرده اند .

    ثمین1360 (دوشنبه 05 مهر 89)

  8. #5
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,602
    امتیاز
    308,765
    سطح
    100
    Points: 308,765, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,763

    تشکرشده 37,309 در 7,141 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: چرا نمی تونم فراموشش کنم؟!!!

    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
    با سلام و عرض ادب
    شما دقيقا بايد اين مشكل را از همانجايي ضربه فني كني، كه تو را ضربه فني كرده است. و اين در سايه كسب آگاهي و مهارت و به كار گيري آنهاست.



    نقل قول نوشته اصلی توسط big
    پیش مشاور هم رفتم، تاثیر زیادی نداشت
    مشاور كه هيچ، حتي خدا هم به كسي كه خودش براي تغيير قدم بر ندارد و سختي و رنج آن را براي خود هموار نكند، كمكي نمي كند.


    نقل قول نوشته اصلی توسط big
    با گذشت سه سال هنوز نتونستم فراموشش کنم، نتونستم وارد یه رابطه جدید بشم
    به خاطر فقدان مهارت وابسته يا معتاد شده ايد. همان بي مهارتي كه هنوز عليرغم جراحت اين شكست عاطفي در صدد هستي در رابطه جديد هم وارد شوي و نمي تواني.

    راه علاج هم كسب مهارت ها و تكنيك هاي مواجهه با اين مسئله هست. كه عبارتند از:
    يكم: بستر زدايي
    دوم : تمركز زدايي
    سوم: تصعيد يا حداقل جبران
    چهارم : قطع آبياري ذهني و خيالي
    پنجم: درگير شدن با شبكه اجتماعي نگهدارنده
    ششم: تكنيك توقف فكر



    اين مهارتها را هم مي تواني با مراجعه به مشاوره حضوري ياد بگيري و تمرين كني. هم مي تواني همين جا جستجو كني.
    سعي مي كنم در ادامه مختصرا روي اين محورها پست بزنم.
    فراموش نكن. كه يادگيري كافي نيست. بايد اين تكنيك ها به كار گرفته شود.
    مثل سوزني هست كه پزشك تجويز مي كنه. از دكتر و تزريقات كه نمي ترسي؟؟؟!!!

  9. 3 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (دوشنبه 05 مهر 89)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 بهمن 92 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1389-5-17
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,702
    سطح
    31
    Points: 2,702, Level: 31
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: +چرا نمي تونم فراموشش كنم

    خيلي ممنون از راهنمايي هاتون

    من كلاً آدم اجتماعي هستم و با همه جور آدم (دختر و پسر)در ارتباطم، توي درس و كار هم موفق هستم و از لحاظ كاري و اجتماعي وضعيت بهتري را براي خودم تو اينده مي بينم، اين تنها جايي هستش كه من كم آوردم و احساس شكست كردم، در كل هميشه همه سعيمو كردم كه بهترين باشم و در اكثر موارد هم بودم

    من يه ويژگي نميدونم خوب يا بد دارم اونم اينه كه خيلي سمجم!!! هميشه هر چيزي كه خواستم با پشتكار با سماجت و گاهي وقتها با اصرار بيش از حد بدست آوردم و اين منو ارضا ميكنه وقتي يه تصميمي ميگيرم و بهش ميرسم، من هيچ هدفي را دست نايافتني نميدونم و هيچ وقت خودمو محدود نكردم كه مثلاً اين كار نشدنيه

    ولي تو اين قضيه ي عشق و عاشقي نميشه مثل بقيه ي موارد عمل كرد، بعضي جاها نتيجه معكوس ميده،
    با توضيحاتي كه دادم فكر كنم دوستاي عزيزم بهتر متوجه بشن كه من چرا نتونستم از عهده اين شكست بر بيام، من هيچوقت نميتونم بپذيرم كه شكست خوردم و همش تو اين فكرم كه يه جوري تو اين قضيه پيروز بشم

    دوباره ممنونم

  11. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 فروردین 93 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    نوشته ها
    1,249
    امتیاز
    16,138
    سطح
    81
    Points: 16,138, Level: 81
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 212
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,122

    تشکرشده 8,124 در 1,482 پست

    حالت من
    Vaaaaay
    Rep Power
    142
    Array

    RE: +چرا نمي تونم فراموشش كنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط big
    من يه ويژگي نميدونم خوب يا بد دارم اونم اينه كه خيلي سمجم!!! هميشه هر چيزي كه خواستم با پشتكار با سماجت و گاهي وقتها با اصرار بيش از حد بدست آوردم و اين منو ارضا ميكنه وقتي يه تصميمي ميگيرم و بهش ميرسم، من هيچ هدفي را دست نايافتني نميدونم و هيچ وقت خودمو محدود نكردم كه مثلاً اين كار نشدنيه

    من هيچوقت نميتونم بپذيرم كه شكست خوردم و همش تو اين فكرم كه يه جوري تو اين قضيه پيروز بشم

    سلام دوست گرامی:

    به تالار همدردی خوش آمدید.
    به قسمت هایی که از پستتون گزینش کردم یک بار نگاه کنید....
    دوست گرامی موفقیت خوبه ولی سمج بودن هرگز....
    من علاقه شما و ...را کتمان نمی کنم..حتی قصد ندارم به شما بگم که فراموشش کنید ...
    چون خودم هم دوران دوری از همسرم و لذت دوست داشتن رو تجربه کردم....ولی کجا اون زمانی که تنها دوستش داشتم و از دستش دادم( دوران شناخت برای ازدواج) و کجا اون زمانی که بازگشت و منطقم پذیرفتش و بعد مجال بروز مجدد عشق دادم..(بعد ازدواج)
    و با این که اهل شکست نبودم ولی در این مقوله هرگز اصرار نکردم..
    دوست گرامی تصور اینکه هیچ وقت نمی خواهید شکست بخورید..یا هیچکس بهتر از او نیست و...نشان از عدم منطقی بودن در رسیدن به هدف داره..ازدواج مسئله یک عمر زندگیست نه چون کودکی که شکلات را می خواهد و هرچه می گوییم دندانت خراب می شود نمی شنود و تنها به گرفتن شکلات و لذت لحظه ای اون اکتفا می کنه...
    من مطمئنم شما این گونه نیستید ..پس هیچ وقت دنبال این نباشید که یه جوریدر مقوله ازدواج به نتیجه برسید..
    این فکر آفت مشکلات بعدی شماست...
    در ازدواج از تاکید و فشار بر موضوع به نظر من باید پرهیز کرد چون چشم انسان را بر واقعیات می بندد..و انسان فقط به حصول نتیجه به هر قیمتی فکر می کنه و از طرف مقابل برای خودش یک فرشته کاذب می سازه که وقتی بهش برسه همه بالهاش می ریزه و اگر نرسه خودشو شکست خورده فرض می کنه...
    چون فقط به رسیدن فکر کرده نه چگونگی رسیدن و چرایی رسیدن...
    پس خواهش می کنم از این قیود حتمی که به کار می بری پرهیز کن و در ذهنت اونو کمرنگ تر کن....
    در رابطه با موضوع شما به نظر من بهترین کار تمرکز زدایی هست و البته من متوجه نشدم شما آیا رسما اقدام کردید؟دقیقا پاسخ خانم چه بود؟چطور هنوز ارتباط گاهی دارید؟آیا در این 3 سال شرایط شما بهتر نشده؟
    چقدر از ایشون شناخت دارید؟چقدر با معیارهاتون هماهنگه؟

    کمی اگر واضح تر موضوع رو با تفصیل و حفظ حریم البته بیان کنی ..بهتر میشه نظر داد..من تنها بسنده کردم به نگرش حاکم بر نوشته هاتون....
    خوشحال میشم کمی موضوع و شرایط رو بازتر کنید...
    موفق باشید..
    سارا






  12. 2 کاربر از پست مفید سارا بانو تشکرکرده اند .

    سارا بانو (سه شنبه 27 مهر 89)

  13. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 15 خرداد 91 [ 09:14]
    تاریخ عضویت
    1389-6-05
    نوشته ها
    152
    امتیاز
    3,248
    سطح
    35
    Points: 3,248, Level: 35
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 102
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    286

    تشکرشده 286 در 114 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: +چرا نمي تونم فراموشش كنم

    سلام
    نظر م بهترین راهکاری که می تونی خودت رو از این وضعیت در بیاری ، اقدام رسمی از طرف خانوادته .
    اگه شناخت لازم و اولیه رو ازش داری و خودت هم شرایط نسبی ات مهیا ست و قصدت هم ازدواجه ، به خانوادت بگو تا اقدام کنن .
    شاید بگی آخه نظرش منفی بوده .
    خوب ، درسته که طبق فرمایش خانم دکتر (سارا بانو ) سماجت جزو صفات بده ، ولی برای رسیدن به هدف باید حداقل کمی اصرار با روشهای مختلف ( به هنجار و در دسترس ) رو انجام داده باشی . ( نه اینکه فقط از یک راه ، آن هم مستقیما به خودش مراجعه بکنی و جواب نامساعد بگیری و این کارو تکرار بکنی و در جا بزنی . )
    منظورم هم از "روشهای مختلف " اینه که از طریق مادرت یا خواهرت یا ........ اقدام " جدی " و " رسمی " بکن .
    مطمئن باش نتیجه می گیری .


  14. کاربر روبرو از پست مفید larg.62 تشکرکرده است .

    larg.62 (جمعه 09 مهر 89)

  15. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 04 بهمن 92 [ 00:17]
    تاریخ عضویت
    1389-5-17
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    2,702
    سطح
    31
    Points: 2,702, Level: 31
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    6

    تشکرشده 5 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: +چرا نمي تونم فراموشش كنم

    ممنون از راهنماییاتون، من کار تمرکز زدایی را جند وقتی هست شروع کردم و الن هم زیاد به این قضیه فکر نمی کنم ولی وقتی به آینده فکر میکنم میبینم کمتر کسی را با این شرایط برای خورم پیدا خواهم کرد، چون این خانم اکثر معیار های منو داره، البته من خیلی با این خانم آشنا نشدم در همین حد که خوانوادشو تقریباً شناختم در مورد خصوصیات اخلاقیش هم تا حدودی میدونم، ولی در کل معیارهای اصلی منو داره

    الان هم یه رابطه دوستانه در حد خیلی کم داریم، چند روز پیش به دلایل کاری همدیگرو دیدیم و فقط در مورد کار با هم صحبت کردیم، به نظرم الان نظرش در مورد من تغییر کرده

    به LARG.62 :
    از شما هم به خاطر راهنمایی خوبتون ممنونم
    قبلاً هم به این قضیه فکر کردم گفتم شاید اگه رسماً اقدام کنم باعث بشه بهم بیشتر اعتماد کنه ولی یه بار ازش پرسیدم که مایله جنین کاری بکنم که جواب داد نه
    اگه سوال دیگه ای هم هست بفرمایید تا قضیه روشن تر بشه
    باز هم ممنون

  16. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 31 فروردین 91 [ 20:57]
    تاریخ عضویت
    1387-12-12
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    3,482
    سطح
    36
    Points: 3,482, Level: 36
    Level completed: 88%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    48

    تشکرشده 49 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: +چرا نمي تونم فراموشش كنم

    سلام دوست عزیز..صحبت های شما و دوستان رو شنیدم..از این که شما برای اهدافتون اینقدر همت میکنید خیلی خوشحالم..اما از یه چیز ناراحتم تو حرفاتون..آدمای موفق هرگز به شکست فکر نمیکنن.بلکه شکست رو به عنوان تجربه ای برای پلکان موفقیتهاشون میبینن..شما بهتره طرز فکرتون رو نسبت به موضوع عشق عوض کنید اینجوری بهتر میتونید با این موضوع کنار بیایید..نگید شکست..این رو تجربه بگو..باهاش کنار بیا نذار ضربه فنی بشی..به خدا توکل کن چون فقط اونه که بهترین ها رو بهت میده..

  17. کاربر روبرو از پست مفید mohsennaseri تشکرکرده است .

    mohsennaseri (دوشنبه 26 مهر 89)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: دوشنبه 26 بهمن 94, 19:57
  2. (توهم همه چیز دانی ) استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی و توهم دانش
    توسط مدیرهمدردی در انجمن مهارتهای ارتباطی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 10 بهمن 94, 17:26
  3. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: چهارشنبه 09 مرداد 92, 19:59
  4. +تاریخچهٔ جنسی‌ همسر آیندتون چقدر براتون مهمه
    توسط kamran2007 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 88
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 مهر 88, 11:08

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.